◀️ چهار فضيلت مهم اخلاقى
📋 امام(علیه السلام) در این چند جمله حکیمانه به رابطه چهار موضوع مهم با چهار موضوع دیگر از صفات انسانى اشاره فرموده است.
🔴 نخست مى فرماید: «ارزش هر کس به اندازه #همت اوست»;
منظور از همت تصمیماتى است که انسان براى انجام کارهاى مهم مى گیرد و به دنبال آن تلاش مى کند. هر اندازه این تصمیمات والاتر و این تلاش ها گسترده باشد همت انسان بلندتر است و این که امام مى فرماید: ارزش هر کسى به اندازه همت اوست براى آن است که اشخاص والا همت معمولاً تلاش مى کنند تا به مقامات عالى برسند پس نباید ارزش وجودى ظاهرى آنها را امروز ملاحظه کرد بلکه آن نیروى نهفته در درون آنها که نامش همت است باید مقیاس و معیار شمرده شود.
در کتاب غررالحکم از امام همین معنا به صورت دیگرى بیان شده است، مى فرماید: کسى که همت عالى داشته باشد قیمت و ارزش او زیاد است».
در حدیث دیگرى از همان حضرت و در همان کتاب مى خوانیم: هیچ چیز انسان را به مانند همت او بلندمقام نمى کند و هیچ چیز، او را مانند شهوتش پست نمى سازد».
به گفته شاعر:
همت بلند دار که مردان روزگار
از همت بلند به جایى رسیده اند
🔴 در دومین جمله پرمعناى خود مى فرماید: «راستگویى و #صداقت هر کس به اندازه #شخصیت اوست
زیرا انسان با شخصیت این کار را براى خود ننگ مى داند که به دیگران دروغ بگوید. اضافه بر این، غالبا دیده شده است که دروغ ها بعد از مدتى فاش مى گردد; انسان با شخصیت حاضر نمى شود کارى انجام دهد که در آینده آبروى او را ببرد.
یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) به نام ابو کهمس خدمت آن حضرت رسید و عرض کرد: (یار وفادار شما) ابن ابى یعفور به شما سلام فرستاده است. فرمود: سلام بر تو و بر او. هنگامى که نزد او رفتى سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو مى گوید: نگاه کن ببین على(علیه السلام) با چه صفاتى آن مقام را نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیدا کرد آن صفات را داشته باش، زیرا على تنها به این سبب به آن مقام نزد پیغمبر رسید که در سخن گفتن، صادق بود و در اداى امانت امین»
این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم، فرمود: جمال، به سخن حق گفتن است و کمال، به انجام کارهاى نیک توأم با صدق»
باید توجه داشت که «مروءة» به معناى #جوانمردى، مردانگى، و #فتوت و مجموعه اى از شایستگى هاست که در یک انسان باارزش جمع مى شود که شخصیت او را تشکیل مى دهد.
🔴 سپس در سومین سخن حکمت آمیز خود مى فرماید: « #شجاعت هر کس به اندازه بى اعتنایى او (به ارزش هاى مادى) است»;
روشن است وابستگى هاى انسان به مقام و مال و شهوات دنیا از شجاعت او مى کاهد و او را به اسارت مى کشاند; اما هنگامى که خود را از این امور آزاد سازد، با شجاعت حرف خود را مى زند و راه خود را مى پیماید و در برابر کسى ذلیلانه سر تعظیم فرو نمى آورد و با توکل بر خدا در برابر حوادث سخت مى ایستد.
در لسان العرب آمده است که «أنَفْ» (بر وزن هدف) به معناى کراهت داشتن چیزى و خود را برتر از آن دانستن است، بنابراین «أنف» در جمله بالا مى تواند اشاره به بى اعتنایى نسبت به ارزش هاى مادى باشد.
🔴 آن گاه امام(علیه السلام) در چهارمین و آخرین سخن حکیمانه اش مى فرماید: « #عفت هر کس به اندازه #غیرت اوست»
«غیرت» به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه عبارت از انزجار طبیعى انسان نسبت به تصور شرکت دیگران در امورى است که مورد علاقه اوست و به تعبیر دیگر غیرت به معناى حفظ ارزش هاى مربوط به خود و جلوگیرى از تجاوز دیگران به حریم اوست که غالباً در عرف ما در امور ناموسى به کار مى رود. بدیهى است کسى که نسبت به نوامیس خود غیرت دارد هرگز حاضر نمى شود به نوامیس دیگران چشم خیانت بدوزد، بنابراین هر اندازه غیرت انسان بیشتر باشد عفت او هم بیشتر خواهد بود.
گرچه عفت و غیرت هر دو غالباً در عرف امروز ما بیشتر در مسائل ناموسى به کار مى رود; ولى از نظر ارباب لغت و علماى اخلاق، هر دو معنایى وسیع دارند: «عفت» به معناى خوددارى و حالت انزجار از ملاحظه صحنه هاى زشت و «غیرت» هرگونه اهتمام و دفاع از حقوق الهى و انسانى خویش است و بعید نیست که منظور از امام(علیه السلام) از جمله بالا همان معناى وسیع کلمه در هر دو مورد باشد.
از این رو در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) در کتاب کافى مى خوانیم: برترین عبادت پاک بودن از نظر تغذیه و امور جنسى است».
نیز از همان امام نقل شده که فرمود: هیچ کس خدا را عبادتى بهتر از این نداشته که عفت را در مورد شکم و امور جنسى رعایت کند»، لذا در حدیثى از امیر مؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم: «مَا زَنَى غَیُورٌ قَطُّ; شخص با غیرت هرگز زنا نمى کند»
#نهج_البلاغه_حكمت_47
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ پيامبر اكرم حضرت محمّد صلى الله عليه و آله در آيينه قرآن
قسمت 1
🔴 بخش عمدهاى از آيات قرآن مجيد اختصاص به شناساندن پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله و اهداف او دارد. ذكر همه آن آيات همراه با تشريح و تفسيرش ميسّر نيست، به ذكر آياتى چند از آن بخش عظيم، جهت باز شناساندن شخصيّت الهى آن موجود والا و اهداف مقدّسش اكتفا مىكنم:
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
اوست كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد، تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند، هر چند مشركان خوش نداشته باشند.
دين حق، مجموعهاى است از عقايد صحيح و اصولى و منطقى: عقيده به خداوند جهان آفرين و نبوّت انبيا و امامت امامان و ملائكه و قرآن و قيامت و حساب و كتاب و صراط و ميزان و از حسنات اخلاقى و آراستگى و پيراستگى و دستورالعملهايى كه به خير دنيا و آخرت مردم و علّت سعادت و خوشبختى جاودانگى انسان است.
پيامبر بزرگ از جانب حضرت محبوب مبعوث به رسالت شد تا با اين مجموعه و اين سه اصل مهمّ اعتقادى و اخلاقى و عملى، مردم را به طريق صواب و براى يافتن ثواب و نجات از شقاوت و هلاكت هدايت نمايد.
هدايت حق به صورت امر تكوينى به تمام زواياى آفرينش گسترده و به صورت امر تشريعى در حيات انسان تجلّى دارد. موجود اگر از مدار هدايت خارج شود فاسد و مفسد مىشود و وجودش از پخش آثار مثبت و بركات الهيّه محروم مىگردد. به همين خاطر خداوند مهربان از باب لطف و محبّت و عشق و علاقه به بندگان، پيامبرش را همراه دين حق فرستاد تا عبادش در گردونه هدايت قرار بگيرند و منبع آثار و بركات و فيوضات ربّانيّه گردند.
فرق بين تربيت يافتگان از دين حق و آنان كه از پذيرش اين واقعيّت سرباز زدند در تمام زواياى حيات آن قدر معلوم و روشن است كه نياز به بحث و تذكّر و استدلال و برهان ندارد.
آنان كه آراسته به دين حقّند داراى قلبى پاك و پر از مهر و محبّت و نفسى مهذّب و اعضا و جوارحى سالم و خلاصه داراى حسنات اخلاقى و اعمال صالحه و به قول قرآن مجيد منبع بركت و كرامت و تقوا و برّ و عمل صالحند.
آنان كه دور از هدايت حقّند داراى قلبى چون قلب گرگان و روحى چون ارواح شريره و نفسى چون نفوس خبيثه و اعضا و جوارحى چون اعضا و جوارح درندگانند. حركاتشان منفى، وجودشان مضر، موجوديّتشان مزاحم و خلاصه خارى در چشم مردم و استخوانى در گلوى انسان و انسانيّتند و كارى جز پايمال كردن حقوق انسانها و ضربه زدن به عباد حق ندارند.
آن كه از مدار هدايت خارج است چه مانعى از ظلم و جور، فريبكارى و ستم، خدعه و حيله، مكر و تزوير، دروغ و غيبت، تهمت و زنا، ربا و دزدى، شراب و فسق، بخل و حسد، حرص و تكبّر، لواط و تجاوز، تكاثر و تجاسر و .. در خود مىبيند؟ او به تمام اين رذايل و خصايل آلوده است و از درستى و سلامت، صفا و وفا، خضوع و خشوع، تواضع و جود، تعاون و برّ، تقوا و پاكى، اصالت و شرافت، وجدان و حقيقت، علم و آگاهى، بينايى و بصيرت، ايمان و خلوص، #فتوت و #جوانمردى، وجد و نشاط ذاتى، حق بينى و حق خواهى، مبارزه با ظلم و ستم، ايثار و شهادت كه همه و همه محصول هدايت و دين حق است محروم و ممنوع است.
يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِيراً* وَدَاعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِيراً
اى پيامبر! به راستى ما تو را شاهد [بر امت] و مژدهرسان و بيمدهنده فرستاديم.* و تو را دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى فروزان [براى هدايت جهانيان] قرار داديم.
پيامبر عظيمالشّأن اسلام براى تمام مردم تا روز قيامت در راه و روش زندگى، سر مشقى نيكو است.
همانطور كه خداوند متعال مىفرمايد:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ و الْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَاللَّهَ كَثيراً
يقيناً براى شما در [روش و رفتار] پيامبر خدا الگوى نيكويى است براى كسى كه همواره به خدا و روز قيامت اميد دارد؛ و خدا را بسيار ياد مىكند.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 197
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
✳️ براى گرويدن به آئين #فتوت و #جوانمردی پنج شرط ضرورى بود:
توبه بصدق، و ترك علائق و اشغال دنيوى، و دل با زبان راست داشتن، و اقتداى درست به بزرگان فتوت
كسى كه بدين شرائط عمل مىكرد، او را داوطلب فتوت مىناميدند.
مير سيد على همدانى در رساله فتوتيه خود شرائط و آداب «فتى» (و به اصطلاح خود او «اخى») را به اينگونه برمىشمارد:
اى عزيز !
اخى (#جوانمرد و صاحب فتوت ) بايد كه به#مكارم_اخلاق موصوف بود و بخصائل پسنديده آراسته باشد.
با پيران به حرمت باشد
با جوانان به نصيحت،
با طفلان به شفقت،
با ضعيفان به رحمت،
با درويشان به بذل و سخاوت،
با علماء بتوقير و حشمت،
با ظالمان به عداوت،
با فاجران به اهانت،
با خلق باحسان و مروت،
با حق بتضرع و استكانت،
با نفس به جنگ،
با خلق بصلح،
با هوا به مخالفت،
با شيطان به محاربت،
بر جفاى خلق متحمل،
در مقابل اعداء حليم،
در وقت مصائب صابر،
در حالت رجا شاكر،
بعيوب نفس خود عارف،
از ذكر عيوب خلق ساكت،
اندوه و مصيبت خلق را كاره،
بتقديرات قضاى ازلى راضى،
از بدعت و هوا دور،
قدم در شريعت راسخ،
نفس در طريقت ثابت،
از مواضع تهمت محترز،
بر علم نجات حريص،
از اهل غفلت متنفر،
در سفر مصاحبان را به طاعت معاون،
بر جماعت مواظب،
زيردستان را ناصح،
به اندك دنيا قانع،
در احوال و اهوال آخرت متفكر،
از افعال و اقوال خود خائف،
از فضيحت و رسوائى قيامت ترسان
و بفضل و عنايت ديان اميدوار
📚 احوال و آثار مير سيد على همدانى(شش رساله)، رساله فتوتيه (احوال و آثار مير سيد على همدانى)، ص: 282
#انس_با_صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2