eitaa logo
تنها ساحل آرامش
68 دنبال‌کننده
4هزار عکس
108 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان ها و داستانک ها تولیدی است. لطفا مطالب تولیدی را فوروارد بفرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
1_207200494.mp3
5.93M
❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧ 🎤 دعای عهد 👌چه خوب است که هر روز صبح دعای عهد بخوانیم، 🎧 یا حداقل گوش دهیم مدت قرائت این دعا ۶ دقیقه
۲۴ آبان ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ آبان ۱۳۹۹
💰 قَالَ سَيِّدِ اَلْعَابِدِينَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلْكَرِيمُ يَبْتَهِجُ بِفَضْلِهِ وَ اَللَّئِيمُ يَفْتَخِرُ بِمِلْكِهِ 💸 امام سجّاد عليه السلام فرمود:انسان بزرگوار به بخشش خود مى بالد، و انسان پست به دارايى خويش مى نازد 📚 ميزان الحكمه ,ج10 ,ص94؛ الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة , جلد۱ , صفحه۲۶ ❤ 📝 @sahel_aramesh
۲۴ آبان ۱۳۹۹
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید ابوذر داوودی:برادران و خواهران عزیزم! به شما درود میفرستم و شمارا به تقوای الهی سفارش می کنم. از شما می خواهم که فرزندانتان را خوب تربیت کنید و در همه حال پیرو و مدافع ولایت باشید. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار ابوذر داوودی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
۲۴ آبان ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ آبان ۱۳۹۹
🌷 به نیت شهید بزرگوار ابوذر داوودی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
۲۴ آبان ۱۳۹۹
327.mp3
1.69M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار ابوذر داوودی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
۲۴ آبان ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ آبان ۱۳۹۹
📜 📗 😔 حسابی حالش گرفته بود. انگار برای هیچ کس اهمیت نداشت او چه روزی به دنیا آمده است. در هر بهار زندگیش جشن تولد 🎉 که هیچ، حتی به او تبریک هم نمی گفتند. حتماً پیش خودشان فکر می کردند: برای چه تبریک بگوییم؟ مگر گرفتار دنیا شدن هم تبریک دارد؟ اما روز تولد برای او یادآور یک اتفاق خاص و بزرگ بود. تولد او یادآور روز منت گذاری خدا بر پدر و مادرش👨‍👩‍👦 بود. روزی که خدا مراقبت از او را بر عهده آنان قرار داد تا تلاش کنند این موجود ناتوان را به توانمندی برسانند. روزی که او به دنیا آمد تا بیاموزد و رشد کند. 🚶 دستش را درون جیب شلوار خاکی رنگش فرو برد. چند اسکناس 💵 تا خورده از آن بیرون آورد. روی پله های ورودی خانه نشست. اسکناس ها را شمرد. فکر کرد چه چیزی می تواند بهترین هدیه تولدش باشد؟ زیر لب زمزمه کرد: اگر من به دنیا آمده ام تا بیاموزم و رشد کنم پس بهترین هدیه 🎁 باید .... 🏃 با عجله در را باز کرد و به طرف کتابفروشی رفت. داخل مغازه شد. 👴 سفیدی برف روی موهای فروشنده نشسته بود. 🤓 عینک به چشم داشت. ریش و سبیل کوتاهش قدری از سن او کاسته بود. پوست گردن فروشنده او را یاد کاغذ مچاله شده انداخت. فروشنده با لحنی مهربان امّا جدی پرسید: پسرم می توانم کمکت کنم؟ پیرمرد مثل او قد بلند بود. ☺️ عمار دستی بین موهای مشکی اش کشید و گفت: بله آقا، ممنون می شوم کتاب گناهان کبیره را برایم بیاورید. 👴 پیرمرد کتاب 📗 را از بین قفسه های مغازه پیدا کرد. با دستمالی خاکش را گرفت و گفت: اگر چانه نزنی خودم بیست درصد تخفیفت می دهم ؛ ولی اگر بخواهی چانه بزنی از تخفیف خبری نیست. 🤗 صورت عمار گل انداخت و گفت: آقا، ارزش کتاب بیش از این حرف هاست. شما قیمت بدون تخفیف هم بگویید تقدیم می کنم. ☺️ فروشنده لبخندی زد. روی جلد کتاب را دید و با احتساب بیست درصد پول کتاب را از عمار گرفت. 😄 عمار خوشحال و خندان کتاب را به سینه اش چسباند و گفت: تولد بیست سالگیت مبارک.🎉 🖊 📝 @sahel_aramesh
۲۴ آبان ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ آبان ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۵ آبان ۱۳۹۹