امام سجاد عليه السلام به پيشگاه خداوند عرض مى كند:
و ايثار التفضل،
بار الها! مسلمانان را موفق بدار كه
نسبت به برادران دينى خود ايثار تفضل نمايند
و آنان را مشمول عنايات ابتدايى و بدون علت خود قرار دهند.
بى گمان «ايثار تفضل» كه از عاليترين كرايم اخلاقى است مى تواند در حفظ عدل اجتماعى اثرى درخشان و بارز داشته باشد
زيرا مردمى كه با ايثار تفضل خو گرفته و افراد را مشمول عنايات ابتدايى خود قرار مى دهند ، هرگز انديشه ى ظلم در سر نمى پرورند و فكر گناهكارى و تعدى نمى نمايند تا بر اثر عمل نارواى آنان به عدل اجتماعى آسيب برسد و مردم دچار ستم و تجاوز گردند.
امام سجاد (ع) در قسمت بعدی به پيشگاه خداوند عرض مى كند:
و ترك التعيير:
بار الها! مسلمانان را موفق بدار كه
سرزنش يكديگر را ترك گويند
و زبان به ملامت اين و آن نگشايند.
«تعيير» - «عار» : به معناى ننگ.
فردى كه مرتكب گناه مى شود بر اثر آن در خويشتن عيب و ننگى به وجود مى آورد، سرزنش كننده، آن عيب را به رخش مى كشد و مورد ملامتش قرار مى دهد.
«تعيير» در اخلاق اسلام از صفات ناپسند و مذموم است
اهلبیت علیهم السلام ، گناه را بيمارى خوانده اند و انسان عاقل هرگز بيمار را ملامت نمى كند
بلكه اگر بتواند بايد در راه درمان وى بكوشد و مرضش را علاج نمايد.
على (ع) فرموده: گناهان بيمارى است، داروى آن بيماريها طلب آمرزش از پيشگاه حضرت بارى تعالى است و نشانه ى شفا يافتن بيمارى آن است كه آدمى دوباره به آن راه برگشت ننمايد و مرتكب گناه نشود.
امام صادق عليه السلام ضمن حديثى در مورد عيوب اخلاقى و گناهان، از قول حضرت مسيح ابن مريم (ع) نقل نموده كه فرموده است:
مردم دو گروه اند: يا به بيمارى گناه مبتلا هستند يا آنكه در سلامت و عافيت اند. مبتلايان به بيمارى گناه را مورد ترحم و دلسوزى قرار دهيد و شكرگزار خداوند در عافيت و سلامت خود باشيد.
اميرالمومنين على (علیه السلام) در خطبه 140 نهج البلاغه در مورد سرزنش گناهكاران میفرمایند:
"آنان كه از عيوب پاكند و از لطف خدا از گناهان سالمند شايسته است به اهل گناه و معصيت ترحم آورند، و سر گرم شكرگزار نعمت پاكى باشند، و اين شكر مانع آنان از عيب جويى ديگران شود، چه رسد به كسى كه (خود گنه كار است آن گاه) از برادر ايمانى غيبت كرده، و وى را به گناه انجام گرفته سرزنش نموده. آيا توجه ندارد كه خداوند گناهى بزرگتر از گناهى را كه برادرش را به آن ملامت كرده بر او پرده پوشى نموده؟ چگونه ديگرى را به گناهى سرزنش مى كند كه خود مانند آن را مرتكب شده اگر هم به گناهى مانند آن آلوده نشده در گناهى بزرگتر از آن (كه عيب جويى است) خدا را عصيان كرده. به خدا سوگند اگر به گناه بزرگى آلوده نگشته و مرتكب گناه كوچك هم نشده باشد هر آينه اين جرأتش بر عيب جويى از مردم بزرگترين گناه است.
اى بنده خدا، در عيب جويى از كسى به خاطر گناهش شتاب مكن، شايد خداوند آن گناه او را بخشيده باشد. و از گناه كوچكى كه خود گرفتار آن شده اى آسوده مباش، كه ممكن است به آن گناه عذاب شوى. بنا بر اين هر كدام از شما كه از عيب ديگرى آگاه است، به خاطر عيبى كه از خود خبر دارد دست از عيب جويى او بردارد و لازم است شكر پاك بودن از گناهى كه ديگرى به آن دچار است او را از دنبال كردن عيب ديگران باز دارد."
انگيزه هاى مختلفى مى تواند آدمى را به سرزنش دگران وادار نمايد و زبان به سرزنش اين و آن بگشايد.
بعضى از انگيزه ها نشانه ى سوءنيت و ناپاكدلى است،
بعضى از انگيزه ها ناشى از عيب اخلاقى و غفلت از خويشتن است،
بعضى ناشى از خامى فكر و بى مطالعه تلافى نمودن است،
و بعضى ناشى از علل ديگر،
چند روایت در این خصوص:
* امام باقر (ع) فرمود: نزديكترين عمل يك بنده به كفر اين است كه مردى با مردى به نام دين طرح دوستى بريزد و هدفش اين باشد كه لغزشهاى او را شماره كند و به ذهن بسپارد براى اينكه روزى او را از راه آن لغزشها مورد سرزنش و ملامت قرار دهد، البته چنين تعيير و ملامتى حاكى از خبث سريره و فكر خائن كسى است كه از اول به نام دين براى نيل به اين هدف پليد وارد شده و آن مرد را اغفال كرده است.
* رسول اكرم (ص) فرمود: براى عيب يك انسان كافى است كه نقائص و عيوبى را در مردم ببيند كه در خودش وجود دارد ولى از ديدن آنها نابيناست، سرزنش كند مردم را به چيزى كه خودش مبتلاست و قادر نيست آن را ترك گويد، و اينكه همنشين خود را آزار دهد به سخنانى كه بى ثمر است و به دانستن آنها نيازى نيست.
* امام صادق (ع) فرمود: اگر بين تو و برادرت چيزى پيش آمد و رويداد نامطلوبى واقع شد او را به گناهش مورد ملامت قرار مده، يعنى از عمل تلافى جويانه ى بى مطالعه خوددارى كن.
هر كشورى كه قانون بر آن حكومت مى كند اگر كسى مرتكب جرم شود بايد طبق موازين و مقررات مجازات گردد و به كيفر قانونى برسد. در چنين جامعه اي تعيير و ملامت مايه ى دشمنى و عداوت، و موجب تجرى مردم در گناه و معصيت است.
از اين رو اسلام در زمينه ى جرايم از كيفر قانونى سخن گفته و اجازه نداده است مجرم مورد ملامت و سرزنش قرار گيرد.
رسول اكرم (ص) فرمود: اگر خدمتگزار يكى از شما زنا داد بايد حد شرعى بر وى جارى شود نه اينكه مورد ملامت و تعيير قرار گيرد.
تعيير نمودن و سرزنش كردن مسلمان براى گناهى كه مرتكب شده است در اسلام مذموم و ناپسند است و پيروان قرآن شريف بايد مراقبت كنند كه به اين خصلت مذموم و بد آلوده نشوند و برادران خود را با ملامت نيازارند
در روايات اسلامى آمده كه سرزنش كنندگان از كيفر الهى در دنيا و آخرت مصون نخواهند بود.
* امام صادق (ع) فرمود: كسى كه مومنى را تعيير و سرزنش نمايد خداوند او را در دنيا و آخرت مورد ملامت خود قرار خواهد داد.
امام سجاد (ع) به پيشگاه بارى تعالى عرض مى كند:
و ترك التعيير،
بار الها! مسلمانان را موفق بدار كه
تعيير و ملامت را ترك گويند
و براى گناهى كه مرتكب شده اند ، لب به سرزنش يكديگر نگشايند.
هر فردى به طور طبيعى خويشتن را دوست دارد و به غريزه ى حب ذات به خود علاقمند است.
هتك و تحقير را تحمل نمى كند و آن را اهانت به شخصيت خود تلقى مى نمايد و تا آنجا كه قدرت دارد براى دفاع از عرض خود مى كوشد.
تعيير و سرزنش كه خود عمل موهنى است احساس ملامت شده را تحريك مى كند، برافروخته مى گردد، مهياى مقابله مى شود، زبان به اهانت تعييركننده مى گشايد، تعييركننده نيز پاسخ مى گويد و در نتيجه بين آن دو، سخنان تند و موهنى رد و بدل مى گردد و ممكن است در پاره اي از مواقع، وضع و محاذات طرفين به قدرى شديد شود كه دامنه ى كلام به دروغگويى و افترا منتهى گردد و احيانا به زد و خورد منجر شود و مايه ى بروز مفاسدى سنگين و غير قابل جبران گردد.
عربى باديه نشين به رسول اكرم (ص) عرض كرد: به من سفارشى بفرماييد. حضرت فرمود: بر تو باد به تقوى، پس اگر كسى تو را به چيزى كه مى دانست در تو وجود دارد ملامت نمود تو او را به چيزى كه مى دانى در وى هست سرزنش منما. با رعايت اين كار، وبال سرزنش براى او خواهد بود و پاداش الهى براى تو.
اگر مسلمانان به دستور اسلام توجه كنند و در زمينه ى گناه از ملامت يكديگر خوددارى نمايند و گناهكاران فقط مورد مجازات قانونى قرار گيرند بعيد نيست شرمندگى مجازات تا حدى گناهكاران را به خود آورد و گناه تقليل يابد. اگر ملامت يكديگر را به كلى ترك نگويند و گاه به گاه زبان به سرزنش اهل معصيت بگشايند بيش و كم اثر بد در جامعه مى گذارد و به نسبت مى تواند موجب فساد اخلاقى و اجتماعى گردد،
اگر سرزنش گناهكار در جامعه زیاد شده و افراد در ملامت اين و آن به زياده روى گرايش يابند رفته رفته پرده ى حياى اجتماعى دريده مى شود، قبح گناه از ميان مى رود، معصيت صورت عادى به خود مى گيرد.
از آن پس گناهكاران نه تنها از ملامت اين و آن شرمنده نمى شوند و احساس انفعال نمى نمايند بلكه تكرار در ملامت موجب جرئت و جسارت مى گردد و با لجاجت و خودسرى بيشترى به كارهاى نامشروع خويش ادامه مى دهند و بدين وسيله موجبات بدبختى خود و سيه روزى جامعه را فراهم مى آورند.
* على (ع) فرموده: زياده روى در ملامت و سرزنش، آتش لجاج را مشتعل مى سازد و افراد را با عناد بيشترى به كارهاى نادرستشان وامى دارد.
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_444
✳️ آهسته و پیوسته - ارزش تداوم كار
👈 و قَالَ (عليه السلام) : قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ، خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ.
👈 حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمود :
چيز اندك كه با اشتياق تداوم يابد، بهتر از فراوانى است كه رنج آور باشد.
👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید: 👇
👈 بهترين روش براى كار كردن ( كار كم اما مستمر (و پرنشاط ) !
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #آل_عمران
#آل_عمران_60
الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْتَرِينَ
حق، همان است كه از جانب پروردگار توست، پس از تردید كنندگان مباش.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا :
«1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ
خدايا! به تو پناه مىآوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى حسد و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و سوء خلق و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت #شهوت و صفت تعصّب.
دعای #هشتم
#دعا_هشتم_1
#افراط_در_شهوت
#شهوت_در_غرب
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هشتم_1
#44_مسأله_دعای_هشتم 7
#افراط_در_شهوت 2
#شهوت_در_غرب 4
✳️ در اجتماع آلوده غرب كه وجدان و انصاف و عواطف انسانى و احساسات ملكوتى در آتش شهوات آزاد سوخته، پسر و دختر با هم، ولى بدون آن كه دلبستگى دائمى نسبت به هم در فكرشان خطور كند، آميزش مىكنند.
در چنين حالت پستى كه حتى حيوانات از آن ابا دارند، بايد به خدا پناه ببريم. در جهان حيوانات روابط نر و ماده تنها بر پايه شهوت نيست، عوامل فطرى ديگر هم وجود دارد كه ميان آنها ايجاد انس و الفت مىكند. آيا غرب منحلّ و منحط حاضر است كه بر خود گواهى دهد كه به قدرى شرافت انسانى را تنزّل داده كه در موضوع عواطف از كبوتر و ميمون نيز پستتر گرديده است؟!
اين همه حوادث انتحار جوانان و هيجانات روحى و بيمارىهاى عصبى كه دكان روانشناسان را رونق بخشيده است از چيست؟ آيا اينها دليل نيست كه نظام بىبند و بار مادى، با فطرت هماهنگ نبوده و همواره بر خلاف طبايع و سنن اصيل انسانى قدم برمىدارد؟!
مرد به زن احتياج دارد و زن نيز نيازمند به مرد است، ولى اين احتياج تنها به خاطر رفع غريزه شهوت نبوده، بلكه هر يك از آن دو تحت «احساساتى» از قبيل انس و دوستى و همزيستى قرار گرفته و به سوى يكديگر كشيده مىشوند. مرد نمىتواند شكل كامل اين احساسات را در وجود مردى ديگر بيابد و نه زنى در وجود زن ديگر. همچنين نمىتوان با اضطراب و هيجان، آنها را در ميان كوچه و خيابان تأمين كرد. آخر چگونه دو نفر رهگذر كه پس از جدايى همديگر را ديگر نخواهند ديد ميانشان دوستى عميق برقرار مىشود؟ دو شخصى كه مانند دو قطار هستند كه فقط در وسط راه از پهلوى هم عبور مىكنند چگونه با هم انيس و يار مىگردند!
احساسات لطيفى كه از درون روان فرد مىجوشد، بايد در فضايى آرام و مكانى ثابت و مستقر به جريان افتد، وگرنه آتش غريزه آن چنان تند و شعلهور مىشود كه با وجود هرگونه وسايل زندگى و سامان وضع اقتصادى، باز انسان ناراحت و ناراضى و مضطرب خواهد بود.
زن و مرد نيازمند به ايجاد تفاهم و داشتن هماهنگى در بين خود هستند، تا با تبادل مشاعر و عواطف به همديگر كمك كنند و راز موفّقيت خويش را در تكاپوى زندگى به دست آورند. هميشه كليد حلّ مشكلات به دست دو قلب پيوسته به هم سپرده شده است. انسان مجرّد كه از مجانست و همزيستى عاطفى كناره گرفته است هرگز از زندگى بهره درستى ندارد.
اينها واقعيتهايى است كه گاهى قوه خيال، مصاديق آن را به قالب شعر مىريزد، ولى آنها در حقيقت شعر نيستند، حقايق علمىاند كه در ادوار مختلف زندگانى بشر همواره مورد تأييد و گواهى انسانها بودهاند.
بنابراين ثابت شد كه استقرار عواطف يكى از مهمترين نيازمندىهاى روانى زن و مرد است و تمام لذايذ بدنى و شؤون آزادى در امر اقتصاد نمىتواند جايگزين آن گردد.
همچنين در اين راه خطرناكى كه دنياى غرب ديوانهوار به آن افتاده و اطرافش را امواج پرخروش ناكامىها و رنجها فراگرفته است، ممكن نيست كه قرار عاطفى عايد انسان گردد. عواطف فقط در محيط خانواده به آرامش مىگرايد، ولى اينان زندگى خود را در خيابان و معابر گذرانده و حتى با ازدواج نيز نتوانستهاند خود را از اين سرگردانى و دلهره رها سازند.
اين بود نتيجه طبيعى براى هر نظامى كه هدف خود را فقط لذت بردن از مظاهر شهوى قرار مىدهد. بشر هيچگاه تمام اوصاف مطلوب خود را در وجود يار نمىيابد و قهراً افراد ديگرى نيز با او تماس پيدا مىكند كه اوصاف زندهتر و جلوههاى فريبندهترى دارند. اگر زن و شوهر به هم قانع نباشند و تمام مشاعر و احساسات خود را وقف يكديگر ننمايند، هرگز در زندگى زناشويى خوشبخت نمىشوند.
شيوع امراض عصبى و روانى در اين ميدان بىبند و بارى به اندازهاى است كه تاكنون بشريت به اين وضع مخوف نرسيده، حتى در آن دوران كه در جنگل و غار به سر مىبرد!» #اقتصاد
👈 این مبحث مهم ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 6
👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#هشتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2