eitaa logo
کانال سیدمحمد خردمند
296 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
128 ویدیو
185 فایل
سیدمحمد خردمند
مشاهده در ایتا
دانلود
- 1 پیرامون کلاس به قلم سرکار خانم س.ا از تهران الحمدلله رب العالمین کلاس زندگی با امام عصر علیه السلام پرازنکات و معارفی برای من حقیر بود. ازخدا و حضرت سپاسگزارم که اجازه دادند سرسفره ی معارف اهل بیت علیهم السلام بنشینم؛ زیر چتر حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه بودن آرامشی دارد که این آرامش بر اهالی منزل نیز حکم فرما می شود. با وجود مبارک ایشان زندگی کردن نفس کشیدن و آداب و احکام‌ را رعایت کردن بسیار برایم جای شکر دارد، ما ذره هستیم و این ذره هرچه معرفتش بیشتر شود خود را ذره تر میابد! همه ی وجود منِ گنه کار سیاهی است وقتی خودم را دردریای معرفت علوی،مهدوی رهاکردم تازه زنده شدم و زندگی کردم و فهمیدم که زنده بودن ما همون لحظه هایی است که با حقایق عالم مأنوسیم. ان شاء الله به لطف صاحب الزمان صلوات الله علیه تقوا ی بیشتری حاصل شود. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا امیرالمومنین علیه السلام. https://t.me/S_M_Kheradmand
- 2 پیرامون کلاس به قلم سرکار خانم ک.ن از اراک شرکت در جلسات زندگی با امام عصر عجل الله تعالی فرجه، برای من بسیار اموزنده و موثر بود. اولین بار بود، در کلاس های مجازی شرکت داشتم و تجربه ی پر ثمری بود؛ به خصوص اولین کلاسی بود که در آن تمرکز بر روایات ائمه علیهم السلام بود. از خواندن کتاب شریف مکیال و آگاهی از مطالب زیادی درمورد حضرت حجت علیه السلام، بسیار لذت بردم و سعی کردم مطالب را به تعدادی از دوستان و شاگردانم انتقال بدهم؛ مانوس شدن بیش از پیش ، با دعاها و اذکار هم از برکات دیگر کلاس بود. از همه ی این ها مهمتر برایم آشنایی و علاقمند شدن یاسمین زهرا و نازنین زهرا (دخترانم) با این گونه جلسات و کلاس ها به صورت مجازی بود. همچنین افزایش قدرت تشخیص و انتخاب جلسات با ارزش از میان هزاران کانال و جلسه ی بی محتوا هم یافته ای ارزنده بود. توفیق استفاده بیشتر ازجلسات را خداوند متعال خواهانم.🤲 https://t.me/S_M_Kheradmand
- 3 پیرامون کلاس به قلم سرکار خانم آ.ت از تهران بنده از جلسه ی ۱۸ به پیشنهاد خانم رجائی از شاگردان استاد دعوت به این کلاس شدم؛ چون جلسه منزل خودشون بود و به ما پیشنهاد دادند که دو جلسه ی پایانی دوره اول رو شرکت کنیم منم قبول کردم و در منزل خانم رجائی اولین بار با آقای خردمند آشنا شدم و به حدی جذب کلاس شدم که یادمه تا هفته ی بعد که جلسه ی پابانی دوره بود لحظه شماری می کردم و مثل کسی که گم شده ی خودشو پیدا کرده احساس خوشحالی و پیروزی داشتم. من از آروزهام بود کتاب شریف مکیال رو بخونم همیشه برنامه میزاشتم و دفتر کنار دستم که نکات مهم رو یادداشت کنم ولی نمیدونم چرا این توفیق بعد از مدتی ازم گرفته می شد تا این که دیدم در این کلاس روی این کتاب شریف کار می شه. من کلاس های دیگه ای رفته بودم ولی این کلاس در زندگی شخصی و خانوادگی من در ارتباط با امام عصرمان خیلی مؤثر بود. در این جلسات یادم گرفتم که چطور تلاش کنم تا به امام حی و حاضرم نزدیک بشم! من حتی قسمت هایی از جلسات را که در نوشتن مطلب جا مانده ام وقتی میخوام وارد جزوه ام کنم و مطالب را دورباره میشنوم هر بار برداشتی بهتر از قبل دارم! ... خودمو امیدوار می کنم که حتما یه کوچولو معرفتم بالا رفته (انشاالله) سعی کردم تمام جلسات و شرکت کنم. من در این جلسات یاد گرفتم آداب و رفتار نیکو و خداپسندانه را! من یاد گرفتم که به هنگام بردن نام ائمه و انبیا و اوصیای الهی با ادب و احترام نام ببرم! من یاد گرفتم در جلسات که مربوط به امامم میشه با آداب کامل حضور داشته باشم هر لحظه با خودم تکرار کردم که شاید آقا در کلاسمان حضور داشته باشن و من در این لحظه چگونه باید باشم ... من یاد گرفتم آداب دعا خواندن و ذکراهای آموخته شده را! من یاد گرفتم که میشه از درامدهای زیاد گذشت و برای مشتاقان به کسب معارف و آشنایی با امام عصر خدمت کرد من یاد گرفتم که میشه منزل و محل کار مهیا بشه برای کلاس های معارف اهل بیت من یاد گرفتم که احکام دین رو دقیق رعایت کنم من یاد گرفتم که خمس دادن بخشی از وظایف ماست من خیلی چیزها یاد گرفتم و دوست دارم همچنان بیاموزم به شرط توفیق ... https://t.me/S_M_Kheradmand
- 4 پیرامون کلاس به قلم سرکار خانم م.ط از تهران با عرض سلام و سپاس و تشکر فراوان بابت وقتی که برای برقراری این کلاس و بیان مطالب ناب مهدوی در اختیارما مشتاقان و شاید بشود گفت دوستاران نام و یاد و ذکر اهل بیت علیهم السلام میگذارید. بدون تعارف شرکت در این کلاس برای من حقیر فقط لطف خدا و صاحب الزمان علیه السلام بوده وخدا را همچنان شاکرم بابت این فرصتی که در اختیار من گذاشته شده، چون هم باعث شده انرژی بگیرم ازاین کلاس ها برای ادامه ی مسیر زندگی ام و هم یاد امام زمان علیه السلام در دلم زنده ترو نامشان بر زبانم بیشتر جاری شود؛ لطفشان را در زندگی بیشتر از گذشته احساس کنم و بیشتر سعی می کنم رضایتشان را جلب کنم. https://ble.ir/S_M_Kheradmand
- 5 - در پیام رسان ایتا پیرامون کارگاه زمانی که اطلاعیه برگزاری کلاس عدل رو دیدم با خودم گفتم من که خداوند را عادل می دانم و به آن باور دارم. آيا این برای پرسش و پاسخ قیامتم کافی نیست. اما از آنجایی که خلاقیت در تدریس و مطالب و بیان متفاوت استاد را تجربه کرده بودم تصمیم گرفتم در کلاس "گزاره هایی پیرامون عدل الهی" شرکت کنم. گستره مطالب مطرح شده در این جلساتِ محدود بیش از تصور اولیه ام بود. الحمدلله که توفیق حضور در کلاس فراهم شد. توجه: هدف از نشر این بازخوردها ترغیب مخاطبان به پیگیری این مباحث علمی و بهره مندی از اثرات مفید آن است. فایل های این مجموعه بحث عدل، جهت قرار گرفتن در سایت آماده نشده است. ان شاء الله مجموعه مباحث دیگری که در آینده ارائه می گردد در کانال های در تلگرام، ایتا و بله معرفی خواهد شد. https://ble.ir/S_M_Kheradmand https://eitaa.com/s_m_kheradmand https://t.me/S_M_Kheradmand
- 6 - در پیام رسان ایتا پیرامون کارگاه یادداشتی از یکی از حاضران در این کلاس: شرکت در کلاس مفید و تاثیر گزار«گزاره هایی پیرامون عدل الهی» نه تنها خیلی از سوالات و شبهات در این خصوص رو برطرف ساخت بلکه باعث شد با دید وسیعتری به زندگی نگاه کنم. مباحث زیبا وجذابی چون، ارکان و پایه های اسلام، ارتباط اختیار ما با نظام تکوین، وجدان کردن اختیار و این که درک کنم هر لحظه و هر ثانیه این قدرت اختیاربه من داده می شود رسیدن به سعادتمندی -به عنایت خدا- کار خودم است و این که هر اتفاق و رخدادی در زندگیم که با ارداه من انجام میشه را به حساب خداوند نگذارم و در این مورد از حدیث «من العدل ان لا تتهمه» درس بگیرم. بحث شیرین و جذاب «حقیقت رضا» و این که زمانی می توان به درجه رضا رسید که از خدا ناراضی نباشیم و این نکته مهم باعث پذیرش خیلی مسائل در زندگی که تاکنون برایم دشوار و غیر قابل هضم بوده اند شد و یاد گرفتم که چه امور دنیوی به وفق مراد باشد و چه نباشد نباید از خداوند ناراضی بود و همیشه تسلیم و عبد بودن را به خود گوشزد می کنم. هر کدام از این مباخث و نکات برای من چنان جذابیت داشت که هر چقدر هم در موردش بحث می شد گویا بیشتر تشنه شنیدن و یادگیری آن می شدم..خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این توفیق شامل حال من شد که بتوانم از این کلاس معنوی و مفید بهره مند شوم. توجه: هدف از نشر این بازخوردها ترغیب مخاطبان به پیگیری این مباحث علمی و بهره مندی از اثرات مفید آن است. فایل های این مجموعه بحث عدل، جهت قرار گرفتن در سایت آماده نشده است. ان شاء الله مجموعه مباحث دیگری که در آینده ارائه می گردد در کانال های در تلگرام، ایتا و بله معرفی خواهد شد. https://ble.ir/S_M_Kheradmand https://eitaa.com/s_m_kheradmand https://t.me/S_M_Kheradmand
خانم ذکائی.PDF
حجم: 45K
- 7 نوشته ی سرکار خانمی از هم دوره های مقطع ارشد روانشناسی بالینی. در یافت شده در پائیز 1394 ه.ش. https://eitaa.com/s_m_kheradmand
- 1393 - 34 پنجشنبه – 1393/10/4 • در راهنمایی نیک پرور سخنرانی داشتم؛ برای مادران داوطلب شرکت در قسمت دوم از جلسات «لذت گفتگو با فرزندم». کمی با تاخیر رسیدم؛ ابتدا مطالب سال پیش را مرور کردم، اهمیت محیط امن بودن خانه را –با توجه به مباحث قبل- یاد آوری کردم و بعد مهارت خود آشکار سازی را تقریبا کامل صحبت کردم. استقبال خوبی از بحث شده است. • از این مجموعه جلسات نظرخواهی ای کرده اند که برخی قسمت های آن را در این جا می آورم: • بعد از سوالاتی در باره ی تعداد جلسات حضور و این که فرزندی که الان در مدرسه ی راهنمایی دارند چندمین فرزندشان هست، پرسیده شده: • تفاوت مباحث این مجموعه جلسات (لذت گفتگو با پسرم) با جلسات دیگر تربتی که شرکت کرده اید چیست؟ در پاسخ به این موارد اشاره کرده اند: عملی بودن؛ ارائه ی راهکار؛ دادن تکلیف؛ پیچیده و پرتکنیک؛ نیازمند تمرین؛ توجه به نکات عمقی و جزئی؛ پرسش و پاسخ؛ فرصت کمتر؛ جذابیت؛ دقت روی احساسات کودک؛ هر جلسه ویژگی خاص خود را داراست و مؤثر است؛ زوم روی خودم تا دیگران و کم کردن توقع از دیگران؛ جنبه عمومی جلسه؛ فاصله مناسب بین جلسات؛ شفافیت بیشتر موضوعات • در سوال دوم پرسیده شده: مهمترین ویژگی یا ویژگی های مثبت این مجموعه جلسات (لذت گفتگو با پسرم) از جهت ارائه یا محتوا کدامند؟ در پاسخ به این موارد اشاره کرده اند: طرز طرح مباحث؛ روش های ارائه شده؛ جذابیت؛ مثال ها؛ کارگاهی بودن؛ داشتن تمرین عملی؛ خود مباحث؛ طرز جمع آوری مباحث؛ سادگی و روانی؛ واقعیت گرایی؛ شناسایی سبک شخصیتی افراد؛ بررسی خصوصیات دوران نوجوانی، جوانی و بلوغ؛ بیان مشکلات ملموس؛ گام به گام بودن راه حل ها؛ صبوری در شنیدن؛ سکوت به جا؛ همدلی با فرد برای ادامه ی حرف و بیان احساسات واقعی مخاطبان؛ شخصیت دادن به فرزند؛ اهمیت به نظرات فرزند؛ کاربردی بودن؛ بیان طرز گفت وگوی صحیح با فرزند؛ انعکاس محتوا و احساسات؛ گوش فعال؛ نیاز مندی جملات به فکر کردن و گاهی تکرار؛ برگزاری جلسات به سبک پرسش و پاسخ؛ بیان تجارب موفق؛ خوب حرف زدن استاد؛ جدید بودن مطالب؛ انتقال احساس و ابراز واکنش آنی؛ پیوستگی جلسات؛ کلی گویی نبود؛ کوچک سازی مشکل با فرزند؛ آرامش حاکم بر جلسه و ایجاد آرامش؛ صبر و تغافل؛ مهم نبودن تعداد جلسات بلکه اهمیت کیفی؛ دادن خلاصه جلسات؛ تأکید روی مطالب مهم؛ کلیدی بودن مطالب؛ اختصار؛ تکیه بر اعتقادات مذهبی بیشتر نسبت به روانشناسی غربی؛ وادارسازی به نوشتن نکات کلیدی؛ مدیریت ارضای هیجانات انسان؛ بهتر کردن دیدگاه نسبت به فرزند؛ توجه مثبت نامشروط؛ هم خوانی وتجانس؛ آرامش استاد؛ ارائه ی راهکار؛ تمرین سکوت؛ تلاش برای جلوگیری از تشنج در خانه؛ استفاده از پاورپوینت های مختصر و زیبا؛ مباحث قابل استفاده؛ نقش حمایتی در خانواده؛ چگونگی صحبت با نوجوان؛ محبت کلامی؛ ابراز علاقه به بچه ها؛ دیدن نکات مثبت فرزندان؛ عدم داوری زودهنگام؛ شناسایی سبک شخصیتی طرف مقابل؛ عدم واکنش سریع؛ استفاده ی استاد از روایات؛ بازتاب کلامی؛ شناخت مهارتها و واکنشهای درست؛ آرام بودن و انتقال آرامش به دیگران؛ مثال ها ؛ اگر در کنار کسی نیستم در مقابلش نباشم؛ طرح سوال خوب؛ مشاوره گرفتن؛ پاسخ های کوتاه. https://t.me/S_M_Kheradmand
- 1402 - 7 در پیام رسان ایتا - 34 در پیام رسان تلگرام *‌یکشنبه - ‌3 دی ۱۴۰۲ - 10 جمادی الثانی ۱۴۴۵ - 24 دسامبر۲۰۲۳ • چندی قبل یکی از بزرگوارانی که در کلاس زندگی با امام عصر علیه السلام تشریف دارند، برایم از چگونگی آشنایی شان و ورودشان به این کلاس گفتند؛ از ایشان خواستم که آن را برایم بنویسند و امروز صبح متنشان به دستم رسید. • با این که ما خواب را برای خود و دیگران حجت نمی دانیم ولی نقل این رویا به قلم این خانم، جالب و شیرین است: • «آن روز هایی که ویروس کرونا شبیخون زده بود به جان آدم ها، و بدتر از اون فاصله های اجتماعی که مردم را از هم دور کرده بود، خیلی ها رو به درون فضای مجازی کشانده بود از جمله خود من! پیام های مختلفی در در کانال ها و پیام رسان های مختلف ارسال می شد برای تشکیل و دعوت به شرکت در جلسات مذهبی مجازی؛ در میان انبوهی از دعوت های مختلف متن پیامی نظرم را به خودش جلب کرد. مضمون پیام این بود: «تشکیل کلاس مکیال المکارم در اسکایپ، جلسه بدون وابستگی به فرد، گروه یا جناح اجتماعی - سیاسی خاصی تشکیل شده و می کوشد تا از ورود به مسائل خارج از دستور کلاس پرهیز نماید ...». برایم خیلی جالب بود! با دعوت های دیگر خیلی متفاوت بود برای همین و با وجود آن که سعی داشتم بدون شناخت عضو هر برنامه و کلاسی نشوم، ولی فوراً پیام دادم برای ثبت نام و عضو شدم؛ گرچه بعد از این تصمیم هیجانی تردید پیدا کردم که: «این چه گروهی است؟ استاد این درس چه اندیشه ها و گرایش هایی دارد؟» نکند ها به ذهنم افتاد ولی دلم نمی آمد از کلاس خارج شوم! با وجودی که چیزی از جلسه ی اول را نفهميده بودم، انگار کسی به من می گفت: «صبر کن ببین چه می شود!» ... • ... تا این که یک شب خواب دیدم شخصی که به نظرم آمد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند، در هال خانه ی ما نشسته اند و من در اتاق و روبروی هال؛ در اتاق باز بود و از لای در به ایشان نگاه می کردم و به حرف هایشان گوش می دادم؛ انگار دیگرانی هم بودند که در طرف دیگر هال نشسته بودند و من نمی دیدمشان. با خودم گفتم: «اگر این شخص پیامبر است چرا جلال و جبروتی که از آن حضرت در تصور دارم، در ایشان نیست!؟» • گوینده یک فرد معمولی بود که عمامه ی سیاهی بر سر داشت و مثل روحانیون لباس پوشیده بود. • از خواب که بیدار شدم فراموشم شده بود چه خوابی دیده ام تا این که صبح روز سه شنبه شد؛ رفتم سراغ کامپیوتر و نشستم پای کلاس درس مکیال؛ گاهی مطالبی می نوشتم و گاهی دستم را زیر چانه ام می گذاشتم و گوش می دادم. یک لحظه جرقه ای به ذهنم وارد شد! «وای خدای من! همین حالت نشستن و گوش دادن به درس را در خواب دیده بودم! همین شکلی نشسته بودم! حجابم و پوششم همان شکلی است که در خواب دیدم! کسانی آن طرف و در خانه هایشان هستند که من نمی بینمشان، ولی ایشان هم دارند درس گوش می دهند! گوینده ی مطالب هم سید و از نسل پیامبر است! من این صحنه ها را در خواب دیده بودم! ...» • عد از آن خواب خیالم آشفته ام، آرام شد؛ حالا امیدوار بودم و دلشاد که ان شاء الله مطالبی که از این کلاس به گوشم می رسد مورد تایید پیامبرخاتم صلی الله علیه و آله و سلم است و کم کم نگرانیم از این کلاس به خاطر عدم شناختی که داشتم بر طرف شد. • آن روزهای سخت کرونایی با شرکت در کلاس مکیال برایم رنگ باخت به جای آن نور امید، تحول، آگاهی، تغییر را برایم به ارمغان آورد؛ واقعا عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد!» • الان که این خاطره را در دفتر روزنگاشتم می نوشتم یاد فرمایشی از دوست و استاد عزیزم حاج کاظم آقای رسولیان افتادم! یک نوبت در سال 1397 در یکی از جلساتی که برای خانم ها داشتند شرکت کردم؛ بعد از جلسه از برخی برکات کلاس هایی که داریم می گفتم؛ ایشان به شوخی و جدی فرمودند: «چند وقت دیگر دم و دستگاهی راه نیندازی که بگوبند جلسه ی آقای فلانی حاجت می دهد و نظر کرده است و ...!» https://ble.ir/S_M_Kheradmand
- 1403 - 8 در پیام رسان ایتا * سه شنبه – 13 آذر 1403 – 1 جمادی الثانی 1446 – 3 دسامبر 2024 • امروز صبح دویست و چهل و ششمین جلسه، از مجموعه جلسات «» را داشتیم. در ذیل بخش چهارم کتاب، حرف قاف و عنوان قتل دجال، به مناسبت فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام که چند هفته ایست به توضیح آن مشغولیم، جلسه ی مفصلی در ارتباط با روایاتی که در ظاهر بیان مثبتی نسبت به خانم ها ندارد صحبت کردیم؛ مورد استقبال قرار گرفت و بازخوردهایی هم دریافت کردم که چند نمونه ای از آن را در این جا می آورم: • بازخورد اول: توضیحات جنابعالی کامل و جامع بود، هم در مورد اول که روایاتی مختص زنان خاصی مثل عایشه بود و هم دسته ی بعدی روایات که ظاهر مثبتی ندارند (مبادا زنان را در مسند قضاوت قرار دهید)، و واقعیتی در آن نهفته است که به طور ژنتیکی زنان عاطفی تر هستند و ممکن است در قضاوت دچار اشتباه شوند، که عدم درک درست از این روایات گاهی منجر به دیدگاه فمينيستی می شود، که می پندارند زن به یک موجود دست دوم تبدیل شده است و می گویند مرد انسان برتر نیست بلکه انسانی است برابر با زن که باید زنان و مردان دانا دوشادوش هم برای از بین بردن سنت ها مبارزه کنند! طبق فرمایش شما نافهمی یا سواستفاده ی بعضی مردان از برخی روایات هم با معنای واقعی آن متفاوت است. در آخر هم اشاره کردید که زنان ویژگی هایی دارند که بعضی مردان و برخی زنان از آنان سواستفاده می کنند و خود خانم ها نباید این شرایط را پیش آورند. • بازخورد دوم: افسوس و صد هزار افسوس که دین را خیلی دم دستی و سر پایی یاد گرفتم و عمر چهل و پنج ساله ام این طور بیهوده گذشت؛ با صحبت ها و بحث هایی که امروز داشتید خیلی چیزها یاد گرفتم. متأسفانه تا امروز حدیث هایی را که در مورد زنان می گفتند همه دال بر ضعف و ناقص العقلی زنان برداشت می شد؛ درست است که پیش خودم می گفتم حتما حکمتی دارد و خدا - نعوذ بالله - بی عدالتی نمی کند ولی توضیح درست و معقولی نداشتم! این احادیث طوری به دست ما رسیده که هر کس هر شکلی که می خواهد برای خودش تعبیر می کند و برخی مردان آن را به نفع خودشان استفاده می کردند و به نکات ظریف و حساسی که در این احادیث بود هیچ اشاره ای نمی شد. واقعا به این موضوع که جهل بدترین خصلتی است که در انسان هست، ایمان پیدا کردم. • بازخورد سوم: مطالب این هفته خیلی قابل تاُمل بود. اما از میان همه ی سخنان، بحث مربوط به مشورت با زنان قابل توجه تر؛ همیشه فکر می کردم حدیث امیرالمؤمنین علیه السلام تنها مربوط به عایشه بوده است و تمام. با وجودی که ذهن جستجوگری در مسائل دینی دارم ولی به این حدیث که می رسیدم آن زن شتر سوار را لعن می کردم و می گفتم خطاب سخن با همین ملعونه است و از کنارش رد می شدم؛ مبادا نظام فکریم مشوش شود! ولی سخنان این هفته مطلب را به نحو دیگری روشن کرد. این حدیث و آیات قرآنی که در این خصوص مطرح شد، شاید به عمد واضح تر بیان شد که دیگر راه طفره بردن ذهنم را نداشته باشم. کمی فکر کردم و با خودم گفتم اگر سخنان امیرالمؤمنین دقیقا همین باشد که استاد فرمودند. مبنی بر این که اگر معنای عام داشته باشد و مشابه همین کلام را هم از امام جواد علیه السلام داشته باشیم چه؟! خوب! به روی چشم می گذارم بجز آن، جان بی مقدارم را هم فدای مولایم می کنم. البته نجواهای درونیم می گوید مگر این نیست که خیلی از مردان اگر در امورات زندگیشان با همسرانشان مشورت نمی کردند الان وضعیت دیگری داشتند و حالا که اوضاع زندگیشان روبه راه است به خاطر مشورت کردن بوده است! حقایقی که پیرامون زندگی های دیگران دیده ام چه؟ یا اگر زهیر بن قین همسرش با او مشورت نمی کرد می توانست جزو اصحاب خاص اباعبدالله علیه السلام باشد؟! و خیلی مصداق های دیگری که در نظرم رژه می روند و البته در مقابل زندگی های فرو پاشیده ای را هم شاهد هستم که ثمره اش اعتماد به همسر و مشورت کردن با او بوده است! تبعیت از نظر همسر دین و دنیایش را به باد داده است! با تمام وجود، فتنه بودن بالقوه زنان را می پذیرم. این ها را جمع می کنم در بقچه ای می گذارم؛ محکم درش را می بندم و به جایش بقچه ی یقینیاتم را باز می کنم؛ یاد گرفته ام در دوران دوری از امام فهم آن قسمت از روایات - مثل روایات پیرامون عقل زنان و مشورت نکردن با زنان را – که دشواری هایی دارد، بسپارم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ به خودم اجازه نمی دهم آن را رد کنم. می پذیرم حتی اگر سخن حضرت درباره ی همه زنان باشد. صبر می کنم تا روز ظهور یا تا روز قیامت بالاخره روزی مستقیم و رو در رو سوالاتم را از مولایم بپرسم، نه از سر خدای نکرده شکایت بلکه از سر تبیین حقیقت. و باز ملعونین تاریخ لعن لازم می شوند که نگذاشتند تالیان قرآن و صاحبان شریعت در امنیت و آسایش برایمان تبیین کنند آن چه را که هست.