و عمق #عشق ،هیچوقت فهمیده
نمی شود، مگر در زمان #فراق..
افسوس،نمیرسد به #خداحافظی
زبان از بغض،خوشا به حال تو
که مسافر #آسمان شدی ...
📸آخرین تصویر ثبت شده از صورت نورانی "شهید مدافع حرم علیرضاجیلان" در معراج شهدا
#سالروز_شهادت
#یادکنیم_شهدا_راباذکرصلوات
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
دو ماه 🗓دیگه داشت خدمت پایانش# تموم بشه ، اومد اینجا مرخصی ، هفت،هشت روز موند.☺️ گفت : میخوام برم دیگه #مرخصی آخر منه . از ما خداحافظی👋 کرد تا جلو در حیاط رفت ، هی پشت سرش را نگاه کرد ،هی رفت پشت سرش را نگاه کرد 😢، گفتم دوستت را برای چی می خوای بابا ، گفتش می خوام برم تموم #شهرستان شازند را بگردم ، خیابون به خیابون 🛣، کوچه به کوچه ، بعد اومد اینجا دوباره #خداحافظی کرد ،مادرش آمد آب بپاشه پشت سرش ، گفت آب نپاش ‼️، رفت دیگه هم #برنگشت.. تا به ما اطلاع دادن پسرشما تو سقز و بانه به #شهادت رسیده .😔
#شهید_حسن_نجفی🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#روایٺــ_عِـشق ✒️
#آخرین باری که به مرخصی آمده بود 16 نفر از بچه های ما به #شهادت رسیده بودند و ایشان نفر 17 ام بود، رفته بود عکاسی📸 یک عدد #قاب عکس سفارش داده بود و گفته بو که عکس تمام این #شهدا را داخل آن بگذارند به شاگرد عکاس گفت دو سه روز دیگر این قاب را به منزل ما تحویل بده زمانی که داشت #خداحافظی می کرد چند قدم رفت جلو و دوباره برگشت به #مادرم گفت شاگرد عکاسی یک قاب عکس برای شما می آورد آن را بگیر #پولش را خودم حساب کردم،رفت و به #شهادت رسید...
✍ به روایت برادرشهید
#شهید_احمد_جهاندارلاشکی🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#روایٺــ_عِـشق
پيش از #خداحافظي ، پيوسته بهم تذکر مي داد :خانم عزيز ‼️جنگ است ديگر، راه #سعادت ما هم در همين جنگ نهفته است ، شما را به خدا اگر اتفاقي افتاد ، بي تابي نکن ؛ #گريه نکن تا دشمن شاد نشود ؛ صبري #زينب وار در پيش گير و به فکر بچه چهار ماهه اي که در راه داريم باش... نايب ، #آخرين شبي را که در کنار خانواده اش به سر مي برد ، سراسر شب را به دعا و قرآن و #نماز سپري مي کند ؛ سپس به حمام کردن بچه ها و بازي با آنها مي پردازد .بچه ها هم به خوبي ،با آن قلب هاي معصوم و پاکشان، گويا بوي #يتيمي خود را حس کرده اند و دست از بازي و سرگرمي با پدرشان بر نمي دارند ؛ اين در صورتي بود که آنقدر پدرشان را دير به دير مي ديدند که گاهي با او #غريبي کرده و احساس بيگانگي به آنها دست مي داد😥
📎فرمانده حفاظت اطلاعات تیپ۲۱ امامرضا(ع)
#سردارشهید_سیدعلیاصغر_درودی🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#شهیدی_که_مادرش
#صدایش_را_ازمزارش_میشنود
روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت - #مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر #جدم #حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور #تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.
هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم #سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.
هر هفته پنج شنبه ها بر سر #مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل #قبر سید مهدی مرا #صدا می زند و چند بار می گوید: - #مامان!
سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.
✍سید احمد غزالی (برادرشهید)
آخرین باری که می خواست #اعزام شود. با همه #خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت: - داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن.
خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم.
شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم.
#شهید_سید_مهدی_غزالی🌷
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
ساعت ۳ عصر
حدود #هفت_ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خوردویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
ساعت حدود ۹ شب
حاجی از #بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و #خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم #عراق است و هماهنگی کنند
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسین شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
* ساعت ۱۲ شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
راوی: مسول ستاد لشکر فاطمیون
#زینب_سلیمانی
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝