eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
438 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 شوخی با نامحرم! 🔹◾️◾️◾️ ابوبصیر رحمة الله می‌گوید: در کوفه بودم، به یکی از بانوان درس قرائت قرآن می‌آموختم. روزی در یک موردی با او شوخی کردم! مدت‌ها گذشت تا اینکه در مدینه به حضور امام باقر علیه السلام رسیدم. آن حضرت مرا مورد سرزنش قرار داد و فرمود: - کسی که در حال خلوت گناه کند، خداوند نظر لطفش را از او برمی گرداند، این چه سخنی بود که به آن زن گفتی؟ از شدت شرم، سرم را پایین انداخته و توبه نمودم. امام باقر علیه السلام فرمود: - مراقب باش که تکرار نکنی. [۱] از امام علیه السلام جابر نقل می‌کند: 🔹◾️◾️◾️ بعد از خاتمه ی اعمال حج، با جمعی به خدمت امام محمد باقر علیه السلام رسیدیم. هنگامی که خواستیم با حضرت وداع کنیم، عرض کردیم توصیه ای بفرمایند! اظهار داشتند: - اقویای شما به ضعفا کمک کنند! اغنیا از فقرا دلجویی نمایند! هر یک از شما برادر دینی اش را نصیحت کند. و آنچه برای خود می‌خواهد برای او نیز بخواهد! اسرار ما را از نااهلان مخفی دارید، و مردم را بر ما مسلط نکنید! به گفته‌های ما و آنچه از ما به شما می‌رسانند توجه کنید؛ اگر دیدید موافق قرآن است، آن را بپذیرید و چنانچه آن را موافق قرآن نیافتید، بر زمین بیاندازید! اگر مطلبی بر شما مشتبه شد، درباره آن تصمیمی نگیرید و آن را به ما عرضه دارید تا آن طور که لازم است برای شما تشریح کنیم. اگر شما چنین بودید که توصیه شد و از این حدود تجاوز نکردید و پیش از زمان قائم ما کسی از شما بمیرد، شهید از دنیا رفته است. هر کس قائم ما را درک کند و در رکاب او کشته شود، ثواب دو شهید دارد و هر کس در رکاب او یکی از دشمنان ما را به قتل برساند، ثواب بیست شهید خواهد داشت. [۱] پیش ملاقات (عجل الله تعالی فرجه شریف) ! 🔹◾️◾️◾️ عبدالحمید واسطی نقل می‌کند، به امام محمد باقر علیه السلام عرض کردم: به خدا قسم دکان‌های خود را به انتظار ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) رها کردیم، تا جایی که اکنون چیزی نمانده از فقر و بیچارگی، دست گدایی پیش مردم دراز کنیم! فرمود: - این عبدالحمید! آیا گمان می‌کنی اگر کسی خود را وقف راه خدا کند، خداوند راه روزی را به روی او نمی گشاید؟ والله! خداوند در رحمت خود را به روی او خواهد گشود. رحمت خدا بر کسی که خود را در اختیار ما گذاشته و ما را و امر ما را زنده نگه می‌دارد. عرض کردم: - اگر من پیش از آنکه به ملاقات قائم شما مشرف گردم، بمیرم، چگونه خواهم بود؟ فرمود: - هر کدام از شما که می‌گوید: اگر قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه شریف) را ببینم به یاری او بر می‌خیزم، مانند کسی است که در رکاب او شمشیر بزند و کسی که در رکاب وی شهید گردد، مثل این است که دوبار شهید شده است. (در روایت دیگری نقل شده: مثل کسی است که در رکاب او شمشیر زند؛ بلکه مثل کسی است که با وی شهید شود. ) [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار، ج ۴۶، ص ۲۴۷ [۱]: بحار، ج ۲، ص ۲۳۶ [۱]: بحار، ج ۵۲ ص ۱۲۶ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 ✨🍂 جمله خبرهای که علی علیه السلام کردند بود؟ ◾️✨ ۱. خبر سنان بن انس. علی علیه السلام فرمودند: « او از قاتلین امام حسین علیه السلام است. » در حالی که او بچه بود و در خانه بازی می‌کرد. ۲. علمداری حبیب بن عمّار در لشکر ضلالت و گمراهی، در دوران خلافت یزید. ۳. حمله مغولها و سلطنت چنگیزخان و سلطنت خلفاء جور و رفتار و برخورد آنها با شیعیان. ۴. خبر از دستور معاویه به سب و دشنام خود، در بالای منبرها به مدت هشتاد سال. ۵. خبر از کشته شدن میثم تمّار به دست عبیدالله بن زیاد و کشته شدن جویریه و رشید هجری به دست زیاد و حادثه قتل عمرو بن حمق به دست یاران معاویه و بالاتر از همه، خبر شهادت فرزند گرامیشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام. ۶. خبر دادن از قتل خود توسط ابن ملجم مرادی. در حالی که او در ظاهر، ابراز محبت به ایشان می‌کرد. ۷. خبر از کرات آسمانی قبل از پیشرفت علم کُرات، بدون داشتن ابزار و اسباب نجومی و... امیرالمومنین علیه السلام اشاره علیه السلام درباره که شش ماهه بود چه ؟ ◾️✨ از اهل سنت نقل است: «عمر دستور داد زنی را که بچه شش ماهه آورده بود، (یعنی شش ماه از مدت ازدواج و حمل او بیشتر نگذشته بود که بچه زنده کاملی به دنیا آورد) به جرم زنا سنگسار کنند. علی علیه السلام مانع شده و فرمودند: خدا در قرآن می‌فرماید: «حداقل مدت حمل و شیر دادن و از شیر گرفتن طفل، سی ماه است. » وقتی مدت شیر دادن و از شیر گرفتن او دو سال (یعنی ۲۴ ماه) شود، پس مدت حمل او شش ماه می‌شود. پس ممکن است که زنی بچه شش ماهه بیاورد. چون حداقل مدت حمل شش ماه است. سپس عمر زن بیچاره را رها کرد و گفت: «اگر علی نبود، عمر هلاک می‌شد. » [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: _ احمد بن حنبل: مسند ۱/۹۳، احمد بن عبدالله شافعی: ذخایر العقبی: ۸۲، ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه ۱/۱۹ شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودّة: ۲/۱۷۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 دو يا يك نفر مخالفان آنان بودند، مخالفان را به قتل برسانيد، و اگر سه نفر نظرى داشتند و سه نفر نظر ديگرى داشتند، آن طرف كه عبدالرحمن بن عوف در اوست مقدم بداريد و سه نفر ديگر را گردن بزنيد، و اگر بعد از سه روز بر امرى اتفاق نكردند، هر شش نفر را گردن بزنيد. بعد مرگ 🔹🌺🌸 بعد از مرگ عمر شورى در خانه عايشه تشكيل شد، و زبير بن عوام پسر صفيه حق خود را به پسر دائى خود امير المؤمنين عليه السّلام بخشيد! طلحة بن عبيداللَّه هم حق خود را به عثمان بخشيد! سعد بن ابى وقاص هم حق خود را به عبدالرحمن بن عوف بخشيد. عبدالرحمن به مسجد آمد و در جمع اصحاب به امير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد: من بيعت مى كنم با شما به اين شرط كه عمل كنى به كتاب خدا و سنّت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و روش ابوبكر و عمر! امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: بلكه طبق كتاب خدا و سنّت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و اجتهاد و رأى خود عمل مى كنم. عبدالرحمن اين كلمات را سه بار به عثمان گفت، و عثمان قبول كرد. بار سوم عبدالرحمن با عثمان بيعت كرد و ديگران هم بيعت كردندغير از بنى هاشم و جمعى از بزرگان صحابه مثل عمار ياسر و مقداد بن اسود كه بيعت نكردند. اينك جا دارد چند سؤال مطرح شود عمر در دوران جوانى به چه كارى مشغول بوده و در سفرهاى تجارتى چه شغلى داشته است؟ در جنگ حديبيه و جاهاى ديگر چه كسى به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله اعتراض كرد؟ چه كسى نسبت هذيان به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله داد؟ چه كسى در خانه امير المؤمنين عليه السّلام را آتش زد و گفت: «قصد دارم خانه را با اهلش بسوزانم، اگرچه فاطمه در آن باشد»؟ چه كسى محسن بن على عليه السّلام را كشت؟ چه كسى به قنفذ دستور داد تا به دختر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله تازيانه بزند؟ چه كسى ابوبكر را به غصب فدك ترغيب كرد و شهادت امير المؤمنين عليه السّلام و امّ ايمن و حسنين عليهماالسّلام را رد كرد؟ چه كسى قباله فدك را از حضرت صديقه سلام اللَّه عليها گرفت و جسارت به صورت مبارك آن حضرت كرد؟ اولين كسى كه دست روى دست گذاشتن را در نماز احداث كرد كه بود؟ اولين كسى كه خلافت را به شورى حواله نمود چه كسى بود؟ اولين كسى كه با همراهى ابوبكر سهم ذوى القربى را نداد چه كسى بود؟ اولين كسى كه روز عيد غدير با على بن ابى طالب عليه السّلام بيعت كرد و گفت: «بخ بخ يابن ابى طالب، اصبحت مولاى و مولى كل مؤمن و مؤمنة» چه كسى بود؟ اولين كسى كه از كوزه نصارى وضو گرفت و آنها را پاك مى دانست چه كسى بود؟ اولين كسى كه شهادت مملوك را از درجه اعتبار ساقط كرد چه كسى بود؟ اولين كسى كه متعه حج و متعه نساء را حرام كرد چه كسى بود؟ اولين كسى كه دستور داد نافله هاى ماه رمضان به جماعت خوانده شود چه كسى بود؟ اولين كسى كه گفت عجمها از يكديگر ارث نمى برند چه كسى بود؟ چرا هنگامى كه شخصى از كوزه خليفه خورد مست شد؟!! چه كسى بود كه وقتى پس از مرگش يك هشتم مال او را به چهار زن او قسمت كردند به هر زنى ۸۳۰۰۰ دينار رسيد؟ چه كسى گفت: همه مردم از من باسوادترند حتّى پيرزنها؟! از چه كسى هرگاه سؤال مى كردند و در جواب فرو مى ماند، مى گفت: اشتغال به دلالى و خريد و فروش، مرا مانع از ياد گرفتن مسائل شد؟ اينكه در كتب تاريخ با عبارتهاى مختلف ذكر شده كه عمر بن خطاب حسب وصيت ابوبكر به خلافت مسلمين نصب شده جاى چند سؤال دارد وصيت نافذ است و 🔹🌸🌺 اشرف مخلوقات خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله در غدير و غير غدير نافذ نيست؟ ۲ - آيا پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در هنگام رحلت نفرمود كاغذ و قلم بياوريد تا بگويم و نوشته شود مطلبى كه بعد از من اختلاف نكنيد؟ چرا نسبت هذيان به آن حضرت دادند و كاغذ و قلم نياوردند و حال آنكه خداوند در قرآن مى فرمايد: «هرچه آن حضرت مى فرمايند وحى است نه از نزد خود». (📚سوره نجم: آيات ۳ - ۴ «و ما ينطق عن الهوى ان هو الا وحى يوحى»). چطور براى ابوبكر كاغذ و قلم آوردند و كسى اعتراض نكرد. جالب اينكه او بيهوش مى شد و به هوش مى آمد و بعد از بسم اللَّه عثمان از طرف خودش نوشت خليفه بعد از ابوبكر عمر است و ابوبكر مخالفتى نكرد؟ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ( دریای ) ما از 🌸🌺🌺 یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله فقیر شد. محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: برو هر چه در منزل داری اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور! آن مرد انصار رفت و طاقه ای گلیم و کاسه ای را خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد. حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمود: چه کسی اینها را از من می‌خرد؟ مردی گفت: من آنها را به یک درهم خریدارم. حضرت فرمود: کسی نیست که بیشتر بخرد! مرد دیگری گفت: من به دو درهم می‌خرم. پیغمبر صلی الله علیه و آله به ایشان فروخت و فرمود: اینها مال تو است. آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمود: با یک درهم غذایی برای خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبری خریداری کن و او نیز به دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله عمل کرد. تبری خرید و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد. حضرت فرمود: این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن، در بازار بفروش. مرد به فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگی او بهتر شد. پیغمبر گرامی صلی الله علیه و آله به او فرمود: این بهتر از آن است که روز قیامت بیایی در حالی که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد. شبانه روز ، از یک سال ! 🌺🌸🌸 جوانی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: یا رسول الله! خیلی مایلم در راه خدا بجنگم. حضرت فرمود: در راه خدا جهاد کن! اگر کشته شوی زنده و جاوید خواهی بود و از نعمتهای بهشتی بهره مند می‌شوی و اگر بمیری، اجر تو با خداست و چنانچه زنده برگردی، گناهانت بخشیده شده و همانند روزی که از مادر متولد شده ای از گناه پاک می‌گردی.... عرض کرد: یا رسول الله! پدر و مادرم پیر شده اند و می‌گویند، ما به تو انس گرفته ایم و راضی نیستند من به جبهه بروم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: در محضر پدر مادرت باش. سوگند به آفریدگارم! یک شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن بهتر از یک سال جهاد در جبهه جنگ است. [۱] ---------- [۱]: 📚بحار: ج ۷۴، ص ۵۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 من 🌸🔹 امیر المومنین علیه السلام برای مردم سخنرانی می‌کرد، در ضمن سخنرانی فرمود: مردم از من بپرسید پیش از آن که در بین شما نباشم، به خدا سوگند! از هر چیز بپرسید پاسخ خواهم گفت. سعد بن وقاص به پا خاست و گفت: ای امیر المؤمنین! چند تار مو در سر و ریش من است! حضرت فرمود: به خدا قسم! دوستم رسول خدا به من فرموده بود تو همین سوال را از من خواهی کرد! آنگاه فرمود: اگر حقیقت را بگویم از من نمی پذیری، همین قدر بدان در بن هر موی سر و ریش تو شیطانی لانه کرده و در خانه تو گوساله ای (عمر بن سعد) است که فرزندم حسین را می‌کشد. عمر سعد در آن وقت کودکی بود که بر سر چهار دست و پا راه می‌رفت. [۱] روی در 🌺🔸 علا ابن زیاد یکی از ارادتمندان ثروتمند علی علیه السلام در بصره، بیمار بود امیر المؤمنین علیه السلام به عیادت او رفت، زندگی وسیع و اتاق‌های مجلل و بزرگ توجه امام علیه السلام را به خود جلب کرد، معلوم بود علا در زندگی زیاده روی کرده است. فرمود: ای علا! تو خانه ای به این بزرگی را در دنیا برای چه می‌خواهی در صورتی که تو در آخرت به چنین خانه ای محتاج تری (زیرا که در این خانه بیش از چند روز نمی مانی ولی در آن خانه همیشه خواهی بود. ) آری! اگر بخواهی در آخرت نیز چنین خانه وسیع داشته باشی در این خانه مهمان نوازی کن، صله رحم بجا آور و حقوق الهی و برادران دینی را بپرداز! اگر این کارها را انجام دهی خداوند به شما در جهان دیگر مانند همین خانه را می‌دهد. علا: دستور شما را اطاعت خواهم کرد. سپس عرض کرد: یا امیر المؤمنین! من از برادرم عاصم شکایت دارم! حضرت فرمود: - برای چه؟ مگر چه کرده است؟ علا در پاسخ گفت: - لباس خشن پوشیده، از دنیا کناره گیری نموده است. به طوری که زندگی را بر خود و خانواده اش تلخ کرده. فرمود: او را نزد من بیاورید! عاصم را آورند. امیر المؤمنین چون او را دید چهره در هم کشید و فرمود: ای دشمن جان خویشتن! شیطان عقلت را برده و تو را به این راه کشانده است، از اهل و عیالت خجالت نمی کشی؟ چرا به فرزندت رحم نمی کنی؟ گمان می‌کنی خدایی که نعمت‌های پاکیزه را بر تو حلال کرده نمی خواهد از آن‌ها استفاده کنی؟ تو در پیشگاه خداوند کوچک تر از آنی که چنین اندیشه را داشته باشی. عاصم گفت: یا امیر المؤمنین! چرا شما به خوراک سخت و لباس خشن اکتفا نموده ای؟ من از تو پیروی می‌کنم. فرمود: وای بر تو! من مانند تو نیستم، من وظیفه دیگر دارم، زیرا من پیشوای مسلمانان هستم، من باید خوراک و پوشاک خود را تا آن حد پایین بیاورم که فقیرترین مردم در دورترین نقاط حکومت اسلامی تلخی زندگی را تحمل کند. با این اندیشه که بگوید: رهبر و پیشوای من هم مانند من می‌خورد و مانند من می‌پوشد، این وظیفه زمامداری من است تو هرگز چنین تکلیفی نداری. پس از سخنان حضرت، عاصم لباس معمولی پوشید و به کار و زندگی پرداخت. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۱۰، ص ۱۲۵. [۱]: بحار: ج ۴۰، ص ۳۳۶ و ج ۴۱، ص ۱۲۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
  🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 پس نوشتن نامه🌺🔹🔹 یاد ظلم‌ها و نارا حتی‌های بعدی شیعیان را نموده و علاوه دید حکومت اسلامی از دست پیشوای لایقی مثل خودش به بدترین مردم روی زمین دارد منقل می‌شود، فوق العاده ناراحت شده وفرمود: با پدرم مخالفت نمودید به حدی که او را مجبور کردید که به داوری« ابوموسی » و « عمروعاص » راضی شود [۲] وشما را چندین مرتبه به جنگ معاویه دعوت نمود موافقت نکردید تا این که دار فانی را وداع گفت و پس از آن با من به شرط این که با هر کس جنگ کنم جنگ کرده و با هر کس از در صلح بیایم صلح کنید، بیعت کردید، ولکن وقتی شما را به جنگ معاویه خواندم اطاعت نکردید که سهل است بلکه بزرگان شما پیمان دوستی با دشمن من برقرار کرده و با او بیعت نمودید، و آنچه را از شماها دیدم برای من کافیست. سپس صلح نامه را به « عبدالله بن حارث » داده و فرمود آن پنج شرط را هم که در کاغذ نوشته نیامده با معاویه شرط کن عبدالله در اراضی مسکن پیش معاویه حاضر شده و مکتوب امام را به او داده و آن پنج شرطی که در کاغذ نبود با او شرط کرد معاویه همه آن ده شرط را پذیرفت که بر طبق آن‌ها عمل کند; و عبدالله را با سه نفر از نزدیکان خود، شاهد گرفت، سپس دو نفر از خواص خود را روانه کرد که خدمت امام برسند و از قول او عرض کنند که ملتزم شدم به هر شرطی که شرط کرده اید عمل کنم و کسی حق ندارد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به جز به خیر، یاد کند و بدین طریق مصالحه مابین طرفین برقرار شد و روزی که عقد صلح بسته شد روز بیست وپنجم ماه ربیع الاول سال چهل و یکم هجری بوده است بنابراین خلافت ظاهری آن امام مظلوم شش ماه و چهار روز می‌باشد. ---------- [۲]: . لطفاً برای روشن شدن جریان حکمین به توضیح شماره ۶ رجوع کنید. (ص۱۷۲) ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 تاریخ ◾️🍃 کتاب تاریخ یعقوبی قدیم ترین کتاب تاریخ است که، مؤلف آن دقت زیادی در نقل مطالب به خرج داده است، او در سال ۲۹۲ وفات کرده است، چون نکات جالب و در عین حال مختصر دارد بعضی از ظرایف آن درج می‌گردد، در جلد دوم آن آمده: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پنجاه روز پس از جریان اصحاب فیل متولد شد صفحه ۴ ثویبه کنیز ابولهب رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، و حمز بن عبدالمطلب، و جعفر بن ابی طالب علیهم السلام را شیر داده بود، ابولهب او را به جهت شیردادنش به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آزاد کرد، و لذا در جهنّم از طریق مکیدن انگشت ابهامش رفع تشنگی می‌کند، حضرت عبداللّه پدر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) دو ماه پس از تولد حضرتش دار فانی را وداع گفت، صفحه ۶ حضرت عبداللّه در سنّ ۲۵ سالگی، و حضرت آمنه مادر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در سن سی سالگی از دنیا رفتند، صفحه ۷ از ترس اصحاب فیل همه از مکّه خارج شدند جز حضرت عبدالمطلب جدّ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) که، او را قریش ابراهیم دوم لقب می‌دادند، او در کنار کعبه ماند و فرمود از حرم خدا خارج نمی شوم که عزّت را در غیر آن بجویم [۱]، حضرت عبداللّه بود که مژده قدرت نمايی خدا را در فانی کردن اصحاب فیل به قریش آورد، صفحه ۸ حضرت عبدالمطلب در صد و بیست سالگی، یا صد و چهل سالگی، رحلت فرمود که، آن روز از عمر مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هشت سال می‌گذشت صفحه ۱۰ نزدیکی‌های بعثت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کعبه به وسیله سیل، یا آتش منهدم شد، و قریش تجدید بنا کردند، ارتفاع کعبه را دو مقابل گرفته، و علاوه سقف نداشت مسقّف کردند، سر نصب حجرالاسود اختلاف شدید پیش آمد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به طرز لطیفی آن را بجای گذاشت، صفحه ۱۴ کسانی که به غلامان خویش دستور داده بودند که فضلات شکم شتر را بر کتف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حال سجده بیندازند، ابوطالب (علیه السلام) به غلام خویش امر کرد که همان فضلات را به روی ارباب‌ها بپاشد، و کسی هم الحمدلله جرئت حرف زدن پیدا نکرد، صفحه ۲۰ حضرت خدیجه در ۶۵ سالگی و حضرت ابوطالب در ۸۶ یا ۹۰ سالگی رحلت کردند، صفحه ۲۸ عباس عموی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) زینب دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را از طایف به مدینه آورد، دوباره برگشت صفحه ۳۴ ابولهب به جهت مریضی، یا به دلیل اینکه عاص بن هشام را در بازی قمار برده بود و او را به جای خویش به جنگ بدر فرستاد، خودش نرفت و چهار هزار درهم به مشرکین کمک کرد، از جمله کسانی که ده شتر در بدر برای مشرکین سر بریدند، یکی هم عباس عموی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بود صفحه ۳۷ ابولهب پس از شنیدن مغلوبیت مشرکین در جنگ بدر، به فاصله ۹ روز به درک رفت، عباس جزء اسراي بدر شد، وقتی از او هم فدیه خواستند گفت ندارم اجازه بدهید گدايی کنم تا بپردازم، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از مالی که پیش زنش گذاشته بود وقتی خبر کرد مسلمان شد، ولی در مکه ایمانش را مخفی می‌کرد، صفحه ۳۸ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرض مرگش ۱۴ روز طول کشید، اسامه هفده ساله را پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمانده لشکر قرارداد، و به مهاجرین و انصار دستور فرمانبری داد، و کسانی را که بر کمی سنّ او اشکال می‌کردند پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جواب می‌داد، و ابوبکر و عمر جزء سربازان او بودند صفحه ۱۰۳ ولید بن عقبه فرماندار کوفه در دولت عثمان، عرق زهرمار کرد و نماز صبح را چهار رکعت خواند، و به مردم گفت اگر خواستید بیشتر هم بخوانم، سپس در محراب قیّ کرد صفحه ۱۵۵ عثمان سه (۳) روز بدنش روی زمین بود سپس شبانه با حضور چهار نفر دفن شد، گفته شده حتی نماز میت هم برایش نخواندند، صفحه ۱۶۵ در سال ۴۲ معاویه با سلطان روم صلح کرد، بنا شد معاویه سالی صد هزار درهم به او بپردازد، صفحه ۲۰۶ عمر و عاص در سنّ ۹۸ سالگی در سال ۴۳ درک رفت، می‌گفت ای کاش سی (۳۰) سال پیش مرده بودم دنیای معاویه را آباد نمي كردم و دین خود را بر باد نمی دادم، به زیادی مالش حسرت می‌خورد، و می‌گفت ای کاش این‌ها پشکل بودند، پس از مرگش همه مال او را معاویه مصادره کرد، ده سال حاکم مصر بود چهار سال از طرف عمر، و چهار سال از طرف عثمان، و دو سال از طرف معاویه، صفحه ۲۱۱ معاویه برخلاف دستور دین خطبه نماز عید را پیش از نماز خواند، چون مردم برای اینکه فقره لعن بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) را نشنوند، بعد از نماز بلند می‌شدند و می‌رفتند، فدک را به مروان بخشید تا آل رسول بیشتر ناراحت شوند، و ابن آثال نصرانی را عامل خراج حمص قرار داد، صفحه ۲۱۲ معاویه درباره شیرین سخنی امام حسن (علیه السلام) گفت: او تنها کسی بود که وقتی سخن می‌گفت دوست نداشتم حرفش را قطع کند صفحه ۲۱۵. ---------- [۱]: . 📚مخفی نماند که
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 ترک 🌸🍃🍃 از استاد مرحوم آیة الله حاج شیخ باقر مرندی شنیدم که، از آقايی که معروف به صاحب الزمانی بود (به جهت تشرف زیادش به مسجد جمکران) نقل کردند که، گفت: در ایام جوانی برای تحصیل کمالات به حوزه نجف اشرف رفتم، وسائل تندرو آن روزها نبود، و هرکسی که کربلا مشرف می‌شد می‌بایست به رسم قافله واری برود، روزی از روزها مادرم را درب مدرسه‌ام مشاهده کردم، ازکثرت شعف و خوشحالی نمی دانستم که چه کنم، پس از زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به مناسبت ایام عاشورا، به تبعیّت قافله شان که از مراغه قاصد کربلا بودند، مرا هم به همراه خویش کربلا برد، در کنار ضریح مقدس حسینی (علیه السلام) شنیدم مادرم به زبان آذری عرض می‌کند: یا امام حسین (علیه السلام) شنیده‌ام شما یک غلام ترکی هم داشتید، آقا، پسر مرا به عنوان غلام ترکی دیگر بپذیرید، من از مادر جدا شدم و در مجلس روضه ای که به مناسبت ایام عاشورا در صحن مقدس منعقد بود شرکت کردم، از حسن تقدیر نزدیک منبر جای گرفتم، دقیقه به دقیقه بر کثرت جمعیّت اضافه می‌شد، تا وقت منبر رفتن واعظ رسید، لکن از آمدن سخنگوی خبری نشد، و طبق رسم علمای نجف خیلی هایشان به کربلا مشرف شده اند، هر چه انتظار کشیدند از آمدن منبری خبری نشد، آخر الامر گرداننده مجلس که یک عرب بلند و بالايی بود، خطاب به علماي حاضر در مجلس گفت: الیس منکم رجل رشید؟ هر کدام از آقایان به ملاحظه دیگری حاضر نشد که منبر برود، مدیر مجلس از من نزدیک تر به منبر و به علاوه سبک تر ندید، به سراغ من آمد و زیر بغل مرا گرفت و روی منبر گذاشت، من جوان کم سنّ، و غیر وارد در شئون منبر، یک دفعه خودم را در مجلس کذائی روی منبر دیدم، فوری به یاد عرض مادرم افتادم، و از طریق دل به امام حسین (علیه السلام) عرض کردم آقا اگر حرف مادرم را قبول کرده اید کمکم كنید، در اینجا به یاد شعری که چند روز پیش در نجف، یکی از وعاظ خوانده بود، و چون خوشم آمده بود حفظ کرده بودم، خطاب به جمعیت حاضر کرده و گفتم: مسئله کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، اگر در جاهای دیگر یک نوع مسامحه داشته باشد، در اینجا عین حقیقت است، من به مناسبت جوانیم شما را موعظه نمی کنم، ولکن ذکر مصیبتی می‌کنم که انشاءالله مورد عنایت ولی نعمتم ابی عبداللّه قرار بگیرد، سپس شروع کردم به خواندن آن شعرها، مجلس از بس گرفت حتی بعضی‌ها بی هوش شدند، از آن وقت جزء روضه خوان‌های امام حسین (علیه السلام) قرار گرفتم. نگارنده گوید معروف است که مؤسس حوزه قم مرحوم آية ا للّه العظمي آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری، هر روز قبل از درسش، آقای صاحب الزمانی ذکر مصیبت می‌کرد، بعد آقا شروع به درس می‌فرمود. تاریخ نیست 🌼🍃🍃 در سال ۱۳۰۷ یکی از دختران فتح علی شاه، با وجود حدود بیست هزار نفر مَحرَم از نسل پدرش، زندگی می‌کرد، [۱] چنانچه در تتمه المنتهی آمده: در سنه ۵۸۳ روز اول سال، با روز اول هفته، و اول سال شمسی و قمری، موافق آمد، و این از عجایب است. [۲] اهمیّت از چه است🌸🍃🍃 شیخ بزرگوار بهايی در کتاب توضیح المقاصد، می‌فرماید: روز چهلمین امام حسین (علیه السلام) نوزدهم صفر می‌شود، علت اینکه روز بیستم صفر را اربعین گفتند، به جهت الحاق سر مبارک امام حسین (علیه السلام) به بدنش شد، و در کتاب تحقیق درباره اربعین می‌نویسد: سید بن طاووس، و مجلسی، و ابوریحان، در کتاب الآثار الباقیه، و شیخ طوسی، و سید مرتضی، و علامه امین عاملی، قدس الله اسرار هم گویند: علت اهمیّت زیارت اربعین به جهت لاحق شدن سرهای شهداي کربلا به بدن هایشان می‌باشد که، ابوریحان گفت: چهل نفر از اهل بیت امام حسین (علیه السلام) پس از مراجعت از شام، در روز اربعین امام حسین (علیه السلام) را زیارت کردند. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: . ناسخ التواریخ امام رضا (علیه السلام)، ج۱، ص ۱۳۰. [۲]: . تتمه المنتهی، ص ۳۶۳. [۱]: . تحقیق درباره اربعین، صفحات ۲۲۰ و ۳۰۴ و ۲۲. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 🌸🍃 علی پسر ابی حمزه می‌گوید: امام موسی بن جعفر علیه السلام را دیدم در زمین خود کار می‌کرد، وجود مبارکش را عرق فرا گرفته بود. گفتم: فدایت شوم! کارگران کجا هستند؟ امام فرمود: ای علی! کسانی با دست کار کرده اند که از من و پدرم بهتر بودند. پرسیدم: آنها کیانند؟ فرمود: رسول الله و امیر المؤمنین علیه السلام و اجداد من همه با دست کار می‌کردند، کار کردن روش پیامبران و فرستادگان خدا و بندگان صالح است. [۱] با ستمگران 🌼🍂 صفوان یکی از ارادتمندان اهل بیت، آدم فهمیده و پرهیزگاری بود. شتران بسیار داشت، به وسیله کرایه دادن آنها زندگانی خود را اداره می‌کرد. صفوان پس از آن که با خلیفه (هارون الرشید) قرارداد بست که حمل و نقل اسباب سفر حج وی را به عهده بگیرد، محضر امام موسی بن جعفر علیه السلام رسید. امام فرمود: صفوان! همه کارهای تو خوب است به جز یک عمل. صفوان گفت: فدایت شوم! آن کدام عمل است؟ امام فرمود: شترانت را به این مرد (هارون) کرایه داده ای! صفوان: یابن رسول الله برای کار حرامی کرایه نداده ام، هارون عازم حج است برای سفر حج کرایه داده ام. افزون بر این، خودم همراه او نخواهم رفت، بعضی از غلامان خود را همراهش می‌فرستم. امام: آیا تو دوست داری هارون لااقل این قدر زنده بماند که طلب تو را بدهد؟ صفوان: چرا یابن رسول الله قهرا چنین است. امام: هر کس به هر عنوان دوست داشته باشد که ستمگران باقی بمانند شریک ستمگران است و هر کس شریک ستمگران به شمار آید، در آتش خواهد بود. پس از این گفتگو صفوان یکجا کاروان شترش را فروخت. هنگامی که هارون از فروختن شترها باخبر شد، صفوان را به حضور خود خواست و به او گفت: شنیده‌ام شترها را یکجا فروخته ای؟ صفوان: بلی! همین طور است. هارون: چرا؟ صفوان: پیر شده و از کار افتاده‌ام و غلامان نیز از عهده این کار به خوبی بر نمی آیند. هارون: نه، من می‌دانم چرا فروختی! حتما موسی بن جعفر از موضوع قراردادی که برای حمل اسباب و اثاث بستی. آگاه شده و تو را از این عمل نهی کرده است. او به تو دستور داده است، شترانت را بفروشی! صفوان: مرا با موسی بن جعفر چه کار. هارون با لحنی خشمگین گفت: صفوان! دروغ می‌گویی اگر دوستی‌های سابق نبود، همین حالا سرت را از بدنت جدا می‌کردم. [۱] همه به من 🌸🍃 روزی ابوحنیفه محضر امام صادق علیه السلام رسید، عرض کرد: من فرزندت موسی (امام کاظم) را دیدم که نماز می‌خواند و مردم از جلوی او عبور می‌کردند و آنها را مانع نمی شد، در حالی که این کار خوب نیست. حضرت صادق علیه السلام فرمود: فرزندم موسی را صدا بزنید! چون خدمت پدر آمد، حضرت به او فرمود: ابوحنیفه می‌گوید: تو مشغول نماز بوده ای و مردم از جلویت رفت و آمد می‌کردند، آنها را نهی نکرده ای؟ در پاسخ عرض کرد: پدر جان! آن کس که من برای او نماز می‌خواندم از همه به من نزدیکتر بود، زیرا خداوند می‌فرماید: ما به انسان از رگ گردنش نزدیکتر هستیم. [۱] امام صادق علیه السلام او را به سینه چسبانید و فرمود: فدایت شوم که اسرار الهی در قلب تو وجود دارد. [۲] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۴۸، ص ۱۱۵. [۱]: بحار: ج ۷۵، ص ۳۷۶. [۱]: نحن اقرب الیه من حبل الورید. سوره ق آیه ۱۶. [۲]: بحار: ج ۱۰، ص ۲۰۴ و ج ۴۸، ص ۱۷۱ و ج ۸۳، ص ۲۹۷ و ۲۹۹. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 پس هست 🔸🍂 منکرین خدا گفتند طبیعی است که هر وقت نطفه ای در رحم زنی قرار گرفت، کم کم رشد می‌کند، تا به صورت انسان کامل از شکم مادر بیرون می‌آید، و در روی خاک با استفاده از غذاها، به صورت مرد یا زن کامل در می‌آید، دیگر چه احتیاجی به خداست که، اهل توحید ادعا می‌کنند که، عالم را خالقی هست، خداوند متعال در کلام خیلی کوتاهی، جواب این یاوه گویان را داد، و فرمود و من نعمّره ننکّسه فی الخلق افلا تعقلون، یعنی اگر طبیعی بود می‌بایست رشد تعطیل نشود، و هی بر آن اضافه شود، چرا در دوران پیری دوباره به حال بچگی بر می‌گردد، چرا عقلتان را به کار نمی اندازید که، بدانید انسان هم احتیاج به مدیر مدبّر دارد ۱۲. حضرت (علیها السلام) و آن🔹🍃 در کیفیّت بیرون رفتن حضرت زهرا (علیها السلام)، با اجازه شوهر به بیت پدر بزرگوارش، چنین آمده: فتجلبت بجلبابها، و تبرقعت ببرقعها، یعنی آن بی بی دو عالم جلباب به خود گرفته، و با برقع صورت خویش را پوشانید، و عازم بیت پدر بزرگوارش شد ۲۲۴ نگارنده گوید این بود شیوه سید نساء العالمین، و مردم روز هر جور می‌خواهند حجاب را توجیه کنند، از‌ام سلمه روایت شده پس از نزول آیه حجاب، زن‌های انصار در مدینه با پوشیدن لباس‌های سیاه طوری راه می‌رفتند گويیا بالای سر هر کدام غرابی نشسته است [۱] در کتاب المنجد جلباب را به معنی پیراهن، يا لباس وسیع، معنی کرده، و برقع را به معنی چیزی که زن صورت خود را با آن می‌پوشاند، تفسیر کرده است، و در جلد ۳ کتاب التاج صفحه ۱۶۷ در تفسیر آیه حجاب، (یدنین علیهن من جلابیبهنّ) جلباب را به معنی لباس رويی که، تمام بدن را بپوشاند جز دو چشم ها، گرفته است، رو هم از بیان ادلّه استفاده می‌شود که، جلبات لباسی بود بالاتر از چادر معمولی، یادَم است در جايی روایتی از ابن عباس دیده‌ام که جلباب را به آن معنی که کتاب التاج معنی کرده، تفسیر کرده است [۲] خدا رحمت کند مرحوم قمشه ای را اقلاً در مقابل رسم ناجور زمان، کلمه جلابیب را به چادرها ترجمه کرده است. [۳] کلیه در سطح 🔸🍂 ابن عباس روایت می‌کند: در زمان ظهور حضرت بقیة الله امنیّت کلیه همه چیز را شامل می‌شود، و حتی گرگ و گوسفند، و گاو و شیر، و انسان و مار، از همدیگر در امان بوده، و هیچ موشی ظرف پوستی را سوراخ نمی کند، لیظهره علی الدین کلّه و لو کره المشرکون ۳۳۰ در سند حدیث هفتم که، راوی آن را به سال ۴۷۳ از عبدالرزاق الطهرانی نقل می‌کند، معلوم می‌شود در همان سال، طهرانی وجود داشته است ۳۷۸. عظمت 🔹🍃 پناه به ذات اقدس الهی می‌بریم، وقتی خطاب خذوه فغلّوه از درگاه ربوبی صادر شود، برای عظمت خطاب، هفتاد هزار ملک حرکت می‌کنند، کافر به ملائکه عرض می‌کند آیا به من رحم نمی کنید؟ جواب می‌شنود ای شقی، چطور رحمَت بکنیم در حالی که ارحم الراحمین رحم به تو نمی کند ۳۷۹. پنجاه سالي 🔸🍂 پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود روز قیامت پنجاه هزار سالی، به مؤمن به اندازه یک نماز واجبی که، در دنیا می‌خواند خواهد گذشت، امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: حکومت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در رجعت، پنجاه هزار سال خواهد شد ۳۸۳، چطوری که حکومت خاصّه امیرالمؤمنین (علیه السلام) چهل و چهار هزار خواهد شد ۳۸۳. امیرالمؤمنین (علیه السلام) شناس، چه به ایجاد می‌کند🔹🍃 از جمله سفارشات امیرالمؤمنین (علیه السلام) به مسلمانان، در وقتی که جنگ شروع می‌شد، یکی هم زیاد خواندن نماز بوده است ۴۰۴ نگارنده گوید: ملاحظه کنید اهمیّت نماز را که، حتی در لحظات حساس زندگی، علی (علیه السلام) نماز شناس بر آن وصیت می‌کند که، فرصت‌های مناسب را به هیچ عنوانی از دست ندهند، یادم هست در جايی دیده ام، و حتماً در اصل تهاویل یک جا درج شده است که، در یکی از روزهای حساس جنگ صفین، نزدیک وقت ظهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) چشمش به آسمان بوده، تا به مجرّد تحقق وقت، وظیفه نمازی آن روزش، به هر کیفیتی بود انجام دهد، ابن عباس گفت یا امیرالمؤمنین الان دیگر وقت نماز نیست، در جواب بفرماید پس برای چه با معاویه جنگ می‌کنیم؟. ---------- [۱]: . البصائر، ج ۳۲، ص ۳۸. [۲]: . البصائر، ج ۳۲، ص ۲۳۹. [۲]. سورة احزاب، آیة ۵۹. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 🍂🌼 روزی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نزد عایشه بود. ناگاه مردی اجازه خواست خدمت حضرت برسد، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این مرد بدترین فرد طایفه است، حضرت اجازه ورود داد. مرد وارد شد پیغمبر با کمال خوشرویی پذیرایی نمود و با او مشغول صحبت شد. پس از پایان صحبت، مرد از حضور پیامبر بیرون رفت. عایشه عرض کرد: یا رسول الله! هنوز آن مرد وارد نشده بود او را به بدی یاد کردی لکن پس از ورود با گشاده رویی احترامش نمودی؟ پیامبر فرمود: (ان من شرار عباد الله من تکره مجالسته لفحشه): بدترین مردم کسی است که برای بد زبانی و دشنام گویی او همنشینش را بد بدارد. [۱] (و من برای فحش و بد زبانی او احترامش کردم که به من توهین نکند. ) ورود درهای 🍃🌸 مرد مؤمنی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: یا رسول الله! من پیر مرد سالخورده ام، از انجام نماز، روزه، حج و جهاد ناتوانم، دیگر نمی توانم از عهده عبادت هایم برآیم، به من کلام سودمندی بیاموز و وظیفه‌ام را سبک نما! حضرت فرمود: دوباره مطلبت را بگو! مرد سه بار تقاضای خود را تکرار نمود. رسول خدا فرمود: آنچه در اطراف تو از درخت و کلوخ بود بر ضعف و ناتوانی تو گریست. اینک برای جبران ناتوانیت بعد از نماز صبح، ده بار بگو: (سبحان الله العظیم و بحمده و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم) براستی خداوند به وسیله آن تو را از کوری، دیوانگی، خوره، فقر و ورشکستگی نجات می‌بخشد. پیرمرد عرض کرد: یا رسول الله! این برای دنیا است، برای آخرت چه؟ فرمود: مدام بگو؛ (اللهم اهدنی من عندک وافض علی من فضلک و انشر علی من رحمتک و انزل علی من برکاتک): خدایا! مرا از جانب خود هدایت نما! و از فضل و احسانت بر من بیفشان! و از رحمت و برکاتت بر من به پراکن! سپس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر این پیرمرد - که سال‌ها عبادت کرده و اکنون ناتوان است - این ذکر را ادامه دهد و عمدا ترک نکند در هشت بهشت به روی وی باز می‌شود و از هر کدام خواست وارد بهشت می‌گردد. [۱] گروه امت صلی الله علیه و آله در 🍂🌼 جمعی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در منزل ابو ایوب انصاری بودند معاذبن جبل که در کنار رسول خدا نشسته بود. از حضرت معنای آیه (یوم ینفخ فی الصور فتأتون افواجا) را سؤال کرد. حضرت فرمود: ای معاذ! از مطلب بزرگی پرسش نمودی، آن گاه اشک از دیدگان پیامبر صلی الله علیه و آله جاری شد و فرمود: ده گروه از امت من در ده صفت گوناگون وارد صحرای محشر می‌شوند که از سایر مسلمانان جدا هستند: بعضی به صورت میمون، برخی به صورت خوک، بعضی پاها بالا و صورتشان پایین به سوی محشر کشیده می‌شوند، برخی کور و لال، بعضی زبانشان را می‌جوند در حالی که عفونت از دهانشان سرازیر است و اهل محشر از کثافت دهان آنان ناراحت می‌شوند، برخی دست و پا بریده، بعضی بر شاخه‌های آتش آویخته، برخی بدبوتر از مردار گندیده و بعضی در پوشش آتشین وارد محشر می‌شوند و آن‌ها عبارتند از: ۱. سخن چین، به صورت میمون. ۲. حرام خواران، به صورت خوک. ۳. ربا خواران، واژگون (پاها به طرف بالا و سرها به طرف زمین). ۴. ستمگران، کور. ۵. خود پسندها، کر و لال. ۶. عالم بی عمل و قاضی ناحق، در حال جویدن زبان خود... ۷. آزار دهندگان همسایه، دست و پا بریده. ۸. خبرگزاران سلطان ظالم، آویخته به شاخه‌های آتش. ۹. شهوت پرستان و عیاشان و آنان که حقوق الهی را پرداخت نمی کنند، بدبوتر از مردار گندیده. ۱۰. متکبران و مغروران، در پوششی از آتش در روز قیامت محشور خواهند شد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۱۹، ص ۲۸۱ و ج ۲۲ و ج ۱۳۱ و ج ۷۵، ص ۲۸۱. [۱]: ۹. ب: ج ۸۶، ص ۱۹. [۱]: ۱۰. ب: ج ۷، ص ۸۹. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 که بلاء 🍃🌼🌼 ۱/۹۶- الكليني، عن عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: ﴿إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ضَنَائِنَ مِنْ خَلْقِهِ يَغْذُوهُمْ بِنِعْمَتِهِ وَ يَحْبُوهُمْ بِعَافِيَتِهِ وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِهِ تَمُرُّ بِهِمُ الْبَلَايَا وَ الْفِتَنُ لَا تَضُرُّهُمْ شَيْئاً﴾ [۲] امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند بندگان ویژه ای دارد که به نعمت خاص خود آنان را رزق و روزی دهد و به عافیت ویژهٔ خود به آن‌ها ابراز دوستی کند و به رحمت خاص خود آنان را وارد بهشت، کند گرفتاری و فتنه‌ها بر آن‌ها بگذرند ولی هیچ گونه زیانی به آنان نرسانند. می گویم: روایت از نظر سند چنان چه سند مذکور همین نقل باشد، حَسَنه است چون منظور از "ابن قداح" در سند همان "عبدالرحمن بن أبی عبدالله میمون بصرى" ثقه است ولی اگر در سند چنان چه در نقل صاحب وافی آمده "ميمون قداح" باشد - که امامی مجهول است - معتبر نیست اما ظاهراً سقوط کلمه "ابن" از قلم صاحب وافی باشد چون در نسخه‌های خطی کافی مانند نسخه ای که در نزد ما هست این گونه ذکر شده است. و خدا می‌داند و در "النهایة" گوید: «الضنائن یعنی خصائص و مفرد "ضنيه" بر وزن فعلیه به معنای مفعوله از ماده "ضنّ" است و چیزی را گویند که ویژه و اختصاصی دیگری باشد و به خاطر همین تعلّق است که از واگذاری آن به دیگران بخل می‌ورزد» ۲/۹۷- الكليني، عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: ﴿انَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ خَلْقاً ضَنَّ بِهِمْ عَنِ اَلْبَلاَءِ خَلَقَهُمْ فِی عَافِیَهٍ وَ أَحْیَاهُمْ فِی عَافِیَهٍ وَ أَمَاتَهُمْ فِی عَافِیَهٍ وَ أَدْخَلَهُمُ اَلْجَنَّهَ فِی عَافِیَهٍ ﴾. [۱] اسحاق بن عمار گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: خدای عز و جل بندگان ویژه ای دارد که از بلا و گرفتاری حفظ نموده و پیوسته در عافیت اند، در حال عافیت آفریده و در عافیت زنده داشته و در عافیت بمیراند و با عافیت وارد بهشتشان کند می گویم: روایت از نظر سند موثقه و متن واضح می‌باشد. ۳/۹۸-الكليني، عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ [و غيره]، عَنْ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: ﴿إنَّ للّه عزَّوجلَّ ضَنائنَ یَضُنُ بِهِم عَنِ البَلاءِ، فیُحییهِم فِی عَافِیَهٍ وَ یَرْزُقُهُمْ فِی عَافِیَهٍ وَ یُمِیتُهُمْ فِی عَافِیَهٍ وَ یَبْعَثُهُمْ فِی عَافِیَهٍ وَ یُسْکِنُهُمُ اَلْجَنَّهَ فِی عَافِیَهٍ ﴾ [۲] امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند بندگان ویژه و خاصی دارد که از بلا آن‌ها را حفظ نموده و پیوسته در، عافیتند پس در عافیت آنان را زنده بدارد و در عافیت روزیشان دهد و در عافیت بمیراند و در عافیت برانگیزد و در حال عافیت ساکن بهشت قرار دهد می گویم: ظاهراً مراد از "ابوحمزه" در سند همان ابوحمزه ثمالی، ثابت بن ابو صفیه دینار می‌باشد که ثقه و جلیل القدر است لذا روایت صحیحه می‌شود. لکن نقل "حسن بن محبوب"بدون واسطه از ابوحمزه ثمالی معلوم نمی باشد بلکه آن چه مشخص است بدون واسطه نمی تواند نقل کرده باشد همان طور که در این مورد شیخ بهایی رحمه الله اشکال نموده اند. بنابراین در سلسله سند نقص و افتادگی وجود دارد ولی متن روایت مشخص و واضح است. و فیض کاشانی گفته: «در بعضی نسخه‌ها عبارت به صورت "إنّ الله عباداً بعَّدَهم عن البلاء" نقل شده است». و در نسخه خطی ما نیز عبارت چنین است: "إن الله رحمه الله ضنائن يضنّ بهم عن البلاء" و چون عدم صحت نقل ابن محبوب را از ابوحمزه ثمالی آن هم به صورت مستقیم و بی واسطه ثابت کردیم لکن بعد از مدتی دیدم که در حاشیه نسخه خطی کافی شریف که در نزدم بود چنین نوشته شده پوشیده نماند که در روایت حسن بن محبوب از ابوحمزه ثمالی اشکال هست چرا که بنابر نظر علامه در "الخلاصه" و دیگران حسن بن محبوب ..... ---------- 📚منابع: [۲]: الكافي، ج ۲، ص ۴۶۲ ح ۳ و نقل عنه في الوافي، ج ۵، ص ۷۷۳ [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۴۶۲ ۲؛ و نقل عنه في الوافي، ج ۵، ص ۷۷۴ [۲]: الكافي، ج ۲، ص ۴۶۲ ح۱؛ و نقل عنه في الوافي، ج ۵، ص ۷۷۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 که بلاء 🍃🌼🌼 چرا که بنابر نظر علامه در "الخلاصه" و دیگران حسن بن محبوب متوفی سال دویست و بیست و چهار و در سن هفتاد و پنج سالگی می‌باشد و وفات ابوحمزه ثمالی در سال صد و پنج بنابر نقل نجاشی می‌باشد با این حال حسن بن محبوب چگونه می‌تواند با این تفاوت بالای تاریخی بی واسطه از او نقل کرده باشد؟ مضافاً بر این که نظر و اشکال جناب "کشّی" به همین مطلب اشاره دارد که: گفته علمای ما در این که حسن بن محبوب از ابوحمزه ثمالی نقلی داشته باشد در موضع اتهام و اشکال اند". می گویم: خداوند می‌داند ولی ظاهراً این سطور و نوشتار از قلم شیخ بهایی رحمه الله باشد چنان چه اشکال ایشان را یادآور شدیم و در مصدر رمزی نهفته که شاید ایشان به همان اشاره داشته اند لکن پاسخ را محقق خویی رحمه الله در کتاب معجم رجال الحدیث [۱] در ترجمه ابوحمزه ثمالی به صورت تام و کامل آورده اند که می‌توان مراجعه کرد به 🌸🍃 ۱/۹۹- الكليني، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی، إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمَرَ اَلْیَمَانِیِّ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: ﴿إِذَا اِتَّهَمَ اَلْمُؤْمِنُ أَخَاهُ اِنْمَاثَ اَلْإِیمَانُ مِنْ قَلْبِهِ کَمَا یَنْمَاثُ اَلْمِلْح فِی اَلْمَاء [۱] امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه مؤمن به برادر (دینی) خود تهمت زند ایمان و باور او - مانند حل شدن نمک در آب - از دلش زدوده شود. می گویم: روایت از نظر سند صحیحه می. باشد. مراد از "انماث" یعنی مخلوط و ناپدید شدن است. ۲/۱۰۰- الكليني عَن عِدة مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ حَازِمٍ، عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: ﴿سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: مَنِ اِتَّهَمَ أَخَاهُ فِی دِینِهِ فَلاَ حُرْمَهَ بَیْنَهُمَا وَ مَنْ عَامَلَ أَخَاهُ بِمِثْلِ مَا عَامَلَ بِهِ اَلنَّاسَ فَهُوَ بَرِیءٌ مِمَّا یَنْتَحِلُ﴾ [۲] عمر بن یزید از پدرش نقل کند که گفت: شنیدم حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرمود: هر کس به برادر دینی خود تهمت، زند احترامی میان آن دو بجا نماند و هر که با برادر (دینی) خود مانند سایر مردم (که مخالف اند) رفتار کند او از آن چه خود را بدان بسته (و معتقد است یعنی مذهب حقه) دور شده است. ۳/۱۰۱- الكليني، عَن عِدة مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَمَّنْ حَدَّثَهُ، عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ اَلْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی کَلاَمٍ لَهُ: ﴿ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَی أَحْسَنِهِ حَتَّی یَأْتِیَکَ مَا یَغْلِبُکَ مِنْهُ و لاَ تَظُنَّنَّ بِکَلِمَهٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیکَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی اَلْخَیْرِ مَحْمِلاً. ﴾ [۳] امیرمؤمنان علی علیه السلام- در ضمن سخنی - فرمود: گفتار و کردار برادرت را حمل بر نیکی کن مگر این که کاری از او سر بزند که نتوانی توجیه کنی و به گفتار او تا جایی که می‌توان حمل بر نیکی کرد سوء ظن نبر. ---------- 📚منابع: [۱]: معجم رجال الحديث، ج ۳، ص۳۹۱. [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۳۶۱. [۲]: الكافي، ج ۲، ص ۳۶۱. [۳]: الكافي، ج ۲، ص ۳۶۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 مؤمن 🍃🌸🌸 ۷/۱۲۷- الطوسي قَالَ: أَخْبَرَنَا اَلْحُسَیْنُ بْنُ عُبَیْدِ اَللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ هَارُونُ بْنُ مُوسَی اَلتَّلَّعُکْبَرِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامِ بْنِ سُهَیْلٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْحِمْیَرِیُّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ اَلطَّیَالِسِیِّ اَلْخَرَّازِ، عن رُزَیْقُ قال سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: مَا رَأَیْتُ شَیْئاً أَسْرَعَ إِلَی شَیْءٍ مِنَ اَلشَّیْبِ إِلَی اَلْمُؤْمِنِ وَ أَنَّهُ وَقَارٌ لِلْمُؤْمِنِ فِی اَلدُّنْیَا وَ نُورٌ سَاطِعٌ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ بِهِ وَقَّرَ اَللَّهُ خَلِیلَهُ إِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ مَا هَذَا یَا رَبِّ قَالَ لَهُ هَذَا وَقَارٌ فَقَالَ یَا رَبِّ زِدْنِی وَ قَاراً قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَمِنْ إِجْلاَلِ اَللَّهِ إِجْلاَلُ شَیْبَهِ اَلْمُؤْمِنِ﴾ [۳] رزیق گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: چیزی را ندیدم که به سوی چیزی شتابنده تر از سپیدی، موی به سوی مؤمن باشد موی سپید در دنیا برای مؤمن وقار است و در روز قیامت نوری درخشان خداوند متعال با موی سپید به خلیل خود ابراهیم علیه السلام وقار بخشید پس ابراهیم علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! این چیست؟ خداوند به او فرمود: این نشانه وقار توست. ابراهیم علیه السلام گفت: پروردگارا بر وقار من بیفزای امام علیه السلام فرمود: از جلوه‌ها و مصاديق والا شمردن خدا ارج نهادن به مؤمن سالخورده است. شدن دسترس 🌸🍃🍃 ۱/۱۲۸- الكليني، عن أبي عَلِیٍّ اَلْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ وَ عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: ﴿ أَیُّمَا مُؤْمِنٍ کَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مُؤْمِنٍ حِجَابٌ ضَرَبَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَلْجَنَّهِ سَبْعِینَ أَلْفَ سُورٍ مَا بَیْنَ اَلسُّورِ إِلَی اَلسُّورِ مَسِیرَهُ أَلْفِ عَامٍ﴾ [۱] امام صادق علیه السلام فرمود: هر مؤمنی که خود را از دسترس مؤمن دیگر دور نگه، دارد خداوند عز و جل میان او و بهشت هفتاد هزار حصار، بکشد که مسافت بین هر حصار تا حصار دیگر هزار سال راه است ۲/۱۲۹- الكليني، عن عليّ بن محمّد، عن محمّد بن جمهور، عن أحمد بن الحسين، عن أبيه عن إسماعيل بن محمّد، عن محمّد بن سنان قال: كنت عند الرضا صلوات الله عليه فقال لي: ﴿ يَا مُحَمَّدُ إِنَّهُ كَانَ فِي زَمَنِ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَرْبَعَةُ نَفَرٍ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَأَتَى وَاحِدٌ مِنْهُمُ الثَّلَاثَةَ وَ هُمْ مُجْتَمِعُونَ فِي مَنْزِلِ أَحَدِهِمْ فِي مُنَاظَرَةٍ بَيْنَهُمْ، فَقَرَعَ الْبَابَ فَخَرَجَ إِلَيْهِ الْغُلَامُ فَقَالَ: أَيْنَ مَوْلَاكَ؟، فَقَالَ: لَيْسَ هُوَ فِي الْبَيْتِ فَرَجَعَ الرَّجُلُ وَ دَخَلَ الْغُلامُ إِلَى مَوْلاهُ، فَقَالَ لَهُ: مَنْ كَانَ الَّذِي قَرَعَ الْبَابَ، قَالَ: كَانَ فُلانٌ فَقُلْتُ لَهُ لَسْتَ فِي الْمَنْزِلِ، فَسَكَتَ وَ لَمْ يَكْتَرِثْ وَ لَمْ يَلُمْ غُلَامَهُ وَ لا اغْتَمَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ لِرُجُوعِهِ عَنِ الْبَابِ، وَ أَقْبَلُوا فِي حَدِيثِهِمْ. فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ بَكَّرَ إِلَيْهِمُ الرَّجُلُ فَأَصَابَهُمْ وَ قَدْ خَرَجُوا يُرِيدُونَ ضَيْعَةً لِبَعْضِهِمْ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ وَ قَالَ: أَنَا مَعَكُمْ، فَقَالُوا: نَعَمْ، وَ لَمْ يَعْتَذِرُوا إِلَيْهِ، وَ كَانَ الرَّجُلُ مُحْتَاجاً ضَعِيفَ الْحَالِ. فَلَمَّا كَانُوا فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ إِذَا غَمَامَةٌ قَدْ أَظَلَّتْهُمْ فَظَنُّوا أَنَّهُ مَطَرٌ فَبَادَرُوا، فَلَمَّا اسْتَوَتِ الْغَمَامَةُ عَلَى رُءُوسِهِمْ إِذَا مُنَادٍ يُنَادِي مِنْ جَوْفِ الْغَمَامَةِ أَيَّتُهَا النَّارُ خُذِيهِمْ وَ أَنَا جَبْرَئِيلُ رَسُولُ اللَّهِ، فَإِذَا نَارٌ مِنْ جَوْفِالْغَمَامَةِ قَدِ اخْتَطَفَتِ الثَّلَاثَةَ نَفَرٍ، وَ بَقِيَ الرَّجُلُ مَرْعُوباً يَعْجَبُ بِمَا نَزَلَ بِالْقَوْمِ، وَ لا يَدْرِي مَا السَّبَبُ، فَرَجَعَ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلَقِيَ يُوشَعَ بْنَ نُونٍ فَأَخْبَرَهُ الْخَبَرَ....... ------ 📚منابع: [۳]: أمالي الطوسي، المجلس التاسع والثلاثون، ح ۶۹۹/۳۵، رقم ۱۴۹۲؛ و نقل عنه في جامع أحاديث الشيعة، ج ۱۶، ص ۲۳۷. [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۳۶۴ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 شدن دسترس 🌸🍃🍃 وَ مَا رَأَى وَ مَا سَمِعَ، فَقَالَ يُوشَعُ بْنُ نُونٍ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ سَخِطَ عَلَيْهِمْ بَعْدَ أَنْ كَانَ عَنْهُمْ رَاضِياً وَ ذَلِكَ بِفِعْلِهِمْ بِكَ، قَالَ: وَ مَا فِعْلُهُمْ بِي، فَحَدَّثَهُ يُوشَعُ، فَقَالَ الرَّجُلُ: فَأَنَا أَجْعَلُهُمْ فِي حِلٍّ وَ أَعْفُو عَنْهُمْ، قَالَ: لَوْ كَانَ هَذَا قَبْلُ لَنَفَعَهُمْ وَ أَمَّا السَّاعَةَ فَلَا، وَ عَسَى أَنْ يَنْفَعَهُمْ مِنْ بَعْدُ [۱] محمّد بن سنان گوید: نزد امام رضا صلوات الله علیه بودم که به من فرمود: ای محمّد! در زمان بنی اسراییل چهار نفر مؤمن بودند پس (روزی) یکی از آنان نزد آن سه نفر دیگر که در منزل یکی از آنان برای صحبتی گرد آمده بودند رفت و در زد چون غلامش بیرون آمد به او گفت: آقایت کجاست؟ گفت: در خانه نیست آن مرد برگشت و غلام نیز نزد آقایش رفت، آقایش از او پرسید: آن که در زد که بود؟: گفت فلان کس بود و من به او گفتم که شما در خانه نیستید؟ آن مرد ساکت شد و اعتنایی نکرد و غلام خود را در این باره سرزنش نکرد و هیچ کدامیک از آن سه نفر از این پیش آمد اندوهناک نشدند و شروع به دنباله سخن خود کردند، صبح روز بعد آن مرد مؤمن نزد آن سه نفر رفت و دید که هر سه از خانه بیرون آمده بودند و می‌خواستند به کشتزاری (یا باغی) که از یکی از آنان بود بروند، پس به آنان سلام کرد و گفت: من هم با شما هستم (و به همراه شما بیایم)؟ گفتند: آری و از او نسبت به پیش آمد دیروز عذرخواهی نکردند و او مردی مستمند و ناتوان بود، پس (به راه افتادند) و همین طور که در قسمتی از راه می‌رفتند ناگاه قطعه ابری بالای سر آن‌ها آمد و بر آن‌ها سایه انداخت آنان گمان کردند که باران است پس شتافتند (که باران نخوردند ولی) چون ابر بالای سرشان قرار گرفت یک منادی از میان آن ابر فریاد زد: ای، آتش اینان را (در کام خود) بگیر و من جبرییل فرستاده خدایم، به ناگاه آتشی از دل آن ابر بیرون آمد و آن سه نفر را در خود فرو برد، و آن مرد مؤمن تنها و هراسناک شد و از آن چه بر سر آن‌ها آمده بود در شگفت بود و نمی دانست سبب چیست؟ پس به شهر برگشت و حضرت یوشع بن نون علیه السلام (وصی حضرت موسی علیه السلام) را دیدار کرد و جریان را با آن چه دیده و شنیده بود به او گفت، یوشع بن نون فرمود: مگر نمی دانی که خداوند بر آن‌ها خشم کرد پس از آن که از آنان خشنود و راضی بود و این پیش آمد برای آن کاری بود که با تو کردند عرض کرد: مگر آن‌ها با من چه کردند؟ یوشع جریان را، گفت آن مرد: گفت من آن‌ها را حلال کردم و از آن‌ها گذشتم؟ فرمود اگر این (گذشت تو) پیش از آمدن عذاب بود به سودشان بود ولی اکنون برای آنان سودی ندارد و شاید پس از این (در برزخ) به آن‌ها سود بخشد. ۳/۱۳۰- الكليني، عن عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن بكر بن صالح، عن محمّد بن سنان عن مفضّل، عن أبي عبد الله علیه السلام: ﴿وَ أَیُّمَا مُؤْمِنٍ کَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مُؤْمِنٍ حِجَابٌ ضَرَبَ اَللَّهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَلْجَنَّهِ سَبْعِینَ أَلْفَ سُورٍ غِلَظُ کُلِّ سُورٍ مَسِیرَهُ أَلْفِ عَامٍ [ما بَينَ السُّورِ إلى السُّورِ مَسيرَةُ ألفِ عامٍ ]﴾. [۱] امام صادق علیهالسلام فرمود: هر مؤمنی که خود را از دسترس مؤمن دیگر دور نگه دارد خداوند عز و جل میان او و بهشت هفتاد هزار حصار بکشد که طول هر حصار هزار سال مسافت است. (مسافت بین هر حصار تا حصار دیگر هزار سال راه است)...... ---------- 📚منابع: [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۳۶۴. [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۳۶۵. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 شدن دسترس 🌸🍃🍃 ۴/۱۳۱- الكليني، عَنْ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ یَحْیَی بْنِ الْمُبَارَکِ، عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ جَبَلَهَ، عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ، عَنْ أَبِی حَمْزَهَ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام، قَالَ: ﴿قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، مَا تَقُولُ فِی مُسْلِمٍ أَتی مُسْلِماً زَائِراً [أو طالب حاجة] وَ هُوَ فِی مَنْزِلِهِ، فَاسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ، فَلَمْ یَأْذَنْ لَهُ، وَ لَمْ یَخْرُجْ إِلَیْهِ؟ قَالَ: یَا أَبَا حَمْزَهَ، أَیُّمَا مُسْلِمٍ أَتی مُسْلِماً زَائِراً، أَوْ طَالِبَ حَاجَهٍ وَ هُوَ فِی مَنْزِلِهِ، فَاسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ، فَلَمْ یَأْذَنْ لَهُ وَ لَمْ یَخْرُجْ إِلَیْهِ، لَمْ یَزَلْ فِی لَعْنَهِ اللّهِ حَتّی یَلْتَقِیَا». فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، فِی لَعْنَهِ اللّهِ حَتّی یَلْتَقِیَا؟ قَالَ: نَعَمْ، یَا أَبَا حَمْزَهَ﴾ [۱] ابو حمزه گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: قربانت، در مورد مسلمانی که برای دیدار یا برای حاجتی نزد مسلمانی برود و او در خانه باشد و اجازه ورود، بخواهد، ولی او اجازه ندهد و از خانه هم بیرون، نیاید نظرتان چیست؟ فرمود: ای ابا حمزه چنین کسی پیوسته گرفتار لعنت خداست تا وقتی که همدیگر را دیدار کنند، عرض کردم قربانت (درست شنیدم! ) در لعنت خدا است تا همدیگر را دیدار کنند؟ فرمود: آری (درست شنیدی) ای ابوحمزه ۵/۱۳۲- الكليني، عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ، عَنْ یَحْیَی بْنِ اَلْمُبَارَکِ، عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَبَلَهَ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ، قَالَ: ﴿دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ، فَنَظَرَ إِلَیَّ بِوَجْهٍ قَاطِبٍ، فَقُلْتُ: مَا اَلَّذِی غَیَّرَکَ لِی؟ قَالَ: اَلَّذِی غَیَّرَکَ لِإِخْوَانِکَ، بَلَغَنِی یَا إِسْحَاقُ أَنَّکَ أَقْعَدْتَ بِبَابِکَ بَوَّاباً یَرُدُّ عَنْکَ فُقَرَاءَ اَلشِّیعَهِ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، إِنِّی خِفْتُ اَلشُّهْرَهَ. فَقَالَ: أَفَلاَ خِفْتَ اَلْبَلِیَّهَ، أَوَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اَلْمُؤْمِنِینَ إِذَا اِلْتَقَیَا فَتَصَافَحَا أَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلرَّحْمَهَ عَلَیْهِمَا، فَکَانَتْ تِسْعَهً وَ تِسْعِینَ لِأَشَدِّهِمَا حُبّاً لِصَاحِبِهِ، فَإِذَا تَوَافَقَا غَمَرَتْهُمَا اَلرَّحْمَهُ، وَ إِذَا قَعَدَا یَتَحَدَّثَانِ قَالَتِ اَلْحَفَظَهُ بَعْضُهَا لِبَعْضٍ: اِعْتَزِلُوا بِنَا، فَلَعَلَّ لَهُمَا سِرّاً، وَ قَدْ سَتَرَ اَللَّهُ عَلَیْهِمَا!؟. فَقُلْتُ: أَلَیْسَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: ﴿ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ ﴾ [۱]؟ فَقَالَ: یَا إِسْحَاقُ، إِنْ کَانَتِ اَلْحَفَظَهُ لاَ تَسْمَعُ، فَإِنَّ عَالِمَ اَلسِّرِّ یَسْمَعُ وَ یَرَی﴾. [۲] اسحاق بن عمار گوید: خدمت امام صادق علیه السلام، رسیدم، حضرت با ترشرویی به من نگریست عرض کردم سبب دگرگونی شما با من چیست؟ فرمود: تغییر رفتارت با برادران مؤمنت ای اسحاق شنیدم که در منزلت دربان گذاشته ای تا فقرای شیعه را راه! ندهند عرض کردم، قربانت من از این که مشهور شوم ترسیدم: فرمود از این که بلا دامن گیرت شود نترسیدی؟ مگر نمی دانی که وقتی دو مؤمن دیدار کنند و مصافحه، نمایند خدای عز و جل بر آن‌ها رحمت نازل کند که نود و نه قسمت آن از مؤمنی است که رفیقش را بیشتر دوست می‌دارد؟ و چون در دوستی برابر باشند (یا با یکدیگر همراه شوند) رحمت خدا ایشان را فرا، گیرد و چون برای گفتگو، بنشینند برخی از فرشتگان نگهبان آن‌ها به برخی دیگر گویند از این‌ها کناره گیریم، شاید رازی داشته باشند که خدا آن‌ها پرده بر پرده کشیده باشد. عرض کردم: مگر خدای عز وجل نمی فرماید: «هر چه بگویید فرشتگان نگهبان برای ثبت آن آماده اند»؟ فرمود: ای اسحاق! اگر نگهبانان نشنوند خدای دانای اسرار بشنود و ببیند. ۶/۱۳۳- الصدوق، قَال أبي قدس سره قَال: حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أحْمَدَ بْنِ عَبْدِاللهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْکُوفِیِّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: ﴿أيُّما مُؤمنٍ كانَ بَينَهُ و بَينَ مُؤمنٍ حِجابٌ، ضَرَبَ اللّه بَينَهُ و بَينَ الجَنَّةِ سَبعينَ ألفَ سُورٍ بين كُلِّ سُورٍ مَسِيرَةُ أَلْفِ عَامٍ﴾ [۳]...... ---------- 📚منابع: [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۳۶۵. [۱]: سوره ق آیه ۱۸ [۲]: الكافي، ج ۲، ص ۱۸۲. [۳]: عقاب الأعمال، ص ۲۸۵ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 شدن دسترس 🌸🍃🍃 امام صادق علیه السلام فرمود: هر مؤمنی که خود را از دسترس مؤمن دیگر دور نگه دارد خداوند عز و جل میان او و بهشت هفتاد هزار حصار بکشد که مسافت بین هر حصار تا حصار دیگر هزار سال راه است می گویم: این روایت را دیلمی به نحو مرسل در کتاب «أعلام الدين في صفات المؤمنين» [۱] نقل کرده است. ۷/۱۳۴- الصدوق، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ اَلْمُتَوَکِّلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی اَلْعَطَّارُ قال: حدّثنا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی اَلْخَطَّابِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ، عَنِ اَلْمُفَضَّلِ اِبْنِ عُمَرَ، عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ، عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ قَالَ: ﴿دَخَلَ ضِرارُ بنُ ضَمرَهَ النَّهشَلِیُّ عَلی مُعاوِیَهَ بنِ أبی سُفیانَ فَقالَ لَهُ: صِف لی عَلِیّا. قالَ: أوَتُعفینی، فَقالَ: لا، بَل صِفْهُ لی، فَقالَ لَهُ ضِرارٌ: رَحِمَ اللّهُ عَلِیّا! کانَ وَاللّهِ فینا کَأَحَدِنا ؛ یُدنینا إذا أتَیناهُ، و یُجیبُنا إذا سَأَلناهُ، و یُقَرِّبُنا إذا زُرناهُ، لا یُغلَقُ لَهُ دونَنا بابٌ، و لا یَحجُبُنا عَنهُ حاجِبٌ، و نَحنُ وَاللّهِ مَعَ تَقریبِهِ لَنا و قُربِهِ مِنّا، لا نُکَلِّمُهُ لِهَیبَتِهِ، و لا نَبتَدیهِ لِعَظَمَتِهِ، فَإِذا تَبَسَّمَ فَعَن مِثلِ اللُّؤلُؤَ المَنظومِ. فَقالَ مُعاوِیَهُ: زِدنی مِن صِفَتِهِ، فَقالَ ضِرارٌ: رَحِمَ اللّهُ عَلِیّا! کانَ وَاللّهِ طَویلَ السُّهادِ، قَلیلَ الرُّقادِ، یَتلو کِتابَ اللّهِ آناءَ اللَّیلِ و أطرافَ النَّهارِ، و یَجودُ لِلّهِ بِمُهجَتِهِ، و یَبوءُ إلَیهِ بِعَبرَتِهِ، لا تُغلَقُ لَهُ السُّتورُ، و لا یَدَّخِرُ عَنَّا البُدورَ، و لا یَستَلینُ الاِتِّکاءَ، و لا یَستَخشِنُ الجَفاءَ، و لَو رَأیتَهُ إذ مُثِّلَ فی مِحرابِهِ، و قَد أرخَی اللَّیلُ سُدولَهُ، و غارَت نُجومُهُ، و هُوَ قابِضٌ عَلی لِحیَتِهِ، یَتَمَلمَلُ تَمَلمُلَ السَّلیمِ، و یَبکی بُکاءَ الحَزینِ، و هُوَ یَقولُ: یا دُنیا! إلیَّ تَعَرَّضتِ أم إلَیَّ تَشَوَّقتِ؟ هَیهاتَ هَیهاتَ، لا حاجَهَ لی فیکِ، أبَنْتُکِ ثَلاثا لا رَجعَهَ لی عَلَیکِ، ثُمَّ یَقولُ: واهٍ واهٍ لِبُعدِ السَّفَرِ، و قِلَّهِ الزّادِ، و خُشونَهِ الطَّریقِ. قالَ: فَبَکی مُعاوِیَهُ وقالَ: حَسبُکَ یا ضِرارُ، کَذلِکَ کانَ وَاللّهِ عَلِیٌّ! رَحِمَ اللّه أبَا الحَسَنِ﴾ [۲] ضرار بن ضمره نهشلی بر معاوية بن ابي سفيان وارد شد، معاویه به او گفت: علی علیه السلام را برایم وصف، کن گفت: مرا معاف می‌داری؟ گفت نه ضرار گفت: خدا علی علیه السلام را رحمت کند در میان ما چون یکی از ما بود و وقتی نزد او می‌رفتیم ما را به خود نزدیک می‌کرد و چون از او پرسشی می‌کردیم جواب می‌داد و چون به دیدارش می‌رفتیم ما را مقرّب می‌ساخت و احترام می‌گذاشت، در به روی ما نمی بست و مانع و دربانی بر ما نمی گمارد به خدا با همه این که ما را به خود نزدیک می‌کرد و به ما نزدیک بود از هیبتش یارای سخن گفتن با او نداشتیم و به خاطر عظمتش آغاز سخن با او نمی کردیم و چون لبخند می‌زد دندان‌هایی منظم و سفید مانند مروارید داشت معاویه: گفت از او بیشتر. بگو ضرار: گفت رحمت خدا بر او باد به خدا گند بسیار بیدار بود و کم می‌خوابید، شب و روز قرآن می‌خواند و جان در راه خدا می‌داد و اشک به آستان او می‌ریخت مانعی برای دیدار با او نبود و کیسه‌های زر از ما ذخیره نمی کرد برای وابستگان خود نرمش و اهمال کاری در دین نداشت و بر جفاکاران بدخویی نمی کرد اگر او را می‌دیدی که در محراب عبادت نشسته وقتی که شب پرده ظلمت افکنده و اختران سرازیر افق شدند، و او دست به محاسن گرفته و چون مارگزیده بر خود می‌پیچید و چون غمنده می‌گریست و می: گفت ای دنیا خود را به رخ من می‌کشی و مرا مشتاق خود می‌سازی؟ هیهات هیهات من نیازی به تو ندارم و تو را سه طلاق دادم که رجوعی ندارد. سپس می: فرمود: آه آه از دوری راه و کمی توشه و سختی طریق معاویه گریست و گفت: ای ضرار دیگر بس است به خداوند سوگند علی علیه السلام چنین بود رحمت خدا بر أبو الحسن. ۸/۱۳۵- المفيد رَفَعَهُ إِلَی اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَال: ﴿مَنْ صَارَ إِلَی أَخِیهِ اَلْمُؤْمِنِ فِی حَاجَهٍ أَوْ مُسَلِّماً فَحَجَبَهُ لَمْ یَزَلْ فِی لَعْنَهِ اَللَّهِ إِلَی أَنْ حَضَرَتْهُ اَلْوَفَاهُ﴾. [۱] .... 📚منابع: [۱]: أعلام الدين فى صفات المؤمنين، ص ۴۰۳. [۲]: أمالي الصدوق، ص ۴۹۹؛ و نقل عنه في جامع أحاديث الشيعة، ج۱۶، ص ۲۹۹. [۱]: الاختصاص، ص ۳۱؛ و نقل عنه في جامع أحاديث الشيعة، ج ۱۶، ص ۲۹۶. کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫