#لطیفه_نکته ۱۴۴
افسر جلومو گرفت گفت: اینجا سرعت قانونی هشتادتاست تو چرا صد و هشتادتا میرفتی؟
گفتم: گاندی میگه قوانین برای شکسته شدن ساخته شدن😊
گفت واقعا خردمندانه بود ولی خب الان پدر گاندی هم نمیتونه ماشینتو از پارکینگ دراره 😂
*به نام خدایی که علی را به ولایت منصوب کرد*
*با سلام و ادب و تبریک عید بزرگ شیعه و روز انتصاب مولا علی علیه السلام به امامت و جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله محضر نورانی شما*
*خدای متعال در قرآن مجید فرمودند*
*الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا*
*امروز دین شما را به حد کمال رساندم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم*
*بخشی از آیه سه سوره مائده*
*به اعتقاد شیعه و بخشی از علمای اهل سنت این آیه شریفه به مناسبت روز غدیر و انتصاب مولا علی علیه السلام به امامت بر امت پیامبر نازل شده است. طبق این آیه میتون به نکات زیر دست یافت.*
۱. مهمترين روزنهى اميد كفّار، مرگ پيامبر بود كه با تعيين حضرت على عليه السلام به رهبرى، آن روزنه بسته شد.
۲. كفّار از دينِ كامل مىترسند، نه از دينى كه رهبرش تسليم، جهادش تعطيل، منابعش تاراج و مردمش متفرّق باشند.
۳. اگر كفّار از شما مأيوس نشدهاند، چه بسا نقصى از نظر رهبرى در دين شماست.
۴. دين بدون رهبر معصوم، كامل نيست.
۵. قوام مكتب به رهبرى معصوم است و تنها با وجود آن، كفّار مأيوس مىشوند، نه با چيز ديگر.
۶. همهى نعمتها بدون رهبرى الهى ناقص است.
۷. نصب على عليه السلام به امامت، اتمام نعمت است، و رها كردن ولايت او كفران نعمت و ناسپاسى نعمت و عواقب بدى دارد
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews75979710412150525671214.pdf
8.02M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز سه شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
📖 فرنگیس
#خاطرات_فرنگیس_حیدریپور
🖋قسمت ۱۰۲م
لباسهای نو، که داخل کمد میگذاشتم، تکهتکه شده بود. همه را پاره کرده بودند. یاد وقتهایی افتادم که دلم نمیآمد این لباسها را تن بچهها بکنم و میگفتم زود خراب میشوند.
علیمردان کنار بچهها، روی سکوی خانه نشسته بود و با دهان باز به حیاط و وسایل داخل حیاط نگاه میکرد. دستش را به زانو گرفته بود و با غم و حسرت نگاه میکرد.
جارو را کنار حیاط پیدا کردم. پر از خاک و سنگ بود. جارو را به دیوار خاکی زدم. خاک و سنگ از جارو ریخت و تمام صورتم را گرفت. دستم را جلوی دهانم گرفتم و چشمهایم را بستم.
سطل کهنهای را که کنار خانه افتاده بود،
برداشتم و بیرون رفتم. کنار منبع آب که خراب شده بود، کمی آب پیدا کردم. سطل را توی آب زدم و برگشتم خانه.
آب سطل را که توی اتاقها پاشیدم، شوهرم با تعجب دستم را گرفت و پرسید: «فرنگیس، داری چه کار میکنی؟ نکند میخواهی امشب اینجا بمانی؟»
روبهرویش ایستادم و گفتم: «آره، میخواهم امشب توی خانۀ خودم بمانم. علیمردان، از من نخواه که چند روز دیگر آواره باشم. به جای این حرفها، کمک کن. چیزی زیر بچهها بینداز و برو ببین می توانی آب خوردن از چشمه پیدا کنی. تا تو برگردی، اتاقها را آماده میکنم.»
کمکم صداهای آشنا توی ده شنیده شد. همسایهها و فامیل و مردم ده برگشتند. یکییکی با ترس میآمدند. مرا که میدیدند، میخندیدند و میگفتند: «ها، اولین نفر شدی، درسته؟»
با خوشحالی آمدن مردم را نگاه میکردم. جای خالی گوساله و گاوم را تمیز کردم. باید دنبالشان میگشتم؛ شاید زنده بودند.
یکی از زنهای همسایه آمد و گفت: «فرنگیس، شنیدهام گوسالهات زنده است. توی دهات بغلی بوده. مردم آن را دیدهاند.»
با خوشحالی صورت زن را بوسیدم و گفتم: «به خدا اگر حرفت درست باشد، مژدگانی داری.»
به علیمردان گفتم حواست به بچهها باشد، فکر کنم بتوانم گوساله را برگردانم. علیمردان با تعجب گفت: «فرنگ، بس کن. الآن آن گوساله را بردهاند، یا کشته شده... گوساله کجا بود؟ چقدر خوش خیالی تو. تازه، اگر کسی گوسالهات را پیدا کرده باشد، پس میدهد؟»
روبرویش ایستادم و گفتم: «مالم حلال است... مالم را با خون جگر و زجر به دست آوردم. مال حلال به صاحبش برمیگردد. خدا مال مرا برمیگرداند. اگر گوساله زنده باشد، برش میگردانم.»
علیمردان اخم کرد و گفت: «اگر من تو را میشناسم، فکر کنم اگر بروی دنبال گوساله، باید از عراق برت گردانم.» گفتم: «چرا این حرف را میزنی؟ میخواهی نروم؟»
خودش را به مرتب کردن انبار مشغول کرد و گفت: «من کاری ندارم.
خوشحال شدم. فهمیدم دیگر مخالفتی ندارد. چوب بلندی دست گرفتم و راه افتادم.
از کنار مزرعههای سوخته که میگذشتم، مرتب چوب را توی خاک میکوبیدم که نکند مین جلوی پایم باشد. با احتیاط جلو را نگاه میکردم و قدم برمیداشتم. توی دشت، لاشۀ گوسفندها و سگهای زیادی دیده میشد. زبانبستهها تکهتکه شده بودند.
هوا گرم بود. خسته بودم، ولی باید گاو و گوسالهام را پیدا میکردم. از دور لاشۀ گاوی را دیدم. تقریباً اندازۀ گاو من بود. خوب نگاه کردم و از زنگولهای که به گردنش انداخته بودم، شناختمش. با عجله دویدم. وقتی بالای سرش رسیدم، آه از دلم بلند شد. کنارش نشستم و چشمهایم پر از اشک شد. معلوم بود که توی دشت ول شده و گلولۀ دشمن به آن خورده. توپهای صدام تکهتکهاش کرده بودند. قسمتی از لاشۀ گاو را کرمها داشتند میخوردند.
گاوم را خیلی دوست داشتم. و حالا اینطور تکهتکه شده بود. کمی که بالای سرش اشک ریختم، بلند شدم. حالا مانده بود گوسالهام. شاید آن یکی هم همین نزدیکی مرده بود.
از عرض جاده گذشتم. نیروهای خودی هنوز با ماشین به سمت قصرشیرین میرفتند. برایشان دست بلند کردم و به طرف روستای بالا (کلهجوب علیا) به راه افتادم.
توی راه، مردم در حال آوردن و بردن وسایل بودند. زنی را دیدم که به سویم میآمد. دست بالا برد و بلند گفت: «سلام فرنگیس.»
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#شبهات_برجام_و_پاسخهای_رهبری
همزمان با هفتمین سالگرد امضای برجام توسط ایران و گروه موسوم به ۱+۵ سوالات و ابهامات مهمی در خصوص این توافقنامه با استناد به بیانات رهبر انقلاب پاسخ داده شده است.
پاسخ آیت الله خامنه ای به ۱۰ پرسش کلیدی درباره برجام
🖋قسمت چهارم
🔹 ۸. در نهایت میتوان با آمریکا کنار آمد؟
یک تصوّر غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا میتوانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خُب این تصوّر، تصوّر درستی نیست. ما نمیتوانیم به توهّم تکیه کنیم، باید به واقعیّتها تکیه کنیم. اوّلاً همانطور که گفتیم، از لحاظ منطقی، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران هرگز مورد محبّت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمیگیرد؛ امکان ندارد. ثانیاً رفتارهایشان؛ از پنجاه سال پیش، شصت سال پیش، از بیستوهشتم مرداد، بعد از آن در دوران رژیم طاغوت، بعدش از اوّل انقلاب تا امروز، شما نگاه کنید ببینید رفتار آمریکا با ما چگونه بوده. در رژیم طاغوت، آمریکا بهعنوان یک ثروت نگاه میکرد به رژیم پهلوی، درعینحال ضرباتی که در همان دوران از سوی آمریکا به ایران وارد شده ضربات کاری و مؤثّری است که کسانی که با تاریخ آشنایند، با زندگی آن دوران آشنایند، کاملاً این را میفهمند و تصدیق میکنند. (بیانات در دیدار مسئولان نظام ۱۲/۸/۱۳۹۲)
🔹 ۹. چرا مذاکرات اخیر برای احیای برجام بی نتیجه است؟
آمریکاییها بر سر موضع عناد آمیز خودشان محکم ایستادند و یک قدم جلو نیامدند. روی کاغذ یا در مقام وعده میگویند بله، ما تحریمها را برمیداریم، [امّا] برنداشتند و برنمیدارند هم؛ شرط میگذارند؛ میگویند اگر میخواهید تحریمها برداشته بشود، باید الان در همین توافق یک جملهای را بگنجانید که این جمله به معنای آن باشد که بعداً باید دربارهی این موضوعات با شما صحبت کنیم و توافق کنیم؛ اگر چنانچه این جمله را نگنجانید ما الان با همدیگر توافقی نخواهیم داشت. این جمله چیست؟ این جمله یک بهانهای است برای مداخلات بعدی؛ دربارهی خود برجام، تمدید برجام، دربارهی مسائل گوناگون، دربارهی موشک، دربارهی منطقه، که اگر شما بعداً گفتید که نه من در این مورد بحث نمیکنم یا مثلاً سیاست کشور اجازه نمیدهد یا مجلس اجازه نمیدهد، خواهند گفت خیلی خُب شما نقض کردید، پس هیچ، توافق بی توافق!
یک بار توافقها را نقض کردند و کاملاً بی هزینه نقض کردند و الان هم که [به آنها] گفته میشود شما باید قول بدهید، تضمین بدهید که نقض نمیکنید، میگویند «نه»، ما تضمین نمیدهیم؛ این را الان صریح به دوستان و به دیپلماتهای ما میگویند که ما تضمین نمیدهیم نقض نکنیم؛ نمیتوانیم چنین تضمینی بدهیم. (بیانات در آخرین دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت دوازدهم ۰۶/۰۵/۱۴۰۰
🔹 ۱۰. آیا دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید صرفاً بر حل موضوع هستهای متمرکز شود؟
دیپلماسی را تحت تأثیر مسئلهی هستهای هم نباید قرار داد؛ یعنی این جور نباشد که دیپلماسیِ کشور متّصل به قضیّهی هستهای باشد؛ نه، قضیّهی هستهای یک قضیّهی جداگانهای است که آن را باید به یک شکل مناسب و شایستهی کشور حل کنند، امّا دایرهی دیپلماسی خیلی وسیعتر است. در قضیّهی هستهای، آمریکاییها انصافاً وقاحت را از حد گذراندهاند؛ واقعاً وقاحت را از حد گذراندهاند: جلوی چشم همه از برجام خارج شدند، حالا جوری حرف میزنند انگاری که ایران از برجام خارج شده، جوری طلبکاری میکنند که انگار ما تعهّدات را به هم زدهایم! مدّتها در مقابل این حرکت آمریکاییها هیچ حرکتی از طرف ایران انجام نگرفت؛ بعد از گذشت مدّتی، با اعلام، با توجّه، برخی از تعهّدات کنار گذاشته شد؛ برخی، نه همه. آنها به تعهّدشان عمل نکردند. (بیانات در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم ۶/۶/۱۴۰۰)
پایان
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۴۰)
مقاله هفدهم
#شکست_فلسفه_تراریخت_توسط_راهبر_۵۰ساله
🔹 «ایری»، نام یک نهاد پیشتاز دانشی است که در سال ۱۹۵۹ میلادی، با هدف ابداع گونههای تراریخت توسط بنیاد راکفلر پایهگذاری و تاکنون هدایت شده است.
دیوید راکفلر جونیور در سال ۲۰۱۳، حین بازدید از این مؤسسه، آن را در زمره افتخارات خانواده راکفلر برشمرد.
🔹 «ام. اس. سوامیناتان»، تنها مدیر غیرآمریکایی مؤسسه «ایری» تا زمان خودش بود. وی از سال ۱۹۸۲ الی ۱۹۸۸ میلادی، مسئولیت این مؤسسه را بهعهده داشت.
مدیریت یک فرد «هندی» در آن زمان واکنشهای زیادی در پی داشت؛ اما این انتخاب بیجهت نبود، و یک اقدام بهشدت حسابشده بهشمار میرفت.
🔹 سوامیناتان از طرفی با برنامههای «انقلاب سبز» راکفلر (در موج دوم این برنامه در هندوستان) در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ همکاری گسترده داشت و از سوی دیگر بهدلیل تصدی مناصب ردهبالا در وزارت کشاورزی هندوستان، به بانکهای ژنی این کشور نیز کاملاً دسترسی داشت.
🔹 این دو فاکتور مهم – وفاداری به «برنامه» و دسترسی به هندوستان – برای بنیاد راکفلر بسیار پراهمیت بود؛ چه اینکه تنوع ژنتیک گیاهی هندوستان از غنیترین گنجینههای دنیاست؛ برای نمونه در زمینه برنج، بهگفته خانم پروفسور «واندانا شیوا» – فعال زیستمحیطی برجسته هندی – در این کشور، بیش از ۲۰ هزار رقم برنج بومی وجود داشته، که به بنیاد راکفلر منتقل شده است.
🔹 اقدامات سوامیناتان البته به همینجا ختم نشد؛ او با خوشرقصی برای راکفلرها، تلاش کرد همین سناریو را علاوه بر هند به کشورهای دیگر نیز گسترش دهد،
برای نمونه او در ایران نیز در سال ۱۹۸۳، معاهدهای را با عیسی کلانتری، معاون آموزش و تحقیقات وقت وزارت کشاورزی منعقد نموده است
🔹 تلاشهای او البته از سوی راکفلرها بیاجر و مزد نماند؛ وی ضمن اینکه بهعنوان اولین برنده جایزهی جهانی غذا (ی راکفلر)، و نیز یکی از ۲۰ چهره برتر و تأثیرگذار آسیا در کل قرن بیستم، معرفی شد؛ جوایز متعدد بینالمللی را نیز از آن خود کرده است.
🔹 اما علیرغم این سابقهی گسترده در ساخت و برکشیدن محصولات تجاری تراریخت در دنیا توسط سوامیناتان، او اکنون از سودمندی تجاری و همچنین امنیت این محصولات عقب نشسته است.
وی طی هفتههای اخیر در انتشار مقالهای مشارکت داشت که در آن قید شده بود:
"ما درباره: ۱. بازدهی افزونتر، ۲. کاهش آفتکُشها و همچنین ۳. ایمنی این محصولات دچار اشتباه شدیم."
🔹 اظهارات این پیشتاز تولید محصولات تراریخته، یک شکست بزرگ برای طرفداران تجارت و تولید محصولات تراریخته بهشمار میرود؛
وی البته پس از انتشار این مقاله بهشدت تحت فشار قرار گرفت؛ بهطوری که (ضمن اینکه بر سه اشتباه مهم بالا مجدداً تأکید کرد)، گفت که تنها در تدوین «بخشهایی از این مقاله علمی» مشارکت داشته است!!
ترجمه کامل متن گزارش مجله «ساینس» از اظهارات او در قسمت بعد میآید.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2245
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#عید_غدیر
🎬 دوربین مخفی؛
😳وقتی نوجوونا میخوان با دست خالی، برای عید، جشن راه بندازن!
بچهها میخواستن واسه روز عید، تو محلهشون جشن بگیرن و شربت و شیرینی بدن
😭ولی یه اتفاقی افتاد...
ببینین مردم واکنششون چی بود؟ ما که فکرشو نمیکردند!
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۴۴
🖋 مقالهی دهم؛
#نقش_یهود_در_تحریف_غدیرخم
قسمت سوم
🔹 از جمله تلاشهای دیگری كه یهود برای شكست اسلام انجام داد، ترویج و انتشار تورات و افكار یهود، در بین مسلمانان بود. (بخاری، صحیح بخاری، ۸ : ۱۶۰) تا بدینوسیله با عقاید مسموم و تحریفشدهی یهود، عقاید پاك و خالص اسلام را آلوده ساخته و زمینههای انحراف این دین الهی را نیز همچون یهودیت و مسیحیت، آماده سازد.
🔹از جمله تلاشهای دیگری كه یهود برای شكست اسلام انجام داد، ترویج و انتشار تورات و افكار یهود، در بین مسلمانان بود. (بخاری، صحیح بخاری، ۸ : ۱۶۰) تا بدینوسیله با عقاید مسموم و تحریفشدهی یهود، عقاید پاك و خالص اسلام را آلوده ساخته و زمینههای انحراف این دین الهی را نیز همچون یهودیت و مسیحیت، آماده سازد.
🔹 متأسفانه این ترفند یهود، جواب داد و عدهای از صحابه پیامبر (ص) با آنكه آیاتی از قرآن در تحذیر مسلمانان از یهود و اعلام تحریف كتب آنها نازل شده بود و رسول گرامی اسلام (ص) نیز مسلمانان را از خطراتی كه از جانب یهود تهدیدشان میكرد برحذر داشته بودند، برخلاف دستورات خدا و پیامبرش به فرا گرفتن تورات از یهودیان اقدام نمودند.
🔹 سیوطی در ذیل آیهی «أَوَلَمْ یكْفِهِمْ أَنّا اَنْزَلْنا عَلَیكَ الْكِتابَ یُتْلی عَلَیهِمْ»، این روایت را نقل میكند كه گروهی از صحابه اقدام به تعلیم تورات و نوشتن آن كرده بودند.
به پیامبر (ص) كه خبر رسید، آن حضرت فرمودند:
"از حماقت و گمراهی یك قوم همین بس كه از آنچه پیامبرشان آورده است، روی برگردانند و به سوی آنچه دیگران آوردهاند، بروند. (سیوطی، الدر المنثور، ۵ : ۱۴۸)
🔹 در این میان، روایات فراوانی در كتب معتبر شیعه و سنی به چشم میخورد كه از مجموع آنها چنین برمیآید كه عمر در بین صحابه بیشتر از همه مشتاق فراگرفتن تورات و تعلّم از یهود بوده است.
روایاتی كه به احادیث تهوّک مشهور است پرده از چنین حقایقی برمیدارد.
🔹 عمر روزی به پیامبر گفت:
"اهل كتاب احادیثی را برای ما میگویند كه به دل مینشیند و ما را وامیدارد كه آنها را بنویسیم."
پیامبر فرمودند:
'ای پسر خطاب، آیا همانگونه كه یهود و نصاری متحیّرند شما نیز دچار سرگردانی و تردید شدهاید؟!
قسم به كسی كه جان محمد در دست اوست، دینی روشن و به دور از هرگونه انحراف و آلودگی برای شما آوردهام." (ابن منظور، لسان العرب، ۱۰ : ۵۰۸)
🔹 در نقلی دیگر آمده است كه اینبار عمر با نوشتهای كه از مطالب یهود تعلیم گرفته بود به حضور پیامبر رسید و گفت:
"برادری از بنیقریظه را دیدم و این مطالب را برایم از تورات نوشت، آیا بر شما عرضه بدارم؟"
از شدت ناراحتی رنگ چهره پیامبر سرخ شد و فرمودند:
"قسم به كسی كه جان محمد در دست اوست، اگر موسی در میان شما بیاید و از او تبعیت كنید و مرا ترك نمائید، به حتم گمراه شدهاید. شما بهره من از امتها هستید و من بهره شما از پیامبرانم." (احمد ابن حنبل، مسند احمد، ۳ : ۳۸۷)
🔹 در خبر دیگری كه حكایت از تكرار أخذ مطالب یهود توسط عمر دارد، پیامبر بقدری ناراحت و خشمگین شدند كه انصار فریاد السلاح السلاح سر دادند و آنگاه كه گرداگرد منبر پیامبر حلقه زدند، آن حضرت فرمودند:
"من همه چیز را برای شما آوردهام، راهی روشن و بدور از هرگونه ناپاكی در برابر شما گشودم، پس سرگردان نشوید و اجازه ندهید سرگردانان شما را مجذوب خود كنند." (ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۲ : ۴۰۸)
🔹 جالب اینجاست كه حفصه دختر عمر و همسر پیامبر اكرم (ص) در نقلی، كتابی را كه قصه یوسف در آن نوشته شده بود و از اهل كتاب گرفته بود، نزد رسول خدا آورد و برای آن حضرت شروع به خواندن كرد.
چهره پیامبر (ص) دگرگون شد و فرمودند:
"قسم به خدایی كه جانم در دست اوست، اگر یوسف بیاید در حالی كه من در میان شما باشم و آنگاه شما از او تبعیت نمایید و مرا رها كنید، بطور حتم گمراهید." (عبدالرزاق، مصنف، ۶ : ۱۱۴)
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2242
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
مستند صوتی شنود - 03.mp3
14.35M
🎙 #مستند_صوتی_شنود،
قسمت ۳
(تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران)
هرشب از کانال "سالن مطالعه محله زینبیه"
🔺 تجربهگر #کتاب_شنود در پی حذف برخی قسمتها توسط ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمتهای آن و همچنین بیان برخی مطالب گفته نشده، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته است و استاد امینیخواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان میدارد.
مروری بر نکات جلسه سوم:
🔻 با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم.
🔻 جان هایی که قبض می شد را میدیدم
🔻 دیوارها را نمیدیدم و مسلط به محیط بیمارستان بودم
🔻 نحوه متفاوت قبض روح افراد
🔻 به هرچه توجه می کردم، کنه آن را میدیدم
🔻 معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم
🔻 احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا
🔻 احساس می کردم بالای سرم بیکران است و به پایین تسط دارم
🔻 تصرف در عالم ماده،از مقامات شهدا
🔻 قهقهه ی شیطان را شنیدم
🔻 در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است.
#مستند_صوتی_شنود
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee