صالحین تنها مسیر
🍀#آشتی با خدا ۵۷ گوهر پاک از کجا عالم خاک ازکجا با توجه به نکات فوق است که تأکيد مي شود «خودِ» ا
🍀#آشتی با خدا ۵۸
ارتباط با علیم مطلق
فکر مي کنم با توجه به نکاتي که عرض شد به اين قاعده ي مهم به نحو کامل التفات فرموده باشيد که
«انسان به هر جا كه توجه كند با همان جا متحد مي شود!»
💢
حال اگر توجه انسان به عليم مطلق يعني خداوند بيفتد،
علم حقيقي پيدا مي كند و ميزان آن علم به اندازه اي است كه توانسته باشد با قلب خود به عليم مطلق توجه كند.
❤️💢
«علم حقيقي» علمي است كه به «جان» انسان نور بدهد.
و گرنه استاد شدن در معارف اسلامي و تاريخ و جغرافيا و گياه شناسي و غيره كه علم حقيقي و نوراني نيست!
علم حقيقي علمي است که اولاً؛
موضوع آن حقايق عالم غيب باشد. ثانياً؛ انسان با روش قلبي و حضوري با آن حقايق مرتبط باشد و نه با روش حصولي و مفهومي.
💢
كسي كه توانست با حقايق مرتبط شود براي حفظ آن ارتباط، نماز جماعتش ترك نمي شود،
از نماز شب هم محروم نيست،
همچنان که با رعايت کامل دستورات شرعي عالِم حقيقي مي شود.
💢💠
كسي كه در معارف اسلامي و يا در علم فيزيك و شيمي و غيره به كسب اطلاعات و استدلالات مي پردازد كاري هم به عليم مطلق ندارد.
هر چند اين اطلاعات براي نظام زندگي دنيايي لازم است و يا استدلالات مربوط به خداشناسي نيز به عنوان راه خبردارشدن از وجود خدا و معاد لازم است،
امّا اين ها آدرس است براي رسيدن به مقصد، ارتباط با خدا و آشتي با او از طريق جان ممکن است.
⭕️
دانستن علوم رايج مثل فيزيك و شيمي براي آن است که انسان در زندگي دنيا به زحمت نيفتد،
اما اگر كسي بخواهد با داشتن دكترا خود را مهم تر از يك فرد نمازخوان بداند و به مدرک خود مغرور باشد،
همين مدرک، حجاب او خواهد شد و او را از خدا دور مي کند. ⭕️👌
به گفته ي مولوي:
اين همه، علم بناي آخور است!
كه عماد بود گاو و اشتر است
علم آن باشد كه جان زنده كند
مرد را باقي و پاينده كند
پس اولاً: «خودِ» انسان، نامحدود است، ثانياً حدّ انسان با تعلقات او معين مي شود،
ثالثاً: اگر تعلق جان انسان به حقايقِ نامحدود باشد،
حدّ او از حدود وَهميات خيالي که ضد جان نامحدود انسان است،
خارج شده و به وسعت حقيقي اش دست مي يابد!
سپس معلوم شد كه انسان به هر جا «توجه» كند «خود»ش را در همان جا مي يابد؛ و با آنجا متحد مي شود.💠
چنانچه اگر «جان» انسان به عليم مطلق توجه كند «خود»ش را كنار عليم مطلق مي يابد
و از انوار علم او بهره مند مي گردد.
البته عليم مطلق يك حقيقت است، نه يک چيز!
خداوند ذاتي است كه با اسماء و صفات خود جلوه مي كند
و كسي نمي تواند با ذات خدا ارتباط برقرار كند بلكه مي تواند از جلوه هاي کمالي او بهره مند شود و جانش با آن جلوه هاي نوراني يگانه گردد.
✨✨✨
مي توان با جلوات خداوند همنشين شد و از طريق آن ها، نوراني شد و در وجود شدت يافت، و هر چه آن جلوه شديدتر باشد ميزان قرب انسان هم بيشتر خواهد شد.
به طور كلي مي توان گفت همنشيني انسان با خدا، همنشيني با «هستي مطلق» است.✨💯
اگر كسي با عليم مطلق ارتباط پيدا كرد به تعليم الهي عالم مي شود.
قرآن مي فرمايد: «وَ اتَقُوا اللهَ وَ يُعَلَّمُكُمُ الله»
تقواي الهي پيشه كنيد و خدا شما را تعليم مي دهد.
هركس به اندازه اي كه تقوا پيشه كند و جان خود را از غير خدا منصرف کند و به آداب شريعت الهي مؤدب شود، عالم است.
💢💠
به همين دليل اگر كسي تقوا نداشته باشد از آن رو كه «جانش» نوراني نيست عالم حقيقي نيست،
هر چند هزاران كتاب خوانده يا نوشته باشد! منظور ما اين نيست كه بگوييم اين علوم غير مفيد است بلكه منظور ما آن است كه عزيزان مقصد الهي خود را گم نکنند و فکر کنند به سربردن با علوم کافي است،
در حالي که مشغول شدن به آن علوم آنچنان نيست كه انسان را به «خود» واقعي اش برگرداند و از محدوديت خارج كند و وسعتش بخشد.
⭕️
هر اندازه انسان از خدا فاصله بگيرد از «هستي» حقيقي «خود» فاصله گرفته است.
وقتي كه قرآن مي فرمايد:
«اِتَّقُوالله»،
يعني از «غير خدا» دل بكن تا نتيجه اش بشود
«وَ يُعَلِّمُكُمُ الله» و خدا به شما علم دهد،
پس كسي که تقوي نداشته باشد علم حقيقي نخواهد داشت
و لذا علمي که بدان دل خوش است آن علمي نيست که موجب نجاتش شود.
👌💠
به عبارت ديگر علمي كه بر اثر تقوا به دست نيامده باشد راه ورود به عالم بيکرانه ي غيب نيست و موجب نورانيت «جان» نمي شود.
چه اهميتي دارد كه مثلاً كسي بداند چند آجر در يك ساختمان به كار رفته است؟!
⭕️
و اگر كسي اين را نداند چه اتفاق مهمي براي او مي افتد؟!
حداكثر اين است آن كسي كه چنين اطلاعاتي دارد از اين راه «نان» مي خورد و كسي كه اين نوع اطلاعات را ندارد از راه ديگر نان مي خورد.
يکي با شناختن انواع فرش نان مي خورد! و يکي با شناخت انواع لباس، در هر صورت هيچ يک، از اين نظرها بر ديگري رجحان ندارند،
چون از طريق تقوا مي توان با حقايق عالم بالا مرتبط شد و به واقع نسبت به بقيه اي که از حقايق بي بهره اند برتر گشت.
قرآن مي
🌹 پاسخ شهید مطهری رحمه الله علیه به یک سوال مهم:
🔷 چه کنیم هوای نفس، ما را به آسانی به گناه نکشاند؟
⭕️ اگر انسان #خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد میکند؛ یعنی انسان نیاز به "تمرکز قوّه خیال" دارد.
اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان میشود.
🌺 امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛
👈 یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، "او تو را به خودش مشغول میکند".
☢ یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می کنم، اگر روی طاقچه ای یا در جعبه ای بگذارم طوری نمی شود.
🚫 ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را #مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید
و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را "به آنچه که دلش می خواهد" وادار می کند و آن وقت است که "دریچه خیال به روی انسان باز می شود"؛
در رختخواب فکر می کند، در بازار فکر می کند، همین طور خیال خیال خیال، و "همین #خیالات" است که انسان را به هزاران نوع گناه می کشاند...
📙 استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص278
#کنترل_ذهن
🍒 @IslamLifeStyles
صالحین تنها مسیر
🌸🌸#تاریخ_تحلیلی_اسلام#۸۲🌸🌸 سلام خوبین الهی که امشب و همه شب با عطر حمد و ثنای خدا قلب تان سرشا
🌸🌸#تاریخ_تحلیلی_اسلام#۸۳🌸🌸
سلام خوبین
آرزو میکنم روزی آکنده از هدایا ی الهی توُام با شکر را پشت سر گذاشته باشین
ان شاءالله🌺
🍃خوب حالا که موُمن شدیم 🙏
محبت هم پیدا کردیم 💖
همین جوری که ساکت باشیم 🤐
متناقض میشه ❌
باید بررسی کنیم که مشکل کجاست ❓🤔
❎یا مشکل تربیتی داریم
❎یا مشکل ژنتیکی داریم
❎ویا صفاتی رو کسب کردیم مثل ترسیدن یا کم روئی
موُمن یعنی 👈کوه آتشفشان فعال
نصیحت غریزه ی موُمن هست ✅
اگر بلد باشیم درست اجرا می کنیم ✅
بلد نباشیم غلط اجرا می کنیم ❌
از✨ امام موسی ابن جعفر ✨پرسیدند
چرا شیعیان شما هر جا که باشند زود خودشون رو لو میدن❓
حضرت در پاسخ فرمودند 👇
🌹از شدت دلسوزی و محبتی که دارند
نمی توانند صبر کنند 🌹
در صدر اسلام همین که کسی ایمان می آورد 🙏
بلافاصله 👇
👌 به یک سرباز و یک نیروی فرهنگی
تبدیل می شد
البته مسئولیت بزرگتری بر عهده ی آنها قرار
می گرفت
🔫 با اسلحه فعال می شدند
💰با مال جهاد می کردند
دوران ما دوران رخصت هست ☺️😌
فر صت داریم رشد کنیم 💪
بله دوستان 😍
توفیق ایمان آوردن که پیدا کردیم 🙏
نوبت کسب توفیق جهاد می رسد 👌
ما امتی هستیم که در قرآن کریم از جانب خدا
امر شدیم به سه چیز👇
✅دعوت کردن
✅امر به معروف
✅نهی از منکر
دعوت مقدم بر امر به معروف ونهی از منکر و مقدمه ی آنست 👌
وراحت تر ولطیف تر هم هست 💝
دعوت کردن مانند تعارف کردن شیرینی هست به کسی که دوستش داری😍☺️
صبح که بلند شدیم و دیدیم که
✨ایمان داریم و شهادتین را گفتیم ✨
حالا خدا از ما می پرسد ❓
زندگی خانوادگی سر جای خودش
کسب و کارت سر جای خودش
تفریح و استراحت.....سر جای خودش
بگو ببینم ❓
امروز برای دینت چه کار می کنی❓😳
این جا جواب ما به خدا چی هست❓
🤔
آیا خواهیم گفت
من متخصص نیستم❓⁉️
ببینم ❓
اگر ببینیم یک نفر نابیناست واگر جلوتر برود در چاه خواهد افتاد
کاری به کارش نخواهیم داشت
و
خواهیم گفت:
آخر منمتخصص چشم نیستم 👁⁉️🙄
زود جلو رفته و به نابینا کمک خواهیم کرد 💪
و طرف هم هرگز ما را طرد نمی کند
و به ما اعتراض نمی کند که 👇
مگر تو ماُ مور راهنمایی و رانندگی هستی ❓❌
مگر تو متخصص چشمی❓❌
🍃🍃🍃
اگر بینی که نابینا و چاه است
اگر خاموش بنشینی گناه است
🍃🍃🍃
🚫وجود موُمن ساکت از عوارض فرهنگ غرب است
خیال هم میکنند که این طوری خیلی
با کلاس تر هست ❌
از اصحاب پیامبر که از ابتدای کار فعال شد
👈عمار یاسر هست
گروه هایی از ادیان مختلف آمدند نزد پیغمبر
پیش از رفتن پیش رسول خدا
در خانه ای که
عمار،بلال،حذیفه،مقداد و...بودند
رفتند
وسوُال کردند از آنهاکه 👇
آقا چطور شد که شما ایمان آوردید ⁉️
و در جواب موُمنین آیات خدا را برایشان خواندند
و آنها گفتند :
این حرف ها خوب هستند
ولی
چطور فهمیدید که او پیغمبر است ⁉️
😳
عمار یاسر شروع کرد این داستان را برای آنها تعریف کرد 👇
گفت :
من خودم گاهی اوقات دچار تردید می شدم ❌🙄✅
و از این جریان خیلی ناراحت می شدم 😢
این 👆تردید که آدم خودش ناراحت هست درجه ی قابل قبولی از تردید هست ✅
موضوع را به پیامبر گفتم 🙊
پیامبر در جواب من فرمود :
وقتی رفتی منزل
از در و دیوار خانه ات 🏡راجع به پیغمبری من سوُال کن
عمار ادامه داد👇
وقتی به خانه رسیدم
✨تمام در و دیوار و سنگها شروع کردند به حرف زدن ✨
وشهادت دادند به✨ نبوت رسول خدا ✨
ومن دلم محکم شد 💖
🍃 🍃 🍃
تلاش باید بکنیم برای دعوت کردن
با 👇
💪بخشی از جان خود
💰بخشی از مال خود
و
⌛️بخشی از وقت خود
و
می توان در سایت ها و کانالها📠
و
جاهایی که
نوجوانان وعموم مردم👬👫
اوقات خود را درآن جا صرف می کنند
وارد شد و دعوت کرد 💝
✅خیلی از دوستان وآشنایان هستند که
اگر دعوت💝 می شدند توسط ما
الان وضع بهتری داشتند✅
به امید روزی که دعوت را جا بیاندازیم💪
خداحافظ🙌
صالحین تنها مسیر
#کنترل_ذهن برای #تقرب 26 🔷 در طب اسلامی دو تا موضوع رو اول از همه باید مشخص بشه یکی #طبع یکی #مزا
#کنترل_ذهن برای تقرب 27
💢 خیلی از بزرگواران میگن هر کاری میکنن نمیتونن تمرکز کنن.
خیلیا آشفتگی ذهنی شدیدی دارن.
واقعا هم این تمرینایی که دادیم نمیتونه جوابگوی خیلی از افراد باشه.
چرا؟
⭕️ چون بدن شخص واقعا ظرفیت کنترل ذهن رو نداره.
🔴 حالا علت این نداشتن کنترل ذهن چیه؟
اینه که #مزاج انسان بهم بریزه.
مثلا طرف ذاتا #صفراوی بوده ولی الان متمایل شده به سودا که سرد هست.
یا طرف ذاتا #دموی هست ولی بر اثر تغذیه غلط، الان داره میشه بلغمی یا صفراوی.
این بهم ریختگی مزاج مهم ترین عامل عدم تمرکز هست.
💢 تا این درست نشه، آدم هزارتا تمرین هم کنه فایده ای نداره.
✅ نکته بعد اینکه بهترین طبع بین همه طبع ها #تعادل هست.
سایر طبایع هم هر کدوم خوبی ها و بدی هایی دارن که در جای خودش قابل بحث هست.
◀️ شما بزرگواران تا اونجا که میتونید سعی کنید طبعتون رو به سمت تعادل ببرید. کسی که طبعش متعادل باشه حتی بیش از 300 سال عمر میکنه.👌
یکی از دلایلی که میگیم پیامبر اکرم روحی فداه به شهادت رسیدن همینه. چون حضرت طبعشون متعادل بوده و به مرگ طبیعی از دنیا نرفتن.
امشب هم کمی در مورد خصوصیات ظاهر طبع سودا صحبت میکنیم. دقت بفرمایید.
⭕️ هیکل : مزاج خشک موجب #لاغری افراد می شود. افراد سوداوی معمولا لاغر بوده، هر چند ممکن است بعضی از آنان چاق هم باشند.
💢 سودا موجب کشیدگی استخوانها میشود، زیرا بافت استخوان از سوداست.
👈 لذا بدن سوداوی ها با استخوانهای نازک و کشیده ناحیه انگشتان، ساعد و سایر مناطق خود را نشان می دهد. بدنی #خشک و تکیده دارند.
☢ پوست : رنگ پوستشان سبزه یا جوگندمی مایل به تیرگی یا سفید مایل به خاکستری است. پوست بدن سرد و سفت و خشک، بدون رطوبت و طراوت است
💢 مو : موهای سر نسبتا پرپشت، خشک و ضخیم یا مجعد بوده و رنگ موها معمولا سیاه و مات است.
اگر سودای وی به سمت بلغمی باشد، موی سر سفید و جوگندمی می شود و اگر سودا به سمت صفرا باشد، ریزش مو در کل سر وجود دارد و طاسی منطقه ای ندارند. موخوره در آنان شایع است. بدنشان پرمو و دارای موهای تیره و ضخیم است.
◀️ دهان : دهانشان خشک و كم آب است. مزه دهانشان خصوصا در صبح ناشتا شور است.
⭕️ زبان : زبانشان خشک و صورتی تیره است.
🔶 بینی : بینی خشک و شامّه قوی دارند.
گوش : خشکی باعث قدرت شنوایی می شود، بنابراین سوداوی ها گوشهای تیزی دارند. تحمل سر و صدا را ندارند و در سنین بالا سوت کشیدن گوش در آنها زیاد دیده می شود.
🔵 قدرت بدنی : كم قدرت و کم انرژی هستند.
حرکات بدن : سرعت حرکاتشان کم تا متوسط است.
تکلم : آرام و حساب شده و با دقت صحبت می کنند. صدایشان رسا نبوده و نسبتا آرام است.
🔴 میل جنسی : تحریک و میل جنسی نسبتا زیادی دارند، ولی توان جنسی آنان کم است و اغلب دچار انزال زودرس هم هستند. تمایلشان به رفتار محبت آمیز بیش از آمیزش جنسی است.
👈 افراد سوداوی اغلب ساکت، منزوی و #درونگرا هستند و مایل به تنهایی، گوشه گیرى و گریز از اجتماعند خشک و جدی بوده و کمتر شوخی می کنند. از سر و صدا بیزارند.
👌 سوداوی مزاجان افرادی دقیق، منظم، دوراندیش و محاسبه گر هستند. اهل قانون و حساب و کتاب بوده و به برنامه ریزی در همه کارها معتقدند.
خلاصه اگه کسی یه مدیر خوب برای کارای حسابداری نیاز داره حتما از بین سوداوی ها انتخاب کنه! خیییلی دقیق و ریزبین هستن و با حوصله.😊
البته در مورد خصوصیات اخلاقی هر طبعی بعدا توضیح خواهیم داد. اونجا واقعا دیگه لذتش رو ببرید از این همه زیبایی خلقت خداوند متعال...💞
🔵یه سوال رو همینجا یه جواب بهش بدیم خوبه.
چطور آدم به #تعادل میرسه؟
- معمولا هر کسی هر طبعی که داره "اگه غذاهایی برعکسش رو بخوره طبعش متعادل میشه".
🔶 مثلا کسانی که بدن گرم و خشکی دارن باید غذاهای سرد و تر رو بیشتر مصرف کنن تا به تعادل برسن.
💢 کسانی که گرم و تر هستن باید غذاهای سرد و خشک مصرف کنن و بقیه طبع ها هم به همین شکل.
✅ اگه تغذیه انسان خیلی دقیق و حساب شده باشه واقعا میتونه بسیاری از گناهان رو خیلی راحت ترک کنه و به خیلی از زیبایی ها برسه.
شبتون بخیر و نیکی🌹
صالحین تنها مسیر
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 51 فصل هفتم # یعنی باید طرف لذت ببره از با تو بودن... تو هم باید شو
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 53
#فصل هفتم
خیلی دلم پره خدایی...دوست ندارم
درمورد این چیزا حرف بزنم.
اما اگه نزنم آروم نمیگیره
کمیت کار فرهنگی مهم نیست...
کیفیتش مهمه...
اینو هیچوقت یادت نره...
وگرنه طرف باهات حال نمیکنه و به حرفات گوش نمیده!
خب...به احتمال زیاد بحث سطح ها برات جا افتاد.
حالا میخوام درمورد یه موضوع مهمتر باهات صحبت کنم اونم عامل بودن خودته.
ببین...تا خودت به حرفایی که میزنی عمل نکنی حرفات نفوذ نمیگیره.
این اصل کار فرهنگیه.باید
خودت تا هفتاد درصد عمل کنی...
اگه زیر هفتاد باشه حرفات نفوذ کلام نداره...
نفود کلام ربطی به جنسیت و سن نداره.
هر کسی به حرفاش عمل کنه خدا بهش قدرت نفوذ میده...
پس خواهشا تا خودت اوستا نشدی وارد کار فرهنگی نشو...
البته کمال گرا هم نباش...
هیچکس کامل نیست.
مورد بعدی مدل حرف زدن هستش...
در کل مذهبی بازی در نیار.
باید کلامت ساده و خودمونی باشه.سلیس و روان حرف بزن...
سعی کن شوخی کنی و هر کاری هم که میکنی رنگ بندی شده و با سلیقه و خوشگل باشه.
به شدت این چیزا تاثیر گذاره.
مثلا از بین روحانی ها #استاد_پناهیان همه میگن یه چیز دیگست...
میدونی چرا ؟
چون سطحش خیلی بالاست...
اما انقدر ساده و سلیس صحبت میکنه که سطح دو و سه راحت حرفشو میفهمن...
بخاطر همینه که بهترین روحانی ایرانه.
❤️
خخ چه نوشابه ای برا استاد بازکردما☺️
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 54
#فصل هفتم
الان خیلی ها میگن رضا چون رفیقته تعریفشو میکنی...
اما خود استاد هم میدونه که خیلی دوستش دارم...
البته استادم منو خیلی دوست داره.این دوستی دو طرفست
بگذریم
☺️
یه بار دوستم بهم پیام زد و گفت : رضا؟
کجا بریم کار فرهنگی کنیم؟
این سوال خیلی هاست...
قبلش باید یه چیزی رو توضیح بدم.
کلا از این فکر بیا بیرون که بتونی کسیو با حرفات تغییر بدی.اوکی؟
تو اصلا نمیتونی این کارو کنی...
پس به این فکر نکن بری تو دل آدمای خلافکار و بی حجابا و بتونی روشون تاثیر بذاری...
طبق تجربه من...تو فقط رو کسایی میتونی اثر گذار باشی که خدا قلبشو برای هدایت آماده کرده...
یعنی چی ؟
یعنی تو باید رو کسایی تاثیر گذار باشی که خمیر مایه رو دارن و تو حالا باید بهشون راه نشون بدی...
پس کلا از این فکر بیا بیرون که بتونی همه رو تغییر بدی...نه...تو فقط کسیو میتونی تغییر بدی که خودشم میخواد...
تازه؟
تو فقط میتونی راه نشون بدی و انگیزه بدی...وگرنه تغییر رو خود طرف باید در خودش ایجاد کنه...
فقط یه چیزو یادت نره...
۹۹ درصد آدما تو قدم های اول فکر میکنن تو دین همش غم و عزاداریه...
تو باید این باور مسموم رو
درست کنی...
چون به شدت ماهواره و رسانه دین رو تخریب کرده...
بهش بفهمون شادی واقعی تو
دینه نه تو بی دینی...
این خیلی مهمه.
من خودم شخصا زمانی دین دار شدم که فهمیدم لذت واقعی تو دین داری و مبارزه با هوای نفسه.
دستنویس #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
بسم الله الرحمن الرحیم
📖 فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ
💠 (بدان نزدیکی که) با او به قدر دو کمان یا نزدیکتر از آن شد.
#سوره_نجم_آیه_۹
#تفسیر_صفحه_۵۲۶
🔑قرب به خداوند براى بندگان، محدوديّت ندارد.
💠💠
#ﺍﻣﺎﻡ_ﺻﺎﺩق_ﻋﻠﻴﻪ_ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ فرمودند:
ﺷﻴﻄﺎﻥ (ﺑﻪ ﻳﺎﺭﺍﻧﺶ) ﮔﻔﺖ:
ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺳﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﺮ ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﻏﻠﺒﻪ ﻣﻲﻛﻨﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺎﻛﻲ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﻭ ﭼﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ (ﻧﻴﻜﻲ) ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻧﻴﻚ ﻭﻱ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد.
ﻭ ﺁﻥ ﺳﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ:
1⃣ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ «ﻋﻤﻞ» ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻊ ﺁﻥ ﺍﺭﺯﻳﺎبی ﻛﻨﺪ
2⃣ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﺪ
3⃣ ﺩﺍﺭﺍی ﻋﺠﺐ ﻭ ﺧﻮﺩﭘﺴﻨﺪی ﺑﺎﺷﺪ.
📚«ﺳﻔﻴﻨﺔ ﺍﻟﺒﺤﺎﺭ، ﺝ 2،
اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
صالحین تنها مسیر
🍀#آشتی با خدا ۵۸ ارتباط با علیم مطلق فکر مي کنم با توجه به نکاتي که عرض شد به اين قاعده ي مهم به
يت ابتر و نان تو خام
بلکه خود را در صفا گوري کني
در منّي او، کني دفن مني
مگر آن که منيت خود را گوري کني و خود را در آن دفن نمايي و فاني در حق شوي تا به حق باقي گردي.
⭕️💢
خاک او گردي و مدفون غمش
تا دمت يابد مددها از دمش
وقتي تمام غم تو غم بي خدايي شد و در مقابل او هيچ شدي، به حق زنده مي گردي و به حق سخن مي گويي و شکوفا مي شوي.
💠💢
اگر حافظ خطاب به همه ي انسان ها مي گويد:
که اي بلند نظر پادشاه سِدره نشين
نشيمن تو نه اين کنج محنت آباد است
تو را ز کنگره عرش مي زنند صفير
ندانمت که در اين دامگه چه افتاده است
❤️⭕️💢
نظر به مقام فوق زمان و مکاني انسان دارد و اين که او محدود به هيچ حدي نيست،
هر چند توجه او به هر چيز، او را به همان چيز محدود مي کند و اين خاصيت عجيبي است
که انسان با آن همه وسعت ذاتي بايد شخصيت خود را خود شکل دهد.
اگر به دنيا توجه کند «وجود» او محدود مي شود،
چون دنيا محدود است. ⭕️
در اين حالت پرنده «وجودِ» نامحدود انسان، در قفس محدود دنيا زنداني شده است
و ريشه ي نارضايتي ها و شکست ها در همين نکته است. 👌⭕️
اگر انسان به ملائکه و عالم غيب و معنويت نظر کند، از آن جهت که نامحدود به نامحدود نظر کرده است،
در خود احساس آزادي مي کند،
چون خود را در تنگناهايي مثل پول و لذات دنيايي زنداني نکرده است و اگر انسان اين راه را ابراهيم وار ادامه دهد و به خدا توجه کند،
انسانِ نامحدود به کمال مطلق و بي حد نظر کرده است،
در اين حالت علاوه بر احساس آزادي که در او ظاهر مي شود،
از آنچنان وسعتي برخوردار مي شود که گويا تمام بهشت ها در او شکوفا شده است،💠
چون از طريق انوار کمال مطلق تمام استعدادهاي خود را به ثمر رسانده است. 💠
ادامه دارد...
استاد طاهرزاده
@saLhintanhamasir
صالحین تنها مسیر
🍀#آشتی با خدا ۵۸ ارتباط با علیم مطلق فکر مي کنم با توجه به نکاتي که عرض شد به اين قاعده ي مهم به
🍀#آشتی با خدا ۵۹
جایگاه نفس نامحدود انسان در هستی
در سلسه مباحث آشتي با خدا از طريق آشتي با «خود» راستين، بحمدالله به اينجا رسيديم
که اگر انسان، «خود» را درست بشناسد متوجه مي شود که از همه عالم وسيع تر است. 💢
و نه تنها از عالم ماده، که از عالم ملائکه هم وسيع تر است!
و نه تنها به زمان و مکان، محدود نيست،
بلکه فوق زمان و مکان بوده و از همة مراتب عالَم وجود برتر است، و اين بدان معنا نيست که انسان همه جا باشد.
💢 بلکه به اين معني است که زمان و مکان براي ذات انسان معني نمي دهد و لذا اگر خودش خود را گرفتار تنگناها نکند مي تواند
هم اکنون نيز در مراتب عالي تر وجود مثل عالم قيامت و بهشت حاضر شود و نه تنها از آينده خبر دهد،
بلکه از باطن اعمال سخن بگويد که نمونه ي آن داستان زيدبن حارثه است.
💢💠💢
امام صادق(ع) در مورد زيد فرمودند:
«رسول اكرم(ص) نماز صبح را با مردم به جا آوردند.
بعد از نماز نظرشان به جواني افتاد كه در اثر كثرت عبادت و بيداري شب، بي اختيار سرش پايين مي افتاد و رخسارش زرد و جسم او نحيف و چشمانش گود افتاده بود.
پيامبر اكرم(ص) خطاب به آن جوان فرمود: اي فلان در چه حالي؟ گفت: يا رسول الله در حال يقين هستم. پيامبر(ص) از گفتار جوان تعجب نمودند و به او فرمودند:
براي هر يقيني حقيقتي و آثاري هست. حال، حقيقت و آثار يقين تو چيست؟ جوان گفت: يا رسول الله!
بر اثر يقين هميشه محزونم و يقينم مرا محزون داشته و شب ها خواب از چشمانم ربوده و به تشنگي در روزهاي گرم وادارم كرده است
(حزن و خوف از عذاب و گرفتاري هاي اُخروي، و دوري از وَجه حق، به قيام شب و صيام روز وادارم نموده است).
💠
نفس من به كلي از دنيا و آنچه در آن است انصراف پيدا كرده است، تا جايي كه «كَاَنَّ» (گويا) من عرش پروردگار را مي بينم
كه براي حساب نصب شده است و همه براي حسابِ قيامت محشور شده اند و من در ميان آنان هستم
و «كَاَنَّ» مي بينم اهل بهشت را كه در بهشت متنعم هستند و با يكديگر در صحبت و گفتگو بوده و بر مسندهاي بهشتي تكيه زده اند.
و «كَاَنَّ» مي بينم اهل آتش را در حالي كه در آتش معذّب هستند و استغاثه مي كنند
و همين الآن «كَاَنَّ» صداي شعله هاي آتش را مي شنوم كه به دو گوش من مي رسد».
💢
سخنان جوان كه به اين جا رسيد، رسول اكرم(ص) رو به مردم نموده و فرمود: «هَذا عَبْدٌ نَوَّرَاللهُ قَلْبَهُ بِالايمان»
اين جوان كسي است كه خداي متعال قلب وي را به نور ايمان منور فرموده است. ✨✨
سپس خطاب به آن جوان فرمودند:
«در حفظ حال و منزلت عبودي خود، و در قيام به لوازم آن كوشا باش ...».
✨💠
ملاحظه مي كنيد كه اين جوان عوالم برزخ و حشر را مي ديده و معلوم مي شود که از اصحاب يقين بوده است و تعبير رسول خدا(ص) که از او پرسيدند: «اِنَّ لِکُلِّ يقينٍ حقيقةٌ»
براي هر يقيني حقيقتي هست، حاکي از مراتب يقين است و اين که اصحاب يقين درجاتي دارند
و هر مرتبه از يقين داراي حقيقت خاص و آثار مخصوصي است.
و منظور از اين که حضرت پرسيدند: «فَما حَقيقَةُ يقينک؟»
سؤال از مرتبة يقين آن جوان است و اين که در کدام مرتبه بوده و چه آثاري بر يقين وي مترتب مي باشد
. چرا که در هر مرتبه از يقين به تناسب همان مرتبه، حقايق امور و عوالم پشت پرده مکشوف مي گردد و آنچه براي عامة مردم بعد از مرگ و با قيامت ظاهر مي گردد،
براي اهل يقين در همين دنيا به ظهور مي رسد. 👌💢
همان طور که براي آن جوان، عرش و حشر و حساب مکشوف گشته و همه را در عرش و در حشر و حساب مي ديده است و ناظر حالات بهشتيان و جهنميان بوده
و اين خاصيتِ حيات طيبه است
که با سير عبودي براي مؤمنين پيش مي آيد که به عوالم برزخ و حشر و حساب سير کنند
و حتي در عوالم بالاتر از آن ها قرار گيرند و شاهد حشر و مواقف آن باشند.
💢💠💢
عمده توجه به انساني است كه توانسته باشد خود را از محدوديت هاي دنيا آزاد کند، تا نفس خود را به عوالم فوق برزخ سوق دهد.
💠
همچنان که در شخصيت زيدبن حارثه ملاحظه فرموديد نفس انسان وسعت آن را دارد که هم اکنون در حشر و قيامت حاضر شود،
زيرا همان طور که عرض شد؛ توجه انسان به هرچيز، حدّ او را تعيين مي کند.
اگر چيزي که انسان به آن توجه مي کند محدود باشد علي رغم ذات نامحدودش، محدود مي شود،
هر چند که نفس او در جاي خود بي حدّ و نامحدود است.
💢
در شرايطي که انسان دلبندِ دنياي محدود شد و شخصيت خود را محدود نمود، حقيقت خود را زنداني کرده است! اما اگر افق جان خود را متوجه حقايق بي کرانه و نامحدود عالم معنا کرد،
در واقع نامحدود به نامحدود توجه کرده است و از وسعت خود محروم نشده و لذا احساس آزادي مي کند. به خصوص اگر سعي کند به کمال مطلق و بي نهايتِ جامع يعني حضرت «الله» نظر کند که در اين حال همه ي استعدادهايش به شکوفائي کامل مي رسد.
⭕️💢⭕️
گفت:
در تمام کارها چندين مکوش
جز به کاري که بود در دين مکوش
عاقبت تو رفت خواهي ناتمام
کارها