🔸صفحه ٧)
🔸🔸 آیت الله شیرازی محور اصلی کار فرهنگی در هیئتهای مذهبی را سه موضوع قرار داده بود:
۱. آشنایی و انس با قرآن مجید (کلام الهی) که اصلیترین تکیه گاه حیات مذهبی است.
۲. افزایش آگاهی از احکام اسلامی که در حقیقت اساس و پیکره حیات دینی و چهارچوب اصلی زندگی بر اساس آن استوار است.
۳. ارتقای شناخت و اعتلای عشق به اولیاء مکرم معصومین -علیهالسّلام- که واسطه فیض و عهده داران رشدند و معرفت و محبت آنان گرانقدرترین سرمایه نجات انسانها است.
جلسات هیئت مذهبی برادران در زمان سید نورالدین تقریبا در تمام ایام سال سطح شهر و حومه را به گونهای اعجاب انگیز پوشش داده بود و فرهنگ دینی مردم را بر اساس محورهای یاد شده، توسعه میداد.
آموزش قرآن از درست خوانی و قرائت صحیح شروع میشد و در تمام جلسات مذهبی شیراز، بدون استثناء و بر اساس برنامههای او، یک نفر روحانی مسئول قرائت قرآن، تجوید ، ترتیل ، ترجمه و تفسیر قرآن بود. مسائل شرعی هم در این هیئتها تدریس میشد. و در توسل و تولی نیز افزایش آگاهی و پرهیز از انحرافات رایج رفتاری و عقیدتی در دستور کار قرار داشت]
سید نورالدین در برابر اعدامهایی که گروه #فدائیان_اسلام و پیروان #شهید_نواب_صفوی انجام میدادند، واکنش منفی نداشت و ایرادی بر آنها نمیگرفت.
در ماجرای ترور حسین علا که گلوله یاران شهید #نواب به وی اصابت نکرد، سراج، از یاران #نواب، به شیراز رفت و سید نورالدین از وی استقبال کرد. دولت هم در آن جا متعرض وی نشد. شهید #نواب نیز در حالی که تحت تعقیب بود، به شیراز و دفتر کار سید نورالدین رفت و تا زمانی که در شیراز بود، دولت جرات نکرد به وی تعرض کند. سید نورالدین احترام خاصی برای شهید #نواب قائل بود و وی را در کنار خود مینشاند، با اینکه کمتر کسی را در کنار خود مینشاند. او به شهید گفته بود هر وقت که دوست داشته باشد میتواند در شیراز و در منزل ایشان بماند و کسی حق تعرض به او را ندارد و بعد از اینکه نواب از شیراز رفت، در تهران دستگیر و به اعدام محکوم شد.
▪️سید نورالدین از شنیدن خبر اعدام شهید نواب چنان متاثر و عصبانی شد که اعضای #حزب_برادران را فراخواند و در مجلس ختمی که برای #نواب گرفت، به سخنرانی پرداخت و در آن به دولت حمله شدید اللحنی کرد و خطاب به آزموده -دادستان ارتش- گفت:
«آقای آزموده نیامرزیده! آیا کارت به جایی رسیده که اولاد پیغمبر را به بهانه واهی به قتل میرسانی؟»
بعد از مجلس ختم باشکوه در مسجد وکیل ، دو سناتور از طرف شاه به منزل وی آمدند و به صورت محترمانه تهدیدش کردند و گفتند: «چرا در ماجرای #نواب، دولت را زیر سؤال بردهاید؟
#فداییان_اسلام ، در مسایل داخلی و خارجی، دخالت غیر قانونی میکردند، درحالی که شما در مرامنامه خود مخالف هرج و مرج هستید! »
آن دو نفر اصرار داشتند در همان جلسه پاسخ خود را بگیرند، ولی سید نورالدین جواب را به مسجد محول کرد و در مسجد خطاب به شاه فریاد زد:
«آهای مردک! من از شیر نترسیدم از اردشیر بترسم! من همان کسی هستم که در دو سالگی لولو را شکستم. آیا مرا از مرگ میترسانی؟ در نظر نورالدین هیچ چیز بهتر از مرگ نیست. من آرزوی مرگ در راه دین جدم را دارم.... در دفاع از یک سید گفته میشود که نظم را رعایت نمیکند. نظمی که از نظر دین ارزشی نداشته باشد، برای ما محترم نیست. قیام! قیام! قیام! من قیام را بر شما واجب میدانم.»
▪️سید نورالدین از مدتها پیش اندیشه تشکیل #جمهوری_اسلامی را در ذهن خود میپروراند و معتقد بود که اگر جامعه به درصدی از رشد و بلوغ برسد که جمهوری اسلامی را بپذیرد، این روش بهتر از مشروطه است.
او میگفت دیگر شیوههای حکومت داری چون جمهوری دموکراتیک تا زمانی که نورالدین زنده است، در این سامان پا نخواهد گرفت و میگفت: «باید مرا بالای دار ببینند و بعد این کار را انجام دهند.» و میافزود: «خون مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری برای متمم قانون اساسی ریخته شده است و من حافظ این خون هستم.»
وی در برنامههای درسی اش حکومت را به پنج دسته تقسیم میکردند:
۱. حکومت خداوند
۲. حکومت پیغمبر (قدس سره)
۳. حکومت ائمه علیهالسّلام
۴. حکومت ولی فقیه
۵. حکومت عدول مؤمنین (اگر مرحله چهارم امکان نداشت)
@sayyedmojtabanavvabesafavi
ادامه👇