eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
324 دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
8هزار ویدیو
67 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از دوستان و همرزمان شهید حسین ولایتی فر نقل می کرد که: وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و #هیاهو همه می‌خوابند روی زمین، حسین #جانبازی را می‌بیند که نمی‌تواند فرار کند و روی #ویلچر گیر کرده، حسین هم به سمت آن جانباز می‌دود تا او را #عقب بیاورد و #جان او را حفظ کند. که چندین تیر به #سینه‌اش می‌خورد و آسمانی می‌‌شود. #شهید_حسین_ولایتی_فر🌷 #شهید_حادثه_تروریستی_اهواز #شبتون_شهدایی
#تلنگر میدان مین ...! دنیاے ما زمینےها هم این روزها میدان #مین شده‌است! اما ره‌‌آورد این میدان ، نه #شـهادت است و نه #جانبازے! اینجا #غفلت کنے پا روی مین و ایمان و آبرو بر زمین... 💞 سنگر عشق http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
✋خداحافظ فرمانده..💔 🦋سردار ، علمدار گردان حضرت ابوالفضل (ع) به یاران شهیدش پیوست 🦋سردار حاج میرزا سلگی، فرمانده گردان حضرت ابوالفضل سپاه همدان بر اثر عارضه برجای مانده از دوران دفاع مقدس به یاران شهیدش پیوست. 🦋حاج میرزا محمد سلگی فرمانده گردان حضرت ابوالفضل (ع) لشکر ۳۲ انصار الحسین استان همدان که مفتخر به در راه عشق و ایثار بود بر اثر عارضه باقی مانده از دوران دفاع مقدس دیشب آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست. 🦋شادی روح پرفتوحش 🌹فاتحه مع الصلوات... 💠 کمیته خادم الشهداء استان همدان
🍃برای اولین بار در کوچه پس کوچه های خاطرات بیست سال پیش قدم برمیدارم. در پیچ و خم هفتاد و نه! 🍃 به دنبال نشانی میگردم و عاقبت به خانه اش میرسم. گویی زمان در آن متوقف شده و در و دیوار، بارِ خاطرات دوران را به دوش می‌کشند. 🍃من با این غریبه بودم! همه چیز در شنیده هایم خلاصه میشد. حالا به دنبال مقصدی مشخص، دست را گرفته و پا در این دوران گذاشته بودم تا اینبار دیده هایم را ثبت کنم📝 🍃مقصودم دیدن مردی بود به اسم فتح‌الله. بسته شده بود ولی او هنوز در آن سالها در و محکم ایستاده و حرف هایی داشت که برای منِ تشنه، به قطره آبی می‌مانست ولی برای خودش، هم درد بود و هم درمان! 🍃با به یاد آوردن آنها روح خسته اش درد میکشید ولی دل تنگش آرام می‌گرفت. نمیدانم عاقبت صندلی چرخداری که روزی همدم تنهایی‌اش بود او را خسته کرد یا همین خاطراتش عرصه را بر او تنگ کرد که طاقت نیاورد و از بند زمین رها شد. 🍃رهایی بی قید و شرط پس از چندین سال اسارت در چنگال دردی به اسم !🕊 🍃اسفند هفتاد و نه برای او زمستان نبود ، بهار بود. که بهایش سیزده‌سال همنشینی با بود💔 ✍نویسنده: 🕊به مناسب سالروز شهادت