eitaa logo
سلمان رئوفی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆ضرورتِ جمع بین ظاهر و باطن شریعت ره 🔆عدّه ای که به ظاهر پرداخته و از عبادیّات و اعمالِ حسنه، فقط به فعل قالبی اکتفا کنند و از مغز و جوهره به پوست قانع گردند، چقدر از کعبۀ مقصود دور و از جمال و لقای او مهجورند. 🔆و همچنین عدّه ای که به معنای فقط گرویده و از اِتیانِ اعمال حسنه و عبادات شرعیّه شانی خالی کنند، چقدر از متنِ واقع کناره بوده و از حقیقت به مجاز و از واقع به تخیّل و توهّم قناعت کرده اند. 📚 «رسالۀ لبّ اللباب در سیر و سلوک اولی الألباب» ص ۱۱ @salmanraoofi
🔆اگر مطلب سنگینی در کلمات بزرگان یافتیم... آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی رضوان الله علیه: مؤمن اگر بنایش را به این بگذارد که هر مطلبی که در بادیِ (ابتدای) نظرش نفهمد نفی نماید، از ایمان خارج می شود. بلکه به مقتضای دستورالعمل امام صادق صلوات الله و سلامه علیه بعد از تأمّل و تحقیق هم اگر نفهمد، (هرگاه) ردّ و انکار بنماید، و این ردّ را برای خودش مذهب اخذ کند و به این تدیّن نماید، از ایمان خارج می شود. 📚 «الله شناسی» ج ۲ ص ۵۳ از «رسالۀ لقاء الله» @salmanraoofi
🔆انقلاب، رهبری و جوانان مؤمن، بزرگترین نعمت های خدا برای این کشور هستند 🔻 علامه شب گذشته در جمع تعدادی از نخبگان کشور ۱ 🔹 مهمترین عاملی که می تواند از انحراف یک انقلاب، جلوگیری کند، وجود رهبری است که بتواند انقلاب را با همان اهداف و مقاصد مورد نظر بنیانگذار آن، پیش ببرد؛ عدم وجود چنین رهبری در برخی انقلاب های منطقه – که حرکت های خوبی در آن ها شروع شده بود – سبب انحراف آن ها شد. 🔸 ترس چنین مسأله ای از اوایل انقلاب در ایران هم وجود داشت؛ حقیقت این بود که امام (ره) سن شان بالا رفته بود و نمی توانستیم باور کنیم که بتوان کسی را به جای امام (ره)، پیدا کرد که این کشتی را به پیش ببرد. 🔹 اما گویی وقتی امام (ره) از دنیا رفت، روحش در قالب فرد دیگری ظهور کرد؛ گویا مقام معظم رهبری یک توان جدیدی پیدا کردند و یک جهش فوق العاده ای در ایشان به چشم می خورد. آمدن ایشان با این ویژگی ها، نگرانی بسیاری از دلسوزان را رفع کرد و برایشان ثابت شد که ایشان رهبری شایسته است. 🔸 نعمت وجود مقام معظم رهبری، یکی از بزرگترین نعمت های خدا بر ماست؛ بنده گمان نمی کنم بتوانم شکر چنین نعمت عظیمی را ادا کنم. 🔹 تحول ناشی از انقلاب در مردم و جوانان کشور نعمت دیگری است که خداوند بر مردم ما ارزانی داشته است ؛ قبل از انقلاب، شاید بهترین جوان ها کسانی بودند که نهایتا اهل نماز و روزه بوده و علاقمند به سیدالشهدا (ع) باشند؛ اما این که برای دین شان چه وظایف اجتماعی بر عهده دارند، اصلا مطرح نبود. 🔸 با وقوع انقلاب چنان تحول عظیمی در افراد پیدا شد که یک نوجوان 13 ساله به مقامی می رسد که امام (ره) با آن عظمت می فرمایند رهبر ما آن طفل 13 ساله ای است که نارنجک به خود می بندد و زیر تانک می رود. مگر یک پسر بچه 13 ساله چه انگیزه ای باید داشه باشد که چنین کند؟ 🔹 یک نوجوان که در اول زندگی است و هزاران امید برای زندگی و آینده خود دارد، چرا چنین کاری انجام می دهد؟ آری؛ این ها شبیه افسانه است. البته شاید عده ای فکر می کردند که این واقعه یک استثناء و اتفاق است و چنین تحولی در بین جوانان، فراگیر نبوده است؛ اما به چشم خود نمونه های زیادی از این جوانان دیدیم. به راستی در کدام دوره از اسلام سابقه داشته است که بچه های ده – دوازده ساله عاشق شهادت باشند؟ 🔸 خداوند متعال به ما نعمت می دهد تا در صدد شکرگزاری از وی برآییم و با همین شکرگزاری به کمال و رشد برسیم. وقتی به همین نعمت های مادی نظر می کنیم، می بینیم واقعا شکرگزاری همین ها هم بر ما گران است، چه رسد به شکر نعمت های معنوی و نعمت هایی مانند انقلاب، رهبری و این جوانان پاک که نعمت های مادی در مقابل آن ها، چیزی نیست. 🔆دیدار با نخبگان ۸ آذرماه ۹۷ @mesbahedustan @salmanraoofi
🔆 حرکت در چارچوب ارزشی همراه با انعطاف در برابر سلایق مختلف، وظیفه نیروی مؤمن 🔻 علامه مصباح شب گذشته در جمع تعدادی از نخبگان کشور ۲ 🔹 حکمت خداوند اقتضا می کند که انسان ها شبیه به هم نباشند و اختلافات بین انسان ها همواره وجود داشته باشد؛ اما سئوال مهم و اساسی این است تا چه مقدار باید با وجود این اختلافات سازش داشته باشیم و صلح کنیم؟ 🔸 اگر ما باور داریم که حق و باطلی وجود دارد باید ببینیم تا کجا با صلح و سازش از مرز حق خارج نمی شویم؛ این که این مرز چگونه تعیین می شود وظیفه ماست که برای آن فکر کنیم. 🔹 توصیه اول این است که با فکر و اندیشه صحیح، چارچوبی تهیه کرده و خط قرمزها را مشخص کنید که هم عقل و وجدان شما آن را بپذیرد و قانع شود و هم در پیشگاه الهی حجت داشته باشید. 🔸 اگر بخواهیم کسی را به رفتار یا راه خاصی دعوت کنیم، باید برای آن حجتی نزد خداوند داشته باشیم؛ البته در این چارچوب مشخص شده،‌ باید بسیار انعطاف داشت و با اختلاف سلیقه ها کنار آمد؛ نمی توان توقع داشت همگان مثل من فکر کنند و هر آنچه من پذیرفتم، آن ها هم بپذیرند. 🔹تکرار چندباره داستان شیطان و سجده نکردن او بر حضرت آدم، به وضوح به ما می فهماند که اگر کسی بخواهد بندگی خدا کند، باید ببیند خدا چه راهی را برای او مشخص کرده است و نمی توان در عبادت سلیقه خود را ملاک قرار داد. 🔸 اگر بخواهیم ببینیم خدا از ما چه می خواهد باید به کتاب او و مفسران کتاب خدا که همان اهل بیت (ع) هستند، رجوع کنیم 🔹باید خودمان بندگی کرده و راه بندگی کردن را بیاموزیم و طبق سفارش قرآن به دیگران هم توصیه کنیم 🔸 خداوند وعده داده است هرکسی کار خیری انجام دهد، بر ارزش کارش بیفزاید؛ هر کس شکر نعمت های خداوند داشته باشد، خداوند بر نعمتش بیفزاید و هر کس برای خدا کار کرده و در صدد یاری خدا برآید، خداوند او را یاری کند؛ لذا بدانید اگر واقع قصد بندگی خدا داشته باشیم، خداوند هم ما را یاری خواهد کرد. 🔆دیدار با نخبگان ۸ آذر @mesbahedustan @salmanraoofi
هدایت شده از روزنه
درنگی در اظهارات جدید جناب آقای فاضل لنکرانی محمدعلی افضلی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸جناب آقای محمد جواد فاضل لنکرانی که مدّت‌هاست دیدگاه خود را در خصوص نظام‌سازی اسلامی در علوم انسانی مطرح کرده‌، در دوسال‌گرد مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی فرصت را مناسب دیده؛ بار دیگر به طرح دیدگاه خود در این زمینه پرداخته است. خلاصه کلام این مدرس حوزوی این بود که در اسلام چیزی به نام نظام اقتصاد و نظام سیاست و نظام قضائی و... وجود ندارد. 🔸ایشان در این زمینه گفتند: « ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید این عنوان چشم و گوش ما را پر کند که بگوئیم اسلام نظام دارد، نه، اسلام در هر زمینه‌ای احکام جزئی دارد، قواعد دارد، اما بگوئیم حالا نظام آقایانی که قائل هستند که ما نظام اقتصادی داریم، می‌گویم هر موضوعی در نظام اقتصادی با هم ارتباط تنگاتنگ دارد، در نظام اقتصادی موضوعات را منفرداً و مستقلاً نمی‌شود دید، در فقه فردی هر موضوع مستقلی را فقیه استنباط می‌کند ولی در اقتصاد باید همه موضوعات را با هم و در کنار هم، و چیزهای عجیبی آدم در این مقالات می‌بیند.» 🔸بحث تفصیلی و دقق پیرامون مطالب پیشگفته فضا و مجال خاص خود را می‌طلبد امّا از فرصتی که ایشان ایجاد کردند استفاده کرده؛ به نکاتی اشاره می‌شود: 1. فقه اسلام فقه بریده از حیات روز بشریت نیست بلکه فقه زندگی است و باید به گونه‌ای باشه که بتواند به صورت جامع و کامل به مسائل زندگی پاسخ دهد. همانطور که اصل زندگی مجموعه‌ای از اجزاء به هم‌پیوسته است و جدا از هم و متشتت نیست، فقهی که قرار است زندگی را اداره کند نمی‌تواند و‌ نباید مجموعه‌ای از مسائل بی‌ربط باشد. و اگر فقهی، فقه متشتت بود به طور جامع و کامل نمی‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای بشریت باشد و خود؛ یا گرفتار کمبودها خواهد شد یا تناقض‌ها. ۲. با اندکی مطالعه می‌بینیم که نظام حاکم بر علوم انسانی موجود، نظام اومانیستی و سکولاریستی است و روح و بستر اومانیسم و‌ سکولاریسم در سرتاسر رشته‌های علوم انسانی حاکم و حاضر است. پذیرش این‌که ما نظام علم اسلامی نداریم به این معناست که به مسائل روز با ابزار فقه و آیات و روایات در بسترهای اومانیستی و سکولاریستی پاسخ دهیم. چیزی که امروز در‌ دانشگاه‌ها و‌ سطح جامعه شاهد هستیم و اساتید و‌ مسؤولینی را می‌بینیم که ظاهر‌الصلاح‌اند و در مراکز دانشگاهی مؤمنانه هم درس‌خوانده‌اند و از قضا اهل مراجعه استفتاءمحور از فقیه هم هستند، ولی نظم حاکم بر ذهن‌شان نظمی غیر اسلامی است و در جای‌جای تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی‌هایشان این نکته مشهود می‌شود. ۳. همانطور که « لا تری في خلق الرحمن من تفاوت » ثابت می‌کند که تکوین الهی نظام و انسجام مشخصی دارد و صدر و ذیلش بی‌ربط نیست و یکدیگر را نقض نمی‌کند، تشریع الهی را نیز نمی‌توان بی‌ربط و پراکنده دانست. مگر این‌که اصل تشریع را امری الهی ندانیم و‌ آن را عرفی ببینیم که در این صورت گرفتار فقه سکولار شده‌ایم. ۴. لازمه این سخن آن است که اسلام را یک مکتب منسجم و جامع که صدر و ذیلش به هم مرتبط باشد ندانیم و‌ خداوند متعال را معاذ الله آنقدر غیرحکیم و بی‌نظم و شلخته ببینیم که برای علوم حساسی که زندگی دنیا و آخرت به آن وابسته است، مجموعه‌ای از مسائل بی‌ربط و غیرنظام‌مند را به سمت بشر پرت کرده است و خود را از تبیین نظام مسائل رها دانسته است. « تعالی الله عما یصفون ».قطعاً چنین چیزی را به یک دانشمند معمولی نیز نمی‌توان نسب داد چه برسد به خداوندی که سرچشمه حکمت و نظم‌بخشی است. 🔹سخن آخر آن‌که در گذشته و حال؛ برخی به نفی «علوم انسانی اسلامی» و حتّی تمسخر آن پرداختند. حال باید به این طیف فکری نفی «نظام علم اسلامی» را هم اضافه نمود چراکه اولّی به منتهی می‌شود و دومی به ! روزنه را به فرهیختگان فرهنگ و سیاست دعوت فرمایید👇 @rozaneebefarda
۲۳ (نشر بدون لینک کانال جایز نیست) 🌟🌟🌟🌟🌟 📚 فی سنن أبي داوود عن فراتِ بنِ حيّانٍ : « أنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أمرَ بقَتلِهِ ، و كانَ عَيْنا لأبي سُفيانَ ، و كانَ حَلِيفا لرجُلٍ مِن الأنصارِ ، فمَرَّ بحَلْقةٍ مِن الأنصارِ فقالَ : إنّي مسلِمٌ ، فقالَ رجُلٌ مِن الأنصارِ : يا رسولَ اللّه ، إنَّهُ يقولُ: إنّي مسلِمٌ ، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ مِنكُم رِجالاً نَكِلُهُم إلى إيمانِهم ، مِنهُم فراتُ بنُ حيّانٍ .» 🔹 ترجمه: در سنن أبى داوود درباره فرات بن حيّان آمده : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله دستور قتل او (فرات) را ، چون جاسوس ابو سفيان بود، صادر كرد. و او هم پيمان مردى از انصار بود. پس بر گروهى از انصار گذشت و گفت: من مسلمان هستم. مردى از انصار گفت : اى پيامبر خدا ! او مى گويد : من مسلمانم. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : افرادى از شما هستند كه آنها را به ايمانشان وا مى گذاريم ؛ يكى از آنها فرات بن حيّان است. @salmanraoofi
باسمه تعالی برنامه مطالب کانال بحوث از این به بعد ان شاء الله به شرح ذیل خواهد بود شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه صوتی مطالب ، و هم هر چه مهم به نظر برسد بدون در نظر گرفتن روزهای هفته بارگزاری خواهد شد صوتهای مهم در کانال @d_raoofi بارگزاری شده است و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین سلمان رئوفی ۱۳۹۷/۹/۱۰ @salmanraoofi
۱ 🔆کاش خودخواهی به جای «لذت» درد داشت! (ره): مرضهاى روانى اگر درد داشت باز جاى شكر بود، بالاخره انسان را به معالجه و درمان وامیداشت؛ ولى چه توان كرد كه اين امراض خطرناك درد ندارد. مرض غرور و خودخواهى بي درد است. معاصى ديگر بدون ايجاد درد قلب و روح را فاسد میسازد. اين مرضها نه تنها درد ندارد، بلكه ظاهر لذتبخشى نيز دارد: مجالس و محافلى كه به غيبت میگذرد خيلى گرم و شيرين است! حب نفس و حب دنيا كه ريشه همه گناهان است لذتبخش میباشد! کتاب جهاد اکبر،صفحه ۵۲ @salmanraoofi
نقدی بر سخنان آقای فاضل لنکرانی پیرامون نفی فقه نظامات محمد لواسانی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ♦️♦️ باید ایشان جواب دهند اینکه امام راحل فرمود: فقه تئوری اداره جامعه از گهواره تا گور است، آیا صرفاً شعار بود یا حاصل عمری تلاش علمی؟ و ثانیاً: ایده "تئوری اداره جامعه" اگر نظام نیست، پس چیست؟! ♦️♦️ اینکه ایشان مدّعی است ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، اوّلاً: انسان برداشت شخصی خود را تا در بوته نقد و نظر قرار ندهد، که نمیتواند حکم قانونی کلی بر آن پیاده نماید؛ و ثانیاً: آیا قواعد عمومی و سیّال اصولی در همه ی ابواب فقه، و همچنین قواعد عامّ فقهی مانند قاعده سوق و ید و امثال انها در سرتاسر ابواب فقه بیانگر نگرش نظام مندی فقه نیست؟! ثالثاً: ادعای بی ارتباط بودن ابواب فقه و جزئی دانستن صرف احکام جز به جزیره ای بودن فقه نمی انجامد! که کسی معتقد به آن نیست!! ♦️♦️ قیاس نظام اقتصادی با فقه فردی، قیاس مع الفارق است؛ زیرا دامنه ی اقتصاد تنها بخشی از فقه معاملات ماست. مضافاً بر آنکه ایشان بایستی به این پرسش هم پاسخ گویند که آیا مگر در اقتصاد هم نظرات مستقلّ و مخالف وجود ندارد که ایشان وجود آراء مختلف در فقه را دالّ بر فردی بودن آن دانسته اند؟! آیا فتاوا و نظرات مختلف فقها کاملاً متباین از هم هستند، یا آنکه این نظرات و آراء ماهیّتاً تحت یک موضوع قرار دارند؟! ♦️♦️ بر خلاف نظر ایشان، باید بدانند شهید صدر (رحمة الله علیه) قائل به سیستم مرجعیّت واحد بود؛ چیزی که حوزه های شیعی نخواسته اند به آن بپردازند و اما دلیل آن چیست، در جای خود. شهید صدر معتقد است به نگاه فعلی حاکم بر فقه، به همان چیزی میرسیم که جناب آقای فاضل لنکرانی به آن رسیده است!! اما آن شهید معتقد بود اگر سیستم مرجعیت واحد با نگاه اجتماعی در حوزه های شیعه حاکم شود (چیزی شبیه امام و امّت)، پیامد چنین نگاهی شکل گیری نظام های جدید پولی و اقتصادی و بیمه و غیره بر پایه ی فقه خواهد بود. آقایان محترم نمیخواهند از سر سفره پهن شده مرحوم شیخ اعظم (قدس الله سرّه) و آخوند خراسانی(قدس الله سرّه) تکانی بخورند، قهراً معتقد به حفظ وضع موجود و نفیِ نگاههای نو در فقه خواهند بود!! ♦️♦️ آری اختلاف نظر فقها قابل کتمان نیست، ولی سخن این است که آیا فقه هم مختلف است؟! آیا نظام سازی را از فقه طلب کنیم یا از فتاوای مختلف فقها؟! آیا غیر از وضع موجود، احتمال نمیدهند ابتکار جدیدی بشود کرد که در فقه بتوان نظام تشکیل داد؟! چرا نمونه ولایت فقیه حاکم که نوعی نظام سازی توسط امام راحل (ره) بود، و خودِ آقای فاضل لنکرانی هم قبول دارند را نمونه نظام سازی در سایر بسترهای زندگی اجتماعی قرار ندهیم؟! ♦️♦️ امام راحل تئوری اداره جامعه از گهواره تا گور را ارائه نمود، و تبیین این تئوری را به امثال جناب فاضل لنکرانی احاله نمود که ماشاءالله همچون ایشان هزاران طلبه فاضل و مجتهد در کمال امنیت و فراغ بر سر خان گسترده ی وجوهات حضرت حجّت ارواحنا لتراب مقدمه الفداء نشسته اند و مشغول بحثهای علمی و فقهی هستند! روزنه؛ دریچه ای به تاریخ٬ سیاست ‌و اندیشه دینی @rozaneebefarda
(نشر بدون لینک کانال ممنوع است) ۱ 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. 🔻🔻🔻🔻🔻 مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔻🔻🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم نکته های نو در علوم مقدماتی اجتهاد محققین علم اصول و فقه برای اجتهاد مبانی یا مبادی برشمرده اند که خانه اجتهاد بر آن بنا شده از نظر ایشان توقف اجتهاد بر این علوم توقف مقدمه بر ذی المقدمه است و بدون این علوم اجتهاد ممکن نیست . پرداختن به تعداد این علوم ، مقدار احتیاج به آنها و همه مطالب مربوط به این علوم خود بحثی اجتهادی و مفصل است ، اما بعضی ظرایف مربوط به این علوم که کمتر مورد دقت و بررسی قرار گرفته میتواند افق جدیدی را به روی پژوهندگان فقه و اصول باز کند ما در این مقاله به بررسی این ظرایف و نکات خواهیم پرداخت. از آنجا که بحث در این مقاله بحث از اثبات یا نفی این مقدمات نیست و هدف ارائه نکات نو در این مقاله است لذا ا کثرا از زاویه جدیدی به مباحث پرداخته شده و بحثهای روشی مطرح گردیده بدین معنی که چگونه باید این علوم را در استنباط به کار گرفت و یا بحث از این زاویه مطرح شده که چه معضلات و مشکلاتی در این علوم وجود دارد و چگونه میتوان به حل آنها پرداخت . برای بیشتر روشن شدن زاویه بحث در ابتدای بعضی مباحث به زاویه بحث یا نکات مورد بررسی قرار گرفته پرداخته شده . ما در این مقاله ابتدا به بررسی علوم عقلی و نیمه عقلی ، سپس علوم ادبی و بعد از آن علوم نقلی و در آخر به علوم جدید خواهیم پرداخت. @salmanraoofi
(نشر بدون لینک کانال ممنوع است) ۱ ۲ 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب صوتهای تدریس را گوش کنید. 🔻🔻🔻🔻🔻 مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔻🔻🔻🔻🔻 🔆علوم عقلی ۱)فلسفه: 🔆پرداختن به مقدمه بودن فلسفه برای اجتهاد از مباحثیست که در علوم مقدماتی مورد بحث قرار نگرفته گرچه دانستن فلسفه برای فهم و حل بعضی مباحث علم اصول از نظر عده ای لازم است اما لزوم دانستن این علم برای اجتهاد در علم اصول از مباحثیست که در این جایگاه باید مورد بررسی قرار گیرد، همچنین تاثیر داخل کردن فلسفه در اصول به حدیست که دو اصول کاملا متفاوت را میتواند رقم زند لذا در این فصل به آراء فقها و اصولیون در این رابطه خواهیم پرداخت و نکات دیگری را که برای طالبان اجتهاد لازم است مطرح خواهیم کرد. الف) اصل نیاز به فلسفه فارغ از وضع موجود : 🔆ابتدا بهتر است به این موضوع بپردازیم که آیا فلسفه واقعا برای اجتهاد مورد نیاز است یا احتیاجی به این علم نیست ؟ موضوع فلسفه بحث از مطلق وجود است، آنچه در فلسفه کنونی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد وجودات تکوینی اند نه اعتباری فارغ از این نکته، سنخ تحلیلات فلسفه نوعی تحلیل عقلی فلسفی است که به نحوه تحقق وجود، رابطه وجودات از حیث طولی و عرضی، رابطه وجود و ماهیت در خارج و مباحثی ازاین قبیل میپردازد 🔆لذا چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد: ۱- در موضوعات متسالم بین فقها این استکه احکام بر موضوعات عرفی بار شده و موضوعات نیز باید به صورت عرفی فهمیده شوند اما نوع تحلیلات فلسفه عقلی و خاص است پس فلسفه در فهم موضوعات فقهی کاربرد ندارد لذا فقها فتوی داده اند که اگر خون شسته شود و رنگ آن باقی بماند پاک است گرچه از لحاظ فلسفی و دقی جوهر آن باقی است و خون معدوم نشده و باید لباس نجس باشد. ۲- در استنباط احکام نیز فهم عرفی ملاک است نه فهم عقلی و با دقتهای فلسفی چرا که شارع مسلما به زبان عرفی سخن گفته نه زبان علمی ، دقّی و فلسفی. ۳- در علم اصول نیز ما هر گونه این علم را تعریف کنیم و مباحث علم اصول را هرچه بدانیم و مسائل آن را هر چه قلمداد کنیم نمیتوان برای فلسفه نقشی در علم اصول قائل شد چرا که مباحث این علم در ابتدا مربوط به مباحث الفاظ است که این مباحث قطعا عقلائی است و سنخ تحلیلات فلسفی با سنخ تحلیلت عرفی عقلائی متفاوت بوده و نگاه فلاسفه به مباحث الفاظ از زاویه فلسفی است نه از زاویه عقلائی و عرفی. 🔆نوع دیگر مباحث که در اصول مطرح است مباحث ملازمات عقلیست چرا که گاهی عقل حکم به ملازمه بین یکی از احکام خود با احکام شرع میکند که به مباحث مستقلات و غیر مستقلات عقلی تقسیم میشود آنچه حجت است مستقلات است که نوعا باز گشت به حسن عدل و قبح ظلم میکند در این مباحث هم صرفا آنچه عقل میفهمد حجت است و ربطی به مباحث فلسفه و فهم فیلسوف و غیر فیلسوف ندارد علاوه بر اینکه حسن عدل و قبح ظلم به مباحث کلام بیشتر شبیه است تا فلسفه. 🔆مباحث دیگر علم اصول شامل اصول عملیه است که این مباحث هم چه عقل به آنها حکم کند چه شرع ، فلسفه ارتباطی به این مباحث پیدا نمی کند چرا که اگر عقل حکم کند فهم فلسفی و غیر فلسفی دخالتی ندارد و حجت است البته به این سنخ مباحث بیشتر در کلام می پردازند تا فلسفه و اگر شرع حکم کند از احادیث فهمیده میشود که این فهم هم باید عرفی باشد نه فلسفی. 👈یک اشکال : با فهم وجودات حقیقی وجودات اعتباری بهتر فهمیده میشود لذا فلسفه برای فهم وجودات اعتباری که در فقه و اصول زیادند مفید و لازم است. پاسخ: در فلسفه معمولا نحوه تحقق موجودات مورد بررسی قرار میگیرد لذا آنچه در فلسفه عاید ما میشود نحوه تحقق وجودات اعتباری است حال آنکه ما در اجتهاد به دنبال فهم نحوه تحقق وجودات نیستیم بلکه به دنبال فهم احکام آنهاییم که این هم مرتبط با نحوه تحقق آنها نیست بلکه مرتبط با حکمی است که شارع بر آنها بار کرده پس ما مسلما در فقه و اصول اولا و بالذات نیازی به فلسفه نداریم. @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فرهنگی حرفهای خلاف شرع این خانم قابل تحمل نیست این خانم همان کسی است که بعد از سخنان رهبر معظم انقلاب درباره #سند_۲۰۳۰ حدود ۲۰ جلسه در سایت آپارات درباره آموزشهای جنسی با رویکرد خلاف دین صحبت کرد او باید از صدا و سیما اخراج شود و برنامه های ناسالم او از سایت آپارات حذف گردد چرا نظارتی بر این برنامه ها وجود ندارد و حرفهای غیر علمی و خلاف شرع این افراد به اسم کارشناس از رسانه ملی پخش میشود؟؟ 🔻🔻🔻🔻🔻 ❗️خود ارضایی سالم،خود ارضایی نا سالم! در برنامه (حال خوب ۵ آذر ) 🔻🔻🔻🔻🔻 راههای ارتباطی با صدا وسیما تهران👈تماس با 162 شهرستانها👈0212781 سامانه ی پیامکی👈3000025 شبکه ی سلامت👈02127861900 شورای نظارت بر صدا و سیما 👈02164040 @salmanraoofi
۲۳ (نشر بدون لینک کانال جایز نیست) 🌟🌟🌟🌟🌟 📚فی السیره النبویه لابن هشام : « شأن نعيم في تخذيل المشركين عن المسلمين قال ابن إسحاق : « و أقام رسول الله صلى الله عليه و سلم و أصحابه، فيما وصف الله من الخوف و الشدّة، لتظاهر عدوّهم عليهم، و إتيانهم إياهم من فوقهم و من أسفل منهم. قال: ثم إن نعيم بن مسعود بن عامر بن أنيف بن ثعلبة بن قنفد بن هلال بن خلاوة بن أشجع بن ريث بن غطفان، أتى رسول الله صلى الله عليه و سلم، فقال: يا رسول الله، إني قد أسلمت، و إن قومي لم يعلموا بإسلامي، فمرني بما شئت، فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم: إنما أنت فينا رجل واحد، فخذّل عنا إن استطعت، فان الحرب خدعة. فخرج نعيم بن مسعود حتّى أتى بنى قريظة، و كان لهم نديما في الجاهليّة، فقال: يا بنى قريظة، قد عرفتم ودّى إياكم، و خاصّة ما بيني و بينكم، قالوا: صدقت، لست عندنا بمتّهم، فقال لهم: إنّ قريشا و غطفان ليسوا كأنتم، البلد بلدكم، فيه أموالكم و أبناؤكم و نساؤكم، لا تقدرون على أن تحوّلوا منه إلى غيره، و إنّ قريشا و غطفان قد جاءوا لحرب محمّد و أصحابه، و قد ظاهرتموهم عليه، و بلدهم و أموالهم و نساؤهم بغيره، فليسوا كأنتم، فان رأوا نهزة أصابوها، و إن كان غير ذلك لحقوا ببلادهم و خلّوا بينكمو بين الرجل ببلدكم، و لا طاقة لكم به إن خلا بكم، فلا تقاتلوا مع القوم حتى تأخذوا منهم رهنا من أشرافهم، يكونون بأيديكم ثقة لكم على أن تقاتلوا معهم محمدا حتى تناجزوه، فقالوا له: لقد أشرت بالرأي. ثم خرج حتى أتى قريشا، فقال لأبى سفيان بن حرب و من معه من رجال قريش: قد عرفتم ودّى لكم و فراقي محمدا، و إنه قد بلغني أمر قد رأيت عليّ حقّا أن أبلغكموه، نصحا لكم، فاكتموا عنى، فقالوا: نفعل، قال: تعلّموا أن معشر يهود قد ندموا على ما صنعوا فيما بينهم و بين محمد، و قد أرسلوا إليه: إنا قد ندمنا على ما فعلنا، فهل يرضيك أن نأخذ لك من القبيلتين، من قريش و غطفان رجالا من أشرافهم فنعطيكهم، فتضرب أعناقهم ثم نكون معك على من بقي منهم حتى نستأصلهم؟ فأرسل إليهم: أن نعم. فان بعثت إليكم يهود يلتمسون منكم رهنا من رجالكم فلا تدفعوا إليهم منكم رجلا واحدا. ثم خرج حتى أتى غطفان، فقال: يا معشر غطفان، إنكم أصلى و عشيرتي، و أحبّ الناس إليّ، و لا أراكم تتّهموني، قالوا: صدقت، ما أنت عندنا بمتّهم، قال: فاكتموا عنى، قالوا: نفعل، فما أمرك؟ ثم قال لهم مثل ما قال لقريش و حذّرهم ما حذّرهم. دبيب الفرقة بين المشركين فلما كانت ليلة السّبت من شوّال سنة خمس، و كان من صنع الله لرسوله صلى الله عليه و سلم أن أرسل أبو سفيان بن حرب و رءوس غطفان إلى بنى قريظة عكرمة بن أبى جهل، في نفر من قريش و غطفان ، فقالوا لهم: إنا لسنا بدار مقام، قد هلك الخفّ و الحافر، فاغدوا للقتال حتى نناجز محمدا، و نفرغ مما بيننا و بينه، فأرسلوا إليهم: إن اليوم يوم السبت، و هو (يوم) لا نعمل فيه شيئا، و قد كان أحدث فيه بعضنا حدثا ، فأصابه ما لم يخف عليكم، و لسنا مع ذلك بالذين نقاتل معكم محمدا حتى تعطونا رهنا من رجالكم، يكونون بأيدينا ثقة لنا حتى نناجز محمدا، فانا نخشى إن ضرّستكم الحرب، و اشتدّ عليكم القتال أن تنشروا إلى بلادكم و تتركونا، و الرجل في بلدنا، و لا طاقة لنا بذلك منه. فلما رجعت إليهم الرسل بما قالت بنو قريظة، قالت قريش و غطفان: و الله إن الّذي حدّثكم نعيم بن مسعود لحقّ، فأرسلوا بنى قريظة: إنا و الله لا ندفع إليكم رجلا واحدا من رجالنا، فان كنتم تريدون القتال فاخرجوا فقاتلوا، فقالت بنو قريظة، حين انتهت الرسل إليهم بهذا: إن الّذي ذكر لكم نعيم بن مسعود لحقّ، ما يريد القوم إلا أن يقاتلوا، فان رأوا فرصة انتهزوها، و إن كان غير ذلك انشمروا إلى بلادهم. و خلّوا بينكم و بين الرجل في بلدكم، فأرسلوا إلى قريش و غطفان: إنا و الله لا نقاتل معكم محمدا حتى تعطونا رهنا، فأبوا عليهم، و خذّل الله بينهم، و بعث الله عليهم الرّيح في ليال شاتية باردة شديدة البرد، فجعلت تكفأ قدورهم ، و تطرح أبنيتهم . أرسل الرسول حذيفة ليتعرف ما حل بالمشركين ادامه در پست پایین 👇👇👇 @salmanraoofi
🔹قال فلما انتهى إلى رسول الله صلى الله عليه و سلم ما اختلف من أمرهم، و ما فرّق الله من جماعتهم، دعا حذيفة بن اليمان، فبعثه إليهم، لينظر ما فعل القوم ليلا. الی ان قال فقال حذيفة: يابن أخى، و الله لقد رأيتنا مع رسول الله صلى الله عليه و سلم بالخندق، و صلى رسول الله صلى الله عليه و سلم هويّامن اللّيل، ثم التفت إلينا فقال: من رجل يقوم فينظر لنا ما فعل القوم ثم يرجع؟- يشرط له رسول الله صلى الله عليه و سلم الرّجعة - أسأل الله تعالى أن يكون رفيقي في الجنة؟ فما قام رجل من القوم، من شدّة الخوف، و شدّة الجوع، و شدّة البرد، فلما لم يقم أحد، دعاني رسول الله صلى الله عليه و سلم، فلم يكن لي بدّ من القيام حين دعاني، فقال: يا حذيفة، اذهب فادخل في القوم، فانظر ما ذا يصنعون ، و لا تحدثنّ شيئا حتى تأتينا. قال: فذهبت فدخلت في القوم و الرّيح و جنود الله تفعل بهم ما تفعل، لا تقرّ لهم قدرا و لا نارا و لا بناء. فقام أبو سفيان، فقال: يا معشر قريش: لينظر امرؤ من جليسه؟ قال حذيفة: فأخذت بيد الرجل الّذي كان إلى جنبي، فقلت: من أنت؟ قال: فلان بن فلان مناداة أبى سفيان فيهم بالرحيل ثم قال أبو سفيان: يا معشر قريش، إنكم و الله ما أصبحتم بدار مقام، لقد هلك الكراع و الخفّ، و أخلفتنا بنو قريظة، و بلغنا عنهم الّذي نكره، و لقينا من شدّة الريح ما ترون، ما تطمئنّ لنا قدر، و لا تقوم لنا نار، و لا يستمسك لنا بناء، فارتحلوا فانى مرتحل، ثم قام إلى جمله و هو معقول، فجلس عليه، ثم ضربه، فوثب به على ثلاث، فو الله ما أطلق عقاله إلا و هو قائم، و لو لا عهد رسول الله صلى الله عليه و سلم إليّ «أن لا تحدث شيئا حتى تأتينى»، ثم شئت، لقتلته بسهم. رجوع حذيفة إلى الرسول بتخاذل المشركين و انصرافهم قال حذيفة: فرجعت إلى رسول الله صلى الله عليه و سلم و هو قائم يصلى في مرط لبعض نسائه، مراجل........ فلما رآني أدخلنى إلى رجليه، و طرح عليّ طرف المرط، ثم ركع و سجد، و إني لفيه، فلما سلّم أخبرته الخبر، و سمعت غطفان بما فعلت قريش، فانشمروا راجعين إلى بلادهم. انصراف الرسول عن الخندق قال ابن إسحاق: و لما أصبح رسول الله صلى الله عليه و سلم انصرف عن الخندق راجعا إلى المدينة و المسلمون، و وضعوا السلاح .» @salmanraoofi
هدایت شده از سلمان رئوفی
۲۳ (نشر بدون لینک کانال جایز نیست) 🌟🌟🌟🌟🌟 نعيم گفت آگاه باشيد كه يهوديان از آنچه بین خود و محمد انجام داده¬اند (شكستن پيمان خود با رسول خدا ) پشيمان شدهاند و براى جبران اين كار نزد محمّد فرستاده اند که : ما از كارمان پشيمان شدهايم آيا اگر ( ما نيرنگى بزنيم و) گروهى از دو قبیله ، بزرگان قريش و غطفان را بگيريم و به شما بدهیم ، تا آنها را گردن بزنى، آنگاه با تو همدست شويم تا بقيه را از بين ببريم در اين صورت از ما راضى ميشوى ( و عهد شكنى ما را ناديده ميگيرى) ؟ محمّد در پاسخشان گفته است: آرى، از اين رو اگر از یهود ( بنى قريظة ) كسى به نزد شما فرستادند و خواستند تا افرادى را از شما بعنوان گروگان بگيرند مبادا قبول كنيد و حتی یک نفر را به دست آنها بسپاريد! از آنجا بنزد قبيله خود غطفان آمد و بآنها گفت: اى گروه غطفان شما ریشه و قبيله من هستيد و هيچكس پيش من محبوبتر از شما نيست و گمان ندارم نسبت بمن بد گمان باشيد؟ پاسخ دادند: چنين است و ما نسبت به تو هيچگونه سوء ظنى نداريم، گفت: پس بايد آنچه ميگويم افشا نكنيد، گفتند: چنان كنيم ، اكنون بگو چه مطلبى دارى؟ نعيم آنچه را بقريش گفته بود بآنها نيز گفت و آنها را از تسليم افرادى از خود بعنوان گروگان به يهود بنى قريظة بر حذر داشت. تفرقه در ميان دشمن از آنچه خداوند برای رسولش انجام داد در شب شنبه از شوال سال پنجم كه مصادف با شب شنبه بود ابو سفيان پسر حرب عكرمة بن ابى جهل را باتفاق چند تن از سرشناسان قريش و غطفان نزد يهود بنى قريظة فرستاد و براى آنها پيغام داد : ما در جایی که اقامت کنیم نیستیم ، اسبان و شتران ما دارند هلاك ميشوند ، آماده باشيد تا فردا همگى حمله را شروع كنيم و از جنگ بین خود و او آسوده شویم . بنى قريظه در جواب آنها گفتند: فردا كه شنبه است و ما در چنين روزى بهيچ كارى دست نمي¬زنيم، و بعضی از ما کاری در آن روز انجام دادیم که جزایی به آنها داده شده که شما از آن نمی¬ترسید و از اين گذشته تا چند تن از بزرگانتان را بعنوان گروگان بما ندهيد ما اقدام بجنگ نميكنيم، آنها در دست ما وثیقه باشند تا کار محمد یکسره شود زيرا ممكن است جنگ به شما آسیب بزند و پیكار را بر شما سخت كند تا جایی که به شهر و ديار خود برگرديد و ما را تنها بگذاريد، و این مرد در زمین ماست و آن وقت است كه ما توان مقابله با او را نداريم! فرستادگان ابو سفيان با پاسخ بنی قریظه برگشتند قریش و غطفان گفتند: بخدا آن سخن نعيم بن مسعود خوبى به شما راست بود، از اين رو براى بنى قريظة پيغام فرستادند كه بخدا ما يك نفر هم گروگان بشما نميدهيم اگر خواستيد كه آماده جنگ باشيد بیرون بیاییید و بجنگید . بنی قریظه هنگامی كه فرستادگان قریش این پیام را آوردند گفتند: به خدا نعيم بن مسعود نصيحت درستی به ما كرد ، اينان ميخواهند جنگ را شروع كنند تا اگر فرصتی به دست آوردند دستبردى بزنند و اگر نتوانستند ما را تنها گذارده و به سوى شهرهای خويش فرار كنند . و ما را با این مرد در سرزمین¬مان تنها بگذارند . پس براى قريش و غطفان پيغام دادند : به خدا سوگند تا گروگانی به ما ندهيد ما اقدام بجنگ نخواهيم كرد . آنها هم زیر بار نرفتند و خدا هم خواری بینشان انداخت و پروردگار نيز باد را توأم با سرماى زمستانی بسیار سختى بر آنها فرستاد (تا يكسره تصميم آنها را بكوچ كردن قطعى ساخت) پس باد و طوفان در آن شب غوغا كرد، ديگها را برگرداند، خيمه ها را از جا كند، (خلاصه آنها را بستوه آورد) . رسول خدا حذیفه را فرستاد تا ببیند چه بر سر مشرکین آمده ۲۳ (نشر بدون لینک کانال جایز نیست)
۲۳ (نشر بدون لینک کانال جایز نیست) 🌟🌟🌟🌟🌟 خبر اختلاف و تفرقه ميان دشمن كه باطلاع رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد حضرت حذيفة را طلبيد و او را مأمور ساخت تا چون شب شود بميان لشگر دشمن برود و از وضع و تصميم آنها رسول خدا صلى الله عليه و آله را با خبر سازد. تا آنجا که گفت : حذيفه گفت: اى مرد بخدا ما در جنگ خندق نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بوديم و چون شب شد آن حضرت قدرى از شب را نماز خواند آنگاه بسوى ما متوجه شده فرمود: كيست كه برود و ببيند اينان چه ميكنند و برگردد- رسول خدا برگشتن را برای او تضمین کرد - و هر كس كه اين كار را انجام دهد من از خداى تعالى ميخواهم تا او را در بهشت رفيق من گرداند! ترس و گرسنگى و سرما چنان شديد بود كه حتى يك نفر هم از مردم برای این کار بلند نشد ، رسول خدا صلى الله عليه و آله كه چنان ديد مرا صدا زد، من چارهاى نداشتم جز اينكه برخیزم هنگامی که مرا صدا زدند، فرمود: اى حذيفه در ميان اينان (لشگر دشمن) برو و ببين چه ميكنند، و مبادا كارى ديگر انجام دهى تا اينكه بنزد ما مراجعت كنى! حذيفه گويد: من خود را بميان لشگر قريش رساندم ديدم باد و سپاه خدا بر سر آنها آورده آنچه آورده و ديگى و آتشى بجاى نگذارده، خيمه و چادرى سر پا نمانده در اين ميان ابو سفيان را ديدم كه بپاخاست و پيش از آنكه شروع به سخن كند گفت: هر يك از شما فرد پهلوى خود را ببیند که بيگانه نباشد. حذيفه گويد: من (براى اينكه شناخته نشوم پيشدستى كردم و) دست مردى كه در كنارم نشسته بود گرفتم و پرسيدم: تو كيستى گفت: فلان پسر فلان . ندای ابوسفیان برای رفتن سپس گفت: اى گروه قريش بخدا اين سرزمين جاى ماندن نيست و اسب و شترى براى ما باقى نگذارد و همگى هلاك شدند، و از آن سو يهود بنى قريظه هم بما خيانت كردند، و از ایشان به ما بدی رسید باد و طوفان هم كه مىبينيد چه ميكند نه ديگى بر سر بار گذارده و نه آتشى بجاى نهاده و نه خانه و چادرى برای ما سر پا مانده (بيش از اين ماندن ما در اينجا صلاح نيست و هم اكنون) بسوى مكه كوچ كنيد كه من حركت كردم، اين را گفت و (از عجلهاى كه داشت) بر شتر خويش كه زانويش را هنوز باز نكرده بود سوار شد و با تازيانه بر او زد كه برخيزد و شتر سه بار بر زمين خورد تا بالاخره از جا برخاست و ابو سفيان همانطور كه سوار بود زانوى شتر را باز كرد. حذيفه گويد: اگر رسول خدا صلى الله عليه و آله بمن نسپرده بود كه كار ديگرى نكنى همانساعت من بخوبى مىتوانستم ابو سفيان را با تير از پاى درآورم . حذيفه تأمل نكرد و بسوى رسول خدا صلى الله عليه و آله بازگشت، گويد:هنگامى رسيدم كه آن حضرت كسائى یمنی رنگی را که برای بعض زنانش بود را بر دوش افكنده و مشغول نماز بود، و چون مرا بديد در زير آن كساء در كنار پاى خود خوابانيد و چون سلام نماز را داد جريان را بعرض او رساندم. طولى نكشيد كه قبيله غطفان نيز وقتى فهميدند قريش حركت كردهاند از مدينه كوچ كردند، و چون صبح شد همه آنها رفته بودند و كسى از آنها بجاى نمانده بود و رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز با مسلمانان بشهر باز گشتند، و لباس جنگ را از تن بيرون كردند. @salmanraoofi
🔔 منابع آزمون ورودی جامعه الزهرا علیهاالسلام در مقاطع سطح ۲، ۳ و ۴ برای سال تحصیلی ۹۹-۹۸ اعلام شد👇 hawzahnews.com/detail/News/470600
🔸نشست بررسی جایگاه علوم عقلی در حوزه به همت #خبرگزاری_رسا سه شنبه ۱۳آذرماه از ساعت ۱۰ الی ۱۲ در سالن جلسات خبرگزاری رسا برگزار می شود. 🔹در این نشست علمی حجج اسلام والمسلمین حسن رمضانی و عبدالحسین خسروپناه از اساتید برجسته علوم عقلی به بیان دیدگاه ها و نقطه نظرات خود خواهند پرداخت. 🆔 @rasanews_agency
نشست «واکاوی جنبه های اسلام خواهی نهضت جنگل» باحضور استاد میثم عبدالهی دوشنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۹۷ ساعت ۱۰ الی ۱۲ بلوار جمهوری، نبش کوچه ۴، پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی(نهاد)، سالن علامه طباطبایی جلسه دوم از سلسله نشست های «انقلاب اسلامی، رهیافت ها و رویدادها» @anjoman_enghelab @salmanraoofi
al-moojaz (1).ppt
5.88M
#اصول 🔆فایل پاورپونت کل الموجز است 🔆کار شده همراه با متن @osolion @salmanraoofi
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔻بحث طلبگی؛ ✍ نقد استاد رشاد به یک بحث علمی 🔹استاد علی اکبر رشاد، در آغاز درس خارج خود در حوزه علمیه امام رضا (ع) تهران، در پاسخ به اظهارات یکی از اساتید حوزه ( yon.ir/xnfpS ) مبنی بر تقلیل فقه اسلامی به مجموعه ای از قواعد و احکام فاقد نظام که در سخنانی گفته بود: «فقه فاقد نظام است و نظام سازی فقهی ممکن نیست، و اگر چنین بود، آن کسی که باید به آن می رسید در درجه اول حضرت امام (ره) بود» واکنش نشان داد. 🔹 فقه حاصل تلاش فقهای عظام و سلف صالح برای کشف شریعت نفس الامری است که نظام دارد، آن هم بی‌نظام نیست، زیرا هر چند فقه معرفت فقها به شریعت است، اما فقها اهل فن هستند و براساس مبانی محکم و به استناد ادله معتبر و طبق منطق و منهج موجه، برای دستیابی به حاق شریعت، دست به استنباط می زنند 🔹امام راحل (س) فرمودند: فقه فلسفه ای دارد و فلسفه آن حکومت است و حکومت تمام فلسفه فقه است، پس امروز باید فقه به طرزی صورت‌بندی شود که حکومت را اداره کند و اداره دولت با مجموعه احکام بی‌نظام ممکن نیست متن‌کامل خبر:👇 http://hawzahnews.com/detail/News/470706@HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه
حل معمای عرض ذاتی - حسن معلمی.pdf
325.1K
#فلسفه #اصول 🔆مقاله ی #استاد_معلمی درباره عرض ذاتی كه به صورت تفصیلی به توضیح عرض ذاتی و اقوال درباره آن پرداخته اند مقاله ی خوب و قابل استفاده ایست @salmanraoofi
🔆روزنامه ای خواندن فلسفه نتیجه اش می شود غزالی و بدتر از غزالی فضای ژورنالیستی و سطحی نگری حاکم بر وضع کنونی تفکر در جامعه ی فلسفی مان، خود مزید بر علّت شده و زیباگویی و قشنگ نویسی، یادآور داستان مرد شیاد و کشیدن مار و زمینه ساز توهم دانایی در خود شخص و اعتماد افراد به مطالبی می شود که نزد اهل دقت و اساطین فن، بی اعتبار است. نمونه بارز چنین رویکردی در سنت فلسفی امام محمد است. وی گزارش می دهد که رد جریان فلسفی پیش از فهم و اطلاع از کنه آن به مثابه انداختن تیری در تاریکی است که محتمل است به هدف اصابت نکند پس با جدیت و بدون احساس نیاز به استاد رو به مطالعه اندیشه های عقلی آوردم. رهیافت چنین تلاشی، زعم باطل غزالی است که فکر می کند در کمتر از سه سال آنهم در اوقات فراغتش، به فهم فلسفه نائل شده و فریبکاری فلاسفه در بحث های فلسفی را [ با نوشتن کتاب تهافت الفلاسفه ] نشان داده است. باید بیان کنم به همان اندازه که این گمان غزالی نادرست است، شک در هوش و ذکاوت وی که دارای کرسی تدریس در یکی از مهمترین مراکز علمی آن دوره یعنی نظامیه بغداد به همراه سیصد شاگرد است نیز باطل است و حساب دیگران در جایی که تکلیف چون اویی چنین است روشن می باشد. - دکتر مجید احسن ( استاد فلسفه اسلامی دانشگاه تهران ) 🔆پ ن: بدبینی به فلسفه هم نتیجه اش می شود مکتب تفکیک اسلام اگر با بدبینی مورد مطالعه قرار بگیرد فرد به حقیقت نمی رسد چه برسد به علوم اسلامی مثل فلسفه @feghheakbar @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیاسی 🔆کدام طلبه ای به هر دلیلی فارغ از ناپسند بودن کار، جرات دارد سر مراجع معظم تقلید داد بکشد چه برسد به رهبر مسلمین جهان بادمجان دور قاب چینهایی همیشه هستند که آن طلبه را له کنند و یا ژست حمایت از مراجع بگیرند حالا داد کشیدن آن طلبه به کنار، حسن خلق #رهبر_معظم_انقلاب حفظه الله را ببینید همین است که امثال بنده به ایشان ارادت دارند. و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین سلمان رئوفی ۱۳۹۷/۸/۱۳ @salmanraoofi
🔷👈پاسخ استاد عابدی به یک تهمت 🔹 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 اللهم العن الجبت والطاغوت و بنی امیه و عبیدالله بن زیاد و اتباع بنی امیه من الظالمین و الکاذبین و المفترین و الباهتین والمرجفین فی المدینة. «انما یفتری الکذب الذین لایؤمنون بآیات الله». 💠 اینجانب هیچگاه بنا نداشته و ندارم درباره تهمت هایی که به بنده زده شده چیزی بگویم و با خدای خود عهد کرده ام هرگز آنانرا حلال نکنم و این تنها ذخیره ای است که برای آخرت خود دارم. اما بزرگی که اطاعت او را بر خود فرض می دانم دستور دادند راجع به یکی از بی شمار تهمت هایی که به بنده زده شده توضیحی ذکر کنم 💠 شهادت آن است که شخص مسلمانی هدفی مقدس داشته و در جنگ فی سبیل الله با شرایط خاص آن بدست دشمن کشته شود همانند شهداء بدر، احد، کربلا. 🔹 اما برخی بدون دقت و با مسامحه هرکسی که به دست یک ظالم کشته شود هرچند غیرمسلمان باشد و در راه خدا نباشد را نیز شهید می گویند. و آنچه بنده گفته ام اینست که: اگر کسی – و باز تاکید می کنم اگر کسی – هر کشته شده بدست دشمن دین را شهید بنامد چنین کسی با استناد به آنچه در کتاب ضعیفی آمده که خلیفه اول بدست خلیفه دوم مسموم و به قتل رسید باید خلیفه اول را شهید بنامد. در حالیکه رکن اصلی شهادت و مقوّم معنای آن فی سبیل الله بودن و قصد قربت و هدف مقدس داشتن است که در اینجا مفقود بلکه ضد آن موجود است. 💠 این تهمت زنندگان صدر و ذیل کلام را حذف کرده و آنچه را بنده در مقام نقد آن بودم به من نسبت داده اند. انشاءالله خداوند همه این دراز دامنانی را که لباس تزویر به تن کرده و به دیگران تهمت می زنند و آنانکه خلیفه اول را شهید می دانند با خلیفه اول و در صف اتباع بنی امیه و زیر پرچم انگلیس محشور بفرماید. الهی آمین احمد عابدی 🆔 @ahmad_aabedi