#حضرت_امام_عسکری
#حضرت_امام_زمان
سلام الله علیهما
از ما زمینیان به شما آسمان سلام
مولای دلشکسته، امام زمان سلام
این روزها هزار و دو چندان شکسته ای
حالا کجای روضه ی بابا نشسته ای؟
رختِ سیاهِ داغ پدر کرده ای تنت
قربانِ ریشه هایِ نخ شال گردنت
آماده می کنی کفن و تربت و لحد
مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد
گویا دوباره بی کس و بی یار و خسته ای
این روزها، کنار دو بستر نشسته ای
انگار غصّه دار جراحاتِ سینه ای
گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای
یکبار فکر زهر و دل پر شراره ای
یکبار فکر واقعه گوشواره ای...
با اینکه بر سر پدرِ دیده بسته ای
اما به یادِ مادر پهلو شکسته ای
آن مادری که بال و پرش درد می کند
هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند
هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد
هم آسمان روسریش پر ستاره شد
دو ماه و نیم، کارِ حسن موشکافی و
دو ماه و نیم، بازوی مادر غلافی و...
دو ماه و نیم، گونه ی زخمیِّ ماه! تر
از چادرِ سیاه، سرَش هم سیاه تر
تا اینکه با سیاهِ پر از تازیانه رفت
شمعِ شبِ مدینه هم آخر شبانه رفت!
#حضرت_امام_زمان
سلام الله علیه و آبائه
همه جا بروم، به بهانه ی تو
که مگر برسم، درِ خانه ی تو
همه جا دنبال تو می گردم
که تویی درمانِ همه دردم
یا ابا صالح مددی مولا
نشوم به جز از، تو گدایِ کسی
بی ولای تو من، نکِشم نفسی
که تو لیلای، منِ مجنونی
همه ی هستِ، منِ دلخونی
یا ابا صالح مددی مولا
اگرم نبُوَد، دلِ لایقِ تو
نظری که دلم، شده عاشقِ تو
به خدا هستی، همه یِ هستم
به تو دل بستم، به تو دل بستم
یا ابا صالح مددی مولا
دلِ خود زده ام، گره بر درِ تو
چه شود که رِسَم، برِ محضرِ تو
منِ ناقابل، به تو دل بستم
نکِشی دامانِ خود از دستم
یا ابا صالح مددی مولا
همه درد و غمم، تو دوایِ منی
تو صفایِ صفا، تو منایِ منی
تو گلِ زیبایِ منی مهدی
تو مه شبهایِ منی مهدی
@saLhintanhamasir