بشارتهای اربعین_7.mp3
12.65M
✳️ تتمه ی حکایت #مرد_مفلس (در 12 قسمت )
قسمت 3
🌺 حاضر آوردند چون فتنه فروخت
اشتر کردی که هیزم میفروخت
کرد بیچاره بسی فریاد کرد
هم موکل را به دانگی شاد کرد
اشترش بردند از هنگام چاشت
تا شب و افغان او سودی نداشت
بر شتر بنشست آن قحط گران
صاحب اشتر پی اشتر دوان
سو بسو و کو بکو میتاختند
تا همه شهرش عیان بشناختند
پیش هر حمام و هر بازارگه
کرده مردم جمله در شکلش نگه
ده منادیگر بلند آوازیان
ترک و کرد و رومیان و تازیان
مفلس است این و ندارد هیچ چیز
قرض تا ندهد کس او را یک پشیز
ظاهر و باطن ندارد حبهای
مفلسی قلبی دغایی دبهای
هان و هان با او حریفی کم کنید
چونک گاو آرد گره محکم کنید
ور بحکم آرید این پژمرده را
من نخواهم کرد زندان مرده را
خوش دمست او و گلویش بس فراخ
با شعار نو دثار شاخ شاخ
گر بپوشد بهر مکر آن جامه را
عاریهست آن تا فریبد عامه را
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_18
قسمت 3
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ تتمه ی حکایت #مرد_مفلس (در 12 قسمت ) قسمت 3 🌺 حاضر آوردند چون فتنه فروخت اشتر کردی که هیزم
🔴گاو آوردن: یک مثل قدیمی است. و این مثل کنایت از بىنهایت چست و چابک بودن شخص است در دزدى. انقروی داستانی را دراین رابطه مىآورد ، خلاصه آن اینکه: دو دزد بر سر استادى خود سخن مىگفتند و دزدى با سابقه را حَکَم کردند. او گفت دزد ماهر کسى است که گاوى را به کسى بفروشد و هم در آن روز آن را بدزدد. یکى از دزدان گاوى را به زارعى فروخت و چون زارع آن گاو را با گاو دیگر به گاو آهن بست دزد با رفیقش به مزرعه رفت و او را گفت تو همین جا بنشین و بگو چه عجب چه عجب. مرد چنین کرد. چون زارع نزد او رفت تا بپرسد موجب عجب چیست؟ دزد رفت و گاو را برد. از آن سو زارع نزد مرد رفت و سبب عجب گفتن پرسید. گفت از آن که تو یک گاو به گاو آهن بستهاى. مرد کشاورز چون نگریست و گاو را ندید او نیز به عجب گفتن ایستاد.
به حکم آوردن: به دادگاه براى محاکمه آوردن.
پژمرده: نژند بىچیز.
مُرده: کنایت از بىچیزى، از آن جهت که مفلس همچون مرده است.
شِعار: آن چه در زیر لباس پوشند، زیر پوش.
دِثار: آن چه روى لباس پوشند. (ظاهرش نژند است ولى چنان نیست که مىنمایاند).
شاخ شاخ: ریش ریش، پاره پاره.
👈شتر فردى را که هیزم فروش بود آوردند.
او فریاد کرد که من شتر خود را نمىدهم حتى پول کمى هم بمأمور این کار داد.
ولى فریاد او فایده نبخشید و شترش را از صبح تا شب بردند.
و آن شخص بر شتر سوار شده صاحب شتر هم از دنبال او براه افتاد.
محله بمحله و کوچه بکوچه او را گردش دادند تا همه اهل شهر بشناسند.
در جلو هر حمام و هر بازارچه مردم بچهره او نگاه کردند که بشناسند.
ده نفر جارچى بزبانهاى مختلف کردى و ترکى و فارسى و عربى و غیره جار کشیدند.
که این شخص مفلس است و هیچ چیز ندارد کسى باو قرض ندهد.
این در ظاهر و باطن هیچ ندارد آدم قلب و دغل و حقه بازى است.
با او طرف معامله نشوید وقتى او را ببینید در کیسه خود را محکم ببندید.
اگر این مرد را براى محاکمه و داد خواهى بیاورید من بزندان نخواهم فرستاد.
او خوش صحبت و خوش دهن است ولى براى مال مردم گلویش خیلى فراخ است لباس ظاهریش نو و لباس زیرش پاره پاره است.
اگر لباس نو مىپوشد عاریه است و براى فریب مردم پوشیده است.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_18
قسمت 3
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_210
دعای #سی_هفت
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" هنگام اعتراف به کوتاهی در ادای #شکر خداوند "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_هفت_16
بند آخر
دعای سیدالساجدین(ع ) " هنگام اعتراف به کوتاهی در ادای #شکر خداوند " :
🔹فمَنْ أَكْرَمُ - يَا إِلَهِى - مِنْكَ، وَ مَنْ أَشْقَى مِمَّنْ هَلَكَ عَلَيْكَ؟ لا مَنْ؟ فَتَبَارَكْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلا بِالْإِحْسَانِ، وَ كَرُمْتَ أَنْ يُخَافَ مِنْكَ إِلا الْعَدْلُ، لا يُخْشَى جَوْرُكَ عَلَى مَنْ عَصَاكَ، وَ لا يُخَافُ إِغْفَالُكَ ثَوَابَ مَنْ أَرْضَاكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِى أَمَلِى، وَ زِدْنِى مِنْ هُدَاكَ مَا أَصِلُ بِهِ إِلَى التَّوْفِيقِ فِى عَمَلِى، إِنَّكَ مَنَّانٌ كَرِيمٌ🔹
🔸پس اى خداى من! كيست كريمتر از تو و بدبختر از بنده اى كه با وجود چون تو مولايى، هلاك شود؟ بدبخت تر از او نيست! بدبخت تر از او كيست؟ بزرگترى از آن كه تو را به غير نيكى ستايند و كريمترى از آن كه از ستم تو ترسند، بيم آن نيست كه بر عاصى ستم روا دارى و ترس آن نه كه پاداش مطيعان را فرو گذارى. درود بر محمد و آل او فرست، و آرزوى مرا برآور، و مرا بيشتر راه نماى كه در عمل توفيق يابم كه تويى بخشنده و كريم🔸
#سی_هفت
🔗کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح
#دعا_سی_هفت_16
✳️ امام سجاد علیه السلام در ادامه تشریح وضع گنهکاران به اینجا که میرسد، میفرماید: «فَمَنْ أَكْرَمُ يَا إِلَهِى مِنْكَ». از تو کریمتر کیست؟! «وَ مَنْ أَشْقَى مِمَّنْ هَلَكَ عَلَيْكَ لا مَنْ». از کسی که با وجود رب کریمی مانند تو بدبخت شود، بدبختتر کیست؟! کسی با چنین خدایی جهنمی شود! کسی با چنین خدایی جا بماند! «فَتَبَارَكْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلا بِالْإِحْسَانِ». تو جز با احسان توصیف نشدی و محسن مطلق تو هستی. «وَ كَرُمْتَ أَنْ يُخَافَ مِنْكَ إِلا الْعَدْلُ». جز عدل تو انسان هیچ ترسی در برابر تو ندارد و تنها نگرانی ما این است که پای عدل تو به میان آید. «لا يُخْشَى جَوْرُكَ عَلَى مَنْ عَصَاكَ». هیچکس نگران این نیست که تو با آن کسی که گناه کرده است، ستمگرانه رفتار کنی؛ حتی اگر فرعون باشد. «وَ لا يُخَافُ إِغْفَالُكَ ثَوَابَ مَنْ أَرْضَاكَ». کسانی که راه رضایت تو را در زندگی خود در پیش گرفتهاند، میدانند که تو پاداش خود را از آنان دریغ نخواهی کرد و نگران نیستند که تو بخواهی آنان را ندیده بگیری.
جمعبندی حضرت یک جملهی بسیار زیبا است: «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِى أَمَلِى وَ زِدْنِى مِنْ هُدَاكَ مَا أَصِلُ بِهِ إِلَى التَّوْفِيقِ فِى عَمَلِى إِنَّكَ مَنَّانٌ كَرِيمٌ». چشم من به جمال محمد و آل محمد افتاد که تجلیگاه کرم تو هستند. حال جرئت پیدا کردم و زبان من باز شد. مرا به آرزویم برسان و از هدایتگری خودت، سهم مرا بهقدری زیاد کن که به رضای تو نزدیک شوم. هرچه از سوی تو است، کرم است.
حال، شما از این زاویه روز اربعین نگاه کنید ، امیدواریم خدای متعال، از روی کرم خود، ندای ملک داعی را به گوش قلب ما برساند و ما را به شوق و وجد و حال آورد تا از فرصت فوقالعادهی فراهمشده در این روز استفاده کنیم.
«يا مَنْ يَمْلِكُ حَوائِجَ السَّآئِلينَ و يَعْلَمُ ضَميرَ الصَّامِتينَ؛ اى كه مالك حاجات خواستارانى و اى كه نهاد خاموشان دانى».
👤استاد #حاج_علی_اکبری
دعای #سی_هفت
🔗کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_سی_هفت_16
🔴 (چه كسى- اى خداى من!- كريمتر و بزرگوارتر از تو و چه كسى بدبختتر از آن است كه در راه مخالفت تو هلاك گردد؟) (فمن اكرم يا الهى منك، و من اشقى ممن هلك عليك!؟).
🔴 (نه، هيچ كس از تو گرامىتر و از او بدبختتر نيست) (لا! من؟).
🔴 پس بايد همه اعتراف كنيم و بگوئيم بار خداوندا (تو پر بركتتر و بالاتر از آنى كه جز به احسان، توصيف شوى) (فتباركت ان توصف الا بالاحسان).
🔴 (و گرامىتر از آنى كه جز از ناحيهى عدالت، كسى از تو خوف و ترسى به دل راه دهد) (و كرمت ان يخاف منك الا العدل).
🔴 (هرگز بيم ظلم و جور از تو نسبت به كسى كه عصيانت نموده نمىرود) (لا يخشى جورك على من عصاك).
🔴 (و هيچگاه خوف از فراموشى ثواب كسى كه تو را خشنود كرده، در (انسان) راه نمىيابد) (و لايخاف اغفالك ثواب من ارضاك).
🔴 بنابراين (پس بر محمد و آلش درود فرست و آرزوى مرا برآور) (فصل على محمد و آله، وهب لى املى).
🔴 (و هدايتت را چندان بر من بيفزاى كه به وسيلهى آن به توفيق در كار خود دست يابم كه تو منعمى و كريمى) (و زدنى من هداك ما اصل به الى التوفيق فى عملى، انك منان كريم).
دعای #سی_هفت
🔗کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
✅ مرحوم #سید_علیخان در شرح #دعا_سی_هفت_16 در کتاب ریاض السالکین :
🍀 وهب لى املى، و زدنى من هداك ما اصل به الى التوفيق فى عملى
🍀 قال الراغب: هدايه الله تعالى للانسان فى الدنيا على مراتب بعضها مترتب على بعض لا تحصل المرتبه الثانيه الا بعد الاولى و لا الثالثه الا بعد الثانيه:
فالاولى- اعطائه العبد القوى التى بها يهتدى الى مصالحه اما تسخيرا و اما طوعا كالحواس الخمس و القوه المفكره و على ذلك قوله تعالى: اعطى كل شىء خلقه ثم هدى و الذى قدر فهدى.
الثانيه- الهدايه بالدعاء و بعثه الانبياء و اياها عنى بقوله سبحانه: و جعلناهم ائمه يهدون بامرنا.
الثالثه- هدايه يوليها من اهتدى من صالحى عباده و يمدهم بها آنا فانا و حالا فحالا بحسب اكتسابهم للخيرات و استزادتهم من العلم و العمل الصالح. اياها عنى بقوله: و الذين اهتدوازادهم هدى و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و بتحرى هذه المراتب الثلاث يتوصل الى الهدايه للجنه المذكوره فى قوله تعالى: و قالوا الحمد لله الذى هدانا لهذا و ما كنا لنهتدى لو لا ان هدانا الله انتهى.
و لا شك ان المرتبه الثالثه هى المقصوده فى الدعاء بدليل طلب الزياده بقوله : و زدنى من هداك. و التوفيق: جعل الله فعل عبده و عمله موافقا لما يحبه و يرضاه. و المنان المعطى للمنه كثيرا و هى النعمه الثقيله، و قيل: الكثير المن و هو الاحسان من غير طلب جزاء و لا مثوبه. و الكريم: الجواد المفضل.
دعای #سی_هفت
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✅ مرحوم #سید_علیخان در شرح #دعا_سی_هفت_16 در کتاب ریاض السالکین : 🍀 وهب لى املى، و زدنى من هداك ما
👆ترجمه ی متن راغب در المفردات :
🍀 #هدایت خدا براى انسانها چهار وجه دارد:
اول: هدايت عمومى كه بمقتضاى آفرينش هر موجودى قرار گرفته است و در انسانها هر مكلّفى و انسان بالغى بوسيله- عقل و هوش و معارف و علوم به آن هدايت بناچار وابسته است، چنانكه خداى تعالى فرمود:
رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَ هَدى- طه/ 50 اين آيه استدلال حضرت موسى به فرعون است. يعنى خداى ما كسى است كه به هر چيزى خلقتى كه او را هدايت كند و به كمالش برساند بخشيده است.
(هدايت تكوينى كه هسته در خاك ريشهاش به پائين و ساقهاش به بالاى خاك حركت ميكند).
دوم: (هدايت تشريعى) كه بمقتضاى نياز فردى و اجتماعى انسانها بر زبان پيامبران و با رساندن پيام خداوند به مردم بصورت قرآن يا كتابهاى آسمانى ديگر رسيده است. فرمود:
وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا- الانبياء/ 73 از خود مردم امامانى كه به امر ما آنها را هدايت كنند قرار داديم.
سوم: (هدايت توفيقى كه زمينهاش از خود انسان آغاز ميشود) هدايتى كه اختصاص به كسانى دارد كه خود در راه هدايت و به كمال رسيدن حركت كرده باشد خداى تعالى فرمود:
وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً- محمد/ 17 و وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ- التغابن/ 11 و إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ- يونس/ 90.
و وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا- العنكبوت/ 69 و يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً- مريم/ 76 و فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا- البقره/ 213 و وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ- البقره/ 213 كه تمام اين آيات دلالت بر اين دارد كه اول ايمان و نيكوكارى سپس افزونى هدايت از سوى خدا.
چهارم هدايت در آخرت بسوى بهشت و (وصول بمطلوب) آيات: سَيَهْدِيهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُمْ- محمد/ 5 و وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍ- الاعراف/ 43 تا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا- الاعراف/ 43
اين چهار گونه هدايت بترتيبى است كه گفته شد و هر كدام زمينه ساز ديگرى است كسى كه هدايت اول يعنى تكوينى را نداشته باشد به هدايت دوم نميرسد و تكليف از او ساقط است. و هر كس به هدايت دوم نرسد و بدست نياورد هدايت توفيقى و سوم را نخواهد داشت (زمينه را بايستى خود انسانها با ايمان و نيكوكارى و مجاهدت در خود فراهم سازند) و هر كس به هدايت چهارم برسد هر سه هدايت قبلى را بدست آورده است، و رسيدن به هدايت توفيقى و تكميلى نشانه اينست كه دو هدايت قبلى را حاصل كرده است، امكان عكس اين هم هست يعنى كسى از هدايت عمومى به هدايت دوم و سوم نميرسد و خود را با ايمان و نكوكارى به كمال نميرساند، انسان نميتواند احدى را باين مرحله يعنى هدايت توفيقى و نتيجه برساند مگر اينكه او را دعوت به هدايت كند و راهها را به او بشناساند
در مورد آن خداى تعالى به پيامبر ميفرمايد: إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ- الشورى/ 52 و يَهْدُونَ بِأَمْرِنا- الانبياء/ 73 و وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ- الرعد/ 7 يعنى دعوت كننده بهدايت. اما در مورد سائر هدايات ميفرمايد: إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ- القصص/ 56
هر هدايتى كه خداى تعالى ذكر ميكند اينست كه ستمگران و كفار از هدايت سوم محرومند و همان توفيقى است كه ويژه هدايت يافتگان است و هدايت چهارم پاداش اخروى است وارد نمودن آنها در بهشت است مثل آيه: كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً- آل عمران و وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ- آل عمران/ 86 و آيه ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ- المائده/ 67 و هر هدايتى كه خداوند از پيامبر و ساير انسانها در مورد ارشاد آنها بيان ميكند و ميگويد قدرت نداريد و نميتوانيد هدايت كنيد همين هدايتهاى سوم و چهارم است بغير از آنچه را كه مخصوص دعوت و نشان دادن راه هدايت است كه وظيفه پيامبران است.
دعای #سی_هفت
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2