eitaa logo
ساحل رمان
8.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
998 ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
این کانال 👆 خبرهای متفاوت از سراسر دنیا رو میذاره. برای اینکه اطلاعات بیشتر داشته باشی و بتونی برای دیگران هم بگی عضوشو 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•• اینجا، قراره یه داستان قشنگ رو با هم بشنویم! داستانِ خلقتِ ناب‌...✨ شما هم دعوتید. جاتون پیش ما خالیه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- 🍇 - میوه‌یِ دلش بود که راه می‌رفت... @SAHELEROMAN | ساحل رمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••🫀🪐 . . •| رمان عاشق شو |• فصل سوم / قسمت بیست‌ویکم - من راستش خارج خارجم عراق بوده و زیارت، اما رمان آمریکائی و اروپایی می‌خونم، ذهنی با تصویرسازی و قلم نویسنده، چند نفر از فک و فامیل هم رفتن و یه فیلمایی می‌فرستن کلیپای زیادی هم دیدم آداب و اخلاق و عقاید رو متوجه‌ام، اما تصویر حقیقی دیدن مثل تو، نه! جواد شانه بالا انداخت و بعد از مکث طولانی گفت: - شاید تو بهتر از من بلد باشی، چون من وقتی‌که می‌رفتیم اون‌طوری که دوست داشتم می‌دیدم. جواد این جمله را گفت و مکث کرد و چند دقیقه به سکوت شب تن داد؛ شبی که برایش سیاهی شده بود و چشمک ستاره و سکوت و لذتش فقط درد داشت و تمام نشدنی! وقتی شروع کرد به حرف زدن انقدر صدایش آهسته بود که انگار داشت با خودش گفتگو می‌کرد: - من با عینک تعریف می‌دیدم اون‌جاها رو، هر کشوری که می‌رفتم اونی ندیدم که بودند، اونی رو دیدم و توی ذهنم جا گرفت که می‌خواستم و توی ذهنم جا داده بودند. الان سردرگمم، اون موقع شیفته بودم می‌رفتم لب ساحل زن و مرد یه جوری بودند، مصطفی! من می‌گفتم چه آزاد، چه خوب، کسی عقده‌ای نمی‌شه. و خندۀ تلخی کرد و گفت: - همه‌مون مثل عقده‌ای‌ها بودیم. تمام تصویرها یک‌باره ریخت روی دلش و روحش مکدر شد و با یادآوری صحنه‌هایی که لذت می‌پنداشت و حالا خودش و خانواده‌اش در سیل عظیمش اسیر شده بودند، تمام حالش در هم پیچید و چنان فشاری به معدۀ خالیش آمد که نتوانست خودش را کنترل کند، حرفش هنوز تمام نشده بود که دردی تلخ در شکمش پیچید و دردی سخت‌تر از گیج‌گاهش تا پشت کمرش هجوم آورد، با دست معده‌اش را فشرد و خم شد و به سرفه‌ای ناخودآگاه تن داد. . . . ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊@SAHELEROMAN | ساحل رمان
من، خودم، پذیرفتم... یک آن درد می‌پیچد در تمام رگ‌هایم... چه واقعیت تلخی! من... خودم... خواستم! . 📖- بگذارید خودم باشم 📽- SAHELEROMAN | ساحل رمان
🔴به دلایل مختلف بیاید اسراف نکنیم 1⃣ اول اینکه در ایام بحرانی گرما هستیم و مصرف برق به‌شدت بالاس، و در تأمین برق چندهزار مگاوات کمبود داریم. اگه هرخونه یه برق اضافی رو خاموش کنه، یه وسیله برقی اضافی از برق بکشه و حواسش به این مسأله باشه. تاحد زیادی کمبود برق جبران میشه اگه کولر گازی و آبی دارید، از کولر آبی استفاده کنید. درشهرهای بزرگ و آلوده کولر گازی بسیار برای ریه مضره. کولر آبی و رطوبتش مثل بخور عمل میکنه و خیلی خوبه. اگه کولرگازی دارید، در ساعاتی از روز که قابل تحمله خاموش کنید برق اتاق‌ها، دستشویی، حمام و هرجا که نیازی نداریم خاموش کنیم. چه معنی داره برخی میوه‌فروشی‌ها برای هرمیوه یه نورافکن روشن کردن؟ چه نیازی هست؟ همچنین برخی سوپرمارکت‌ها. اینها اگه حذف بشه، شاید قطعی برق دیگه نداشته باشیم. اگه همچین موردی دیدید خیلی دوستانه بهشون تذکر بدید. 2⃣ دلیل دوم برای صرفه‌جویی، جلوگیری از اسرافه. اسراف از لحاظ شرعی حرامه. چه تو اون چیز کمبود داشته باشیم چه نداشته باشیم 3⃣ به عینه دیدم کسانی که توجه به اسراف ندارن، برکت از زندگیشون میره. مشکلات زیادی پیدا میکنن. شاید بشه این بیت شعرو اینجا به کار برد شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت، از کفت بیرون کند شکر نعمت، نعمت رو زیاد میکنه و کفر نعمت، نعمت و برکت رو میبره. یکی از مولفه‌های شکر نعمت، درست مصرف کردنه. اسراف نکردنه. یکی از مصادیق کفر نعمت هم اسرافه. این فقط برای برق هم نیست. برق مثال بود آب و گاز و انرژی و همه چیز مثلا غذا، لباس و... بحث اسراف مفصله. مثلا شما اگه با کفش مهمونی بری کوه، اسراف کردی ✅از همین الان از توی خونه خودمون شروع کنیم اسراف نکردن رو و چون اوضاع برق بحرانیه، روی این مسأله بیشتر تمرکز کنیم. خیلیم ساده‌س. توجه کنیم به وسایل برقی، لامپ‌ها و...