eitaa logo
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
447 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
23 فایل
کانال موزهٔ شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس شهرستان ابهر(شهرداری ابهر) پل ارتباطی @Khademe_shohadai
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ هزار و چهارصد و اندی سال پیش، میثم ها را به تاوانِ عشق و محبت (ع) آویزِ نخل ها می‌کردند. امروز هم مقدر است میثمی متولد شود تا جُرمَش به علی(ع) و آلِ علی(ع) باشد!! بیست و سومین روزِ اردیبهشت ۶۳ سربازی از لشکرِ عاشورایی در آغوش چشم گشود... نامش را نهادند تا نمونه عینی میثمِ تَمّاری شود، کشته به عشقِ علی(ع) برادر شهید بود و عاشق اهل بیت(ع).و دست پرورده مادری که با شیره جان،عشق (ع) را به کامِ شیر پسرش می‌داد به واسطه پدر پایش به و و باز شد تا اینکه در سال ۸۰ لباسِ مقدس پاسداری را به تن کرد زمزمه جسارت به (علیهم السلام) آرامش را از جانش ربود. بابایِ مهربان، فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را به بانوی می‌سپرد و خود راهی دیار می‌شد. از (س) خواسته بود شرمنده حضرت سقّا (غیرت الله) نشود که نشد. بعد از مقاومت بسیار،حین برگرداندن همرزمش،خود نیز شهد شیرین را نوشید. تیری که سرِ میثم را به پای انداخت... روزی که در پیکرش را به آغوش برادرانش سپردند، دستی در بدن نداشت... میثم، بر نخلِ عشقش به علی(ع) آویز شد و میثم وار، نه زبان و دست که و دست هایش را در راه معشوقش فدا کرد وصیت کردی مزارت سنگ نشود و تنها "کلنا عباسک یا زینب" رویش نقش بزنند... حالا مزارت جاییست که حسِ "سرد نبودت" را به "گرمی حضورت" تبدیل می‌کند تا دخترها طعمِ شرینِ داشتنت را به کام بکشند و دلگرم باشند به حضورِ آسمانی خود حکمتِ میلادت،فداشدن به راهِ بود به قولِ خودت: "لا یُمکِنُ الفرار مِن عشق (علیه السلام)" ، بابا میثمِ فاطمه ها به مناسبت تولد شهید تاریخ تولد : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳ تاریخ شهادت : ۱۶ تیر ۱۳۹۴حلب مزار : قطعه ۲۹ بهشت زهرا @safiran_shohadaa 👇👇👇👇👇
فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ... +[پس زندگى شمارا بفريبد! -[و آن (شيطان) شمارا به ( مغفرت و مهلت) خدا ڪند ... فاطر/5 این بودن هاي ! اندڪ در دنیا را ... جدي نگیریم ...! همه ي ما ... ... فڪر میڪنم به حال آن همه ... لذت هایي ڪه شیریني اش رفته است و درد و عذابش مانده است ! @safiran_shohadaa
این روزها با این همه که از در و دیوار بالا می رود همین که صاعقه نمی‌زند همین که سنگ نمی‌شویم همین که به آخر نمی‌رسد یعنی که در میان ما هست....... @safiran_shohadaa
🍁 اگر انسان از واقعیت خودش، دور شد #دنیا برایش سخت، تنگ و تاریک خواهد شد. ما یک واقعیتی داریم که این است؛ ما لشکر #امام_زمان_عج هستیم.قدرتی بی همتا و این قدرت برگرفته از قدرت خداوند و این افتخار جاودانه همیشه تاریخ خواهد بود و چیزی از این بالاتر نیست... #سردارشهیدحاج_احمدکاظمی #یادشهـدا_‌باذکرصلوات #سالروز_ولادت🎊🌸🎊🌸🎊
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱ تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ مزار : گلزار شهدای شهر #رشت هدیه به روح پاکش
‍ نون والقلم... بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمی‌آمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد. دفتر را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت! نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم ، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار. اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست به نوشتن نمیرفت ، نشانی یار را گم کردم و در این وانفسای غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک (ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک (ع) بلد راه شدند و ندای لبیک سر دادند ، ندایی که می‌گفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند ؛ هم یکی! دیگر از پرورش یافته مکتب علی (ع) و کارنامه قبولی و مهر نمی‌گویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب مشق عشق نمیکند. حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در خلاصه شود. آری همین است شرط عاشقی است. به مناسبت سالروز تولد @safiran_shohadaa
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 🌦🌈 از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید بی سر شهیدمحسن حججی 🥀 واستوار! گفت# چی شد؟ چه کردین برای (حجاب) معروف فقیه سرم و انداختم پایین 😔شرم کردم خجالت کشیدم وآمدم .... 🌹نهمین کوچه ... رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🥀🕊 🥀🕊🥀🕊 🥀🕊                   https://eitaa.com/safiran_shohadaa
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 خـدایـا... بگیـر از مـن آن چـه که را می گیـرد از مـن ... این روزهــا عجیب دلم به سیم خـاردار هـای گیـــر کرده است ... را گفتنـد : یا علـی ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟! چه کردی که شدی !؟ فرمود : إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی! نگهبـــان بودم... حتی اگـر بـه خط هـم رسیدی، آنجـا بـرای شـروعی مجـدد اســت... https://eitaa.com/safiran_shohadaa