eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
923 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ۱. 💐 نکته‌ای که رهبر انقلاب درباره جهت‌گیری غیرانفعالی در حوزه تبلیغ به مبلغین توصیه کردند 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
44.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور. ۱۴۰۲/۰۴/۲۱ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13049 ◀️ قسمت سوم؛ 🔹حالا این را هم که منبر و شکل تبلیغی منبر از کِی بوده، بنده مجال نکردم [ببینم]؛ دلم می‌خواست اگر بتوانم مراجعه کنم، 👈 امّا مثلاً همین ملّاحسین کاشفی سبزواری در قرن نهم و دهم 👈 یا مثلاً واعظ قزوینی در قرن دهم ــ که شاعر بزرگی هم هست ــ در ذهن من [این‌جور] هست که این‌ها اهل منبر بودند و می‌رفتند صحبت می‌کردند و از آن وقت‌ها این سنّتِ منبر وجود داشته. 🔹ملّا حسین کاشفی صاحب روضة‌ الشّهدا است، و ما که روضه‌خوانی می‌کنیم، در واقع گرفته‌شده‌ی از کتاب آن بزرگوار است. و همچنین بعداً علمای بزرگی 👈 مثل شیخ جعفر شوشتری [اهل منبر بودند]. شیخ جعفر شوشتری معروف به وعظ است؛ ملّا است، فقیه بزرگی است امّا خب اهل منبر بوده؛ که البتّه با شیخ جعفر کاشف‌الغطاء اشتباه نشود. 👈 یا مرحوم حاج آقا رضای همدانی واعظ، ملّای بزرگ ــ که باز با حاج آقا رضای همدانی صاحب مصباح‌الفقیه اشتباه نشود؛ او کس دیگری است ــ صاحب هدیّة ‌النّملة الی رئیس الملّة، واعظ بوده است. 👈 در زمان خود ما مرحوم آمیرزا ابوالحسن قزوینی فیلسوف، که امام در دوره‌ی جوانی‌اش پیش ایشان یک مقدار فلسفه خوانده بود، ملّای بزرگی بود. ایشان را خود من دیده بودم. در همین مسجد جامع تهران، در یک شبستانی نماز می‌خواند، منبر می‌رفت و مردم می‌نشستند منبر ایشان را گوش می‌کردند. 👈 قبل از ایشان، مرحوم شاه‌آبادی، استاد امام ــ که خب ما ایشان را درک نکردیم ــ در همین مسجد جامع منبر می‌رفتند. این‌ها کسر شأن نمی‌دانستند منبر رفتن را. در مشهد خود ما، 👈 مرحوم حاج میرزا حسین سبزواری، مرحوم حاج آقا حسن قمی منبر می‌رفتند. یعنی سنّت تبلیغ، حالا چه به شکل نگارش، چه به شکل منبر رفتن، چه به شکل شعر گفتن، در حوزه‌های علمیّه وجود داشته؛ این اهمّیّت این را نشان می‌دهد. 🔶🔸خب، حالا عرض کردیم اولویّت حوزه‌ها تبلیغ است. در همه‌ی دوره‌ها این‌جور بوده امّا در دوره‌ی ما بالخصوص این اهمّیّت مضاعف است؛ برای اینکه در دوره‌ی ما یک اتّفاقی افتاده است که در طول بیش از هزار سال از صدر اسلام چنین اتّفاقی نیفتاده بود؛ و آن حاکمیّت اسلام بود. 🔹تشکیل سازمانِ سیاسیِ مدیریّتِ کشور در شکل محتوای اسلامی سابقه ندارد. وقتی که یک‌ چنین وضعی هست، طبعاً دشمنی‌های با اسلام شدّت پیدا می‌کند؛ که حالا می‌دانید و می‌بینید و مشاهده می‌کنید. 🔹این ‌قدر هم این دشمنی‌ها زیاد شده که اصلاً همه‌ی ما عادت کرده‌ایم و انواع و اقسام دشمنی‌های دشمن، خیلی به چشم‌مان نمی‌آید. خب، پس تبلیغ در دوره‌ی ما اهمّیّت مضاعف پیدا می‌کند؛ 👈 هم از جهت این‌که در نظام اسلامی پایه و قوام نظام، مردمند، ایمان مردم است و اگر چنانچه ایمان مردم نباشد، نظام نخواهد بود ــ فرمودند: حفظ نظام از اوجب واجبات است؛(۱۵) گاهی انسان فکر می‌کند که اوجب واجبات است؛ پس حفظ ایمان مردم می‌شود واجب؛ تبلیغ از این جهت اهمّیّت مضاعف پیدا می‌کند ــ 👈 ثانیاً از این جهت که دوره، دوره‌ی تطوّر(۱۶) علمی است. امروز انواع و اقسام شیوه‌های پراکندن پیام وجود دارد که در گذشته حتّی فکرش را هم نمی‌کردند؛ از تلویزیون و ماهواره بگیرید تا اینترنت و پسااینترنت؛ این چیزهای جدیدی که پیش آمده، هوش مصنوعی و امثال این‌ها. حالا چیزهای دیگر هم در راه است. 🔹خب، با یک‌ چنین شرایطی، با یک‌ چنین وضعیّتی که در دست دشمن شمشیرهای آخته‌ی(۱۷) برّانِ خون‌ریز وجود دارد، ما چه ‌کار می‌خواهیم بکنیم؟ تبلیغ، اینجا اهمّیّتِ مضاعف پیدا می‌کند. 🔹امروز، هم سخت‌افزارهای مخالف، معارض و معاند تطوّر پیدا کرده، پیشرفت پیدا کرده که اشاره کردم، هم نرم‌افزارها؛ شیوه‌های باورپذیر کردن پیام را ــ چیز‌هایی که در گذشته، هیچ کس بلد نبود ــ با پشتیبانی علمیِ روانشناسی و امثال این‌ها رایج کردند؛ این‌ها ابزارهای نرم‌افزاری است، این‌ها خیلی مهم است. 🔹جوری حرف می‌زند، جوری فیلم درست می‌کند، جوری صحنه‌سازی می‌کند، جوری در روزنامه تیتر می‌زند که کسی که ملاحظه می‌کند، تردید نمی‌کند که این درست است؛ در حالی ‌که صددرصد غلط است. 🔹ما امروز با این‌ها مواجهیم. اگر از این چیزها غفلت کردیم، اگر امروز حوزه‌ی علمیّه از اهمّیّت تبلیغ و حسّاسیّت تبلیغ و مضاعف بودن وظیفه‌ی تبلیغ غفلت بکند، دچار عارضه‌ای می‌شویم که جبرانش به‌آسانی ممکن نیست؛ نمی‌گویم محال است امّا به‌آسانی ممکن [نیست] و دچار استحاله‌ی فرهنگی می‌شویم. 🔹اگر لاسمح‌الله(۱۸) استحاله‌ی فرهنگی پیش بیاید، درست کردنش، جبران کردنش دیگر کار یک‌ ذرّه و دو ذرّه نیست. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13120 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13033 قسمت پنجم: ✳️ نقش شبکه بانکداران بزرگ در جنگ‌ جهانی اول و تشکیل اسرائیل ۲. 🔶🔸ظهور روچیلدها (۹) تاریخچه اقتصاد و سیاست جهان با نام خانواده متمول یهودی «روچیلد» آمیخته است. 🔹نیای این خاندان، «مایر آمشل روچیلد» (۱۰) صرّافی آلمانی‌تبار بود، که ۵ فرزند پسر داشت. 👈 پسر بزرگتر با نام «آمشل» (۱۱) در «بانک فرانکفورت» جانشین پدر شد؛ 👈 «سالومون» (۱۲) در «وین» مستقر شد؛ 👈 «ناتان» (۱۳)، که قدرتمند‌ترین برادر بود فعالیت‌های خود را در «لندن» پی گرفت؛ 👈 «کارل» (کالمان) (۱۴) در «ناپل» 👈 و «جاکوب» (جیمز) (۱۵) در «پاریس» متمرکز شدند. به این ترتیب شبکه اختاپوسی این خاندان به تمامی اروپا گسترش یافت. 🔹استاد شهبازی در خصوص این خانواده خاطرنشان می‌کند: «در زمان صعود ناپلئون بناپارت «مایر آمشل روچیلد» نه یک یهودی معمولی بلکه یکی از صرّافان سرشناس اروپا بود.» (۱۶) 🔹در سال ۱۸۱۵م/۱۱۹۴ش ناتان مایر روچیلد اعلام می‌کند: «برای من اهمیتی ندارد که چه دست‌نشانده‌ای در تخت پادشاهی انگلستان قرار بگیرد و بر این امپراتوری که خورشید در آن هرگز غروب نمی‌کند، حکمرانی نماید. فردی که کنترل عرضه‌ی پول در انگلستان را به‌دست داشته باشد، کنترل امپراتوری انگلستان را نیز به دست دارد و کنترل عرضه‌ی پول در انگلستان، در دستان من است.» (۱۷) 🔹در این زمان هرجا جنگی بزرگ وجود دارد ردّی از این خانواده می‌توان یافت؛ «اندرو کارینگتن هیچکاک» (۱۸) در کتاب خود به نام «صهیونیسم در مسیر سلطه» می‌نویسد: «روچیلدها عاشق جنگ هستند؛ زیرا جنگ‌ها مولد عظیمی برای «بدهی بدون ریسک» می‌باشند. این بدهی‌ها از این لحاظ بدون ریسک تلقی می‌شوند که از سوی حکومت یک کشور و در نتیجه بر پایه‌ی تلاش و جهد جمعیت آن کشور تضمین می‌شوند؛ علاوه بر این، مهم نیست که کدام کشور در جنگ مغلوب می‌شود، زیرا وام‌ها به این تضمین اعطا شده‌اند که فاتح جنگ بدهی‌های شکست‌خورده را پرداخت خواهد کرد.» (۱۹) 🔶🔸سیر تشکیل بانک‌های مرکزی آمریکا قبل از «فدرال رزرو»؛ ۱۷۹۱ تا ۱۹۱۳ 🔹سیطره‌ی اولیه روچیلدها بر آمریکا در اواخر قرن هجدهم هم از طریق اقتدار سیاسی اقتصادی شبکه اروپایی این خانواده، و هم از کانال یکی از اعضای مستقیم خانواده آنان در آمریکا به نام «شونبرگ» (۲۰) یا «بلمونت» (۲۱) میسّر شده بود. روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵ درباره او می‌نویسد: «“آگوست بلمونت” زیر بال و پر روچیلدها قرار گرفت و به‌سرعت در عرصه‌ی سرمایه‌گذاری بسیار بزرگ شد. وی ادعا می‌کند از خانواده یهودیان پرتغالی “بلمونت” است؛ اخیراً نام این خانواده در آلمان به “شونبرگ” معروف شده که مانند بلمونت به‌معنی “کوه زیبا” است.» (۲۲) 🔹در سال ۱۷۹۱ این خانواده موفق شدند مجوز فعالیت بیست‌ساله اولین بانک مرکزی در ایالات متحده را اخذ کنند. این مهم از کانال «الکساندر همیلتون» (۲۳) – پایه‌گذار و اولین وزیر خزانه‌داری آمریکا – میسّر شد که او را عامل روچیلدها در کابینه‌ «جرج واشگتن» می‌دانند. قرض‌های هنگفت دولت آمریکا از این نهاد تازه‌تأسیس موجب تورّم فزاینده در آن مقطع شد. 🔹در سال ۱۸۱۱ اعتبار مجوز این بانک به اتمام رسید و کنگره به تمدید مجوز آن رأی نداد. «ناتان مایر روچیلد» از این موضوع عصبانی شد و به‌صراحت گفت: «اگر درخواست تمدید امتیاز پذیرفته نشود، ایالات متحده خود را درگیر جنگی خانمان‌سوز خواهد دید.» (۲۴) 🔹بنابراین در پی پافشاری و مخالفت کنگره، به تحریک روچیلدها، انگلستان در سال ۱۸۱۲ میلادی به ایالات متحده اعلان جنگ داد، اما از آن‌جایی که در جبهه‌ای دیگر مشغول نبرد با ناپلئون بود، از این جنگ باز ماند؛ این جنگ در سال ۱۸۱۴ بدون شکست آمریکا به پایان رسید. در عین حال در سال ۱۸۱۶ کنگره مجدداً مجوز بیست‌ساله دومین بانک مرکزی آمریکا را به یکی دیگر از اعضاء خانواده روچیلد اعطا کرد. 🔹در ادامه در سال ۱۸۲۸، «اندرو جکسون» (۲۵) رئیس‌جمهور آمریکا شد و طی هشت سال بعد، چنان به روشنگری و فعالیت علیه این بانک پرداخت که مجوز آن در سال ۱۸۳۶ تمدید نشد. اندرو جکسون در سال ۱۸۴۵ از دنیا رفت و به‌عنوان سند افتخار و آنچه او «بزرگترین خدمتش به بشریّت» نامید، وصیّت کرد روی سنگ قبرش بنویسند: «من بانک را از بین بردم». 🔹کشمکش روچیلدها با دولت‌های گوناگون ایالات متحده ادامه داشت تا در ۲۳ دسامبر ۱۹۱۳، این خانواده سومین بانک خود در آمریکا، فدرال رزرو، را این بار به‌صورت دائمی تأسیس کردند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13122 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پرونده‌ی؛ ✳️ مقدمه؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12941 ✳️ هژمونی بانک‌واره‌ها و آغاز دلار https://eitaa.com/salonemotalee/12978 ✳️ نقش شبکه بانکداران بزرگ در جنگ‌ جهانی اول و تشکیل اسرائیل https://eitaa.com/salonemotalee/13033
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 🇮🇷 🇮🇷 ◀️ قسمت ۱۶۰م قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12980 📒 فصل دوازدهم 🔶🔸پاره‌های تنم در شلمچه ۹. به جایی که حدس می‌زدم فرمانده گردان آنجاست رفتم باید از او کسب تکلیف می‌کردم چشم گرداندم پیرمردی که قبلاً در همدان دیده بودم نگاهم را جلب کرد حاج‌رستم حاجی‌بابایی بود شیرمردی که دو فرزندش را در راه خدا داده بود و حالا با چند نفر؛ بی‌خیال توپ و خمپاره گونی‌ها را از خاک پر می‌کرد برای حفظ جان بچه‌ها، بالای کانال می‌برد او هم‌شهری فرمانده گردان ما سالار آبنوش بود ازش پرسیدم؛ حاجی آبنوش کجاست؟! با دست سنگری را در سینه پشت دژ نشان داد که از اصابت مستقیم راکت هلیکوپتر و خمپاره در امان بود. از دژ پایین رفتم سالار را که دیدم حس یتیمی را داشتم که پدر و مادر و همه خانواده‌اش را از دست داده است و برای یک بزرگتر درد دل می‌کند: "حاجی! بیشتر بچه‌هایم شهید شده‌اند! دیگر کسی نمانده که از دژ حفاظت کند! اگر عراقی‌ها بالا بیایند کسی مقابلشان نیست!" گفت: "می‌دانم. اما تا شب باید صبر کنیم تا نیروی کمکی بیاید." باز اصرار کردم: "کسی نمانده؛ از ۱۲۰ نفر شاید ..." بی‌سیم را روشن کرد رفت روی فرکانس فرمانده لشکر وضعیت را یک‌بار دیگر برای او گفت اما حرف حاج‌مهدی کیانی یک کلام بود: "تکلیف است که بمانید!" نمی‌دانم چرا؟! شاید اثر موج انفجار بود شاید هم تاثیر از دست دادن این همه رفیق و عزیز که گوشی را از دست سالار آبنوش گرفتم و به فرمانده لشکر گفتم: "کسی نمانده! ما تنها هستیم" فرمانده گفت: "اگر ترسیدی ..." پاک قاطی کردم و جواب تندی به فرمانده لشکر دادم آبنوش هم گفت: "من می‌مانم! تو اگر می‌خواهی با نیروهایت برگرد. اما برو پیش حاج‌مهدی" دوباره داخل کانال رفتم طول آن را طی کردم نمی‌خواستم لحظه‌ای درنگ کنم و چشمم به پیکر غرق به خون بچه‌ها بیفتد اگرچه داشتم از غصه منفجر می‌شدم؛ دو نفر را سرپا دیدم اولی امیر خانزاده بود ‌که گفت: "من همین‌جا می‌مانم و بر نمی‌گردم" دومی هم طهمورثی پیک من بود که گفت: "جناب فرمانده! حالا باید چه کار کنیم؟!" خنده تلخی کردم: "کسی نمانده تا من فرمانده‌اش باشم!" پشت سر من به راه افتادند همان زمان بود که گروهانی از لشکر سیدالشهدا از عقب، به دژ رسیدند انگار خون تازه‌ای در کالبد ما دمیده شد از بالای دژ آخرین نگاه را به انبوه جنازه‌ها انداختم نگاهم روی نخلستان‌های چپ و راست دژ ماند همان نخلستانی که قبل از آمدن ما کاکل نخل‌هایش به ما می‌خندید اما حالا تماماً بی‌سر شده بودند و تا کمر سوخته با خانزاده و طهمورثی به حالت دویدن سه کیلومتر مسیر را از دژ و نهر جاسم تا شهرک دوعیجی و مقر فرمانده لشکر رفتیم داخل سنگر فرماندهی شدم پتو را کنار زدم حاج مهدی و دو سه نفر دیگر مقابل چند بیسیم نشسته بودند از لحن و حاضر جوابیم سرم را پایین انداختم ولی حرفم را زدم: "حاج آقا! از یک گروهان نیرو فقط من هستم و دو نفر که بیرون ایستاده‌اند!" منتظر بودم حاج مهدی سرم داد بزند و سرزنشم بکند به آرامی جواب داد: "می‌دانم!" دیگر حرفی نزدم و برگشتم دنبال یک وسیله بودیم که به ابوشانک برگردیم هیچ خودرو یا موتوری از سنگینی آتش دشمن جرات ایستادن نداشت یک کمپرسی توجهم را جلب کرد به سمتش رفتم ولی ای‌کاش نمی‌رفتم و آن صحنه را نمی‌دیدم 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13124 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
مستند «»، جامع‌ترین مستند یهود و صهیونیسم‌شناسی
28.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ مستند قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12982 🎯 قسمت سی‌وششم؛ اباحه‌گری و بی‌بندوباری و همجنس‌گرایی! 🔹 سریال مستند با موضوع «بررسی حرکت نظام‌مند جبههٔ باطل با محوریت صهیونیسم جهانی و مبانی پروتکل‌های دانشوران صهیون» تهیه شده است. 🔹 این سریال با نگاهی کلان و استراتژیک به جریان و اصیل‌ترین ایادی حزب‌الشیطان یعنی -جهانی، بندهای کلیدی را بررسی می‌کند؛ پروتکل‌هایی که حاکی از یک برنامهٔ مرموز و شیطانی برای جهان است. 🔹 بررسی صریح و بی‌پرده از این جریان منسجم شیطانی به‌منظور عمیق‌تر و نیز تنوع عناوین و موضوعات، همراه با رویکرد قرآنی و غلبهٔ جریان حق و نابودی جبههٔ باطل از دیگر خصوصیات این مستند است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13126 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 آمریکا را به خود آوردند! به بهانه‌ی اکران تازه‌ترین قسمت "اسپایدرمن"
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 هر جمعه با یک؛ این هفته؛ آمریکا را به خود آوردند! به بهانه‌ی اکران تازه‌ترین قسمت "اسپایدرمن" قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13053 ◀️ قسمت سوم؛ 🔶🔸چرا یهودیان مهاجر‌ سوپرهیروها را خلق کردند؟ 🔹آرزوهایی که یهودیان مهاجر به آمریکا در سر داشتند، چه بودند که برای نمایش آن‌ها، اقدام به تولید داستان و کارتون و فیلم و انیمشین از شخصیت‌های خیالی در حد و قواره سوپر هیروها یا فوق قهرمان‌ها کردند؟ 🔹روزنامه «هاآرتص» در همان مطلب پژوهشی، این سؤال را با یک جمله‌ی کلیدی پاسخ داد: «… تلاش برای بازگرداندن آمریکا به مسیر اصلی خود…» اما آن «مسیر اصلی» چه بود که خالقان فوق‌قهرمان‌ها یا سوپرهیروها یعنی همان یهودیان مهاجر، سعی داشتند با فیلم‌ها و داستان‌ها و کارتون‌های خود، آمریکا را به آن بازگردانند؟ 🔶🔸مأموریت آخرالزمانی ایالات متحده آمریکا 🔹اسناد پیوریتن‌های مهاجر به قاره نو در قرون ۱۷ و ۱۸ و هم‌چنین همین یهودیان مهاجر نشان می‌دهد که آن‌ها برای؛ تبدیل آمریکا به پایگاهی برای برپایی «اسرائیل بزرگ» و راه‌اندازی جنگ آخرالزمان یا «آرماگدون» (Armageddon) و به قول خودشان «نجات جهان»، به آمریکا مهاجرت کردند. 🔹در واقع آن‌ها برای ایالات متحده آمریکا یک «مأموریت آخرالزمانی» قائل بودند و آن را «منجی دنیا» به‌شمار می‌آوردند. 🔹پس از جنگ جهانی اول و خصوصاً در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ میلادی و بروز بحران‌های اقتصادی در آمریکا، دیگر سران این کشور، موقعیت مناسبی برای ایفای نقش ژاندارمی آمریکا در جهان نمی‌دیدند، ولی تولید فیلم‌های سوپرهیرویی خصوصاً در این دو دهه، مجدداً آمریکا به نقش به‌اصطلاح منجی‌گرایانه‌اش در جنگ دوم جهانی بازگرداند. 🔹همچنین اوج‌گیری مجدد این نوع آثار در دهه‌ی ۶۰، آمریکا را با ورود به جنگ ویتنام و حضور مداخله‌جویانه در آسیای جنوب شرقی به نقش ژاندارمی‌اش در دنیا برگشت داد. 🔹پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، اوج‌گیری تولید مجدد آثار سوپر هیرویی، تأکید بسیار جدّی بر ایفای نقش آخرالزمانی ایالات متحده داشت، که با اشغال دو کشور عراق و افغانستان شدت گرفت. 🔹از همین‌روی در اولین تابستان بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر بود که نخستین «اسپایدرمن» جدید به کارگردانی «سم ریمی» (Sam Raimi) یهودی و با بازی «توبی مگوایر» و «کریستین دانست» (Kirsten Dunst) به روی پرده سینماها رفت و دومین قسمت در سال ۲۰۰۴ با همان گروه سازنده تولید شد. 🔹سال بعد، «بتمن» با روایت داستان آغازینش تحت عنوان «بتمن آغاز می‌کند» (Batman Begins) به کارگردانی «کریستوفر نولان» (Christopher Nolan) به میدان آمد. این «بتمن» دیگر علناً در مقابل تروریست‌هایی که از «شرق» به گاتهام سیتی هجوم آورده بودند تا به قول خودشان آن شهر گناه و فساد را نابود گردانند، می‌ایستاد!! 🔹سال بعد نیز علیرغم درگذشت «کریستوفر ریو» (بازیگر اصلی نقش سوپرمن) بالاخره صاحبان کمپانی برادران وارنر (Warner Bros) پس از دو دهه، یک سوپرمن جدید و تازه‌نفس از قوطی خود بیرون آورده و تحت عنوان «بازگشت سوپرمن» (Superman Returns) در سال ۲۰۰۶ روانه‌ی پرده سینماها کردند. این سوپرمن نیز به شکل مضحکی سعی داشت تا دنیا را یک‌تنه از شرّ آدم بدها خلاص کند و این مضحکه آن‌قدر شور بود که بارها و بارها در جدّی‌ترین صحنه‌های آن، صدای خنده‌ی تماشاگران سالن را پُر می‌کرد!! 🔶🔸«سوپرمن»؛ پسر یهودی از بروکلین نیویورک 🔹روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» در همان مقاله‌ی تحقیقی سال ۲۰۰۹، پاسخ یک جمله‌ی خود درباره‌ی سوپر هیروها یا فوق قهرمان‌ها و آرزوهای خالقان آن‌ها را این‌گونه تشریح کرد: «… این قهرمان‌ها بسیار نیرومند بودند با قدرت‌های استثنایی. این قهرمان‌ها، افرادی بیگانه بوده یا مثل سوپرمن از فضا آمده بودند و تلاش می‌کردند آمریکا را به مسیر اصلی خود بازگردانند آنچه مفسران آن را با وضعیت مهاجران آن زمان مرتبط می‌دانند…» 🔹هاآرتص به داستان نشریه‌ی Mad Magazin درباره‌ی سوپرمن اشاره نموده و با این جملات مطلب خود را تکمیل کرده که: «… داستانی در این مجله مربوط به سال ۱۹۹۴ چاپ شده که سوپرمن را به‌عنوان پسر یهودی هِیمن و دوریس فیلدستین از منطقه‌ی بروکلین نیویورک معرفی نموده که حتی بر روی لباسش، ستاره شش‌پر داوود (نشان صهیونیست‌ها) نقش بسته است…» نوبسنده: سعید مستغاثی 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 تحریف اسلام و اسرائیلیات قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12984 مقاله دوم: دو دیدگاه در مورد ذبیح ابراهیم علیه‌السلام در سنّت اسلامی ◀️ قسمت نهم؛ 🔶🔸شواهدی بر ذبیح بودن حضرت اسماعیل علیه‌السلام ۲. 🔹از این گزارش تاریخی، می‌توان به‌عنوان شاهدی برای پی بردن به مدلول حقیقی آیات سوره‌ی صافات کمک جست. در باب ۲۲ از سفر پیدایش تورات می‌خوانیم: "... و واقع شد بعد از این وقایع که خدا ابراهیم را امتحان کرده بدو گفت: «ای ابراهیم!» عرض کرد: «لبیک» گفت: "اکنون پسر خود را که یگانه‌ی توست و او را دوست می‌داری، یعنی اسحاق را بردار و به زمین موریا برو و او را در آنجا بر یکی از کوه‌هایی که به تو نشان می‌‌دهم، برای قربانی سوختنی (۴۰) بگذران…" و هر دو باهم رفتند. چون بدان مکانی که خدا بدو فرموده بود رسیدند، ابراهیم در آنجا مذبح را بنا نمود و هیزم را بر هم نهاد و پسر خود اسحاق را بسته بالای هیزم بر مذبح گذاشت و ابراهیم دست خود را دراز کرد، کارد را گرفت تا پسر خویش را ذبح نماید. در حال، فرشته‌ی خدا از آسمان وی را ندا داده و گفت: "ای ابراهیم!" ابراهیم عرض کرد: "لبیک!" گفت: "دست خود را بر پسر دراز مکن و بدو هیچ مکن؛ زیرا الان دانستم تو از خدا می‌ترسی؛ چون‌که پسر یگانه‌ی خود را از من دریغ نداشتی." آن‌گاه ابراهیم چشمان خود را بلند کرده دید که قوچی در عقب وی در بیشه‌ای به شاخ‌‌‌‌هایش گرفتارشده، پس ابراهیم رفت و قوچ را گرفته آن را عوض پسر خود برای قربانی سوختنی گذرانید… بار دیگر فرشته‌ی خداوند به ابراهیم از آسمان ندا داد و گفت: «خداوند می‌گوید به ذات خودم قسم می‌خورم، چون‌که این کار را کردی و پسر یگانه‌ی خود را دریغ نداشتی، هر آینه تو را برکت دهم و ذریت تو را کثیر سازم». (۴۱) 🔹با نظر به فقرات فوق مشخص می‌شود که این داستان شباهتی زیادی به نقل آن در قرآن کریم دارد. در عناصری مانند نحوه‌ی ذبح، جایگزین شدن یک قوچ برای عمل قربانی، بشارت به برکت یافتن نسل حضرت ابراهیم (ع)، دو گزارش با یکدیگر هم‌نوا هستند. با این حال، نقل کتاب مقدّس برخلاف قرآن کریم، در دو مطلب صراحت دارد: یکی نام فرزند و دیگر محل ذبح. در مورد اول، عهد قدیم به نام «اسحاق» تصریح کرده و آن را یگانه فرزند ابراهیم (ع) معرفی می‌کند. از سوی دیگر، به نام محل قربانی اشاره کرده و انجام عمل قربانی را در زمین «موریا» قرار می‌دهد. «موریا» نام کوهی در شهر اورشلیم است که سلیمان معبد و خانه‌ی خداوند را بر ورای آن بنا کرد. (۴۲) با این حال، ذکر نام اسحاق (ع) به‌عنوان یگانه فرزند ابراهیم (ع) و نامزد قربانی جای تأمّلی جدّی دارد. 🔹همان‌گونه که در فقرات فوق ملاحظه می‌شود، نام اسحاق (ع) به‌عنوان یگانه فرزند ابراهیم (ع) در قالب جمله‌ای معترضه ذکر شده است: «اکنون پسر خود را که یگانه‌ی توست و او را دوست می‌داری -یعنی اسحاق- را بردار و به زمین موریا برو و او را در آنجا بر یکی از کوه‌هایی که به تو نشان می‌دهم، برای قربانی سوختنی بگذران» 🔹در این فقرات، پسر قربانی به «یگانه فرزند» توصیف شده و جمیع اهالی ادیان بر این مسئله اتفاق‌نظر دارند که اسماعیل (ع) چندین سال از اسحاق بزرگ‌تر بوده است. از این‌رو، تک فرزند بودن، تنها در مورد اسماعیل (ع) صادق است و نه اسحاق. و لذا می‌توان ادّعا کرد که تورات نیز اسماعیل را به‌عنوان نامزد قربانی می‌دانسته و عبارت «یعنی اسحاق» در متن اصلی نبوده و ویراستاران بعدی تورات در ضمن کتابت و یا مراحل بعدی به آن افزوده‌اند. 🔹احمد شلبی با توجّه دادن به این مطلب و بیان وقوع تحریف در این فقرات می‌نویسد: در مورد تورات اگر شخص محقق با دیده‌ی دقت بنگرد می‌بیند که مشخص کردن نام ذبیح به اسحاق دستبرد و صناعتی است که به خوبی انجام نشده است. در فقرات ۱-۳ باب ۲۲ از سفر تکوین، کلمه «اسحاق» با کلمه‌ی «تنها فرزند تو» در کنار هم آورده شده و این تناقض‌آمیز است؛ چراکه اسحاق هیچ‌وقت تنها فرزند ابراهیم نبوده است. او زمانی که سنّ اسماعیل ۱۴ سال بود، به‌دنیا آمد. همان‌گونه که خود تورات تأکید می‌کند، و هر دو باقی بودند تا ابراهیم از دنیا رفت و آن‌گاه هر دو او را در شهر الخلیل دفن کردند. (۴۳) 🔹برخی یهودیان در مقام پاسخ از این اشکال که چرا خداوند اسحاق را تنها فرزند معرفی کرده است، در حالی‌که اسماعیل از او بزرگ‌تر بوده، گفته‌اند: این مسئله یا به این جهت است که در زمان امر به ذبح، اسماعیل (ع) در مکه بوده است و یا از این باب است که اسحاق (ع) تنها فرزند برای مادرش بوده و ساره جز او فرزندی را نداشته است. (۴۴) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ؛ کتاب خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12950 ◀️ قسمت پنجاه‌ودوم؛ 📒 فصل هشتم؛ قلعه سرخ ۱۴. 🔶🔸مجالس رمضانی در زندان ۲. در شب‌های رمضان درباره زندگی امیرالمومنین علی علیه‌السلام و عدالت آن حضرت و نیز ویژگی‌های حاکم اسلامی سخن می‌گفتم آنها از این سخنان خشنود و خوشحال می‌شدند تعجبی هم نداشت زیرا این سخنان مناسب با آرمان‌های آن‌ها و امیدها و رنج‌هایشان بود هرشب یکی از افراد جلسه، مسئولیت پرداخت هزینه آن را برعهده داشت البته به جز من که کاملاً بی‌پول بودم بیشتر خرج هم بابت خرید چای و شکر بود یک ارمنی به نام آوانسیان هم در زندان با ما بود بعداً مطلع شدیم که او از رهبران حزب توده است در بین زندانیان از رفاه خاصی برخوردار بود امکاناتی در اختیار داشت که در اختیار دیگران نبود این زندانی ارمنی یک‌بار به یکی از جلسات رمضانی ما نزدیک شد به صحبت من گوش داد و بسیار خوشحال شد چند شب بعد نزد ما آمد و گفت: "به من اجازه می‌دهید که مسئولیت خرج جلسه بعدی را برعهده داشته باشم؟" گفتیم: "با کمال میل." جالب اینجا بود که او نظر ما را در باره طهارت و نجاست می‌دانست متوجه بود که اگر به چیزی دست تر بزند از نظر ما آن‌چیز نجس می‌شود (البته من به طهارت اهل‌کتاب معتقدم) بر این اساس او برای ما چای و شکر آورد ولی آن‌ها را نزد خودمان گذاشت تا برادران مسلمان زندانی خودشان آن را آماده کنند ما در سلول‌ها به دید و بازدید هم می‌رفتیم برادران عرب، خیلی پیش من می‌آمدند من هم نزد آن‌ها می‌رفتم اتفاقاً یک شب به دیدن آوانسیان رفتم و او از چیزهایی به دستش به آنها نخورده بود به من تعارف کرد خیلی به نظافت سلول اهمیت می‌دادم؛ اما دیگران مراعات نمی‌کردند عادت داشتند خاکستر سیگار و ته‌سیگار را روی زمین بریزند از پاکت‌های سیگار جا سیگاری درست کرده بودم هر وقت می‌دیدم یکی از آنها سیگار می‌کشد جاسیگاری را زیر دستش می‌گذاشتم ولی او با تعجب من را نگاه می‌کرد و دستاش را به طرف دیگر می‌برد تا خاکستر سیگار را در جاسیگاری نریزد 🔶🔸زندانی ساده لوح مدت یک ماه و نیم در این زندان بودم در این زندان بودم که طی آن حوادث خنده‌آور و گریه‌آوری برایم رخ داد یکی از نخستین شب‌های زندان که من در سلول به سر می‌بردم و به من اجازه بیرون آمدن از آن داده نشده بود، صداهای افراد جدیدی را شنیدم که به لهجه تهرانی حرف می‌زدند فهمیدم که این‌ها مهمان‌های تازه واردند به حرف‌هایشان گوش کردم نتیجه گرفتم که چند ساعت پیش دستگیر شده‌اند یکی از آنها پنجره سلول مرا باز کرد و مرا دید نامم را پرسید جواب دادم بعد گفتم: "من یک طلبه‌ی مشهدی هستم" آن‌ها هم خودشان را به من معرفی کردند و علت بازداشت‌شان را برایم گفتند فهمیدم که گروهی از کسبه و تجار جوان بازار هستند که ماه رمضان پای منبر یکی از سخنران‌های انقلابی مسجد جامع بازار بوده‌اند و در خلال یکی از سخنرانی‌ها احساسات آنها بالا گرفته و شعارهایی داده‌اند پلیس هم به آنها حمله‌ور شده دستگیرشان کرده و به زندان آورده است از دیدن آن‌ها خیلی خوشحال شدم زیرا من هنوز با خوزستانی‌ها انس نگرفته بودم چند ساعت بعد هم صداهایی شنیدم که حاکی از آزادی آن‌ها بود احساس کردم که با رفتن آن‌ها چیزی از دست داده‌ام هنگام مغرب نماز خواندم و برای تعقیبات نشستم در این بین دیدم یکی از همان‌ها پنجره سلولم را باز کرد و گفت: "آقا سید! من برگشتم." 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13131 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۳۸. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🏴 🇮🇷 🏴🍃 •┈┈••🌹 🌹••┈┈• 💐 : آن چشم تیزبین، آن دل حکیم، دل سرشار از حکمت؛ خوب می‌دید، خوب می‌فهمید، درست تشخیص می‌داد؛ راه را برای ما روشن کرده؛ وصیّت‌نامه‌ی امام دمِ دست ما است؛ خب، آن کسانی که تردید دارند این وصیّت‌نامه را نگاه کنند؛ ببینند چه گفته امام... ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12952 ◀️ قسمت هجدهم؛ 🔶🔸 ز 🔹پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الاّ کار از دست همه خارج خواهد شد. و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نموده‌اید و نموده‌ایم. چه هیچ علاجی بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهایی که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد؛ 🔹و در تعیین رئیس‌جمهور و وکلای مجلس با طبقه تحصیل‌کرده متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجاری امور و غیروابسته به کشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی مشورت کرده، و با علما و روحانیون با تقوا و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده؛ و توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه‌ای باشند؛ که محرومیت و مظلومیت مستضعفان ومحرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند؛ نه از سرمایه‌داران و زمین‌خواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی‌توانند بفهمند. 🔹و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، شایسته ومتعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمی‌آید؛ و مشکلاتی اگر باشد رفع می شود. و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود؛ که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین می‌شوند از روی کمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علمای بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسیاری از مهمات و مشکلات به واسطة تعیین شایسته‌ترین و متعهدترین شخصیت‌ها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد. و با نظر به اصل یکصدونهم و یکصدودهم قانون اساسی، وظیفة سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یا شورای رهبری روشن خواهد شد؛ که اندک مسامحه در انتخاب، چه آسیبی به اسلام و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد؛ که احتمال آن، که در سطح بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد می‌کند. 🔹و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرت‌ها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و درحقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و درعصرهای آینده، آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان بنمایند؛ و گمان ننمایند که رهبری فی‌نفسه برای آنان تحفه‌ای است و مقام والایی؛ بلکه وظیفة سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پی دارد. 🔹از خداوند منان هادی با تضرع و ابتهال می‌خواهم که ما و شما را از این امتحان خطرناک با روی سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطر قدری خفیف‌تر برای رؤسای جمهور حال و آینده و دولت‌ها و دست‌اندرکاران، به حسب درجات در مسئولیت‌ها نیز هست که باید خدای متعال را حاضروناظر، و خود را در محضر مبارک او بدانند. خداوند متعال راهگشای آنان باشد 🔶🔸ح 🔹از مهمات امور، مسألة قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است که در تعیین عالی‌ترین مقام قضایی که درعهده دارند، کوشش کنند که اشخاص متعهد، سابقه‌دار و صاحب‌نظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند. 🔹و از شورای عالی قضایی می‌خواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع أسفناک و غم‌انگیزی درآمده بود با جدیت سروسامان دهند؛ و دست کسانی که با جان ومال مردم بازی می‌کنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است از این کرسی پراهمیت کوتاه کنند، و با پشتکار و جدیت بتدریج دادگستری را متحول نمایند؛ و قضات دارای شرایطی که، ان‌شاء الله با جدیت حوزه‌های علمیه مخصوصاً حوزة مبارکة علمیة قم تربیت و تعلیم می‌شوند و معرفی می‌گردند، به جای قضاتی که شرایط مقررة اسلامی را ندارند نصب گردند، که ان‌شاء الله تعالی بزودی قضاوت اسلامی درسراسر کشور جریان پیدا کند. و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می‌کنم که ... 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13133 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا