صحیفه انقلاب
🔸عنوان: سخنرانی در جمع عشایر لرستان (مستضعفان- خیانتهای شاه- گروهکهای وابسته) 🔸تاریخ: ۲۶ اردیبهشت ۱
🔹تمام ادیان آسمانی از بین #تودهها برخاسته است و با کمک #مستضعفین، بر مستکبرین حمله برده است. #مستضعفین، در همه طول تاریخ، به کمک #انبیا برخاستهاند و #مستکبرین را به جای خود نشاندهاند. در #اسلام پیغمبر اکرم از بین #مستضعفین برخاست و با کمک #مستضعفین، #مستکبرین زمان خودش را #آگاه کرد یا #شکست داد. #مستضعفین بر تمام ادیان حق دارند. #مستضعفین به اسلام حق دارند، زیرا در طول تاریخ 1400 ساله، این جمعیت بودند که کمک کردند دین #اسلام را؛ ترویج کردند از دین اسلام
🔹رژیمهای شاهنشاهی و مستکبرین وابسته به آن رژیم، همیشه راه آنها غیر راه اسلام بوده است و با مبارزه با اسلام، زندگی منحوس خود را ادامه میدادند. مستضعفین بودند که دنبال انبیا بودند، دنبال علما بودند، دنبال اولیا بودند. نهضت ما هم با مستضعفین پیش رفت. مستکبرین یا فرار کردند یا در منازل خود نشستند.
🔹آنهایی که امروز برای استفاده نامشروع میخواهند سر این سفره بنشینند کجا بودند آن روز که مستضعفین خون خود را میدادند؟ یا در بیغولهها بودند و یا در خارج. این مستضعفیناند که نهضت ما را به پیش بردند؛ اینها هستند که خون خود را ریختند. جوانان دانشگاهی، جوانان مدارس قدیم، جوانان بازاری، عشایر محترم، این طبقه بودند که با قیام خود رژیم منحوس را عقب نشاندند و دست نفتخواران مفتخوار را قطع کردند.
امام خمینی (ره)؛ 26 اردیبهشت 1358
بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/sahifehbydate/58/02/26/4
@sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
✍️ جناب آقای گورباچف، صدر هیات رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی 🔸جلد ۲۱ صحیفه امام خمینی (ره)،
💢 بخش چهارم
✅ از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، که از نظر شما اول بحث است، اصولًا میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه، بخصوص فلاسفه اسلامی، بیندازم. فقط به یکی- دو مثال ساده و فطری و وجدانی که سیاسیون هم میتوانند از آن بهرهای ببرند بسنده میکنم.
✅این از بدیهیات است که #ماده و جسم هر چه باشد از خود #بیخبر است. یک مجسمه سنگی یا مجسمه مادی انسان هر طرف آن از طرف دیگرش #محجوب است. در صورتی که به عیان میبینیم که #انسان و #حیوان از همه اطراف خود #آگاه است. میداند کجاست؛ در محیطش چه میگذرد؛ در جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که #فوق_ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمیمیرد و #باقی است.
✅ انسان در #فطرت خود هر #کمالی را به طور #مطلق میخواهد. و شما خوب میدانید که انسان میخواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتی که ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد.👈 پس #قدرت_مطلق و #علم_مطلق باید باشد تا آدمی دل به آن ببندد. آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم.
✅انسان میخواهد به #حق_مطلق برسد تا فانی در خدا شود. اصولًا اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینهها تحقیق کنید، میتوانید دستور دهید که صاحبان این گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشتههای #فارابی و #بوعلی_سینا- رحمه الله علیهما- در حکمت مشاء مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هر گونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز قوانین کلی که هر گونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس،
✅ و نیز به کتابهای #سهروردی - رحمه الله علیه- در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صِرف که منزه از حس میباشد نیازمند است؛ و ادراک شهودیِ ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است. و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه #صدر_المتالّهین - رضوان الله تعالی علیه و حشره الله مع النبیین و الصالحین- مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که: 👈حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده، و هر گونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد.
✅دیگر شما را خسته نمیکنم و از کتب #عرفا و بخصوص #محیی_الدین_ابن_عربی نام نمیبرم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.
#نامه_توحیدی
#گورباچف
#کمونیسم
@sahifeh_entezar
💢قاعدهيى كه ما از آن صحبت مىكنيم، قاعدهى بناى محكم و استوارى است و سه عنصر قطعى در وجود و ذات خودش لازم دارد، كه البته هريك از آن سه عنصر بر امورى متوقف است و بر او نيز امورى مترتب مىباشد:
💠اولين عنصر، #فقه است. فقاهت را به همان معناى #پيچيده و #ممتازى كه امام (ره) براى ما معنا مىكردند و بخصوص در بيانات دو، سه سال اخيرشان بر آن تأكيد داشتند، معنا مىكنيم؛ يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): #فقه_جواهرى. فقه صاحب جواهر، به معناى دقت و اتقان كامل در قواعد فقهى و استنتاج منظم فروع از همان قواعدى است كه در فقه و اصول مشخص شده است.
💠 اين فقاهت، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، #اصول #معتدل و #قوى و #آگاه به همهى جوانب #استنباط است، و ركن دوم، #تطور_فقه مىباشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مىفرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند #استفهامها و سؤالهاى #زمانه را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانيد، ممكن نيست بتوانيد در فقه براى آن جوابى پيدا كنيد. بنابراين، فهم سؤال و ترتيب جواب مناسب براى آن، مهم است.
💠عنصر دوم، #تهذيب و #اخلاق است. روزى به اتفاق جمعى از فضلاى بزرگ در خدمت امام (ره) بوديم. در آن محفل، از حوزهى قم صحبت شد. يكى از بزرگان اساتيد و علماى اعلام قم كه مورد احترام و قبول همهى ما هستند، در آن جلسه به امام عرض كردند كه شما نسبت به قم، توجه و عنايت داشته باشيد. آن روز امام (ره) فرمودند كه اين چيزها لازم نيست؛ شما اگر فقط به ابقاى دو عنصر در حوزهى قم توجه كنيد، همه چيز حل خواهد شد: اول، فقاهت است- كه گمان مىكنم تعبير ايشان اين بود كه مواظب باشيد شعلهى فقاهت فروننشيند- و دوم، اخلاق و تهذيب است. ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چهبسا كه در جهت #عكس هم قرار گيرد.
💠تاريخچهى حوزههاى علميه و سرگذشت شگفتانگيز علماى بزرگ و اسلاف درخشان ما، حامل تجربههاى بسيار زيادى در اين زمينه است كه تهذيب چقدر اثر مىگذارد. نزديكترين تجربهاى كه ما در اختيار داريم، وجود همين شخصيت عظيمى است كه امروز دنيا را به خود متوجه كرده است.
امام (ره) مدرّسى #منزوى در قم بودند. درسشان در مسجد #سلماسى كه داخل يك كوچه- نه در مركز حوزه- قرار گرفته بود، ارايه مىشد. خانهى ايشان هم در انتهاى همان كوچه واقع شده بود؛ يعنى براى رفت و آمد به مسجد محل درس كه روزى دوبار انجام مىگرفت، حتّى احتياج به ديدن خيابان نداشتند و طبيعتاً هميشه مسير خانه به مسجد و مسجد به خانه را طى مىكردند. ايشان علىالظّاهر منزوى بودند؛ ولى در حقيقت مدرّسى بزرگ و قطبى جذاب براى طلاب و فضلاى جوان و سرشار از خصلتها و صفات خوب به شمار مىآمدند.
اعتقاد من اين است كه #اخلاص و صفاى باطن و رابطهى #معنوى و پيوند مستحكم بين قلب او و خداى مقلب القلوب، موجب شد كه اين مرد بتواند از انزواى ظاهرى خود خارج شود و دست نيرومندى براى دگرگون كردن بنياد ارزشهاى مادّى در سطح جهان شود.
💠براستى بنيان ارزشهاى مادّى در دنيا لرزيده است. رهبر كمونيست كشورى دوردست با قدرت مادّى بالا و داراى پيشرفتهاى زياد مىگويد: خواهش مىكنم كتابى در بارهى اسلام بدهيد تا مطالعه كنم (!) قبل از پيروزى انقلاب، شما نمىتوانستيد به زور دست جوانى كه باد ماركسيسم به دماغش خورده بود، يك جلد كتاب اسلامى بدهيد و بگوييد اين كتاب را مطالعه كن! ما با زحمت زياد و هزار كلام شيرين، تعدادى جوان را گرد هم جمع مىكرديم، تا چند كلمه از مبانى اسلام را به صورت شفاهى و يا كتبى به گوش و دل آنها برسانيم؛ ولى بازهم نمىرسيد. در آن روزها همهى ما- حوزههاى علميه، علما و مدرّسان و فضلا- بوديم، ولى عملًا به نتيجهى دلخواه نمىرسيديم. سرانجام به بركت قيام امام (ره)، ملت ايران و دنيا تكان خوردند و دگرگونى عظيمى در افكار و انديشههاى مردم و جوانها به وجود آمد.
💠امروز نمايندهى مجلس يك كشور مادّى كه هفتاد سال بر مبناى ماترياليسم ديالكتيك اداره شده است، به من مىگويد: به بركت امامِ شما، در پارلمان كشورم سخنرانيها با «بسم الله الرّحمن الرّحيم» شروع مىشود. شخصيتهاى معروف فكرى دنيا نيز نسبت به آنچه كه در مشت اين مرد بزرگ بود و بر دنيا عرضه مىكرد، احساس عطش مىكنند. بنابراين، با حركت آن رهبر عزيز، بنياد ارزشها و قراردادها و مسلّمات مادّى تكان خورد و دگرگون شد.
💠 مسئله اين نيست كه ما چند شرابخانه را در مملكتمان بستيم و نگذاشتيم فلان منكر انجام بگيرد؛ اينها ظواهر كار و پديدارهاى قضيه است؛ عمق كار خيلى از اينها بيشتر است. به بركت قيام اين مرد، دنيا و ايران تكان خورد. هرچند ما نقش ملت ايران را در انقلاب، نقش اول و درجهى يك مىدانيم، اما چه كسى اين ملت را اينگونه هدايت كرد؟ چه كسى اين همه سرچشمه را در آنها به جوشش در آورد و اين همه استعداد را زنده كرد؟ آيا غير از آن روح بزرگ و آن انسان عظيم، كس ديگرى بود؟
💠 عظمت كار او، به ارتباطش با خدا و تهذيب نفس او برمىگردد. امام (ره) يك انسان مهذب بود. دشمنان داخلى و خارجى او نيز اين ويژگى را قبول داشتند و اعتراف مىكردند كه او آدم مؤمنى است. آن گروگان امريكايى كه چهارصد و چهل و چهار روز در ايران اسير بوده و طبيعتاً همهى آن ماجراها را از چشم امام مىديده است، مصاحبه مىكند و مىگويد: من از كسانى نيستم كه از فوت امام خوشحال شوم. او ارزشهاى اخلاقى مخصوص خودش را داشت و هيچكس در حد او نبود.
💠 عنصر سوم، آگاهى سياسى است. آگاهى سياسى به مثابهى چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد. بايد سه عنصر اصلى قاعده را حفظ كرد. البته حوزهى علميه بايد يكپارچه باشد و از برخى تشنجات كه در گوشه و كنار وجود دارد، برى و بركنار بماند. حوزهى علميه، جايگاه قداست و پاكى است.
📚22/ 03/ 1368 / سخنرانى در مراسم بيعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتيد حوزه ى علميه ى قم و روحانيون بيست كشور جهان
@sahifeh_entezar