=
استاد علی علیزاده، استاد بنده هستند و خودشون از شاگردان استاد کدکنی بودند
یادمه ترم پیش بحث اساتید شاخص ادبیات بود.
استاد گفت دانشجو های ادبیات کلاس شفیعی کدکنی یه بار معترض شده بودند که چرا استاد موقع تدریس به پنجره نگاه میکنند!
چرا به ما نگاه ندارند...
یکی از مسئولین دانشگاه از خود استاد کدکنی پرسید چرا اینطوری رفتار میکنید باهاشون و به دانشجو هاتون نگاه نمیکنید،
استادم میگه من همین الان هم دارم به پنجره نگاه میکنم!😅
#شفیعی_کدکنی
#خاطره
#متکلم_وحده
من در حضور باغ برهنه
در لحظه های عبور شبانگاه
پلک جوانه ها را
آهسته می گشایم و می گویم
آیا، اینان رویای زندگی را
در آفتاب و باران
بر آستان فردا احساس می کنند؟
#شفیعی_کدکنی
طفلی به نام شادی، دیری است گم شده است
با چشمهای روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هر کس ازو نشانی دارد ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر
#شفیعی_کدکنی