🔹 نخستین سد شهری
جالب است بدانید که مهاباد نخستین شهرى در جهان است كه سدی در دل خود دارد!
#ایرانَما
/ نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌳🍃🦋🍃🌲
🦋 «شبح کهربایی» ، زبیا ترین پروانه
این پروانه های زیبا که با نامهای دیگری چون «روح کهربایی» نیز شناخته میشوند به دلیل پرهای شفافشان مشهورند.
شبح کهربایی در جنگلهای بارانی زندگی میکند و هنگام تابش نور خورشید به سختی قابل مشاهده است.
🌿 #آفرینش
༻🍄 @sad_dar_sad_ziba 🍄༺
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ ابزاری که اگر مراقب نباشیم روابط ما را سرد و بی روح، چشمهی عواطف را خشک و زندگی را جهنم می کند!
📹 #فیلم_کوتاه
🔷 #سواد_رسانهای
#جهان_جادو
/جهان رسانه 📡 💻 📱
╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ @sad_dar_sad_ziba
╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🌺 خوشبختی اون چیزی نیست
ڪه آدم از بیرون میبینه
خوشبختی، توی دل آدمهاست.
🌿 «زندگی زیباست»
💐 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😉 تا آخر میمونی دیگه؟!
به فراخور کنارهگیری محمدجواد ظریف از همراهی با دولت پزشکیان
#نیشخند 🤭
ツ➣ @sad_dar_sad_ziba
▒
「🍃「🌹」🍃」
آدمها
شبیه نقاشی هستند...
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روانشناس
🗞 #مجله_ی_مجازی «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🔘 تنبل نباش!
💎 #دُرّ_گران
………………………………………
🌿 «زندگی زیباست»
🍃 @sad_dar_sad_ziba
چو خدا بود پناهت،چه خطر بود ز راهت؟
به فلک رسد کلاهت که سر همه سرانی!
🌺 «زندگی زیباست»
🌿 @sad_dar_sad_ziba
「🍃「🌹」🍃」
⏺ پایان!
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روانشناس
🗞 #مجله_ی_مجازی «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «فرنگیس» ⏪ بخش: پنجم تا آن روز مادرم را آن طور ندیده بودم. اصلاً کمتر پیش میآمد م
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «فرنگیس»
⏪ بخش: ششم
... یک دفعه بغضش ترکید و بلند بلند گفت:
«خدا برایشان نسازد. نمی دانم چه از جان ما میخواهند.»
بعد سعی کرد گریه نکند ولی با بغض گفت:
«فرنگیس جان! بیا جلو.»
رفتم و کنارش نشستم. مادرم یک گُلوَنی زیبا که منگولههای بلند و قشنگ داشت، نشانم داد و گفت:
«این گلونی برای عروسیات خریدهام. وقتی عروس شدی آن را به سرت ببند. من که نیستم.»
بعد گلونی را روی سینه اش گذاشت. بو کرد و با آن اشکهایش را پاک کرد و توی بقچه گذاشت.
گلونی را که دیدم، خوشم آمد. در عالم بچگی، یک لحظه فکر کردم چه قدر خوب است عروس باشم و این گلونی را به سرم ببندم. حتماً لباس قشنگ قرمز هم برایم میدوزند. وال کُردی قرمز هم روی سرم میاندازند.
پدرم گفت:
«بلند شو، فرنگ! چیزی بخور تا برویم.»
چای شیرینم را که خوردم، پدرم دستم را گرفت. اکبر و منصور هم آمده بودند. پدرم سعی میکرد به مادرم نگاه نکند. فقط اکبر به مادرم گفت:
«نگران نباش. به خدا از دختر خودمان بیشتر مواظبش هستیم.»
یک دفعه بغض مادرم ترکید و با صدای بلند گفت:
«ای مسلمانها چه از جان ما میخواهید؟ چرا بچهام را ازم جدا میکنید؟»
اشک می ریخت و فریاد میزد. پدرم دستش را گرفت و گفت:
«فرنگیس، برویم.»
خواهر و برادرهایم از پشت در نگاه میکردند. عروسکم «دختر» را همان جا گذاشتم و رفتم همهشان را یکی یکی بغل کردم و بوسیدم. مادرم نزدیک بود از حال برود. دستش را به دیوار گرفت و پای دیوار نشست. خواهر و برادرهایم را از پشت در چوبی میدیدم که گریه میکردند. وقتی اشک آن ها را دیدم، خودم هم گریه ام گرفت.
مردم دم در ایستاده بودند و هر کسی میرسید مرا میبوسید. پدرم با مردهای فامیل، از جلو حرکت کردند. یک قوری کوچک و مقداری نان هم توی دست پدرم بود. بقچه ی کوچکی را که مادرم به من داده بود دستم گرفتم؛ با یک ساک رنگ و رو رفته که هر بار پدر به شهر میرفت با خودش میبرد.
بیرون خانه، دوستهایم را دیدم که دم در منتظر هستند تا برویم بازی. هر کدام میرسیدند، با تعجب میپرسیدند:
«فرنگ، کجا میروی؟»
یکی از پسرها پرسید:
«میخواهی عروس شوی؟»
گفتم:
«آره! مادرم گفته میخواهم عروس شوم برایم گلونی هم گذاشته.»
یکی از دخترها با ناامیدی گفت:
«پس دیگر نمیآیی؟»
مادرم که پشت سر، کنار درگاه خانه ایستاده بود، یک بند مینالید:
«برادرم بمیرد، نمیگذارم بروی. میخواهند تو را از من جدا کنند. بدون تو میمیرم.»
آن قدر غمگین و زجر آور گریه میکرد که من هم با او گریه کردم. صدای ناله و فریاد روله، روله، مادرم تا آسمان میرفت. بچهها به حالت ناراحتی به من نگاه میکردند. مردم دور مادرم را گرفته بودند و میگفتند:
«گریه نکن. این سرنوشت دخترت است. هر دختری بالأخره یک روز باید ازدواج کند.
مادرم مینالید و میگفت:
«من که نمیگویم ازدواج نکند، اما همین جا. از من دور نشود.»
پدرم هنوز دو دل بود گاهی گریه میکرد و گاهی توی فکر فرومیرفت. نمیدانست باید چه کند اما بالأخره تصمیمش را گرفت.
◀️ ادامه دارد ...
.................................
🔻 #نکته:
«فرستادن داستان به دیگر رسانه ها تنها با ذکر نشانی همین کانال، مجاز است.»
🌳 #بوستان_داستان
💠 «زندگی زیباست»
http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
🌹
🇮🇷 ایران بیشترین تعداد نشان به نسبت تعداد ورزشکار را در المپیک پاریس ۲۰۲۴ به دست آورده است.
#نیمه_ی_پر_لیوان
🌱 امید
🌳 «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄
🥀 روضهی حضرت زینب
از زبان فرزند شهیدی که به سفارش رهبر والای انقلاب مسافر کربلا شد
☘ «زندگی زیباست»
☘ @sad_dar_sad_ziba