چقدر خنده هایتان زیباست🌹
خنده هایتان را دوست دارم❤️
گویند..
چرا دل به شهیدان دادی
وللہ که خود ندادم
آنها بردند
#صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید قبول کرد،مذهبی بودن و عاشق شهادت و شهدا بودن فقط مخصوص کسایی نیست،که لباس یقه آخوندی و شلوار پارچه ای میپوشن،
داریم شهدایی با تیپ امروزی
نباید از روی تیپ قضاوت کرد...
#شهید_مدافع_حرم_بابک_نوری
#رفیق_شهید
حاج حسین یکتا:
بچهها بگردید یه رفیق خدایی پیدا کنید؛ یه دوست پیدا کنید که وسط میدون مینِ گناه، دستمون رو بگیره.
#رفیق_شهید
#صلوات
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:
"کارگران مشغول کاراند!احداث ضریح"
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:
"چند روزی مانده به اتمام ضریح"
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:
"مهدی فاطمه آید،تماشای ضریح"
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:
"عید امسال:نماز:صحن بقیع"
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع:
"فلش راهنما،مرقد زهرای شفیع"
"به یقین یوسف ما آمدنی ست"
#امام_زمان
#مسئوليتى_كه_وظيفه_است!!
🌷باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند؛ مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیـم از راه رسید، پاچه ی شلوار را بالا زد با کول کردن پیرمردها، آنها را به طرف دیگر خیابان برد.
🌷ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت! مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود!
🌹خاطره اى به ياد سردار شهيد ابراهيم هادى
❌ ميم مثل مسئول، مردان بزرگ، مثل ابراهيم
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیقِظْ أَیامَ اغْتِرَارِی بِك
خدایا در روزگار غرور ،
نسبت به تو بیدار نشدم...
#مناجات_شعبانیه
- عمری ، چشمانم باز است و
اما در خوابم ...
این چشمان خواب زده را ، چه سود؟!
#دل_غافل
حاجحسینیکتا:
بچهها بیاید یه کاری کنید که
امامزمان (عج)برنامهها شو
روی ما پیاده کنه؛
ما اون مأموریت خاص آقا رو
انجام بدیم!
این یه رابطه خصوصی با
امام زمان میخـواد
این یه نصفه شب
گریه کردنهای خاص میخواد !
#امام_زمان
بر مهدی دین منجی دنیا صلوات
بر چهره آن ماه دل آرا صلوات
در دامن نرگس ،گل زهرا بشکفت
براین گل و بر نرگس و زهرا (س) #صلوات
دعا می کنم غرق باران شوید
چو بوی خوش یاس و ریحان شوید
چو یاران مهدی شمارش کنند
دعا میکنم جزء یاران شوید
میلاد با سعادت #امام_زمان مبارک🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پرچم به دست امام زمان خواهد رسید...
در این ظلماتِ دنیا ،
راه و بیراهِ ما را ، چراغ هدایت هستید
کاش لحظه ای رها نگردد ، دستمان از این حَبلُالمَتین...
#شهدا
#ابراهیم_هادی
یادت باشد شهید اسم نیست،رسم است شهید عکس نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی فراموش بشود شهید مسیر است،زندگیست،راه است،
مرام است شهید امتحانِ پس داده است شهید راهیست بسوی خدا 🌹
منطقه عملیاتی بیت المقدس، اردیبهشت ۱۳۶۱ ، مرحله دوم عملیات ، وقتی رزمنده ای رفیق مجروحش رو به دوش می کشه تا به بهداری ببره
عکاس مهرزاد ارشدی
🔸 #زندگی_به_سبک_شهدا
یکی از روزهای گرم #تابستان منزل پدرمان بنایی داشتیم، علی همان روز صبح زود به خانه ما آمد و به عنوان #کارگر مشغول کار شد!
نزدیکی های ظهر بود که متوجه شدم لب هایش خشک شده و زیر نور آفتاب کار میکند.
یک لیوان شربت برایش اوردم ولی او آهسته گفت:
"روزه ام؛ کسی نفهمه ها"
خیلی اصرار کردم که اگر #روزه مستحبی گرفته بشکند؛
ولی قبول نکرد و گفت:
"چون امروز صبح دیر از #خواب بیدار شدم و نتونستم #نماز_صبح رو به موقع بخونم، برای جبران اون تصمیم گرفتم تا عصر با زبان روزه در آفتاب کار کنم"
🌷شهید علینقی ابونصری🌷
#خودت_بخور_خودت_پاسخگو_باش!!
🌷چند روز بود كه صبح زود تا ظهر پشت خاكريز مى رفت و محور عملياتى لشگر را تنظيم مى کرد. هواى گرم جنوب؛ آن هم در فصل تابستان، امان هر كسى را مى بريد. يكى از همين روزها نزديك ظهر بود كه آقا مهدى به طرف سنگر بچه ها آمد و با آب داغ تانكر، گرد و خاك را از صورت پاك كرد و سر و صورتش را آبى زد و وضو گرفت و به داخل سنگر رفت.
🌷آقا رحيم با آمدن آقاى باكرى سر پا ايستاد و ديده بوسى كردند. در همين حين آقا رحيم متوجه لب هاى خشك آقا مهدى شد. رحيم به سراغ يخچال رفت و يك كمپوت گيلاس بيرون آورد، در آن را باز كرد و به آقا مهدى داد. آقا مهدى خنكى قوطى را حس كرد، گفت: امروز به بچه ها كمپوت داده اند؟ آقا رحيم گفت: نه آقا مهدى! كمپوت، جزء جيره امروزشان نبوده.
🌷باكرى، كمپوت را پس زد و گفت: پس چرا، اين كمپوت را براى من باز كردى؟ رحيم گفت: چون حسابى خسته بوديد و گرما زده مى شديد. چند تا كمپوت اضافه بود، كى از شما بهتر؟
آقا مهدى با دلخورى جواب داد: از من بهتر؟ از من بهتر، بچه هاى بسيجى هستند كه بى هيچ چشم داشتى مى جنگند و جان مى دهند. رحيم گفت: آقا مهدى! حالا ديگر باز كرده ام. اين قدر سخت نگير، بخور. آقا مهدى گفت: خودت بخور رحيم جان! خودت بخور تا در آن دنيا هم خودت جوابش را بدهى....!!
🌹خاطره اى به ياد سردار رشيد اسلام شهيد مهدى باكرى
❌مسئولانِ مدير يا مديرانِ مسئول؟ مسئله اين است!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
یک بار که دور هم نشسته بودیم و از آینده صحبت میکردیم گفتم: روحالله! اگر ما بریم و شهید بشیم خانواده هامون چی میشن؟ من خیلی نگرانشون هستم، روحالله خیلی محکم و جدی گفت: من دارم در راه امام زمان (عج) میرم و با دشمنای اسلام میجنگم، مگه ممکنه که امام زمان (عج) خانواده منو رها کنه، من مطمئنم که امام زمان (عج) هوای خانوادهام رو داره.
دیدگاه عمیقش من رو به فکر فرو برد. روحالله رابطه قلبی خوبی با امام زمان(عج) داشت.
🌷شهید روح الله قربانی🌷
راوی: همرزم شهید
#همسر_شهید #هادی_کجباف :
همسر من مدافع حرم #حضرت_زینب_(س) بود و من هم در عمل به ایشان اقتدا کردم.
من از پیکر ایشان گذشتم و آن را به خدا سپردم با اینکه شنیدم بعد از مخالفت ما با پرداخت پول ، پیکر ایشان را به رگبار بستند و به جنازه ایشان جسارت کردند و در شبکه های اجتماعی هم گذاشتند .
برای بازگشت پیکر همسر شهیدم حاضر نیستم یک ریال به تکفیری ها پرداخت شود .
ما پیکر عزیزمان را در راه خدا داده ایم و آنچه را که در این راه دادیم پس نمی گیریم .
#صلوات
💢ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻣﻴﮕﻦ :
ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷه، کافیه.
#نماز هم نخوندی نخون...
#روزه نگرفتی نگیر.
به #نامحرم نگاه کردی اشکال نداره و.........
فقط سعی کن دلت پاک باشه!!!!!!
#ﺟﻮﺍﺏ_ﺍﺯ_ﻗﺮﺁﻥ :👇
✅ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺍﮔﺮ ﻓﻘﻂ ﺩﻝ ﭘﺎﮎ برایش ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
ﺁﻣﻨﻮﺍ
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﮔﻔﺘﻪ :
[ ﺁﻣَُﻨﻮﺍ ﻭَ ﻋَﻤِﻠُﻮﺍ ﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤﺎﺕ ]
ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻢ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﻫﻢ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺗﺨﻤﻪ ﮐﺪﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ
ﻭ ﻣﻐﺰﺵ ﺭﺍ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ .❗️
ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ .❗️
ﻣﻐﺰ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ .
✅ﻫﻢ ﺩﻝ ؛ ﻫﻢ ﻋﻤﻞ
از پاهایی که نمی توانند ما را به ادای نماز ببرند،
انتظار نداشته باشیم که ما را به بهشت ببرند.
🕊به یاد نمازهای عارفانه و عاشقانه شهدا ...
التماس دعا در لحظات ناب عاشقی
#طنز_جبهه
نمی دانم
تقصیر حاج آقای مسجد بود که نماز را خیلی سریع شروع میکرد
و
بچه ها مجبور بودند
با سر و صورتی خیس
در حالی که بغل دستی هایشان را خیس میکردند،
خود را به نماز برسانند
یا
اشکال از بچه ها بود که
وضو را می گذاشتند دم آخر و
تند تند یا الله می گفتند و
به آقا اقتدا می کردند و
مکبّر مجبور بود
پشت سر هم
یا الله بگوید و
اِنَّ الله معَ الصّابرین... بنده خدا حاج آقا
هر ذکر و آیه ای بلد بود میخواند
تا کسی از جماعت محروم نماند.
مکبّر هم کوتاهی نکرده، چشم هایش را دوخته بود به ته سالن تا اگر کسی وارد شد
به جای او یا الله بگوید و
رکوع را کش بدهد .
وقتی برای لحظاتی کسی وارد نشد، ظاهراً بنا به عادت شغلی اش بلند گفت:
یاالله نبود ... ؟؟؟؟
حاج آقا بریم.
نمی دانم چند نفر توی نماز زدند زیر خنده
ولی بیچاره حاج آقا را دیدم که شانه هایش حسابی افتاده بودند به تکان خوردن... 😊😂