🔴فوری: بیانیه‌ای که در اسرائیل درحال پخشه #اسراییل_باید_از_صفحه_روزگار_محو_شود @SAHELEROMAN

شهروند اسراییلی: حماس هست؟ نه خمینی خمینی! #اسراییل_باید_از_صفحه_روزگار_محو_شود @SAHELEROMAN

🔴جـلادهـای شـیـطـان‌پـرسـت ➖بخشی از احکام صهیونیست‌های جلاد از کتاب تلمود👇👇 ▪️شرح و تفسیرهای گوناگونی بر تورات نوشته شده که همه آنها جمع آوری شده و به اضافه چند کتاب دیگر در کتاب مخوفی به نام «تلمود» یعنی تعلیم دیانت و آداب یهود، جمع آوری شده‌اند که برای یهود، هم ردیف تورات یا بالاتر از آن است. احکام ضدبشری زیر، از تلمود است👇 ➖هر چه غیر یهودی دیدید به اندازه‌ای که در توان شماست به قتل برسانید اگرچنین امری در توان یک یهودی باشد و انجام ندهد مرتکب خلاف شده است. ➖به قتل رساندن مسیحی ثواب دارد حال اگرکسی نمی‌تواند او را بکشد حداقل مقدمات قتل او را فراهم کند. ➖چون یهود مساوی با عزّت الهیه هستند، تمامی دنیا و مافیها ملک آنان بوده و حق تسلط کامل بر آن را دارند. ➖تعدّی کردن به ناموس غیر یهودی بلامانع است زیرا کُفار مانند حیوانات هستند و حیوانات را زناشویی نیست یهودی حق دارد زنان غیرمؤمنه (زنان غیریهودی) را به غصب برباید و زنا و لواط با غیریهودی عقاب و کیفری ندارد. ➖دزدی از یهودی حرام و از غیر یهودی جایز است همچنان که انسان برحیوانات فضیلت دارد، یهود بر اقوام دیگر فضیلت دارد. ➖نطفه‌ای که از غیریهودی منعقد می‌شود نطفه اسب است. ➖خانه‌های غیریهودی به منزله طویله است. ➖هرگاه یهودی و اجنبی شکایت داشته باشند باید حق را به جانب یهودی داد اگرچه بر باطل باشد. ➖ربودن اموال دیگران به وسیله ربا مانعی ندارد زیرا خداوند شما را به رباگرفتن از غیریهودی امر می‌فرماید.  ➖به کسانی که یهودی نیستند قرض ندهید مگر آن که نزول بگیرید در غیر این صورت قرض دادن به غیر یهودی جایز نیست. ➖ما ملّت برگزیده خداوند هستیم و بدین سبب برای ما حیواناتی انسانی خلق کرده است زیرا خدا می‌دانست که ما نیاز به دو نوع حیوان داریم؛ یکی حیوانات بی‌شعور و غیر ناطقه مانند چهارپایان و دیگری حیوانات ناطقه و با شعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بودائیان. ➖بر یهود لازم است، که املاک دیگران را خریدارى کند تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادى براى یهود باشد پیش از آن که یهود نفوذ و سلطه کامل خود را بدست آورند. ➖کشتن مسیحى از واجبات مذهبى ما است و پیمان بستن با او، یهودى را ملتزم به اداء نمی‌کند. ➖همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود بر اقوام دیگر فضیلت دارند. ➖سگ افضل از غیر یهودى است، زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد، ولى نان دادن به اجنبى حرام است.  ➖اجانب، دشمن خدا و مثل خنزیر و قتلشان مباح است. ➖اجانب براى خدمت کردن یهود به صورت انسان خلق شده ‏اند. ➖دزدى از یهودى حرام است و از غیر یهودى جایز می‌باشد. ➖براى شما جایز است که مأمورین گمرگ را غش بنمائید و براى او قسم دروغ خورید از خاخام (صموئیل) یاد بگیرید. ➖حیات و زندگانى دیگران ملک یهود است، چه رسد به اموال آنها هرگاه غیر یهودى احتیاج به پول داشته باشد آن قدر باید از او (ربا) و نزول گرفت که تمام دارائى خود را از دست بدهد. ➖غیر یهودى هرچند صالح و نیکوکار باشد، او را باید کشت. ➖حرام است غیر یهودى را نجات بدهید، حتى اگر در چاهى بیفتد باید فورا سنگى بر در آن گذاشت. ➖اگر یکى از اجانب را بکشیم مثل این است که در راه خدا قربانى کرده‏‌ایم اگر یک نفر یهودى کمکى به غیر یهودى بکند گناهى نابخشودنى مرتکب شده است.  ➖اگر غیر یهود در دریا در حال غرق شدن است، نباید نجاتش بدهی. ➖بر یهود واجب است روزى سه مرتبه مسیحیان را لعن کنند و دعا کنند تا خداوند آنها را نابود سازد بر ما لازم است که با نصارى، مانند حیوانات معامله کنیم. #جلادهای_صهیونیست منبع: کتاب تلمود حجت الاسلام رحمت الله معظمی #اسراییل_باید_از_صفحه_روزگار_محو_شود @SAHELEROMAN

•• به بچه‌ها بگین بخوابد، مدرسه‌شون دیر نشه. به جبلی سپردم تکرارش رو از آی فیلم پخش کنه😎😂 #ایرانِ_جان @SAHELEROMAN

•• ظهرمون رو با واکنش اسرائیل به وعده صادق ۲ آغاز کنیم: 🐣😂 @SAHELEROMAN

••🫀🪐 . . •| رمان عاشق شو |• فصل چهاردهم / قسمت صدویکم سلیقه‌ایه شاید؟ کی قدرت تشخیص این رو در ما بوجود آورده، که بفهمیم الان، دقیقاً الان لذت‌مند زندگی می‌کنیم یا نه؟ هست یا نیست؟ کمک بده به جواد! مهدی از اتاق بیرون رفت و در جواب: - کجا آقا، بودیم در خدمتت! گفت: - برم گوشی رو بدم این پسرا یه زنگ به مادر و پدرشون بزنن! پا از اتاق بیرون گذاشت و مصطفی را دید، اشاره کرد و آمد، گوشی را گرفت طرفش و گفت: - همتون یه زنگ به خونه بزنید! مصطفی گوشی را گرفت و گفت: - آقا بچه ننه نیستیما! مهدی ابرو در هم کشید و با غیظ گفت: - بگم خاک بر سرت! ابروهای مصطفی بالا پرید و نتوانست جواب بدهد. - احوال پرسیدن، اونم از مادر اولا، پدر دوما محبته، فهم و شعوره، فرهنگه! - بله بله، همون خاک بر سرمون فقط خاک کربلا باشه که آدممون کنه آقا! قبل از آن‌که دست مهدوی به کمرش بخورد فرار کرد. شمارۀ خانه را که گرفت هم‌زمان شد با ورودش کنار بچه‌ها. - سلام بر اهل خانه خصوص مادر خودم! مقابل نگاه‌های زیر چشمی بچه‌ها چند دقیقه‌ای دل به دل مادر و پدرش داد و تازه داشت متوجه می‌شد که دلش تنگ هم شده بود است. صحبتش که تمام شد و تماس را قطع کرد علیرضا گفت: - یعنی ان‌قدر کودک! اصلا نگذاشت نفر دوم حرفی بزند و در جا گفت: - خاک بر سرت! این محبته، فهمه، شعوره، فقط یاد گرفتی پرتوقع زندگی کنی، چه‌طور وقتی که ساکتو مامانت بسته، لباساتو هنوز برات می‌شوره، اتاقتو جمع و جارو می‌کنه، غذا جلوت می‌ذاره، جوراباتو می‌دوزه، خودتو کودک نمی‌بینی از واسطۀ خلقتت که آوردتت رو زمین و الان داری این‌جا خوش می‌گذرونی احوال بپرسی و دو تا تشکر کنی کودکیه؟ . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! #عاشق_شو #نرجس_شکوریان‌_فرد 🌊@SAHELEROMAN | ساحل رمان

••🫀🪐 . . •| رمان عاشق شو |• فصل چهاردهم / قسمت صدودوم وحید شانۀ مصطفی را ماساژ داد و گفت: - غلط کرد، نفس بگیر نفس بگیر. بعد گوشی را گرفت و همین‌طور که شمارۀ خانه را می‌گرفت حرفش را هم زد: - خدایا من به خانه زنگ می‌زنم از ترس مصطفی نه به نیت تو، چون هنوز نفهمم الله‌اکبر! اَ سلام مامان گلم خوبم... الهی من فدات بشم که نبودی نبودم! و قبل از آن‌که دست مصطفی به پس سرش برسد فرار کرد! اما صدایش هنوز می‌رسید: - واقعا این پدر و مادرا که بچه نمی‌خوان چه جنایتی می‌کنن، فکر کن مامان یه نازنینایی مثل ما رو نمی‌خوان اصلا چه‌جوری زندگی براشون شیرین می‌شه... [فصل پانزدهم] نسیم خنک بالای کوه، کمی لرز می‌نشاند به بدن لاغر علیرضا و الا بقیه این خنکی را دوست داشتند. - دانشگام تموم شه، یه روز هم تهران نمی‌مونم! - دانشجو شدی؟ - می‌شم. - می‌شه. - شدنیه. - بشو. - شد. - تمام! علیرضا غرید: - تموم شد مسخره‌بازیاتون داشتم حرف می‌زدم! دانشگام که تموم شد به جای این‌که وسط دود خونه بگیرم اون هم شصت‌متری، میام روستا خونه می‌گیرم سیصدوشصت متری! به جای این‌که روزی سه ساعت توی ترافیک تهران باشم، سه ساعت رو می‌ذارم برای رفت‌وآمد به این‌جا، حداقل آب‌وهوا داره، حیاط داره، درخت داره می‌شه زندگی کرد، چیه داریم توی قفس می‌لولیم فکر می‌کنیم داریم زندگی می‌کنیم! با صدای پیامک نگاه مهدوی از روی موبایل بلند شد و رسید به جواد، دلش نمی‌آمد آرامش کوه را از روان جواد دریغ کند اما؛ . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! #عاشق_شو #نرجس_شکوریان‌_فرد 🌊@SAHELEROMAN | ساحل رمان

••🫀🪐 . . •| رمان عاشق شو |• فصل پانزدهم / قسمت صدوسوم - جوادجان پیامک برای شماست! جواد نگاه ماتش را از منظرۀ مقابل برداشت و با گنگی دوخت به مهدوی، چند لحظه طول کشید تا به خودش آمد، نیم‌خیز شد و موبایل را گرفت، پیام خواهرش بود. - می‌خوام با جواد صحبت کنم؟ آرشام برای آن‌که فشار همۀ نگاه‌ها را از روی جواد بردارد و او را هم به جمع برگرداند با تمسخر گفت: - خونه ما که دویست متر حیاط داره مگه قابل استفاده است؟ جواد برای خواهرش نوشت: - سلام نازی کجایی؟ نمی‌تونم الان حرف بزنم پیام بده! علیرضا رو به آرشام گفت: - چرا نیست؟ - چون دلخوشی نیست. این سوال داره علیرضا؟ ما چهار نفریم با چهار تا اتاق، چهارتا لپتاب، چهارتا موبایل، هرکس گوشۀ دنج خودش رو داره، اگه نهار و شام دورهم باشیم؛ که خود من نیستم! مصطفی یاد حیاط پنجاه‌متری خودشان افتاد، یک درخت انگور دارند و یک انجیر و مادری که شب‌های بهار و پاییز و تابستان گلیمی ساده را پهن می‌کند و ظرف و ظروف را می‌کشد داخل حیاط و زمستانی که چای ذغالی کنار دیوار مشتری دارد. با صدای پیامک مزۀ چای ذغالی را پاک کرد! - من حالم خوب نیست جواد! چی می‌شه حالا؟ این دو تا کوتاه بیا نیستند، هر بار خواستند با هم حرف بزنند فقط داد زدند من هم از اتاقم بیرون نمیام به سوسن زنگ زدم دارم می‌رم خونشون! سر جواد داغ شد و تند نوشت: - سامان برادر سوسن هم هست؟ - نه همشون رفتن کیش، ما دو تایی هستیم! شاید منم با سوسن برم کیش! جواد چشم بست و فکر کرد که خواهرش هم با همین باز گذاشتن‌ها خراب می‌شود، . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! #عاشق_شو #نرجس_شکوریان‌_فرد 🌊@SAHELEROMAN | ساحل رمان

چرا پولای مملکت‌و می‌دید به فلسطین و لبنان و ... #شبهه @SAHELEROMAN

#شبهه نظر مردم و دانشجویان و اساتید اروپا و آمریکا راجع به جنایات اسرائیل و مظلومیت غزه همه‌ علیه اسرائیل @SAHELEROMAN