صالحین تنها مسیر
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی33 #فصل چهارم میدونی پاداش خدا چجوریه؟ پاداش خدا اینجوریه که در انتها
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی35
#فصل چهارم
شب رسیدم گرگان و رفتم خونه آبجیم و کلی براشون سوغاتی های خوشگل گرفته بودم.
مامانم زنگ زد گفت رضا بیا خونه گفتم عمرا بیام...
مامانم کلی التماس میکرد رضا بیا خونه میگفتم نمیام
اگه بیام دعوامون میشه دوباره...
در انتها به مامانم گفتم :
مامان خودت بیا خونه آبجی ... چون اگه نیای من فردا برمیگردم مشهد و دیگه معلوم نیست کی بیام گرگان...
ارتباط منو مامانم صمیمیه...انصافا هم خیلی دوستش دارم.
ولی از بس منو بابام کارد و پنیر بودیم
که نمیتونستم برگردم به اون خونه...
تا اینکه یه اتفاق عجیب افتاد که کالا مخم هنگ کرد.
😐🙄
حتی یه درصد فکر نمیکردم بابام بیاد خونه آبجیم دنبالم...
اومد و ماچم کرد و نشست شام خورد بعد خالاصه منو آورد خونه.
😳😘☹️☹️
خداییش اگه نمیمومد دنبالم من همون شب برمیگشتم مشهد و قرار بود کلا خونه بخرم و برای همیشه مشهد بمونم ...
ولی بابام برای اولین بار پا رو غرورش گذاشت و اومد دنبالم...
و معجزه بزرگی رخ داد!
بابام بعدش زمین تا آسمون رفتارش باهام تغییر کرد...
باورتون میشه؟
من ۲۷ مرداد برگشتم گرگان و به مدت ۱ ماه فقط مخم هنگ بود که این آدم چرا دیگه مثل قبلا نیست
🤔🤔
یعنی یهو عزیز دل مامان بابام شده بودم.
😌😌
دستنویس #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 36
بابام که کلاعصبی بود و سر یه کولر زدن با من بحثش میشد الان دیگه خودش کولر میزد و اصلا هم خاموشش نمیکرد
🙄🤔😂
اصلا چیزایی ازش دیدم که تا یه ماه فقط میگفتم امام رضا نوکرتم.
😢😘❤️❤️
کسایی که کتاب سوهان روح رو خوندن میدونن چی میگم الان..
وقتی این چیزارو از بابام دیدم یه درس خیلی بزرگی گرفتم...
درس گرفتم وقتی آدم برا خودش ارزش قائل میشه همه براش ارزش قائل میشن...
من به خودم خیلی احترام میذاشتم و بخاطر همین دوست نداشتم کسی بهم بی احترامی کنه...
میدونی چیه...
من فکر میکنم بعضی وقتا آدم که دور بشه آدمای اطرافش بیشتر قدرشو میدونن ....
من وقتی مشهد بودم بابام فرصتی پیدا کرد تا بیشتر به اعمالش فکر کنه و انقدر ناشکری نکنه...
چون خداییش خیلی از خونواده ها دوست دارن یه پسر این مدلی داشته باشن.
اما در کل همه اینا معجزه امام رضا بود انصافا...
❤️
چون دعا میکردم این وضعیت درست بشه...و دعام مستجاب شد
تا فصل بعدی خدا نگهدار
دستنویس #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی