🌷 شهید #مهدی_خندان 🌷
#از_شدت_خستگی_نشسته_بود_ولی_دراز_نکشیده_بود. بلند شد که دستش را گرفتم و فریاد زدم: دراز بکش تا آتش سبک بشود.
لحظه ای دراز کشید و بعد به سرعت بلند شد ایستاد
گفت این یک دقیقه ای که اینجا دراز کشیدم برای این بود که شما گفتید. و الا من تا به حال در مقابل آتش این نامردها سر خم نکردهام
به خاطر رشادتش بین بچه ها به #شیر_کوهستان معروف شده بود
کانال کمیل
وسط عملیات ... ! زیر آتیش ... ! فرقی براش نداشت ؛ اذان که میشد ، میگفت : من میرم موقعیت اللّه .
نشسته بودم روی خاک ریز . با دوربین آن طرف را می پاییدم .
بی سیم مدام صدا می کرد. حرصم در آمده بود. – آدم حسابی . بذار نفس تازه کنم . گلوم خشک شد آخه . گلویم ، دهانم ، لب هام خشک شده بود .
آفتاب مستقیم می تابید توی سرم. یک تویوتا پشت خاکریز ترمز کرد. جایی که من بودم، جای پرتی بود.خیلی توش رفت و آمد نمی شد. گفتم« کیه یعنی؟» یکی از ماشین پرید پایین . دور بود درست نمی دیدم. یک چیز هایی را از پشت تویوتا گذاشت زمین . به نظرم گالن های آب بود. بقیه اش هم جیره ی غذایی بود لابد. گفتم «هر کی هستی خدا خیرت بده مردیم تو این گرما.» برایم دست تکان داد و سوار شد. یک دست نداشت. آستینش از شیشه ی ماشین آمده بود بیرون، توی باد تکان می خورد.
#شهید_حسین_خرازی
کانال کمیل
@salambarebrahimm ⬇️#انگشت_اتهام ⬇️ 💠معمولاً اگه برای دو نفر مشکلی پیش بیاد شروع میکنن به متهم ک
@salambarebrahimm
⬇️#گفتار_نیکو⬇️
💠 ثابت شده زبون خوش خیلی کارایی داره. خوب حرف زدن با بقیه یعنی احترام گذاشتن بهشون.
مردم از احترام خوششون مییاد و واکنش مثبت نشون میدن. زبون خوش باعث میشه مردم با هم دوست بشن و با آرامش مشکلاتو حل کنن. اما اگه کسی بد دهن باشه و تند حرف بزنه حتی اگه حق هم باهاش باشه بقیه جلوش مقاومت میکنن و تو کارش سنگ میندازن.
برای همین هست که خدا گفته:
🔻قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً
🔻با مردم با زبان خوش حرف بزنید
📔بخشی از آیه ۸۳ بقره
#خودمونی_های_قرآنی
می گفت: پاسدار یعنی کسی که کار کنه ، بجنگه ، خسته نشه
کسی که نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره...
... یه بار توی جلسه ی فرماندهان داشت روی کالک شرایط منطقه رو توضیح می داد ؛
یه دفعه وسط صحبت صداش قطع شد .
از خستگی خوابش برده بود .
دلمون نیومد بیدارش کنیم .
چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد ، عذرخواهی کرد ؛
گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیده ام...
سردار شهید مهدی باکری
همراه دو تن از همرزمانش برای شناسایی خطوط دشمن به داخل خاک عراق میروند که مین زیر پای علی و همرزمش جانباز یدالله کوهستانی منفجر میشود.
🔹بر اثر این انفجار پای چپ علی و پای راست آقای کوهستانی قطع میشود. چون اطلاعات مهمی دستشان بود اسناد و اطلاعات را به نفر سوم میدهند و با اصرار از او میخواهند به خط خودی برگردد.
🔹بعد این دو نفر با وجود هوشیاری دشمن و کوهستانی بودن منطقه، حدود چهارکیلومتر را چهار دست و پا طی مینمایند تا اینکه صبح نیروهای خودی آنها را پیدا میکنند.
راوی برادر شهید
سردار مدافع حرم
#شهید_حمید_محمد_رضایی
داشتیم برای عملیات آماده می شدیم #اذان_صبح گفتند، سریع آمدیم توی چادر تا نماز بخونیم و حرکت کنیم منطقه شناسایی شده بود و بمباران شروع شد توی چادر مشغول نماز خواندن بودیم که دو سه تا راکت افتاد کنار چادر ما برادری که درحال تشهد بود یکهو به #سجده رفت وهمانطور ماند...
دیدم از کنار پیشانی اش رگه خونی بیرون زد یاد ضربت خوردن حضرت علی(ع) افتادم این بچه ها به آقای خودشان اقتدا کردند حتی شهادتشان هم #علی_گونه بود...
🌷 شهید احمد علی نیری🌷
هیچگاه ندیدیم که احمد در کوچه و خیابان چیزی بخورد،میترسید کسیکه ندارد و مشکل مالی دارد ببیند و ناراحت شود.
#سبک_زندگی_شهدا
#تکلیفم_این_است....!!!
🌷دخترمان سعیده که به دنیا آمد، ابوطالب هم آمد مرخصی. بعد چند روز که توی خانه بود، وسایلش را جمع کرد تا برگردد به منطقه. از این که داشت خیلی زود تنهایم می گذاشت ناراحت بودم. سعیده را بردم پیشش و گفتم: اگر می خواهی بروی به جبهه، این بچه را هم با خودت ببر.
🌷....فکر کردم که با این حرف مانع رفتنش به جبهه شوم، اما در جوابم گفت: به خدا قسم، اگر تو را هم از دست بدهم باز هم به جبهه می روم؛ تکلیفم این است. این را که گفت، مطمئن شدم یک لحظه هم از جبهه دست بردار نیست....!
🌹 به ياد شهيد ابوطالب محمدى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#چه_عطر_خوشبویی!
🌷توی عملیاتِ مطلع الفجر، تیر خورد به سینه و گردنش. همون جا افتاد و به آسمون پر کشید. درگیری شدید شد و نتونستیم پیکر مطهرش رو برگردونیم. یه هفته بعد بچه ها تصمیم گرفتن جنازه غلامعلی رو برگردونن.
🌷....به هر سختی بود برگردوندیم. خیلی تعجب آور بود. هر جنازه ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما بو می گیره و تغییر مى كنه، اما پیکر غلامعلی هیچ تغییری نکرده بود!
🌷دقت کردم دیدم بعد از یه هفته هنوز از گلوش خون تازه جاری مى شه! انگار همین الان شهید شده باشه. خم شدم که صورتش رو ببوسم، خدا شاهده بوی عطر می داد، چه عطر خوشبویی بود....
🌹 به ياد شهيد غلامعلى پيچك
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
کانال کمیل
@salambarebrahimm ⬇️#گفتار_نیکو⬇️ 💠 ثابت شده زبون خوش خیلی کارایی داره. خوب حرف زدن با بقیه یعنی
@salambarebrahimm
⬇️#حرص_پول ⬇️
این پول چیه که این همه براش حرص میزنیم؟ طرف هر چی پول در میاره و جمع میکنه سیر نمی شه! یه موقع به خودش میاد میبینه عمودی بود، افقی شده و یه عده دارن میبرنش! چه سخته اون موقع دل کندن از خونه و ماشین و ویلا و گاو صندوق و حسابهای بانکی و دسته چک و طلا و سهام شرکتها و لباسهای آن چنانی و زرق و برق این دنیا
عمر زیاد هیچ کس رو از عذاب خداوند باز نخواهد داشت
عمر طولانى مهم نیست، قرب به خداوند و بركت عمر ونجات از آتش، ارزش دارد.
قرآن چه عالی گفته:
🔻أَحْرَصَ النَّاسِ وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَوةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِه مِنَ العَذَابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ
🔻(اى پیامبر) هر آینه آنها را (یهود) حریصترین مردم، حتّى (حریصتر) از #مشركان، بر زندگى (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهى یافت، (تا آنجا كه) هر یك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند، در حالى كه (اگر) این عمر طولانى به آنان داده شود، آنان را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست.
📔بخشی از آیه ۹۶ بقره
#خودمونی_های_قرآنی
کانال کمیل
نه مرگ آنقدر ترسناک است، و نه زندگی آنقدر شیرین، که انسان افتخار و شرافت را فدای آن کند. شهید سرلشکر
#بهتره_پارتیش_خدا_باشه_نه_من!!
🌷پسرمون باید می رفت سربازی. گفتم: هوای بچه مان را داشته باش.... گفت: اگر من پارتیش باشم، می فرستمش بدترین و سخت ترین جائی که ممکن است. چون با سختی، آدم ساخته مى شه. پس بهتر است پارتیش خدا باشه نه من.
🌹خاطره اى به ياد شهيد حسن آبشناسان، فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء و فرمانده لشکر ۲۳ نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران
❌ آقايون به اصلاح آقازاده ها پارتيتون خداست يا باباجانتون؟!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷شهید #حسن_باقری 🌷
در اوقات فراغت، سطلی در دست می گرفت و #فشنگهای_ریخته_شده_روی_زمین را که تعداشان چندان هم چشمگیر نبود، با حوصله پیدا و جمعآوری میکرد ،می گفت:«اینا حیفه،باید علیه خودشون ازشون استفاده کنیم.
وقتی توی شهر، از جلوی یک کتابفروشی رد میشد، پا سست می کرد، تازه ترین کتابها با موضوعات مورد نظرش را می خرید و با ولع به مطالعه آنها می پرداخت
شادی روحش #صلوات
🌷شهید #سید_حسن_مدرس🌷
تا نیمه های شب، نامه های رسیده از طرف مردم را می خواند بعد چند ساعتی می خوابید و سپس به مدرسه سپهسالار( شهید مطهری) می رفت. از آنجا به مجلس.
از او پرسیدند :چرا برای بچه های تان کمتر وقت می گذارید؟
گفت ؛ تمام بچه های ایران بچه های من هستند و من اگر کاری برای آنها بکنم برای اینها هم کرده ام.
شادی روحش #صلوات