🌸 زندگی زیباست 🌸
🌺 🔰 حضور پرشور دههی هشتادیها و دههی نودیها در اعتکاف #نیمهی_پر_لیوان 🌱 امید 🌳 «زندگی زیباس
🌺
📸 تصویری زیبا از اعتکاف هزار و ششصد نفره از حضور پرشور جوانان و نوجوانان یزدی در مسجد آخوند ملا آقا اسماعیل.
#نیمهی_پر_لیوان
🌱 امید
🌳 «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄
🌤
تا رمق در تن ما هست، بیا
حال ما بی تو تباه است، بیا
#بوی_پیراهن_یوسف
/ ولایت و انتظار 🌸
@sad_dar_sad_ziba
🕌 ۩๑▬▬▬✨✨▬▬●
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
😖 نفرتانگیز
💎 #دُرّ_گران
………………………………………
🌿 «زندگی زیباست»
🍃 @sad_dar_sad_ziba
🌙
تا ميل نباشد به وصال از طرف دوست
سودی نكند حرص و تمنا كه تو داری
«سعدی»
☘ #چَکامه
«زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
╔🌸🍃═══════╗
به جا گذشت کن!
اگر با «گذشت به جا» کسی کوچک میشد، خدای متعال این اندازه بزرگ نبود!
👌🏽 #تلنگر
💢 @sad_dar_sad_ziba
🌳🍃🐦⬛️🍃🌲
🐦⬛️ پرنده ای که هنگام استتار، شبیه میوهی کاج (مخروط) میشود.
🌿 #آفرینش
༻🍄 @sad_dar_sad_ziba 🍄༺
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «آن مرد با باران میآید» کتاب «آن مرد با باران می آید» نوشتهی نویسندهی معاصر «خانم
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «آن مرد با باران می آید.»
⏪ بخش ۱:
گرسنگی، دیگر امانم را بریده است. دلم میخواهد به مامان بگویم قبل از این که تلف بشوم، شام مرا جدا بکشد، اما با اوضاعی که مادر و بهناز دارند، دلم نمی آید چیزی بگویم. سرم را از روی کتاب و دفترهایم که الکی جلوی رویم باز مانده، کمی بلند می کنم و زیر چشمی به بابا نگاه می کنم. خون، خونش را دارد میخورد. صورتش قرمز شده و تند تند سبیل هایش را میجود. رادیو را روی پایش گذاشته و بدون این که موجش را درست کند، به خِرخِرش گوش میکند.
معلوم است که اصلاً حواسش آن جا نیست.
بهناز خیلی وقت است که مثل مجسمه، ایستاده دم پنجرهی حیاط و از توی تاریکی زُل زده به مامان، که بی توجه به سرما، چادرش را پیچیده دور کمرش و لبهی حوض کوچک وسط حیاط نشسته و تسبیح میاندازد. به ساعت نگاه می کنم. حالا دیگر نیم ساعت هم از شروع حکومت نظامی گذشته و هنوز بهروز برنگشته. خدا به او رحم کند. حتی اگر سالم هم برگردد خانه، فکر کنم از دست بابا، تکه بزرگهی او، گوشش باشد.
ناگهان صدای شلیک چند تیر هوایی از همان نزدیکیها بلند میشود و هر سهمان را از جا میپراند. بابا، رادیو را که از روی پایش زمین افتاده برمیدارد و به طرف پنجره خیز بر میدارد. بهناز که کم مانده اشکش دربیاید، با ترس به بابا نگاه میکند. بابا پنجره را باز میکند و بلند میگوید:
«چی شد؟ نیومد این پدر آمرزیده؟»
صدای مادر، خفه و گرفته، به گوش میرسد:
«تو رو خدا جلال! برو دنبالش.»
بابا با عصبانیت می گوید:
«مثل این که حکومت نظامیهها! کجا برم دنبالش؟»
صدای مادر کمی لرزید:
«اگه واسه بچهم اتفاقی بیفته، من چه خاکی به سر کنم؟!»
_ چه قدر بهت گفتم زن! نذار دم غروبی این چشم سفید از خونه بره بیرون.
من که خونه نیستم تا حواسم بهش باشه.
صدای مادر به اعتراض بلند می شود:
«حرفها می زنی شمامها! مگه بچه است که از پسش بربیام؟ خدا شاهده وقتی میرفت بیرون چه قدر بهش سفارش کردم.»
⏪ ادامه دارد....
.................................
🔺 #توجه:
«نشر داستان تنها با ذکر نشانی همین کانال، مجاز است.»
🌳 #بوستان_داستان
💠 «زندگی زیباست»
http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
🔸 امید ناامید
💎 #دُرّ_گران
………………………………………
🌿 «زندگی زیباست»
🍃 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شهدا را یاد کنید، اگرچه با یک صلوات!
#یکی_از_میان_ما ...🌷...
/ یاد یاران
…………………………………
@sad_dar_sad_ziba
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🌸 زندگی زیباست 🌸
🌷 شهدا را یاد کنید، اگرچه با یک صلوات! #یکی_از_میان_ما ...🌷... / یاد یاران ………………………………… @sad_da
🔹 این جا منزل سادهی شهید قاضی مقیسه است!
خانهای ساده، برای قاضی عالی رتبه.
عدهای به خاطر دروغهای فضای مجازی تصور میکنند همهی مسئولین دزد و تجملاتی هستند و در کاخ زندگی میکنند.
#یکی_از_میان_ما ...🌷...
/ یاد یاران
…………………………………
@sad_dar_sad_ziba
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
「🍃「🌹」🍃」
〰 در جست و جوی بهترین ثروت
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روانشناس
🗞 #مجلهی_مجازی «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄