eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 زیبای دکتر علی‌ 👈قسمت 5 ◀️خدایا: به روشنفکرانی که را "اصل" می دانند، بیاموز که: اقتصاد "هدف" نیست، و به مذهبی ها که "کمال" را هدف می دانند، بیاموز که: اقتصاد هم "اصل" است. ◀️خدایا: این آیه را که بر زبان داستایوسکی رانده ای، بر دلهای روشنفکران فرود آر که: "اگر خدا نباشد، همه چیز مجاز است". جهان فاقد معنی و زندگی فاقد هدف و انسان پوچ است، و انسان فاقد معنی، فاقد مسئولیت نیز هست. ◀️خدایا: در برابر هر آن چه انسان ماندن را به تباهی می کشاند، مرا، با "نداشتن" و "نخواستن"، روئین تن کن. ◀️خدایا: به مذهبی ها بفهمان که: آدم از خاک است، بگو که: یک پدیده مادی نیز به همان اندازه خدا را معنی می کند که یک پدیده غیبی، در دنیا همان اندازه خدا وجود دارد که در آخرت. و مذهب، اگر پیش از مرگ، به کار نیاید، پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد. ◀️خدایا: کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنّی کیست؟ مرزهای درست هر کدام، کدام است؟ ◀️خدایا: مگذار که: ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر، مرا با کسبه دین، با حمله تعصب و عمله ارتجاع، هم آواز کند. که آزادی ام اسیر پسند عوام گردد. که "دینم"، در پس "وجهه دینی‌ام"، دفن شود، که آنچه را "حق می‌دانم"، بخاطر آنکه "بد می‌دانند" کتمان نکنم. 🖋کانال انس با 🆔 @sahife2
📋 مدت‌هاست که همه ما در اثر نقص خود ما، این حیوانات ما، این بچه‌های ما، اینها از بی‌آبی و بی‌بارانی در زحمت هستند ما دیگر روسیاه هستیم. شما در منزل اگر بچه‌های کوچک دارید، جمع بشوید این دعای نورانی صحیفه سجادیه را بخوانید. به هر حال ما چاره‌ای نداریم جز دعا. حالا این دعا را حالا یا هر روز یا نیم‌ روز، همه ما در منزل و غیر منزل، مخصوصاً بچه‌های کوچک دارید جمع بکنید بخوانید. این بیان نورانی پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است، مرحوم کلینی در کتاب المعیشة کافی نقل می‌کند، عرض کرد: خدایا! تو اگر فقر را بخواهی با ما آزمایش کنی، بین ما و نان مملکت جدایی بیندازی، دینداری مشکل است: «اللَّهُمَّ بَارِکْ‌ لَنَا»؛ با اینکه خود حضرت سه سال در شعب ابی طالب آن امتحان را دادند، برای خودشان که این دعا را نکردند. این را مرحوم کلینی در کتاب المعیشه کافی نقل کرد این مضمون: «اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی الْخُبْزِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ»؛ خبز یعنی نان مملکت یعنی . «فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّیْنَا وَ لَا اَدَّیْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَل‌»؛ خدایا دین داشتن با فقر مشکل است. چرا ما ننالیم؟ چرا نخواهیم؟ به ما گفتند بنال و بخواه! حالا این دعا را شما آقایان در منزل آقازاده‌های کوچک دارید، اینها را رو به قبله جمع بکنید، به هر حال خدا «ارحم الراحمین» است. این دعای نوزده صحیفه سجادیه است که دعای است: « اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَيْثَ، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْم...👇 آیت الله 🔈 1da.ir/AIg6iINC 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
🎥در برابر طوفان - سری اول ده قسمت مجموعه مستند "در برابر طوفان" روایتگر تاریخ سیاسی و اجتماعی دوم از زمان پادشاهی محمدرضا پهلوی تا انقلاب اسلامی است. در این مجموعهصداها و تصاویر دیده نشده از تاریخ معاصر کشور نمایش داده می شود. کارگردان : مهدی نقویان http://www.doctv.ir/programs/7284-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%B7%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-1 🎥 در برابر طوفان - سری دوم یازده قسمت مجموعه مستند "در برابر طوفان" روایتگر تاریخ سیاسی و اجتماعی پهلوی دوم ازمان پادشاهی محمدرضا پهلوی تا انقلاب اسلامی است. در این مجموعه صداها و تصاویر دیده نشده از تاریخ معاصر کشور نمایش داده می شود. ، ارتش، فرهنگ و هنر، آموزش و پروش، ساواک، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مذهب، مطبوعات و زندگی خصوصی از موضوعاتی است که در هر قسمت سری دوم این مجموعه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. کارگردان : مهدی نقویان http://www.doctv.ir/programs/c/%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%B7%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%85 🙏لطفا با ما بیننده ی این سلسله مستند ها باشید 👌کانال انس با 🆔 @sahife2
1_384109580.mp3
6.82M
کاش دو دسته از مسئولان بیشتر از کمک بگیرند؛ ۱ـ متولیانِ امورِ تبلیغات فرهنگی در داخل و خارج کشور ۲ـ سیاستمداران و دولتمردان که حافظان عزّت، صیانت، سیاست و کشورند 👤 استاد ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2
# محتواي_دعا دعای قسمت دوم و سپس راه‏حلهايي را بيان مي‏فرمايد که عبارتند از: 1- ميانه‏روي و و قومني بالبذل و الاقتصاد، و مرا به بخشيدن و ميانه‏روي (در زندگي) مستقيم گردان. 2- به کار بردن روش نيکو در معيشت، و علمني حسن التقدير، و روش نيکو در معيشت و زندگي (صرف مال به اندازه توانايي) را به من بياموز. 3- روزي حلال، و اجر من اسباب الحلال ارزاقي، و روزيهاي مرا از وسايل حلال روان گردان. 4- انفاق در راه خدا، و وجه في ابواب البر انفاقي، و انفاق و خرج‏کردنم را در راههاي خير و نيکي متوجه گردان. امام باقر (ع) نيز مي‏فرمايد: علامت و نشانه مومن سه چيز است: 1- حسن تقدير و نيک اندازه گرفتن در معيشت 2- شکيبايي بر مصيبت و سختي 3- آموختن احکام دين. آنگاه امام سجاد (ع) توجه ما را به اين نکته جلب مي‏کند که، اگر ثروت و مال و امکانات دنيايي براي ما فراهم نبود، بدانيم که خداوند به فقرا و تنگدستان عنايت داشته و اگر بر آن صبر و شکيبايي نمايند تا در سايه‏ي گشايش خدا و تلاش خودشان به وضع بهتري برسند مورد رضاي خدا خواهند بود. ولي چه بسيار افرادي که خود را به آب و آتش مي‏زنند تا زندگي دنيوي خود را از هر راهي که شده سر و سامان ببخشند و چه بسا که آلوده به معصيت شده و سعادت دنيوي و اخروي خود را از دست مي‏دهند، در صورتي که آنچه در پيشگاه خداوند داراي ارزش بوده، تقوا و پرهيزکاري، و اطاعت از دستورات خداوند مي‏باشد. مهم اين است که انسان مورد رضاي خدا واقع شود، مي‏خواهد در وضعيت فقر باشد يا بي‏نياز. لذا امام (ع) براي نشان دادن موقعيت فقرا در پيشگاه خداوند درخواست مي‏کند که همنشيني با فقرا را محبوب او گرداند: اللهم حبب الي صحبه الفقراء، و اعني علي صحبتهم بحسن الصبر، خدايا همنشيني با فقرا را برايم محبوب گردان و مرا به صبر و شکيبايي نيکو بر همنشيني با ايشان ياري فرما. 👌ادامه دارد ... ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🔹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ احْجُبْنِي عَنِ السَّرَفِ وَ الازْدِيَادِ ... خدايا! بر محمّد و آلش درود فرست، و مرا از اسراف و زياده خواهى بازدار 🔹 و ‏ قسمت اول ◀️ نعمت‏ها و بركات خداوندى براى جهان آفرينش و گل سرسبد آن آدم و آدميان به اندازه كفايت تقدير شده است. اما به شرط اين كه بيهوده به هدر داده نشود و با زياده روى يا كوتاهى در درست مصرف كردن، به مواهب آسيب وارد نشود و پروردگار در اين برنامه فايده و خير و بركت قرار داده است. امير المؤمنين عليه السلام در اهميّت ميانه‏روى بدون مصرف گرايى مى‏فرمايد: إِذا أَرادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً أَلْهَمَهُ الْاقتِصادَ وَ حُسْنَ التَّدْبِيرِ وَ جَنَّبَهُ سُوْءَ التَّدْبيرِ وَ الْاسْرافَ. هر گاه خداوند خوبى بنده‏اى را بخواهد به او صرفه‏جويى و نيك‏انديشى عطا كند و از بد انديشى و زياده‏روى، دور سازد. حضرت صادق عليه السلام در فضيلت اعتدال در زندگى مى‏فرمايد: ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لايَفْتَقِرَ وَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: يَسَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ» وَ الْعَفْوُ الوَسَطُ وَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: وَ الَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمْ يُسْرِفُواْ وَ لَمْ يَقْتُرُواْ وَ كَانَ بَيْنَ ذَ لِكَ قَوَامًا» وَ الْقَوامُ الْوَسَطُ. من براى كسى كه ميانه روى كند ضمانت مى‏كنم كه فقير نشود. خداوند عزوجل فرموده است: «از تو مى‏پرسند: چه چيز انفاق كنند؟ بگو: از آنچه افزون بر نياز است.»؛ مراد از زيادتى رعايت حد وسط است. و نيز خداوند عزوجل فرموده است: «و آنان كه وقتى انفاق مى‏كنند، نه از حدّ معمول [و متعارف‏] مى‏گذرند و نه تنگ مى‏گيرند، و [انفاقشان‏] همواره ميان اين دو در حدّ اعتدال است.» قوام به معناى اعتدال و حدّ متوسط است. امام على عليه السلام مى‏فرمايد: الْاقْتِصادُ يُنْمِى الْقَليلَ. ميانه‏روى، مال اندك را رشد مى‏دهد. الْإِسْرافُ يُفْنِى الْجَزِيلَ. اسراف مال زياد را نابود مى‏سازد. ميانه‏روى، كفاف زندگى را تأمين كرده و هزينه امور را بيمه مى‏كند. و موجب فقر و فلاكت هم نمى‏شود، در غير اين صورت نخست براى انسان فقر مادى و نيازمندى مالى پديد مى‏آيد و سپس انسان به فقر معنوى كه تهى شدن از ارزش دينى و درونى است؛ دچار مى‏گردد كه از مهمترين آنها از بين رفتن عزّت نفس است. 👈ادامه دارد ... دعای ام ◀️ کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
🔹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ احْجُبْنِي عَنِ السَّرَفِ وَ الازْدِيَادِ ... خدايا! بر محمّد و آلش درود فرست، و مرا از اسراف و زياده خواهى بازدار 🔹 و ‏ قسمت دوم ◀️ فرق اسراف و تبذير در لغت اين است كه: اسراف به معنى خارج شدن از حدّ اعتدال بدون آنكه انسان چيزى را به ظاهر ضايع كرده باشد و يا غذاى خود را آنچنان گران قيمت تهيه كند كه با قيمت آن بتوان عده زيادى را آبرومندانه يارى رساند. امّا تبذير آن است كه مصرف به صورت ريخت و پاش و بى‏رويه باشد، مثل اينكه براى دو نفر ميهمان غذاى ده نفر را تهيه كنيم كه اين عادت بعضى نابخردان است كه به سادگى و كم‏چرب بودن آن ابراز شرمندگى مى‏كنند و باقيمانده را در زباله‏دان مى‏ريزند و به سخاوت خويش افتخار مى‏كنند. مولا اميرمؤمنان عليه السلام كه سرآمد عدالت پيشگان جهان است، آنگاه كه به ايشان گفتند: چرا در تقسيم بيت المال ميان همه مساوات مى‏كنى و شرافت ما را در نظر نمى‏گيرى؟ فرمود: الا وَ انَّ اعْطاءَ الْمالِ فى‏ غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ اسْرافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صاحِبَهُ فى‏ الدُّنْيا وَ يَضَعُهُ فِى الآخِرَةِ وَ يُكْرِمُهُ فِى النَّاسِ وَ يُهينُهُ عِنْدَ اللَّهِ. وَ لَمْ‏يَضَعِ امْرُؤٌ مالَهُ فى‏ غَيْرِ حَقِّهِ وَ لا عِنْدَ غَيْرِ اهْلِهِ الَّا حَرَمَهُ اللَّهُ شُكْرَهُمْ، وَ كانَ لِغَيْرِهِ وُدُّهُمْ فَانْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ يَوْماً فَاحْتاجَ الى‏ مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَدِينٍ وَ الْامُ خَليلٍ. بدانيد كه پرداخت مال در غير موردش تبذير و اسراف است، و اين كار شخص را در دنيا سربلندى مى‏دهد ولى در آخرت موجب سرشكستگى است، او را در ديده مردم با ارزش اما نزد خداوند خوار مى‏كند. كسى مالش را در برنامه غير حق و نزد غير مستحق صرف نكرد، مگر اينكه خداوند او را از سپاسگزارى همان مردم محروم كرد، و محبّتشان متوجّه غير او گشت، و اگر روزى قدمش بلغزد و به يارى آنان نيازمند شود همان مردم، بدترين دوست و پست‏ترين رفيق خواهند بود. در دنياى امروز كه هزاران كودك و مردمان گرسنه، در انتظار پاره‏اى نان و غذا در صف‏ها مى‏نشينند و براى كاميابى خود مانند بردگان كار مى‏كنند، چگونه بشر به خود اجازه مى‏دهد كه منابع طبيعى و نعمت‏هاى الهى را به هدر دهد و براى رسيدن به شهوات نامحدود خود امكانات و سرمايه‏ها را بى‏حدّ و اندازه مصرف كند. آيا دور ريختن نان و خوراك و مصرف بى‏رويّه آب و برق و گاز و ولخرجى‏هاى خودسرانه كه همه آنها با تلاش‏ها و سرمايه‏هاى مردمى و ملّى يك كشور در حال توسعه به دست مى‏آيد؛ اسراف و تبذير نيست و ما هميشه بايد منتظر بلا و حادثه‏اى سهمگين باشيم تا گروهى در غفلت‏ها نابود شوند و عدّه كمى عبرت بگيرند. بشر بن مروان از امام صادق عليه السلام نقل مى‏كند كه: ما بر حضرت وارد شديم و ايشان دستور داد براى ميهمانانش مقدارى خرماى تازه بياورند، بعضى رطب را مى‏خوردند و هسته آن را به دور مى‏افكندند، حضرت فرمود: اين كار را نكنيد كه اين مصرف بى‏رويّه است؛ خدا فساد را دوست ندارد. «1» پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله از راهى عبور مى‏كرد، يكى از يارانش به نام سعد مشغول وضو گرفتن بود و آب زياد بر اعضايش مى‏ريخت، حضرت فرمود: چرا اسراف مى‏كنى اى سعد! عرض كرد: آيا در آب وضو نيز اسراف است؟ حضرت فرمود: بله، هر چند در كنار نهر آب باشى دعای ام ◀️ کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ بهترين راه مبارزه با فقر: 📋 امام(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و نورانى خود اشاره به آثار در امور كرده و مى فرمايد: «كسى كه در هزينه كردن ميانه روى كند هرگز فقير نخواهد شد»; (مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ). «عال» از ريشه «عيل» (بر وزن عين) در اصل به معناى عيالمند شدن است; ولى اين واژه به معناى فقير نيز به كار رفته است. بعضى گفته اند اگر از ماده «عول» باشد به معناى فزونى عيال است و اگر از ريشه «عيل» باشد به معناى فقر است و «اقتصاد» به معناى ميانه روى در هر كار مخصوصاً در امور مالى است. اين معنا امروز هم در مقياس كوچك خانواده و هم در مقياس وسيع جامعه ثابت شده است كه اگر از اسراف و تبذير پرهيز شود و در هزينه كردن سرمايه ها صرف جويى و ميانه روى گردد بسيارى از مشكلات حل مى شود; مشكل زمانى براى فرد يا جامعه پيدا مى شود كه حساب دقيقى براى هزينه ها و نيازها در نظر نگيرد و يا بى حساب و كتاب آنچه را دارد هزينه كند كه به يقين زمانى فرا مى رسد كه فرد يا جامعه در فقر فرو مى روند. در منابع اسلامى نیز روایات فراوانى در این زمینه دیده مى شود، از جمله در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «الإقْتِصادُ فِى النَّفَقَةِ نِصْفُ الْمَعِیشَةِ; میانه روى در مخارج زندگى نیمى از معیشت انسان را تأمین مى کند». در حدیثى از امیرمؤمنان(علیه السلام) در غررالحکم مى خوانیم: «مَنْ صَحِبَ الاِْقْتِصادَ دامَتْ صُحْبَةُ الْغِنى لَهُ وَجَبَرَ الاِْقْتِصادُ فَقْرَهُ وَخَلَلَهُ; کسى که همنشین میانه روى باشد غنا و بى نیازى پیوسته همنشین او خواهد بود و اقتصاد فقر او را جبران و مشکلات او را برطرف مى سازد». در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که فرمود: «ضَمِنْتُ لِمَنْ اِقْتَصَدَ أنْ لا یَفْتَقِرُ; من ضمانت مى کنم کسى که میانه روى پیشه کند هیچ گاه فقیر نشود». البته میانه روى نه تنها در مسائل اقتصادى و مالى در مقیاس فرد و جامعه، بلکه در همه کارها مطلوب است حتى توصیه شده که مؤمنان در عبادت که وسیله قرب الى الله است نیز میانه روى را از دست ندهند. مرحوم «کلینى» در کتاب کافى بابى تحت عنوان اقتصاد در عبادت آورده که نخستین حدیثش از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) چنین است: «إنَّ هذا الدّینُ مَتِینٌ فَاَوْغِلُوا فیهِ بِرِفْق وَلا تُکَرِّهُوا عِبادَةَ اللهِ إلى عِبادِ اللهِ فَتَکُونُوا کَالرّاکِبِ الْمُنْبَتِّ الَّذی لا سَفَراً قَطَعَ وَلا ظَهْراً أبْقى; این آئین حساب شده و متین است. در این مسیر با مدارا حرکت کنید و بندگان خدا را به عبادت زیاد مجبور نکنید که همانند سوار وامانده اى مى شوید که نه به مقصد رسیده و نه حیوان را سالم گذارده است» 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
قسمت 8 🔴 سلامت در دنیا، نجات در قیامت «سَبَباً نُجْزَى بِهِ النَّجَاةَ فِي عَرْصَةِ الْقِيَامَةِ»؛ این حاصلِ دو مورد قبلی است. چشم همه‌ی اولیا به نجات در قیامت است که آن‌هم وابسته‌ی به کرامت و سلامتِ در دنیا است. چیزی که پشتِ اولیا را می‌لرزاند، قیامت است. به گواهی قرآن، علی و فاطمه و حسنین (علیهم السلام) از قیامت هراسان بودند: «يَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا؛[۹] از روزى كه گزند آن فراگيرنده است، مى‏ترسيدند». اگر انسان پای محاسبه و میزان نجات یابد، نجات پیدا کرده است. ما با قرآن به سلامت در دنیا و پس از آن اشرف منازل تقوا و سپس نجات در قیامت دست می‌یابیم. همه‌ی این سخنان را به زندگی اجتماعی تطبیق دهید و بدانید که جامعه‌ و خانواده‌ی سالم، باید متصف به وصف کرامت باشد و اخلاق و و فرهنگ و روابط آن کریمانه باشد. استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 1 ✳️ برطرف شدن مشکلات در سایه بازگشت به قرآن قسمت اول 🔴 تعبیر «وَاجْبُرْ» به معنای «اصلِح» است. شکاف‌ها و کم و کاستی‌ها و سختی‌های اقتصادی را که مربوط به فقر و تنگنای در رزق می‌باشد، برای ما اصلاح کن. اصلاح آن هم به این است که رزقی حلال و طیّب و واسع برای ما فراهم شود که پاکیزه و دلپذیر و وسیع باشد. این همان برکت و وسعتی است که در روزی نهاده شده است. حضرت می‌فرمایند به برکت قرآن، وضع اقتصادی ما را اصلاح کن و تنگنا‌ها و شکاف‌ها را پر کن و کمبود‌ها را جبران کن و وسعت و برخورداری برای ما فراهم آور. این درخواست اول حضرت است. فقر در اقتصاد (به معنای فراخ خود) و در محور معیشت، بازدارنده و زمین‌گیر است و توفیق را می‌گیرد. هم زندگی و برخورداری‌های طبیعی را بر انسان تلخ می‌کند که ممکن است کمی تا قسمتی قابل تحمل باشد، و هم به دلایل زیادی منجر به ناکامی در حوزه‌های معنوی می‌شود؛ یعنی به اخلاق و اعتقادات لطمه و آسیب می‌زند. از این جهت چه فقر در زندگی شخصی و چه فقر و ناداری و تنگنا در زندگی خانوادگی و اجتماعی (که سخت‌تر است)، وجهه‌ی تاریکی است که خدای متعال برای انسان مؤمن و خانواده‌ی مؤمن و جامعه‌ی مؤمن نخواسته است. فقر در زندگی شخص یا خانواده یا جامعه، مصیبتی است که خود آدم‌ها به سر خودشان آورده‌اند و نکبتی است که حاصل ناشکری در برابر نعمت‌ها است. وقتی انسان شکر نعمت نکند، نعمت از او گرفته می‌شود و یکی از بخش‌هایی که ناشکری، خود را خوب نشان می‌دهد، در حوزه‌ی اقتصاد است. این بحث مبادی و مقدمات و تفاصیلی دارد که محل آن جلسه‌ی ما نیست. فقط ‌خواستم عرض کنم خدای تعالی برای فرد مؤمن و خانواده‌ی مؤمن و جامعه‌ی مؤمن، عزت خواسته است: «لِلهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین؛ عزت مخصوص خدا و پيامبرش و مؤمنان است». عزت با فقر و ناداری جمع نمی‌شود. خدای متعال، مؤمن را در همه‌ی جلوه‌های زندگی‌اش در اوج عزت می‌خواهد و یکی از مبانی ضروری عزت، بهره‌مندی از اقتصاد متناسب و مولّد و جوشان و رزق فراخ و طیّب و طاهر است. اراده‌ی تشریعی و تکوینی حضرت حق بر این است. اگر دیدیم اشکالی وجود دارد، ما خودمان را یا تکویناً یا تشریعاً محروم کرده‌ایم؛ وگرنه خدای تبارک و تعالی اسباب زندگی شیرین و همراه با عزت را فراهم آورده و چیزی کم نگذاشته و در طبیعت و استعداد و نظام اقتصادی پر برکت، همه چیز را فراهم آورده است. هر دشواری و تنگنا و نکبت و ذلت در این عرصه، حاصل دو نکته است: یا ما با قواعد تکوین هماهنگ نبوده‌ایم یا به قواعد تشریع که نقشه‌ی حیات طیبه است، عمل نکرده‌ایم. یکی از جلوه‌های اصلی حیات طیبه، «سَعَةِ الْأَرْزَاق» است که تأمین‌کننده‌ی نیاز‌ها و ضرورت‌های زندگی مؤمن است تا او به امور دینی و آخرتی و علمی خود برسد. البته این سه عرصه (فرد و خانواده و جامعه) با هم مرتبط است و قابل تفکیک نیست. خروج از حیات طیبه در نظامات اجتماعی، خانواده‌ها و اشخاص را هم در بر می‌گیرد؛ هرچند آنها مقصر نباشد. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ برطرف شدن مشکلات در سایه بازگشت به قرآن قسمت 2 🔴 امام (علیه السلام) از خدای متعال به برکت قرآن می‌خواهد که شکاف‌های اقتصادی پر شود. «خَلَّتَنَا مِنْ عَدَمِ الْإِمْلَاقِ» به همین معنا است. ذهن ما از اینجا به دعای افتتاح منتقل می‌شود. ما آنجا در پرتو امام عصر از خدای متعال می‌خواهیم که شکاف‌ها و خلأ‌ها و کمبود‌ها جبران شود. در ادامه‌ی دعا هم امام از خدای متعال، وسعت مبارک طلب می‌کند. وقتی این مسئله در سایه‌سار قرآن می‌رود دو معنا دارد: ۱) یک معنا این است که از حقیقت و باطن و معنویت قرآن مدد می‌گیریم و این خیلی خوب است. ‌کسی که اندک شناختی از قرآن کریم دارد، از این مسئله عبور نمی‌کند. قبلاً عرض کردیم که باطن قرآن کریم مشحون از لطف و کرم و عنایت است و همه‌اش نور است. بنابراین اینکه ما خدا را به عظمت و باطن قرآن قسم دهیم کاری روا است. ۲) معنای دوم که ذهن من بیشتر به این سمت می‌رود، آن است که ما با رجوع به قرآن و با بازگشت به قرآن و آشتی با آن و بهره‌مندی از هدایت قرآنی، از بدبختی‌ها و مصیبت‌های اقتصادی نجات پیدا کنیم و به وسعت رزق و برکت برسیم. قرآن کریم، نقشه‌ی حیات طیبه‌ی ما است و اگر طبق قواعد قرآنی، زیست شخصی و خانوادگی و اجتماعی داشته باشیم، حاصلش آبادانی دنیا و آخرت ما است و همین‌جا برای ما بهشت می‌شود. اتفاقی که در آینده به صورت محتوم ذکر شده است که رخ خواهد داد، بر اثر آشتی با قرآن حاصل می‌شود: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِکُونَ بی‏ شَیْئاً؛ خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد، همان‌گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند، جانشين [خود] قرار داد و آن دينى را كه برايشان پسنديده است، به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند». وقتی امت اسلام به سمت دین مرضی و قرآن صامت و ناطق و نقشه و مجری برگردند و طبق آن عمل کنند، برای آنان وسعت در همه‌ی عرصه‌های زندگی فراهم می‌شود و مقام امن و می ‌بی‌غش و رفیق شفیق آماده می‌شود و همین دنیا برایشان بهشت می‌شود و دیگر آلودگی صوتی و تصویری و هوایی نخواهیم داشت. اینها همه بدبختی‌هایی است که خودمان به سر خودمان آورده‌ایم؛ چون از وحی فاصله گرفته‌ایم. هرج و مرج‌های اقتصادی و گرفتاری‌ها و تلمبار شدن ثروت در یک‌جا و گرفتاری در اولیات زندگی در جای دیگر، به خاطر دوری از نقشه‌ی حیات طیبه است؛ لذا معنای روشن‌تر «وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ» این است که با عمل به سبک زندگی قرآنی و رجوع و پناهندگی به آن به این نتیجه برسیم. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإِذَا تَوَلَّى‏ سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ الْنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ و هرگاه به قدرت و حكومت رسد براى فساد در زمین و نابودى زراعت‌ها و نسل كوشش مى‌كند و خداوند فساد را دوست ندارد. در آیه قبل، گفتار به ظاهر نیكوى منافقان مطرح شد و در این آیه رفتار مفسدانه‌ى آنان را بیان مى‌كند. 1- نااهل اگر به قدرت رسد، همه چیز را به فساد مى‌كشاند. «اذا تولّى سعى» 2- بزرگ‌ترین خطر، نابودى و فرهنگ امّت است. «یهلك الحرث و النسل» 🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره يَمْحَقُ اللَّهُ الْرِّبَو اْ وَيُرْبِى الْصَّدَقَتِ وَاللَّهُ لَايُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ‏ خداوند را نابود مى‌كند، ولى صدقات را افزایش مى‌دهد و خداوند هیچ انسان ناسپاس وكافرِ گنهكارى را دوست نمى‌دارد. كلمه‌ى «محق» به معناى نقصان تدریجى است و مُحاق به ماه گفته مى‌شود كه نورش در شبهاى آخر آنچنان كاهش یافته كه دیده نمى‌شود. و در مقابل، «ربا» به معنى رشد تدریجى است. این آیه یادآور مى‌شود كه هرچند رباخوار به قصد انباشت ثروت، از دیگران ربا مى‌گیرد، ولى خداوند بركت و آثار خوبى كه باید ازدیاد مال داشته باشد از ربا مى‌گیرد. 1- به رشد ظاهرى ثروت خیره نشوید، نظام اقتصادى بر اساس ربا روبه نابودى است. «یمحق اللّه الربا» 2- نابود كردن مال ربوى، از سنّت‌هاى الهى است. «یمحق اللّه الربا» فعل مضارع نشانه‌ى استمرار است. 3- رواج صدقه وزكات، سبب رشد واستوارى اقتصاد است. «یربى الصدقات» 4- رباخوار، از رحمت و محبّت الهى محروم است. «انّ اللّه لایحبّ كلّ كفّار اثیم» 5 - رباخوار، بسیار ناسپاس و گنهكار است. او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم، زندگى خود را حرام، عباداتش را باطل، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاكم مى‌گرداند. «كفّار اثیم» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
1 9 ✳️ ميانه روى ثروت خيز و زياده روى هلاك‏انگيز است. امام سجّاد عليه السلام فرمود: لِيُنفِقِ الرَّجُلُ بِالْقَصْدِ وَ بُلْغَةِ الْكَفافِ، وَ يُقَدِّمْ مِنْهُ الْفَضْلَ لآِخِرَتِهِ، فَإنَّ ذلِكَ أبْقى لِلنِّعْمَةِ، وَ أقْرَبُ إلَى الْمَزيدِ مِنَ اللَّهِ وَ أنْفَعُ فِى الْعافِيَةِ. مرد بايد به اندازه و به اقتصاد خرج كند و زيادى مال را براى آخرت فرستد كه اين روش نعمت را پايدارتر مى‏سازد و به افزوده شدن از جانب خداى تعالى نزديك‏تر و به عافيت نافع‏تر است. امام صادق عليه السلام فرمود: إنَّ الْقَصْدَ أمْرٌ يُحِبُّهُ اللَّهُ، وَ إنَّ السَّرَفَ أمْرٌ يُبْغِضُهُ اللَّهُ، حَتّى‏ طَرْحَكَ النَّواةَ فَإنَّها تَصْلَحُ لِشَى‏ءٍ، وَ حَتّى صَبَّكَ فَضْلَ شَرابِكَ خداوند ميانه‏روى را دوست و اسراف را دشمن دارد، حتى دورانداختن هسته خرما را كه آنهم به كار مى‏آيد و حتى دور ريختن زيادتى آب آشاميدنى را. و نيز آن حضرت به عُبيد فرمود: يا عُبَيْدُ إنَّ السَّرَفَ يُورِثُ الْفَقْرَ، وَ إنَّ الْقَصْدَ يُورِثُ الْغَناءَ. اسراف فقر مى‏آورد و ميانه‏روى بى‏نيازى و توانگرى. «انسان در معيشت و مال دنيا نبايد به بالاتر از خود نگاه كند بلكه به پست‏تر از خود بنگرد كه شيطان نظر هر كسى را در امر دنيا به بالاتر از خود متوجّه مى‏سازد و به او مى‏گويد در طلب دنيا كوتاهى و سستى مكن كه مالداران تنعّم و خوشگذرانى مى‏كنند و خوراك‏هاى لذيذ مى‏خورند و جامه‏هاى نيكو مى‏پوشند؛ و در كار دين چشم آدمى را به پست‏تر از خود مى‏گشايد و مى‏گويد: چرا بر خود تنگ و سخت مى‏گيرى و اين قدر از خدا مى‏ترسى و حال آن كه فلان از تو عالم‏تر است و از خدا نمى‏ترسد.» «2» سفارش پيامبر صلى الله عليه و آله درباره حرص‏ ابوذر فرمود: خليل من، رسول اللَّه مرا سفارش كرد كه در امر دنيا به پايين‏تر از خود بنگرم نه به بالاتر از خود. إذا نَظَرَ أحَدُكُمْ إلى مَنْ فَضَّلَهُ اللَّهُ تَعالى عَلَيْهِ فِى الْمالِ وَ الْخَلْقِ، فَلَيَنْظُرْ إلى مَنْ هُوَ أسْفَلَ مِنْهُ مِمَّن فَضَّلَ عَليْه. وقتى يكى از شما به كسى مى‏نگرد كه خداوند در مال و جمال وى را برترى داده، بايد به پست‏تر از خود نيز نگاه كند. در هر صورت حرص ورزى به مال، شهوت، مقام، نتيجه‏اى جز هلاكت دنيا و آخرت ندارد و اين حقيقتى است كه علم و تجربه و تاريخ ثابت كرده است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 355 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
7 ‏ 2 4 ✳️ در اجتماع آلوده غرب كه وجدان و انصاف و عواطف انسانى و احساسات ملكوتى در آتش شهوات آزاد سوخته، پسر و دختر با هم، ولى بدون آن كه دلبستگى دائمى نسبت به هم در فكرشان خطور كند، آميزش مى‌كنند. در چنين حالت پستى كه حتى حيوانات از آن ابا دارند، بايد به خدا پناه ببريم. در جهان حيوانات روابط نر و ماده تنها بر پايه شهوت نيست، عوامل فطرى ديگر هم وجود دارد كه ميان آنها ايجاد انس و الفت مى‌كند. آيا غرب منحلّ و منحط حاضر است كه بر خود گواهى دهد كه به قدرى شرافت انسانى را تنزّل داده كه در موضوع عواطف از كبوتر و ميمون نيز پست‌تر گرديده است؟! اين همه حوادث انتحار جوانان و هيجانات روحى و بيمارى‌هاى عصبى كه دكان روانشناسان را رونق بخشيده است از چيست؟ آيا اينها دليل نيست كه نظام بى‌بند و بار مادى، با فطرت هماهنگ نبوده و همواره بر خلاف طبايع و سنن اصيل انسانى قدم برمى‌دارد؟! مرد به زن احتياج دارد و زن نيز نيازمند به مرد است، ولى اين احتياج تنها به خاطر رفع غريزه شهوت نبوده، بلكه هر يك از آن دو تحت «احساساتى» از قبيل انس و دوستى و همزيستى قرار گرفته و به سوى يكديگر كشيده مى‌شوند. مرد نمى‌تواند شكل كامل اين احساسات را در وجود مردى ديگر بيابد و نه زنى در وجود زن ديگر. همچنين نمى‌توان با اضطراب و هيجان، آنها را در ميان كوچه و خيابان تأمين كرد. آخر چگونه دو نفر رهگذر كه پس از جدايى همديگر را ديگر نخواهند ديد ميانشان دوستى عميق برقرار مى‌شود؟ دو شخصى كه مانند دو قطار هستند كه فقط در وسط راه از پهلوى هم عبور مى‌كنند چگونه با هم انيس و يار مى‌گردند! احساسات لطيفى كه از درون روان فرد مى‌جوشد، بايد در فضايى آرام و مكانى ثابت و مستقر به جريان افتد، وگرنه آتش غريزه آن چنان تند و شعله‌ور مى‌شود كه با وجود هرگونه وسايل زندگى و سامان وضع اقتصادى، باز انسان ناراحت و ناراضى و مضطرب خواهد بود. زن و مرد نيازمند به ايجاد تفاهم و داشتن هماهنگى در بين خود هستند، تا با تبادل مشاعر و عواطف به همديگر كمك كنند و راز موفّقيت خويش را در تكاپوى زندگى به دست آورند. هميشه كليد حلّ مشكلات به دست دو قلب پيوسته به هم سپرده شده است. انسان مجرّد كه از مجانست و همزيستى عاطفى كناره گرفته است‌ هرگز از زندگى بهره درستى ندارد. اينها واقعيت‌هايى است كه گاهى قوه خيال، مصاديق آن را به قالب شعر مى‌ريزد، ولى آنها در حقيقت شعر نيستند، حقايق علمى‌اند كه در ادوار مختلف زندگانى بشر همواره مورد تأييد و گواهى انسان‌ها بوده‌اند. بنابراين ثابت شد كه استقرار عواطف يكى از مهم‌ترين نيازمندى‌هاى روانى زن و مرد است و تمام لذايذ بدنى و شؤون آزادى در امر اقتصاد نمى‌تواند جايگزين آن گردد. همچنين در اين راه خطرناكى كه دنياى غرب ديوانه‌وار به آن افتاده و اطرافش را امواج پرخروش ناكامى‌ها و رنج‌ها فراگرفته است، ممكن نيست كه قرار عاطفى عايد انسان گردد. عواطف فقط در محيط خانواده به آرامش مى‌گرايد، ولى اينان زندگى خود را در خيابان و معابر گذرانده و حتى با ازدواج نيز نتوانسته‌اند خود را از اين سرگردانى و دلهره رها سازند. اين بود نتيجه طبيعى براى هر نظامى كه هدف خود را فقط لذت بردن از مظاهر شهوى قرار مى‌دهد. بشر هيچ‌گاه تمام اوصاف مطلوب خود را در وجود يار نمى‌يابد و قهراً افراد ديگرى نيز با او تماس پيدا مى‌كند كه اوصاف زنده‌تر و جلوه‌هاى فريبنده‌ترى دارند. اگر زن و شوهر به هم قانع نباشند و تمام مشاعر و احساسات خود را وقف يكديگر ننمايند، هرگز در زندگى زناشويى خوشبخت نمى‌شوند. شيوع امراض عصبى و روانى در اين ميدان بى‌بند و بارى به اندازه‌اى است كه تاكنون بشريت به اين وضع مخوف نرسيده، حتى در آن دوران كه در جنگل و غار به سر مى‌برد!» 👈 این مبحث مهم ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
12 ✳️ فرهنگ الهى چه در برنامه‌هاى مادى و چه معنوى با تحمّل مشقّت‌هاى طاقت فرسا كه كارگاه وجود انسان را به سرعت از كار بيندازد به شدت مخالف است. هيچ نيازى نيست كه انسان براى آبادى آخرت آن چنان خود را به زحمت و رنج عبادت شبانه‌روزى دچار كند به طورى كه دنيايش تباه و معيشتش فاسد گردد و حرام است كه تمام وقت را جهت ثروت و مال و به چنگ آوردن دنيا مصرف كرد، در حدّى كه آخرت از دست برود و داغ ننگ شقاوت ابدى به پيشانى جان بخورد. اقتصاد و عدالت را بايد در دو زمينه مادى و معنوى، البته برابر با دستورهاى حضرت محبوب رعايت كرد. حضرت باقر (عليه السلام) مى‌فرمايد: إنَّ اللَّهَ بَرَّأَ مُحَمَّداً (صلى الله عليه و آله) مِنْ ثَلاثٍ: أنْ يَتَقَوَّلَ عَلَى‌اللَّهِ، أوْ يَنْطِقَ عَنْ هَواهُ، أوْ يَتَكَلَّفَ. خداوند متعال، محمد (صلى الله عليه و آله) را از سه چيز سالم و پاك نگه داشت: از نسبت دادن برنامه‌اى به حضرت حق، از سخن گفتن از روى هواى نفس و از به مشقّت انداختن خويش. رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمودند: نَحْنُ مَعاشِرَ الأْنْبِياءِ وَ الأْوْلِياءِ بُرآءُ مِنَ التَّكَلُّفِ. ما گروه انبيا و اولياى الهى از تكلّف ومشقّت بى‌قاعده بيزاريم. در دعاهاى اسلامى آمده: وَارْحَمْنى أنْ أتَكَلَّفَ ما لا يَعْنينى به من رحمت آر، از اين كه خود را در امورى كه به سودم نيست به مشقّت بيندازم. اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى‌فرمايد: إنَّ اللَّهَ افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ فَرائِضَ فَلا تُضَيِّعُوها، وَ حَدَّ لَكُمْ حُدُوداً فَلا تَعْتَدُوها، وَ نَهاكُمْ عَنْ أشْياءَ فَلا تَنْتَهِكُوها، وَ سَكَتَ لَكُمْ عَنْ أشْياءَ وَ لَمْ يَدَعْها نِسْياناً فَلا تَتَكَلَّفُوها. خداوند بر شما واجب نموده واجبات شرعيه را، پس آنها را ضايع مكنيد و معيّن نموده حدودى پس از آنها تجاوز ننماييد و شما را از چيزهايى بازداشته‌ پس پرده حرمت آنها را ندريد و براى شما از چيزهايى خاموشى گزيده و آنها را از روى نسيان ترك نفرموده، پس در به دست آوردن آن خود را به مشقّت نيندازيد. امام صادق (عليه السلام) فرمود: لا تُكْرِهُوا إلى أنْفُسِكُمُ الْعِبادَةَ. عبادات را نزد خود ناخوشايند مداريد. از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) است: يا عَلِىُّ، إنَّ هذَا الدّينَ مَتينٌ فَأوْغِلْ فيهِ بِرِفْقٍ وَ لا تُبَغِّضْ إلى نَفْسِكَ عِبادَةَ رَبِّكَ. يا على! به حقيقت كه اين دين متين و محكم و استوار است، با مدارا در آن وارد شو و عبادت حضرت حق را مبغوض خويش مگردان. مشقّت بيهوده و بى جا در امور دينى روا نيست و قرآن و روايات از آن نهى مى‌كنند به طريق اولى در امور دنيويّه جايز نمى‌باشد. در هر صورت مؤمن نبايد بر خود و بر ديگران بار سنگين و مبدأ و منشأ كلفت و سختى باشد. دلا سود عالم زيانى نيرزدهماى سپهر استخوانى نيرزدبر اين خوان هر روزه اين قرص زرّين‌برِ اهل معنى به نانى نيرزدچو فانى است گلدسته باغ گيتى‌به نوباوه بوستانى نيرزدچراغى كز او شمع مجلس فروزدبه درد دل دودمانى نيرزدزبان دركش از كار عالم كه عالم‌به آمد شد ترجمانى نيرزد به قاف بقا آشيان كن چو عنقاكه اين خاكدان آشيانى نيرزدزمانى بيا تا دمى خوش برآريم‌كه بى ما زمانه زمانى نيرزدبرافروز شمع دل از آتش عشق‌كه شمع خرد شمعدانى نيرزدچو خواجو گر اهل دلى جان برافشان‌چه يارى بود كاو به جانى نيرزد (خواجوى كرمانى) 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
17-18 قسمت 1 ✳️ نازيدن به خود و مباهات نمودن به خويش به خاطر ثروت و مال، در مقابل كوچك شمردن تهيدستان و نيازمندان، حالت بسيار بدى است كه گروهى از مردم در تاريخ حيات به آن دچار بوده و اكنون هم به آن دچارند. اين كوردلان غفلت زده و اين فراموشكاران بدبخت، به چيزى مى‌نازند كه در گذشته عمرشان از آن تهيدست بوده و در آينده از زمانشان نيز از آن تهيدست مى‌گردند. اينان به چيزى فخر مى‌نمايند كه اگر در عدالت به دست نيايد و به اقتصاد و قسط و برابر با قوانين الهى خرج نشود، محصولى جز حسرت ابدى و عذاب دائمى‌ و هميشگى نخواهد داشت: ﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ ﴾ و كسانى را كه طلا و نقره مى‌اندوزند و آن را در راه خدا هزينه نمى‌كنند، به عذاب دردناكى مژده ده.* روزى كه آن اندوخته‌ها را در آتش دوزخ به شدّت گرما دهند و پيشانى و پهلو و پشتشان را به آن داغ كنند [و به آنان نهيب زنند] اين است ثروتى كه براى خود اندوختيد، پس كيفر خود را بچشيد. اينان به چيزى مى‌نازند كه قدرت بهره‌گيرى از همه آن را ندارند و جز خورد و خوراك و پوشاك و مركب و مسكن و عيش و نوش محدود سودى نصيب آنان از ثروت اندوخته نمى‌گردد، علاوه بر اين به خاطر غرور و نخوتشان نسبت به مال كه نمى‌گذارد مقدار لازم آن را در راه خداوند خرج كنند، آخرتشان بر باد مى‌رود و حاصلى براى آنان بجاى نمى‌ماند. ﴿مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الآْخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فى حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها و ما لَهُ فِى الآْخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ﴾ كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، بر زراعتش مى‌افزاييم و كسى كه زراعت دنيا را بخواهد، اندكى از آن را به او مى‌دهيم، ولى او را در آخرت هيچ بهره و نصيبى نيست. اينان به چيزى مى‌بالند و بر عنصرى فخر مى‌نمايند و بر مادّه‌اى دل خوش‌ مى‌كنند و به خاطر آن بر ديگران كبر مى‌ورزند و عدّه‌اى را خوار مى‌شمارند كه با حادثه‌اى چون سيل، طوفان، جنگ، آتش سوزى و سرانجام با مرگ از دست مى‌رود. اينان به چيزى مى‌نازند كه اگر با آن صحيح برخورد نشود مورّث بخل، حسد، حرص، طمع، كبر، غرور و نخوت است و اين همه، حالات پليد و آلوده‌اى است كه در هر كس ظهور نمايد از ديد محبت حضرت حق مى‌افتد و جناب او با وى دشمن مى‌شود. اينان به چيزى دل‌خوشند كه از نظر حضرت حق ارزش آن را ندارد كه به آن دلخوش شوند و با از دست رفتنش به غم و غصه فرو روند. اينان هماهنگ و تابع كسى هستند كه قرآن مجيد وى را سمبل جمع ثروت و بخل و كبر و خودبينى و فخر فروشى مى‌شناسد و او را مستحق عذاب اليم حضرت جبّار مى‌داند. 👈 این مبحث ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ برادران و خواهران عزیز! مسئله ‌ی اقتصاد، مسئله‌ی اولویّت‌دار کشور است؛ این مسئله در رأس اولویّتهای فوری کشور قرار دارد اولویّت امروز ملّت ایران، مسئله‌ی است و توجّه کنید که اولویّت دشمن هم مسئله‌ی اقتصادی است؛ یعنی امروز دشمنان جمهوری اسلامی برای اینکه بتوانند اهداف خودشان را در مورد ایران و ایرانی و جمهوری اسلامی محقّق کنند، دنبال راهکارهای اقتصادی، و یا به تعبیر درست‌تر، دنبال ضربه‌زدن اقتصادی به ملّت ایرانند. هدف دشمن این است که بتواند با فشار اقتصادی، ملّت ایران را نسبت به نظام اسلامی و جمهوری اسلامی دلسرد و دلزده کند و بین ملّت ایران و نظام اسلامی فاصله بیندازد و هدفهای خودش را از این راه دنبال کند. امام سجّاد (علیه‌الصّلاةوالسّلام) در دعا به خدای متعال عرض میکنند: 🙏و نَعوذُ بِکَ مِن تَناوُلِ الاِسرافِ وَ مِن فِقدانِ الکَفاف؛ این نشان‌دهنده‌ی اهمّیّت مسئله‌ی اقتصادی است که امام سجّاد از خدای متعال درخواست میکند و به خدای متعال پناه میبرد. از و از اینکه منابع معیشتی، به قدر کافی در اختیار مردم وجود نداشته باشد ، این نشان‌دهنده‌ ی اهمّیّت مسئله‌ ی است. ۱۳۹۶/۰۱/۰۱ 👤 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
امام سجاد (ع) در جمله‏ ى اول دعا، كلمه‏ى را به كار برده است و معناى آن در لغت عرب، و است. الاقتصاد من القصد بمعنى العدل و هو التوسط فى الامور بين الافراط و التفريط. اقتصاد از ماده‏ى «قصد» است، به معناى «» و آن عبارت از توسط در امور مختلف بين و است.
كلمه‏ى «» در روايات ائمه عليهم‏السلام آمده ، اما آن را در امور مالى فقط محصور ننموده‏اند، بلكه گاهى در امر مالی به كار برده‏اند و گاه در امر عبادت. *از وصاياى اميرالمومنين در بستر مرگ به فرزندش حضرت مجتبى اين بود كه: و اقتصد يا بنى فى معيشتك، و اقتصد فى عبادتك و عليك فيها بالامر الدائم الذى تطيقه. فرزند! در امر معيشت، مقتصد و ميانه‏رو باش و در عبادتت نيز ميانه‏رو، و بر تو باد در امر عبادت به اندازه‏اى عمل كنى كه هميشه توان انجام آن را داشته باشى.
مرحوم رضوان الله تعالى عليه در كتاب كافى بابى باز نموده تحت عنوان « الاقتصاد فى العباده» در عبادت! و روايات مربوط به اين امر را در آن باب آورده است
و ميانه‏روى در امور مالى و اجتناب از افراط و تفريط از جمله‏ى تعاليم شرع مقدس و مورد تاكيد اولياى گرامى اسلام است و چون اين امر مبتلا به عموم مردم است *على (ع) فرموده: اذا اراد الله بعبد خيرا الهمه الاقتصاد و حسن التدبير و جنبه سوء التدبير و الاسراف. وقتى خداوند درباره‏ى بنده‏ اى اراده‏ى خير نمايد، اقتصاد و حسن تدبير معاش را به وى الهام مى‏كند و او را از سوء تدبير و زياده‏روى و اسراف بركنارش مى‏دارد. در اين روايت، اقتصاد و حسن تدبير در امر معاش آنقدر رفيع و بلندپايه معرفى شده كه حضرت بارى تعالى آن را به بندگانى كه درباره‏ى آنها اراده‏ى خير فرموده است، الهام مى‏نمايد.
خطبه‏ ( ) ، از خطب معروف على (ع) است. امام در اين خطبه اوصاف متقين را بيان نموده، از آن جمله فرموده است: و ملبسهم الاقتصاد. متقین و جامه ‏اى را كه مى‏پوشند، بر وفق و در حد ‏روى است، نه لباسى در بر مى‏كنند كه آنان را به گروه مترف و ثروتمندان گناهكار ملحق كند و موجب بغض تهيدستان و افراد بى‏بضاعت گردند و نه لباسى در بر مى‏كنند كه مردم آنان را افرادى پست و دنى الطبع به حساب آورند و مورد تحقيرشان قرار دهند.
«سداد»ازماده «سد»به معنای محکم و استوار است. با توجه به عبارت قبل«ومتعنی بالاقتصاد»بیان شد«»دراینجا به معنای صراط مستقیم و پیروی از امام معصوم علیه السلام است.بنابراین«اهل سداد»پیروان واقعی امام هستند،کسانی که راه صحیح را یافته اندو در مسیرشان استوارند. به فرموده قرآن کریم،قول سدید،نتیجه تقوی الهی وعمل صالح،ثمره قول سدید است. آیه ۹سوره مبارکه نساء«فلیتقواالله ولیقولوا قولا سدیدا»و در سوره مبارکه احزاب آیه۷۰-۷۱ «....اتقواالله وقولوا قولا سدیداً یصلح لکم اعمالکم و یغفرلکم ذنوبکم» توجه داشته باشیم که اهل سداد بودن،آسان نیست ،تقوی و صبوری می طلبند.خود نگه داشتن در برابر آنچه خداوند دوست ندارد و صبر درآنچه نهی کرده است.یعنی انگیزه فقط رضای خداوند باشد. مثلاً اگر کسی غیبت کند« اهل سداد» نیست هرچند راست بگوید. یکی از مشکلات امروز در جامعه و اهل رسانه،همین است که خود را موظف به قول سدید نمی دانند و زمینه ساز جنگ روانی_شناختی می شوند...وضع همین می شود که می بینید. خلاصه اینکه «اهل سداد»بودن،ظرفیت می خواهد،ایمان قوی و تقوایی استوار می طلبد و اگر چنین شد «خداوند کارهای شمارادرست می کند و گناهان تان را می بخشد»
يكى از عواملى كه می‏تواند موجب تنگى معاش گردد، ‏رو ى در صرف مال در موقع تمكن و مالدار ى است. در روايات تاكيد شده است كه مسلمانان همواره و را مورد توجه قرار دهند و عملا آن را رعايت كنند، خواه مالدار و غنى باشند، خواه كم‏ بضاعت و فقير. *على (علیه السلام) فرموده: من اقتصد فى الغنى و الفقر فقد استعد لنوائب الدهر كسى كه در غنى و فقر ميانه‏ رو و مقتصد است با اين عمل، خويشتن را برا ى مصائب و سختيها ى روزگار مهيا می‏نمايد. *نبى اكرم (ص) فرمود: ثلاث منجيات: خشيه الله فى السر و العلانيه، و القصد فى الغنى و الفقر، و العدل فى الرضا و الغضب. سه چيز نجات‏ بخش است: اول، از خداوند در پنهان و آشكار، دوم ميانه‏ رو ى در ايام ثروتمندى و فقر، سوم، رعايت عدل و حق در حال رضا و خشم. *امام موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: ضمنت لمن اقتصد ان لايفتقر ضمانت می‏كنم برا ى كسى كه در صرف مال مقتصد و ميانه‏ رو باشد، گرفتار فقر و تهيدستى نشود.