eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
7هزار ویدیو
118 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻 نظرات وپیشنهادات🔻 ⚘️ @shahedesaber⚘️ 🔻خادم کانال🔻 ⚘️ @shahid_mohamad_ghafari⚘️
مشاهده در ایتا
دانلود
✍امام صادق علیه السلام: شایسته نیست ڪه زن مسلمان، آنگاہ ڪه از خانہ خویش بیرون می رودلباس خود را وسیله جلب توجه دیگران نماید 📚ڪافے، ج ۵،ص ۵۱۹ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
صبح یعنی تــو دردنج ترین جای دلم حک باشی و مـن گوشه ای از چشم تــو راشعرنابی کنم و روشنی روزخودم گردانم ❤️ ---------------🌺🌺🌺----------------- 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
یادٺ مےکنم ُ باراڹ مےآید ... ! نمےدانم ... ! لمسِ خیالٺ هم وضو مےخواهد ... ؟ 🌷شهید عباس ورامینی🌷 📎ســالروز شــهادت 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
یادٺ مےکنم ُ باراڹ مےآید ... ! نمےدانم ... ! لمسِ خیالٺ هم وضو مے
🔺🔺🔺 🍂« انقلاب با شتابے سرسام‌آور بہ پیش مے‌رود؛ ان‌شاءالله تمام ڪاخ‌های ظلم را درهم خواهد ڪوبید و باعث نجاٺ ٺمام مستضعفیڹ جهاڹ خواهد شد و از همہ مهم‌تر زمینہ آماده مےشود براے ظهور امام زماڹ (ع) و نڪته بسیار ظریفے ڪه در اینجا مشهود اسٺ، ارتباط قوے بین امام و امٺ مےباشد ڪہ به فضل الهے این دو هم جهٺ حرڪٺ مےڪنند و تا ایڹ همسویے برقرار اسٺ ما پیروزیم؛ »🍂 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
✍ علاقه شهید محمد غفاری به حضرت مادر . . . روی انگشترش نام حضرت مادر،فاطمة الزهرا(س) نقش بسته بود.. محمد علاقه ی زیادی به حضرت مادر داشت. مادرش میگفت سحرگاه سیزده شهریورهمان موقع شهادت محمدم: خواب دیدم سرش را برروی زانوهایم گذاشته بعد گفت یازهرا(س) وسرش از زانوهام افتاد.😔😭 | شادی روحش صلوات | ----------------🌷🌷🌷-------------- 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🔺🔺🔺 #وصیـــٺ_نامـــہ 🍂« انقلاب با شتابے سرسام‌آور بہ پیش مے‌رود؛ ان‌شاءالله تمام ڪاخ‌های ظلم را در
🌷قسمتی از نامه به 🌷 این را بدان که تجلی زحمت تو من هستم پس این زحمتهای تو بود که مرا نیز از خود بیخود کرد..... من هیچ‌گاه سختی‌های زندگی تو را فراموش نمی‌کنم.... من فراموش نمی کنم گردن‌ دردهایی را که در اثر کار دوختن به آن مبتلا شدی؛ شاید یکی از کسانی که همیشه دلش به خاطر تو می‌تپید و چه بسا شب‌ها به خاطر رنج‌های تو اشک می‌ریخت من بودم...... من به می‌روم تا شاید خدا مرا ببخشد آنقدر باید در آفتاب‌های سوزان در زیر رگبار مسلسل های کفار بدوم تا آن گوشت‌هایی را که از غفلت بر بردنم روئیده آب شود..... در این لحظه به این فکر می‌کنم که اگر قرار باشد برای پیوستن به ابدیت در بستری ساده و آرام جان بدهیم چقدر دردآور می باشد چرا در مواقعی که می‌توانستم را نصیب خود کنم.... نفس بر من غلبه کرده و این نعمت متعالی را از من ربوده است و باز می‌بینیم هنوز به آن که باید نرسیده بودم تا لیاقت آن را پیدا کنم که خدا بزرگترین نعمتها یعنی را نصیبم نماید.... بعد در برابر خدا شرمنده می‌شوم و قبول می کنم که لیاقت می خواهد و به خاطر همین همیشه مانند انسان های سرگردان به این طرف و آن طرف می‌زدم، تا شاید بتوانم به آن که می‌خواهم برسم.... [امروز] فقط یک آرزو در وجودم موج میزند و آن است....... ای پدر و مادر ای برادر، ای خواهر و دوستان عزیز یک دارم و آن بودن است و از این طریق به می‌توان رسید.... 🌺🍃 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌷قسمتی از نامه #شهید_عباس_ورامینی به #خانواده🌷 #مادرم این را بدان که تجلی زحمت تو من هستم پس این زح
📃زندگی نامه ✍سردار شهید عباس ورامینی ظهر ۵ مرداد ماه ۱۳۳۳ در خیابان خیام محله پاچنار در خانواده ای مستضعف چشم به جهان گشود.مادر و پدرش تمام سعی و تلاششان این بود که در تربیت عباس ، از هیچ کوشش فرو گذار نباشند . او از کودکی شاد و با نشاط بود . دوره ابتدایی رادرمدرسه جعفری پاچنار گذرانید . دوره متوسطه و دبیرستان را در مدرسه علمیه سپری کرد . عباس بچه ای مذهبی ، فعال وزرنگ بود. از نوجوانی ، وقتی که محرم می شد،دوستان و همسالانش را در محل جمع می کرد و هیات تشکیل می داد و به سینه زنی و زنجیر زنی می پرداختند . ده روز اول محرم درخانه پیدایش نمی شد . عاشق سید الشهدا (ع)بود.درمحل، به او عباس علمدار می گفتند . 💠دوران تحصیل دانشگاه عباس پس از گرفتن مدرک دیپلم به سربازی رفت. به رغم میل باطنی وارد ارتش شد ،چرا که اصلاً دوست نداشت به رژیم شاه خدمت کند.ازاین رو خاطرش افسرده بود.پس ازگذرانیدن دوره سربازی ،درکنکور شرکت کرد و در دانشگاه علامه، رشته.مددکاری اجتماعی پذیرفته شد. به رشته اش علاقه داشت. همزمان با تحصیل به پرورشگاهها می رفت و همچون یک پدر مهربان به کودکان بی سر پرست خدمت می کرد . بیشتر شبها در پرورشگاه بیدار می ماند و با مهربانی به تر و خشک کردن بچه ها می پرداخت . 💠دوران انقلاب همزمان با اوج گیری انقلاب ، با شور و اشتیاق زایدالوصف درراهپیماییها شرکت می کرد آن روزهایی که قرار بود حضرت امام خمینی (ره) از پاریس تشریف آورد . عباس سراسر شب در سرمای زمستان ، در بهشت زهرا ، با چند نفر از دوستانش ، برای حفظ جان امام ماند . روز ورود حضرت امام به ایران، در بهشت زهرا به حفاظت مشغول بود . 💠لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سفارت امریکا را تسخیر کردند ، عباس اولین کسی بود که وارد لانه جاسوسی شد . یک سال در آنجا فعالیت کرد . در همان لانه با یک دختر مسلمان و متعهدآشنا شد و ازدواج کرد و روزمبعث حضرت رسول اکرم(ص) خدمت حضرت امام رفتند و خطبه ‌عقدشان را ایشان خواندند . زندگی خیلی ساده ای را با هم شروع کردند . همسرش نیززینب وارهمواره در کنار او ، در خدمت انقلاب ومردم مسلمان بود.ازوی دو فرزند پسر که یکی میثم و دیگری محمدحسین نام دارد به یادگار مانده که فرزند کوچکتر این شهید والامقام تنها خاطراتی را از پدر به همراه داشته و گرچه به چشم دنیوی پدر را ندیده است ولی با نام و یاد او گذران زندگی می‌کند و به عنوان یکی از نخبگان علمی در دانشگاه تهران در سطح کارشناسی ارشد رشته عمران تحصیل می‌کند. 💠فعالیت در سپاه و جبهه پس از تحویل گروگانها عباس به عضویت سپاه پاسداران در آمد و در مرکز آموزش سپاه منطقه۱۰به فعالیت پرداخت شبانه روزدرسپاه کارمی کرد.در دستگیری منافقین تلاش جدی داشت . چند بار منافقین می خواستند او را ترور کنند . جنگ تحمیلی که شروع شد ، مشتاقانه به جبهه شتافت . در عملیات بیت المقدس فرمانده یکی از گردانهای تیپ حضرت رسول (ص) بود .در آن عملیات از ناحیه صورت مجروح شد مدتی در بیمارستان بهارلوبستری بود.کمی که حالش بهتر شد ، دوباره راهی جبهه گردید . در سال ۱۳۶۲ از طرف سپاه نامش برای زیارت حج در آمد.عباس برای تبلیغ انقلاب اسلامی ، به حج رفت و در آن جا فعالیتهای سیاسی داشت . از حج که باز گشت، گفتم:عباس ! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی گفت:خیلی دلم می خواهد ملاقات و زیارت خدا نصیبم شود. 💠چگونگی شهادت 🌹سردارشهید عباس ورامینی پس از بازگشت از مکه عازم جبهه شد و پس از مدتی کوتاه ، در عملیات والفجر ۴ در پنجوین براثر اصابت ترکش خمپاره ، نیمه شب دوشنبه ۲۸ آبان ماه درارتفاعات کانی مانگا ۱۳۶۲ به آرزوی دیرین خود رسیدوشهدشهادت نوشید و قطعه۲۴ بهشت زهرا را آسمانی تر کرد. 🌷سردار شهیدعباس ورامینی رئیس ستادلشکر۲۷محمدرسول الله(ص)🌷 : ۱۳۶۲/۸/۲۸ ؛پنجوین(ارتفاعات کانی مانگا)_عملیات والفجر۴ 🕊 🌺شادی روحش صلوات🌺 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
✍بر نَفْس خود ، امیر بودند نه اسیر...! که زندگی، اسارت نیست زندگی محل پرواز تا خداست . . .🕊 🕊 🌷یادکنیدشهداراباذکرصلوات __________🌷🌷🌷_________ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
ڪجا از مرگ می هراسد ؟؟ آنڪس ڪه .. به جاودانگیِ روح .. در جوارِ رحمتِ حق ... آگاه است ؟ 💔 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#شهید_سید_مرتضی_آوینے ڪجا از مرگ می هراسد ؟؟ آنڪس ڪه .. به جاودانگیِ روح .. در جوارِ رحمتِ حق ... آ
🌷بسم رب و الشهدا و الصدیقین🌷 💠معرفی مختصر شهید مدافع حرم حسین مرادی 🌷تاریخ تولد :۱۳۶۰/۷/۳۰ 🌷محل تولد:تهران 🎓دانش اموخته ي هنرستان شهيد مطهري رشته ي نقشه كشي دانشجوي كارشناسي ارشد رشته ي جغرافيا🎓 ♦️اعزام به سوریه در تاریخ :۱۵ مهر سال ۱۳۹۲ به عنوان پاسدار نیروی قدس :۱۳۹۲/۸/۲۸ :سوریه🕊 ♦️محل دفن:گلزار شهدای امامزاده علی اکبر (ع)چیذر 💠شهید مورد علاقه : 🌷شهید سید رضا حسینی (دایی محمد حسین)🌷 💠صفات بارز اخلاقی : مهربان،با حیا ،صبور،با ایمان ،توجه و ارادت بسیار زیاد به ائمه اطهار و ولی فقیه،شوخ طبع،متبسم،دست ودلباز،توجه به فقیران،غیرتمند نسبت به نزدیکان خود و خاندان عصمت و طهارت، ارادت خاص به شهدا 💠علایق: شرکت در مراسم های مذهبی به خصوص مسجد ارگ و روضه های حاج منصورومراسم های آقا نریمان پناهی، زیارت حرم ائمه به ویژه علی بن موسی الرضا(ع)، زیارت حرم شاه عبدالعظیم (ع)در شب های جمعه، علاقه مند به آشپزی کردن در هيئت ،تفریح و گردش،کوهنوردی ،ورزش،کشتی و بوكس. 💠آخرين صحبت هاي وداع با پدر: پدرگفت:شما بچه شيعه علي هستی دوست دارم وقتي پيكرت رو مي اورند پشت به دشمن نكرده باشي و از پشت سر تير نخورده باشي..... محمد حسين در پاسخ گفت: من پشتيبان ولايتم و به عشق مادرم زهرا(س)،به عشق اربابم حسين(ع)،به عشق خانوم حضرت زينب(س)دارم ميرم و به دنيا و جهان پشت كردم..... محمد حسين به حرف پدر گوش كرد و مانند مادرش حضرت زهرابه شهادت رسيد .... 🌷دلنوشته شهیدمحمدحسین مرادی 🌷 🌷خدا رو شکر که بیمار حسینم🌷 🌷نه بی دردم که من درد اشنایم🌷 🌷دل زخمی است صاحب خانه ی غم🌷 🌷خوشم با غم که نزدیک حسینم🌷 🌷من و غم نسبتی دیرینه داریم🌷 🌷به غم شادم که دایم در نوایم🌷 🌷نفس مهموم و دل مغشوش و سر مست🌷 🌷به هر آهی تمنایی نمایم🌷 🌷گنه کارم ولی بی غم نباشم🌷 🌷نمک پرورده آل عبایم🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
یڪ روز همه قدم قدم مے آیـــیم تا صحن بقیع با عــــلم مے آیـــیم فعلا سرمان گرم عراق و شام است وقتش برسد حجـــــاز هم مے آییم 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هرمریضی‌ که‌ طبیبش‌ تو شکرلب‌ باشی بهتـر آن اسـت که بهتــر نَشَـود احوالَش . . . 😌 ________🌺🌺🌺_________ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1