eitaa logo
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
444 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
23 فایل
کانال موزهٔ شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس شهرستان ابهر(شهرداری ابهر) پل ارتباطی @Khademe_shohadai
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ نسیـم صبــح عطـر نفسهاے بـاران را زمزمه میکند چشـم دل بیـدار شد به شوق حریـر دستـانت بر گونـه هاے نازک احسـاس رویایے برکران بغضهـاے تنهـایے شکفت... باز هم سـلام دلتنگـے مـرا با جـاے خـالے نبـودنت بیـدار و بیقرار کـرد... #شهیـد‌حسین‌حریری🌷 #‌صبحتون‌‌‌متبرک‌به‌نام‌شهـدا @safiran_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سلام بر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) 🔹السَّلامُ عَلَى الْعَبْدِ الصَّالِحِ الْمُطِيعِ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبَى السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ بِزِيَارَتِهِ ثَوَابُ زِيَارَةِ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ يُرْتَجَى السَّلامُ عَلَيْكَ عَرَّفَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ فِي الْجَنَّةِ وَ حَشَرَنَا فِي زُمْرَتِكُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ وَ سَقَانَا بِكَأْسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُرِيَنَا فِيكُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ يَجْمَعَنَا وَ إِيَّاكُمْ فِي زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَنْ لا يَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَكُمْ إِنَّهُ وَلِيٌّ قَدِيرٌ ، 🔸سلام بر بنده شايسته، 🔸فرمان بُردار پروردگار جهانيان، 🔸و پيرو رسول او و امير مؤمنان، 🔸سلام بر تو اى ابا القاسم فرزند سبط نجيب برگزيده، 🔸سلام بر تو اى كسی كه به زيارتش، ثواب زيارت سيد الشهدا اميد می رود، 🔸سلام بر تو، خدا ميان ما و شما در بهشت، شناسايى برقرار كند، 🔸 و در گروهتان محشور فرمايد، 🔸 و به حوض پيامبرتان وارد سازد، 🔸 و به ما با جام جدّتان از دست على بن ابيطالب بنوشاند، 🔸 درود خدا بر شما، 🔸از خدا می خواهم كه به ما درباره شما، خوشحالى و گشايش بنماياند، 🔸 و ما و شما را در گروه جدّتان محمد درود خدا بر او و خاندانش گرد آورد، 🔸 و معرفت شما را از ما باز نگيرد، به درستى كه او سرپرست توانايى است، 📚 فرازی از زیارتنامه حضرت عبدالعظیم (ع)
4_5987680904548450460.mp3
4.41M
🎧 مداحی به مناسبت سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی 🔹با مداحی: کربلایی مهدی امیدی‌مقدم @safiran_shohadaa
4_5969934868480526318.mp3
13.52M
🏴 شهادت حضرت حمزه (ع) تسلیت باد 🎧 چقدر مثلِ حیدری حمزه... 🎤 حاج سیدمهدی میرداماد #مداحی
اطــلاع‌رسانــــــــی... شهیدی‌که‌صدام‌دستور‌داد‌بدنش‌بااسید‌از بین‌برودولی‌بدن‌هیچگونه‌آسیبی‌ندیدو پیکرمطهربعداز۱۶سال‌معطروتازه‌به‌میهن‌ بازگشت قـــــدومتان‌بردیده @safiran_shohadaa
🌹🌹🌹 به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست سلام و عرض ادب خدمت همه اعضای محترم کانال سفیران شهدا و خیرمقدم ویژه خدمت خواهر گرامی خوش آمدید به جمع سفیران شهدا 🌹🌹🌹
باسلام وخسته نباشی خدمت شماواعضای محترم کانال سفیران شهدا
خواهش میکنم انجام وظیفس
مختصري از خودتان بگوييد؟ اهل کجا هستيد؟ و در ادامه مختصری از زندگي پدر و مادر رو شرح دهید
پاسخ خواهر @safiran_shohadaa زهراشفیعی خواهرشهیدمحمدرضاشفیعی هستم اهل قم هستم پدرمادرم هم اهل قم پدرم درسن 52 سالگی دراثربیماری سرطان حنجره فوت شد
چند خواهر و برادر هستید؟ محمدرضا چه سالي به دنيا آمد و در ميان دیگر فرزندان چه ويژگي داشت؟
پاسخ خواهر @safiran_shohadaa بامحمدرضاسه برادرو خواهرمحمدرضاخیلی باهوش درضمن کنجکاوومهربان بود
از دوران کودکي او چه صحنه هايي را در ذهن داريد؟
پاسخ خواهر @safiran_shohadaa ماباهم دوسال تفاوت سنی داشتیم شیطنت هاخودمونوداشتیم ودرضمن خیلی هم همودوست داشتیم
برگـــرد رَخـت نبشــته یُحیـے و یُمیت مَــن مات من اَلعِشـــق فَقَد مـاتَ شَهیــــد @safiran_shohadaa
از چه زماني تصميم به رفتن به جبهه کرد و عکس العمل اطرافیان در مقابل خواسته او چه بود؟
پاسخ خواهر @safiran_shohadaa من یادم نمیادولی مادرم میگفت دراثراینکه کنجکاوبود چندحادثه براش پیش امدکه خداروشکرشفاگرفتن مادرتوفیلماشون گفتن
پاسخ خواهر @safiran_shohadaa 14سالش بودگفت میخوام برم جبهه مادرم بهش میگفت شما بابانداری شمامردخونه ی مای میگفت مادرمن کیم شماخداروداری
چندباربراثبت نام رفت قبولش نکردن
تااخربادست بردن تو.شناسنامه رفت براثبت نام بهش گفته بودن ای شیطون دیروز14 سالت بودامرو زشد15 سالت پس معلومه خیلی عاشقی ثبت نامش کردن
از جبهه که بر مي گشت چه تغييراتي در حالات و رفتار او مشاهده شده بود؟
پاسخ خواهر @safiran_shohadaa یکی ازشیطنت بچگیش این بودکه مادرم پاش شکسته بوده محمدرضایازده ماهه بوده میره میوفته توحوض همینجوردست وپا میزده کسی نبوده بیارتش بیرون تااینکه خالم میاسربه مادم بزنه میبینه محمدرضاداره توحوضه میاردش بیرون میگه مرده ولی ببرمش بیمارستان توراه ی بقالی بودبنام اقاسیدعباس میگه کجامیری خوارزن داش حسین میگه بچش مرده میبرم بیمارستان محمدرضارومیگیره اب دهانشوبه دهان محمدرضامیماله محمدرض چشماشوبازمیکنه مادرم میگفت محمدرضاازاول بچگی نظرکرده بود