eitaa logo
صحیفه انقلاب
361 دنبال‌کننده
297 عکس
118 ویدیو
43 فایل
بیانات امام و امین امام را به عنوان صحیفه انقلاب و خط مشی آینده آن مرور میکنیم؛ به امید تپیدن قلب نسل جدید برای این دو ابر مرد.. ارتباط با ادمین: @entezarsajjad
مشاهده در ایتا
دانلود
💢قاعده‏‌يى كه ما از آن صحبت مى‏‌كنيم، قاعده‏‌ى بناى محكم و استوارى است و سه عنصر قطعى در وجود و ذات خودش لازم دارد، كه البته هريك از آن سه عنصر بر امورى متوقف است و بر او نيز امورى مترتب مى‏‌باشد: 💠اولين عنصر، است. فقاهت را به همان معناى و كه امام (ره) براى ما معنا مى‏‌كردند و بخصوص در بيانات دو، سه سال اخيرشان بر آن تأكيد داشتند، معنا مى‏‌كنيم؛ يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): . فقه صاحب جواهر، به معناى دقت و اتقان كامل در قواعد فقهى و استنتاج منظم فروع از همان قواعدى است كه در فقه و اصول مشخص شده است. 💠 اين فقاهت، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، و و به همه‏‌ى جوانب است، و ركن دوم، مى‏‌باشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مى‏‌فرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند و سؤال‌هاى را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانيد، ممكن نيست بتوانيد در فقه براى آن جوابى پيدا كنيد. بنابراين، فهم سؤال و ترتيب جواب مناسب براى آن، مهم است. 💠عنصر دوم، و است. روزى به اتفاق جمعى از فضلاى بزرگ در خدمت امام (ره) بوديم. در آن محفل، از حوزه‏‌ى قم صحبت شد. يكى از بزرگان اساتيد و علماى اعلام قم كه مورد احترام و قبول همه‏‌ى ما هستند، در آن جلسه به امام عرض كردند كه شما نسبت به قم، توجه و عنايت داشته باشيد. آن روز امام (ره) فرمودند كه اين چيزها لازم نيست؛ شما اگر فقط به ابقاى دو عنصر در حوزه‏‌ى قم توجه كنيد، همه چيز حل خواهد شد: اول، فقاهت است- كه گمان مى‏‌كنم تعبير ايشان اين بود كه مواظب باشيد شعله‏‌ى فقاهت فروننشيند- و دوم، اخلاق و تهذيب است. ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه‏‌بسا كه در جهت هم قرار گيرد. 💠تاريخچه‏‌ى حوزه‏‌هاى علميه و سرگذشت شگفت‏‌انگيز علماى بزرگ و اسلاف درخشان ما، حامل تجربه‏‌هاى بسيار زيادى در اين زمينه است كه تهذيب چقدر اثر مى‏‌گذارد. نزديك‏ترين تجربه‏‌اى كه ما در اختيار داريم، وجود همين شخصيت عظيمى است كه امروز دنيا را به خود متوجه كرده است. امام (ره) مدرّسى در قم بودند. درسشان در مسجد كه داخل يك كوچه- نه در مركز حوزه- قرار گرفته بود، ارايه مى‏‌شد. خانه‏‌ى ايشان هم در انتهاى همان كوچه واقع شده بود؛ يعنى براى رفت و آمد به مسجد محل درس كه روزى دوبار انجام مى‏‌گرفت، حتّى احتياج به ديدن خيابان نداشتند و طبيعتاً هميشه مسير خانه به مسجد و مسجد به خانه را طى مى‏‌كردند. ايشان على‏‌الظّاهر منزوى بودند؛ ولى در حقيقت مدرّسى بزرگ و قطبى جذاب براى طلاب و فضلاى جوان و سرشار از خصلت‌ها و صفات خوب به شمار مى‏‌آمدند. اعتقاد من اين است كه و صفاى باطن و رابطه‏‌ى و پيوند مستحكم بين قلب او و خداى مقلب القلوب، موجب شد كه اين مرد بتواند از انزواى ظاهرى خود خارج شود و دست نيرومندى براى دگرگون كردن بنياد ارزش‌هاى مادّى در سطح جهان شود. 💠براستى بنيان ارزش‌هاى مادّى در دنيا لرزيده است. رهبر كمونيست كشورى دوردست با قدرت مادّى بالا و داراى پيشرفت‌هاى زياد مى‏‌گويد: خواهش مى‏كنم كتابى در باره‏‌ى اسلام بدهيد تا مطالعه كنم (!) قبل از پيروزى انقلاب، شما نمى‏‌توانستيد به زور دست جوانى كه باد ماركسيسم به دماغش خورده بود، يك جلد كتاب اسلامى بدهيد و بگوييد اين كتاب را مطالعه كن! ما با زحمت زياد و هزار كلام شيرين، تعدادى جوان را گرد هم جمع مى‏‌كرديم، تا چند كلمه از مبانى اسلام را به صورت شفاهى و يا كتبى به گوش و دل آن‏ها برسانيم؛ ولى بازهم نمى‏رسيد. در آن روزها همه‏‌ى ما- حوزه‏‌هاى علميه، علما و مدرّسان و فضلا- بوديم، ولى عملًا به نتيجه‏‌ى دلخواه نمى‏‌رسيديم. سرانجام به بركت قيام امام (ره)، ملت ايران و دنيا تكان خوردند و دگرگونى عظيمى در افكار و انديشه‏‌هاى مردم و جوان‌ها به وجود آمد. 💠امروز نماينده‏‌ى مجلس يك كشور مادّى كه هفتاد سال بر مبناى ماترياليسم ديالكتيك اداره شده است، به من مى‏‌گويد: به بركت امامِ شما، در پارلمان كشورم سخنراني‌ها با «بسم الله الرّحمن الرّحيم» شروع مى‏‌شود. شخصيت‌هاى معروف فكرى دنيا نيز نسبت به آنچه كه در مشت اين مرد بزرگ بود و بر دنيا عرضه مى‏‌كرد، احساس عطش مى‏‌كنند. بنابراين، با حركت آن رهبر عزيز، بنياد ارزشها و قراردادها و مسلّمات مادّى تكان خورد و دگرگون شد. 💠 مسئله اين نيست كه ما چند شراب‌خانه را در مملكت‌مان بستيم و نگذاشتيم فلان منكر انجام بگيرد؛ اين‏ها ظواهر كار و پديدارهاى قضيه است؛ عمق كار خيلى از اين‏ها بيشتر است. به بركت قيام اين مرد، دنيا و ايران تكان خورد. هرچند ما نقش ملت ايران را در انقلاب، نقش اول و درجه‏‌ى يك مى‏‌دانيم، اما چه كسى اين ملت را اين‏گونه هدايت كرد؟ چه كسى اين همه سرچشمه را در آن‏ها به جوشش در آورد و اين همه استعداد را زنده كرد؟ آيا غير از آن روح بزرگ و آن انسان عظيم، كس ديگرى بود؟ 💠 عظمت كار او، به ارتباطش با خدا و تهذيب نفس او برمى‏‌گردد. امام (ره) يك انسان مهذب بود. دشمنان داخلى و خارجى او نيز اين ويژگى را قبول داشتند و اعتراف مى‏كردند كه او آدم مؤمنى است. آن گروگان امريكايى كه چهارصد و چهل و چهار روز در ايران اسير بوده و طبيعتاً همه‏‌ى آن ماجراها را از چشم امام مى‏‌ديده است، مصاحبه مى‏كند و مى‏‌گويد: من از كسانى نيستم كه از فوت امام خوشحال شوم. او ارزش‌هاى اخلاقى مخصوص خودش را داشت و هيچ‏كس در حد او نبود. 💠 عنصر سوم، آگاهى سياسى است. آگاهى سياسى به مثابه‏‌ى چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد. بايد سه عنصر اصلى قاعده را حفظ كرد. البته حوزه‏‌ى علميه بايد يكپارچه باشد و از برخى تشنجات كه در گوشه و كنار وجود دارد، برى و بركنار بماند. حوزه‏‌ى علميه، جايگاه قداست و پاكى است. 📚22/ 03/ 1368 / سخنرانى در مراسم بيعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتيد حوزه‏ ى علميه‏ ى قم و روحانيون بيست كشور جهان‏ @sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
💢متفكرينى پيدا شدند كه اينها در صدد طرح دوباره‏‌ى اسلام و مطرح كردن معارف اسلامى در ميان هياهوى تبلي
💠 تصور من اين است كه مرحوم آيت‏‌الله مطهرى رضوان‏‌الله‏‌عليه به عنوان يكى از چهره‏‌هايى كه در احياء تفكر اسلامى بيشترين نقش را داشتند و جزو يكى از پرچمداران اين و طرح دوباره‏‌ى اسلام در فضاى فرهنگ امروزى جهان بايد به شمار بيايد. 💠 همين‏‌طور كه ميدانيم از صد و بيست سال يا صد و بيست، سى سال، سى، چهل سال پيش به اين طرف متفكرينى پيدا شدند كه اين‌ها در صدد طرح دوباره‏‌ى اسلام و مطرح كردن معارف اسلامى در ميان هياهوى تبليغاتى فرهنگ غربى- كه فرهنگ جديد و مدرن به حساب مى‏‌آمد- بودند؛ كه از اين قبيل شخصيت‌هاى معروف مثل سيدجمال‏‌‌الدين شناخته شدند. اين‌ها را نسل‌هاى امروز به عنوان و مبارزين بزرگ و چهره‏‌هاى فكرى و سياسى و انقلابى اسلام مي‌شناسند؛ كه همه‏‌ى اين خصوصيات را شما در سيدجمال مشاهده ميكنيد. 💠 هنر بزرگ سيدجمال در مبارزه‏‌ى سياسى او نبود، بلكه هنر بزرگ او در اين بود كه اسلام را به عنوان يك دين و به عنوان يك مايه‏‌ى زندگى و به عنوان يك مكتبى كه يك را در خودش دارد دوباره مطرح ميكرد. تمام تلاش سيدجمال و حركت او در آفاق اسلام از شرق تا غرب براى همين بود كه مي‌خواست اين دوباره‏‌نگرى به اسلام را در جوامع اسلامى زنده كند، و آن حالتى را كه در گذشته- ساليان دراز- بر افكار صاحبنظران اسلامى تحميل شده بود- حالت اسلامى- اين را از بين ببرد. 💠 ما در ميان متفكرين ايرانى و غيرايرانى- چه عرب، چه هندى و غير اينها شايد تُرك- شخصيت‌هايى داشتيم كه اين خط را دنبال مي‌كردند؛ چهره‏‌هاى معروفى كه بعضى از مؤلفين، بعضى از شعراء، بعضى از فلاسفه در اين عصر جديد از اين قبيل هستند. من وقتى كه نگاه ميكنم به اين چهره‏‌هاى شناخته‏‌شده‏‌ى اين رديف، اين روال، مرحوم شهيد مطهرى را يكى از برترين اينها به حساب مى‏‌آورم؛ علت هم همين است كه شما به آن اشاره كرديد. 💠 اين مرد يك فقيه بود، يعنى اسلام را وقتى مي‌خواست تبيين كند و مسائل اسلامى را بيان كند از خودش چيزى مايه نمي‌گذاشت. اسلام را مي‌شناخت، را بلد بود و همان‏طور كه ميدانيد فقه اسلامى به معناى شيوه‏‌ى احكام از اسلام- يعنى كتاب و سنت- است، و فقيه آن كسى است كه اين شيوه‏‌ى استنباط را بلد است؛ و درسى هم كه براى فقاهت در حوزه‏‌ها خوانده ميشود در حقيقت درس آشنايى با اين شيوه است. خب مرحوم مطهرى يك بود، يعنى اين شيوه را به خوبى بلد بود. اينجور نبود كه به دام افكار التقاطى شرقى يا غربى بيفتد، همچنانى كه بسيارى از متفكرين مصلح و طرفدار تجديد حيات دوباره‏‌ى اسلام در آن دام افتادند. 💠 يك بود- يعنى با عميق و استدلالى اسلام آشنا بود- يك بود- يعنى ميتوانست همه‏‌ى آنچه را كه بلد است به زبان بياورد- يك ‏‌ى بسيار خوب بود- يعنى ميتوانست همه‏‌ى آنها را بنويسد- تمام اين جنبه‏‌هايى كه جنابعالى اشاره كرديد واقعاً ابعاد يك شخصيت زبده‏‌ى برجسته بود كه ميتوان او را يكى از متفكرين و يكى از پرچمداران احياى تفكر اسلامى به شمار آورد 📚 (10/ 02/ 1363) گفتگو پيرامون شهادت استاد مطهرى‏ @sahifeh_entezar