eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
762 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3هزار ویدیو
22 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @fadakq2096
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 عاقل 💎 ……………………………………… 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 🍃
🔹🔹🔻🔹🔹 نیمی از مفاسد جهان، حاصل نگفتن ها و نگفته هاست. اگر برخی گفتن ها بی جا هستند و فتنه انگیز، بسیاری از نگفتن ها و نگفته ها هم نادرستند و مفسده انگیز. 🔥 سکوت در وقت سخن و نشستن به هنگام برخاستن، خیــانت بار هستند و خســارت بار! «هین! سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود وارَهَد از حدّ جهان، بی‌حد و اندازه شود خاک سیه بر سر او کز دَم تو تازه نشد یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود» «مولوی» 👌🏼 💢 @sad_dar_sad_ziba
🌷🌷 در سفر عاشقی، هر كه سبکبارتر قافله ی عشق را قافله سالارتر گر به تولای دوست، جان بفشانی نكوست هديه به جانان رواست، هر چه سزاواتر هر كه به طوفان عشق، سينه به دريا زند گوهر اسرار را هست خريدارتر 🌷 به فراخور سالگشت شهادت «امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی» 🏠خانه ی هنر https://eitaa.ir/rooberaah 🌱
🌳🍃🌸🍃🌲 🌵 کاکتوس خانه ی ما پس از دو سال پرستاری و تیمار سرانجام گل داد... 🌸 «باغبان گر چند روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران، صبر بلبل بایدش ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال مرغ زیرک چون به دام افتد، تحمّل بایدش تکیه بر تقوا و دانش در طریقت، کافری است راهرو گر صد هنر دارد توکّل بایدش» 🌵 کاکتوس مقاوم 🌸 گل صابر 🌿 ༻‌🍄 @sad_dar_sad_ziba 🍄༺ ‎‌
🌿🌸🌿 هیچ‌کس ‌در هیچ‌جای زمین بقچه ای همراهش نیست که برایمان حال خوب بیاورد. هنر این است که بلد باشیم شادی بیافرینیم. زنده بودن کافی نیست، سرزنده باشیم! 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌿 خدایا! 🌹 عاشقی را روزی دل های ما کن! 🤲🏼 🌹 @sad_dar_sad_ziba
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش چهارم: طبق معمول یک روز در میان سارا را کنج امامزاده می دی
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش پنجم: لبخند تصنعی بر لب نشاند. دستانم را فشرد و بابت غمنامه خوانی اش عذر خواست. چشمانم نم داشت و قلبم درد. روزهای از سر گذشته اش گیسوی بلند ماه پیشونی بود که در هر رج آن، به لطف پنجه های پر چروک عجوزه ی روزگار، مخلوطی از اشک و لبخند در بافت هایش داشت. تبسم پرملاحت شهید، تیر شد و در قلب مردمک هایم نشست. حسام از شهاب سنگ های سماوات نمی‌آمد؛ از جان آدم بود و شیر خورده ی حلوا اما طمع سیب سرخ را به کام نکشید و شور عشق را به گندم ری نفروخت. به غم چهره ی سارا خیره ماندم و باز در دل، فریاد زدم که هیچ وقت با یک نظامی ازدواج نخواهم کرد. وظیفه ی فرزندی و خواهری برای دو پاسدار، هفت پشتم را کفایت می نمود؛ دیگر ظرفیت وظیفه ی همسری را نداشتم. بعد از آن عصر دوستیمان محکم تر شد. دیدارهایمان پر بود از دلقک بازی های من تا شاید تبسمی بر لب های این دخترک محزون بنشیند. هر چه خاطره از خرابکاری هایم می دانستم جمله جمله ردیف می کردم و او می خندید. ما جنسمان شبیه به هم بود؛ معنی پاسدار را می فهمیدیم، نگرانی مأموریت را درک می کردیم، ترس از دست دادن را همیشه داشتیم. ما همان نخورده آش های دهان سوخته بودیم که مصائب مسیح، همدردیمان می کرد. تابستان رفت و پاییز آمد. آن غروب، کدبانوی قلمروی پدر مشغول سرخ کردن کتلت ها در هجوم جلز ولز روغن بودـ عطرش خانه را تسخیر کرده بود. نیم ساعتی از آمدن مادربزرگ می گذشت. طبق معمول روی فرش نشسته بود و زانوهای دردناکش را مالش می داد. گاهی سرامیک لخت اطراف پذیرایی را از دید می گذراند و زیر لب غر می زد که این چه وضع چیدمان است و من را مسبب آن طراحی امروزی می دانست. گوشی را روی میز گذاشتم. سری چرخاندم و نگاهی متعجب به چاردیواری مرتبمان انداختم تا شاید ایرادی بیابم. مادربزرگ پشت چشمی نازک کرد و تسبیح آویزان از کیفش را به دست گرفت. _ خونه باید همه ش فرش باشه، اون هم گل قرمزی و لاکی؛ نه این جوری، نصف سرامیک، نصف از این فرش قرتی ها. این ها کار دشمنه، می خوان ما مریض شیم. جوون های الآن رو نمی بینی که همه عین مرغِ پخته استخون درد دارن؟ واسه ی همین سرامیک هاست دیگه، بس که روش راه می رن و می شینن. خدا آمریکا رو ذلیل کنه که این جوری مردم ما رو بدبخت کرد. ریسه ی خنده ام را از ترس جان قورت دادم و به نوازش دستان پرچروکش بر پاهای دراز شده اش چشم دوختم. _ قربونت برم‌، شما که خونه تون راسته ی فرش فروش هاست چرا داری زانوهات رو مالش می دی؟ مکثی به کلامش داد و مستقیم به صورتم زل زد. _ معصومه، دو تا قاشق فلفل قرمز بردار بیار تا من بریزم تو دهن این دخترت که دیگه جواب من رو نده. از واکنشش قهقهه ای سر دادم. نتوانست خودش را نگه دارد. پس هم مسیر با من خندید. این پیرزن با دندان های مصنوعی حس دلنشین زندگی ام بود و عاشقانه از غر زدن هایش لذت می بردم. ⏪ ادامه دارد... ................................. 🌳 💠 «زندگی زیباست» http://eitaa.ir/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 چرا در اروپا مردم تمایل ندارند خودروی شخصی بخرند؟ ┄┅┅┅┅♦️┅┅┅┅┄ /غرب و شرق شناسی مصداقی 🏁 ╭─┅═💠🌏💠═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═💠🌎💠═┅─
🌐 «رادار غدیر» با برد ۱۱۰۰ تا ۱۶۰۰ کیلومتر هر پرنده هوایی رادارگریز، ماهواره های سطح پایین، موشک های کروز و بالستیک را شناسایی می‌کند. نکته ی جالب این است که از مسافت ۷۰۰ کیلومتری توانایی رصد هواپیمای اف ۳۵ را دارد. 🇮🇷 کاملا بومی و ساخت ایران 💠 سال «مهار تورم، رشد تولید» /تولید ایرانی 🌾 🔩 💊 ……………………………… 🗞 «زندگی زیباست» 🌱 @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ ⚙🛠 🔩ঊঈ═┅─
این جا جزایرهاوایی نیست؛ جزیره ی کوشک پشت سد شهید عباس پور مسجدسلیمان شمال استان خوزستان / نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷 @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌿🌸🌿 خود را دوست داشتن و مراقب خود بودن ، خودخواهی نیست بلکه ضرورت است. 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄