eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌷 امام على عليه السلام : 💠زبان خود را به نرمگويى و سلام ڪردن عادت ده، تا دوستانت زياد و دشمنانت ڪم شوند.غررالحکم/ص435 💠 این حدیث، در رفتار و شخصیت شهید ابراهیم هادی نیز نمایان بود؛ 💠یڪی از دوستان ابراهیم میگفت: من شاهد بودم ڪه بیشتر اهل محل با او دوست بودند. افرادی با ویژگی‌های متفاوت! 💠ابراهیم از در ڪه بیرون می آمد به همه سلام میڪرد. چقدر از بچه های ڪم سن و سال به خاطر همین سلام ڪردن با او دوست شده بودند. @SALAMbarEbrahimm
💙 صحبت‌های ما خیلی کوتاه بود اما در همان فرصت کوتاه روی یک چیز خیلی تاکید کرد، او بارها گفت که یک می‌خواهد. شاید کسی که به خواستگاری می رود بگوید همسر و همدم می‌خواهد اما گفت که می‌خواهد. بعد از چند سال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم، علت اینکه همسنگر خواسته چه بوده ؟ او گفت: « ما، جنگ نظامی نیست؛ جنگ الان ما . اگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگیه تا وقتی من انجام می‌دهم، همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند». @SALAMbarEbrahimm
#سلام_برابراهیم❤️ ✨ای شہـید هواے دلمـ... باران نگاهت را می خواهد..... مـی شود بر من ببارے؟ هواے دلم کہ پر شود از باران نگاهت... منم چون تو لایق می شومـ... #التماس_دعا_رفیق_همیشه_همراهم @SALAMbarEbrahimm
مداحی_زیبا_از_انتظار_امام_زمان_ارواحنا.mp3
4.41M
مداحی زیبا کربلایی حمید علیمی از انتظار امام زمان (عج) @SALAMbarEbrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید بیضائی🌷 هیچ گاه به مسائل وموضوعات سیاسی،فرهنگی واجتماعی روزبی تفاوت نبودوهمیشه همه اتفاقات رارصدمی کرد رصدگری واقعی بود درکارش صرفابه آموزش فنون نظامی به رزمندگان اکتفا نمی کرد... @SALAMbarEbrahimm
@salambarebrahimm 🔴 وقت خانه تکانی است، آن هم از نوع اساسی!! 👈فرصتی تا مهمانی خدا باقی نمانده... ⚠️ چقدر آماده ایم؟
داشت می رفت جبهه ، موقع خداحافظی به گوشم گفت : « زهرا جان دعا کن من قبل از آزادی خرمشهر اینجا نیام خیلی شرمنده شما میشم . دعا کن برم . دلم پر میزنه ، می ترسم قبل از اینکه برسم خرمشهر آزاد بشه ، من نتونم هیچ کاری بکنم . » وقتی جنازه اش را آ‌وردند به این فکر می کردم که او می گفت خرمشهر آزاد می شود و من می آیم . او را تشییع می کنیم اما هنوز خرمشهر آزاد نیست . وسط های تشییع جنازه، یک دفعه صدای بلندگوی مسجد را شنیدم : « خرمشهر آزاد شد .» 🌹 شهید ناصر علمی فرد 🌹 ⚜ شهادت : دزفول 📚 برگرفته از کتاب با بهشتیان @salambarebrahimm
⛔️ ⛔️ @salambarebrahimm 📛دیروز روز فدا شدن بود ❌امروز روز فدایت شوم ! 📛دیروز با هم به دشمن می زدیم ❌امروز برای هم می زنیم ! 📛دیروز برای دین روی مین می رفتیم ❌امروز برای کابین روی دین می رویم 📛دیروز در اوج گمنامی پاتک می زدیم ❌امروز برای شهرت و مقام«ج .ف. ت. ک» ! 📛دیروز جزیره ی مجنون را دیوانه کردیم ...اما ❌امروز مجنون جزیره ایم... ⭕️آنجا برای شهادت سبقت می گرفتیم 🚫اینجا برای ریاست ! ⭕️آنجا همه چیز صلواتی بود... 🚫اینجا همه چیز قروقاطی... ! ⭕️آنجا با خدا دست می دادیم 🚫اینجا خدا را از دست می دهیم... ⭕️آنجا همه چیز را با خدا میخواستیم 🚫اینجا همه چیز را با خدعه ! خمپاره های شصت هم غیرتمان را ننشاندند ...اما...نشست های پست چطور !       ♨️دیروز روز تفنگ بود و جنگ ♨️امروز روز فهم است و فرهنگ !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تقدیم به اون مترسک کاکُل طلا که غلط زیادی کرد ... ما موشــــــک داریم موشکهای دقیـــــــقی هم داریم @salambarebrahimm
نمازهايم اگر "نماز" بود موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش❗️ نمازهايم اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت❗️ اگر نمازهایم نماز بود تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی❗️ نمازهایم"نماز" نیست😓 اگر نمازم نماز بود می شد پناهگاه... می شد مرهم... می شد شاه کلید...🗝 خـدایا! من از تو فقط یک چیز می خواهم. بر من منت بگذار و کاری کن نمازهایم نماز بشوند @salambarebrabimm
💠قصه ی شیرین کاری و جسارت علی در آتش زدن نخلستان های حاشیه ی شهر مندلی رسیده بود به حاج همت... ازم پرسید : اون که میگن رفته توی شهر مندلی و عکس امام رو زده در و دیوار شهر کیه ؟! گفتم : یه فرمانده گروهان از گردان کمیل به اسم علی چیت ساز گفت : براش توی تیپ 27 یه کار دارم. گفتم : حتما میدونی که همدان قرار یه تیپ مستقل داشته باشه ؛ علی رو برای مسئولیت اطلاعات و عملیات اون تیپ انتخاب کردم.. همین هم شد . علی ، جوان 19 ساله شد فرمانده ی اطلاعات عملیات تیپ انصار الحسین .... @salambarebrahimm راوی: شهید حاج حسین همدانی .. همرزم سردار شهید علی چیت سازیان
✅با ولی باش نگو راه ولایت سخت است... 🔴آنکه هم پای ولایت نرود بد بخت است... @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
#درمسیرستاره 🌹شهیدابراهیم هادی 🌹 🕊فکه آخرین میعاد 🌸علی نصرالله: نیمه شب بود که آمدیم مسجد.ابرا
🌹شهید ابراهیم هادی🌹 💠فکه آخرین میعاد همه آماده حرکت به سمت فکه بودند . از دور ابراهیم را دیدم . با دیدن چهره ابراهیم دلم لرزید . جمال زیبای او ملکوتی شده بود ! صورتش سفیدتر از همیشه بود . چفیه ای عربی انداخته و اور کت زیبائی پوشیده بود . به سمت ما آمد و با همه بچه ها دست داد . کشیدمش کنار و گفتم : داش ابرام خیلی نورانی شدی ! نفس عمیقی کشید و با حسرت گفت : روزی که بهشتی شهید شد خیلی ناراحت بودم . اما با خودم گفتم : خوش به حالش که با شهادت رفت ، حیف بود با مرگ طبیعی از دنیا بره . اصغر وصالی ، علی قربانی ،قاسم تشکری و خیلی از رفقای ما هم رفتند ، طوری شده که توی بهشت زهرا (س) بیشتر از تهران رفیق داریم . مکثی کرد و ادامه داد : خرمشهر هم که آزاد شد ، من می ترسم جنگ تمام بشه و شهادت را از دست بدهم ، هرچند توکل ما به خداست . بعد نفس عمیقی کشید و گفت : خیلی دوست دارم شهید بشم . اما ، خوشگل ترین شهادت رو می خوام ! با تعجب نگاهش کردم . منتظر ادامه صحبت بودم که قطرات اشک از گوشه چشمش جاری شد . ابراهیم ادامه داد : اگه جائی بمانی که دست احدی به تو نرسه ، کسی هم تو رو نشناسه ، خودت باشی و آقا ٬ مولا هم بیاد سرت رو به دامن بگیره ، این خوشگل ترین شهادته . گفتم : داش ابرام تو رو خدا این طوری حرف نزن . بعد بحث را عوض کردم و گفتم : بیا با گروه فرماندهی بریم جلو ، این طوری خیلی بهتره . هرجا هم که احتیاج شد کمک می کنی . گفت : نه ، من می خوام با بسیجی ها باشم . بعد با هم حرکت کردیم و آمدیم سمت گردان های خط شکن ‌. آن ها مشغول آخرین آرایش نظامی بودند . گفتم : داش ابرام ، مهمات برات چی بگیرم ؟ گفت : فقط دو تا نارنجک ، اسلحه هم اگه احتیاج شد از عراقی ها می گیریم ! حاج حسین اله کرم از دور خیره شده بود به ابراهیم ! رفتیم به طرفش . حاجی محو چهره ابراهیم بود . بی اختیار ابراهیم را در آغوش گرفت .‌چند لحظه ای در این حالت بودند .‌گویی می دانستند که این آخرین دیدار است . بعد ابراهیم ساعت مچی اش را باز کرد و گفت : حسین ، این هم یادگار برای شما ! چشمان حاج حسین پر از اشک شد ، گفت : نه ابرام جون ، پیش خودت باشه ، احتیاجت میشه . ابراهیم با آرامش خاصی گفت : نه من بهش احتیاجی ندارم . حاجی هم که خیلی منقلب شده بود ، بحث را عوض کرد و گفت : ابرام جون ، برا عملیات دو تا راهکار عبوری داریم ، بچه ها از راهکار اول عبور می کنند . من با یک سری از فرمانده ها و بچه های اطلاعات از راهکار دوم میریم . تو هم با ما بیا . ابراهیم گفت : من از راهکار اول با بچه های بسیجی میرم . مشکلی که نداره !؟ حاجی هم گفت : نه ، هر طور راحتی . ابراهیم از آخرین تعلقات مادی جدا شد . بعد هم رفت پیش بچه های گردان هایی که خط شکن عملیات بودند و کنارشان نشست . ادامه دارد... @salambarebrahimm برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۱ ص ۲۰۱ و ۲۰۲
بهترِ شبها زود بخوابیم تانمازصبح رواول وقت وسرحال بخونیم کسیکه نمازظهرو مغرب رو سروقت بخونه هنرنکرده چون بیداربوده آدم باید نمازصبحم اول وقت بخونه. @salambarebrahimm
هیچ وقت وارد ی هیچ آدمی نشو و زیر و روش نکن ، حتی ... زیباترین باغچه را هم که بیل بزنی ، حداقل یه کرم توش پیدا میکنی...! @salambarebrahimm
1_7676957.mp3
7.01M
زمزمه_مدافعان حرم تو که رفتی ،هوای خونمون مه شد تو که رفتی،گلای آرزوم له شد @SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از روشنگران313
barana.mp3
4.59M
دوست شهید که داشته باشی ، نیازی به عشق‌های بیخودی نداری؛ میدونی یکی حواسش بهت هست 😔 ، یکی که اومده تا وصلت کنه به خدا.🌺 شهید شهیدت میکنه؛ بذاریه شهید توزندگیت نقش داشته باشه.😉 @SALAMbarEbrahimm
شهید حاج ابراهیم همت ؛ ✅من زندگی را دوست دارم، ولی نه آن قدر که آلوده اش شوم و مرا فراموش و گم کنم، علی وار زیستن و علی وار شهید شدن حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست دارم. @SALAMbarEbrahimm
سنش کم بود خانواده اش راضی نمی شدند به جبهه برود سه روز اعتصاب غذا کرد تا راضی شدند به جبهه برود. بود به قدری باهوش بود که در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف می‌زد در جبهه آموزش زبان می‌داد. در عملیات والفجر ۸ به شدت شیمیایی شد و به علت عوارض گازهای شیمیایی در ۱۷ سالگی مظلومانه به رسید. @SALAMbarEbrahimm
@SALAMBAREBRAHIMM سخن بی تو مگر جای شنیدن دارد نفسم بی تو مگر نای دمیدن دارد علت کوری یعقوب نبی معلوم است شهــر بی یار مگـر ارزش دیدن دارد
@Salambarebrahimm 💠ماه رمضان سال ۷۷ مصطفی هنوز به سن تکلیف نرسیده بود برای سحری بلند شدیم اما مصطفی را بیدار نکردم. خودش موقع اذان بیدار شد، وقتي دید اذان می گویند . بغض کرد و با ناراحتی گفت: « چرا منو بیدار نکردید؟»☹️ دستی روی موهایش کشیدم و گفتم: «عزیزم شما هنوز به سن تکلیف نرسیدی »😌 ‌اخم هایش را درهم کشید😔 و با دلخوری گفت: «از این به بعد هر کسی به سن تکلیف رسیده بره نون بخره، آشغال ها رو بذاره دم در، من بچه ام و هنور به سن تکلیف نرسیدم » 🙂 ناگفته نماند که آن روز، بدون سحری روزه گرفت، برای من هم درس شد که تمام ماه رمضان برای سحر بیدارش کنم .☺️ 🌹
@Salambarebrahimm #تلنگر #شرح_درتصویر ☝️
🌹 درســت به یـاد دارم محـمود گفت: بالاخـره هـر دختری خواسته ای دارد؛خواسته ی شمـا چیست؟ ومـن جواب دادم: اگـر من راخدمت امام خمـینی ببرید که خطبه عقدمان را بخوانند حتـی مهریه هم نمیخوام🙂 عاقبت من ومحمود و مادر همـسرم در برابر امام نشسته بودیـم، امام خطبه ی عقدمان را می‌خواند😍 و ایـن به یادماندنی ترین خاطره زندگی مشترکمـان💞شـد 🌸 @salambarebrahimm