💗 حاج احمد 💗
💠 فکــــر تمــــیز، فکــــر کثیــــف ★ ☆ ▓ یک بار به من گفت: «دقت کن، این روستایی‌ها هفته‌ای یک بار استحمام کنن.» خندیدم و گفتم: «برادر احمد، به ما چه مربوطه!» گفت: «چی‌چی به ما چه مربوطه؟ به ما ربط داره، خوب هم ربط داره. این‌ها باید هفته‌ای یه روز استحمام کنن و شما باید بر این امر نظارت داشته باشی. حتی بچه‌هاشون هم باید استحمام کنن. حالا زناشون رو که نمی‌تونیم بفمیم میرن حموم یا نه، ولی بقیه‌شون رو حتماً چک کنین.» آن موقع در آبادی‌ها و روستاهای کردستان دو چیز نبود: یکی حمام شخصی دیگری توالت شخصی. توالت‌ها همه توی مساجد بود و اگر کسی می‌خواست به آن‌جا برود، باید از سر آبادی یا ته آبادی می‌آمد و به مسجد می‌رفت. به دستور شورای دِه را جمع کردیم و به آن‌ها گفتیم که همه باید بلااستثناء به حمام بروند. بعد هم برای نظارت بیشتر، پزشک امدادگر محور را می‌فرستادیم توی دِه که مردم را به بهانه‌ی مریضی تست کند و به آن‌ها بگوید که اگر به حمام نروید، بیماری‌های واگیردار شیوع پیدا می‌کند. یک بار از پرسیدم: «برادر احمد، ما که رفتیم و دستور شما رو اجرا کردیم، اما علت این همه پافشاریِ شما برای استحمام مردم دهاتی و روستایی چیه؟» گفت: «این‌جا وقتی که بین بدن کثیف و بدن تمیز فرق قائل بشن، فرق لباس تمیز و لباس کثیف رو بدونن، اون وقت می‌تونن بفهمن فکر کثیف با فکر تمیز چه فرقی داره! اون موقع می‌تونن تشخیص بدن فکر کومله و دموکرات تمیزه یا کثیف. مَثَل این‌ها مثل بچه‌ای می‌مونه که توی شکم مادره، هی پاشو می‌کشی بیرون، میگه نمیخوام بیام بیرون. فکر می‌کنه همه‌ی دنیا اونجاست، اما وقتی میاد بیرون و با دنیای جدید آشنا میشه، تازه میفهمه کی به کیه!» ⚪ برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی به نویسندگی علی اکبری از انتشارات سلام‌الله‌علیها، صفحه ۲۳ به روایت سعید طاهریان. @yousof_e_moghavemat