eitaa logo
سالن مطالعه
211 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
1.2هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
✡🔥 🔥✡ ۴۵ 🖋 مقاله‌ی دهم؛ قسمت چهارم 🔹 علاوه‌ بر احادیث تهوک كه‌ از برخورد شدید پیامبر اكرم (ص) نسبت‌ به‌ ارتباط‌ مسلمانان‌ با افكار و عقاید یهودیان‌ حكایت‌ دارد، قرآن‌ كریم‌ نیز در آیات‌ متعدد مسلمانان‌ را از اتخاذ اهل كتاب‌ به‌ عنوان‌ اولیاء نهی‌ نموده‌ است‌. (مائده/۵۱-۵۷) و آیات‌ دیگری‌ كه‌ مبنی‌ بر تحذیر مسلمانان‌ از یهود نازل‌ شده (بقره/۱۰۹؛۱۲۰)‌، همه‌ نشانگر خطری‌ است‌ كه‌ مسلمانان‌ را در این‌ زمینه‌ تهدید می‌نمود. و از طرفی‌ نشان‌ می‌دهد، در میان‌ مسلمانان‌ در فراگیری‌ بعضی‌ مطالب‌ از یهود، اقبال‌ عمومی وجود‌ داشته‌ است‌. 🔹 علاوه‌ بر هیمنه‌ فكری‌ یهود در قبل‌ از اسلام‌ بر اعراب،‌ علت‌ عمده‌ی‌ چنین توجهی‌ به‌ سوی‌ منابع‌ مكتوب‌ یهود، كه‌ علامه‌ طباطبایی‌ هم‌ به‌ آن‌ اشاره‌ دارند، اهتمام‌ خاصی بوده‌ است‌ كه‌ اهل‌ كتاب‌ به‌ بیان‌ قصص‌ انبیاء سلف‌ و دیگر داستان‌های‌ دینی‌ داشته‌اند. از طرفی‌ قرآن‌ در نقل‌ قصص‌، چون‌ كتاب‌ هدایت‌ است‌، به‌ بیان‌ نكته‌های‌ مهم‌ در ارتباط‌ با مقصود اكتفاء نموده‌ است‌. (المیزان، ۱۳ : ۲۹۱) 🔹 لذا شوق‌ به‌ شنیدن‌ داستان‌هایی‌ كه‌ قسمت‌هایی‌ كوتاه‌ از آنها در قرآن‌ آمده‌ بود، موجب‌ شد چنین‌ مطالبی‌ در میان‌ مسلمانان‌ از طریق‌ یهود رواج‌ بیابد. و حتی‌ بنا به‌ نقلی‌ كه‌ گذشت‌ از خانه پیامبر و در دست‌ همسر آن‌ حضرت‌، حفصه‌ نیز سر در آورد. 🔹 اما نكته‌ مهم‌ در ارتباط‌ با این‌ قصص‌، تحریفات‌ و خرافاتی‌ بود كه‌ در این‌ داستان‌ها وارد شده‌ بود، همان‌ نكته‌ای‌ كه‌ قرآن‌ و پیامبر اكرم ‌(ص) به‌ خاطر آن‌، مسلمانان‌ را نسبت‌ به‌ نزدیكی با یهود و فراگیری‌ از آنها بر حذر می‌داشتند. 🔹 این‌ قصص‌ كه‌ به‌ قصد تخریب‌ اعتقادات‌، خصوصاً اعتقاد به‌ مقام‌ عصمت‌ و قداست‌ انبیای الهی‌ تنظیم‌ شده‌ بودند، نه‌ تنها در آنها از عصمت‌ و قداست‌ انبیاء خبری‌ نبود بلكه‌ رسولان‌ حق را تا حد انسان‌های‌ شهوتران‌ پستی‌ كه‌ از هیچ‌گونه‌ جنایتی‌ ابا ندارند پایین‌ می‌كشیدند. مانند داستان‌ حضرت‌ داود (ع) كه‌ در آن‌‌ به‌ حضرت‌ داود نسبت‌ زنا با همسر یكی‌ از فرماندهانش‌ بنام‌ اوریا داده‌ شده‌ و آن‌گاه‌ فرمان‌ كشتن‌ اوریا را در بحبوحه‌ جنگ‌ می‌دهد تا زن او را تصاحب‌ كند (مجمع الكنائس الشرقیة، الكتاب المقدس، صموئیل الثانی، الاصحاح۱۱) و یا داستان‌ لوط (ع)، كه‌ آن‌ حضرت‌ توسط‌ دو دخترش‌ مست‌ شده‌ و در حال‌ مستی‌ با آنها هم‌بستر و صاحب‌ فرزند از دخترانش‌ گردیده‌ است‌. (همان، سفر تكوین، اصحاح۱۹، بند۳۰-۳۸). 🔹 وجود برخی‌ قصص‌ مشابه‌ با قصه‌های‌ انبیاء در تورات‌، در كتب‌ معتبر اهل‌ سنت‌ همچون صحیح‌ بخاری‌ و صحیح‌ مسلم‌ كه‌ صحابه‌ آنها را نقل‌ كرده‌اند، دلیلی‌ است‌ كه‌ نشر این‌ داستان‌ها را از سوی‌ یهودیان‌ در بین‌ مسلمانان‌ به‌ اثبات‌ می‌رساند. (صحیح بخاری، ۴ : ۱۱۲، صحیح مسلم، ۷ : ۹۸) 🔹 كمترین‌ تأثیر این‌گونه‌ قصص‌، خصوصاً بر اعرابی‌ كه‌ مدت‌ها یهود را به‌ عنوان‌ مرجع‌ فكری خود و اهل‌ كتاب‌ و علم‌ می‌دانستند، ایجاد شك‌ و تردید در مقام‌ و منزلت‌ همه‌ انبیاء الهی‌ و ازجمله‌ شأن‌ قدسی‌ و الهی‌ پیامبر اكرم (ص) بوده‌ و در نتیجه‌ی‌ چنین‌ نگرشی‌ است‌ كه‌ برخی اصحاب‌ به‌ خود اجازه‌ می‌دادند كه‌ خود را هم‌سنگ‌ و یا به‌ قول‌ عمر، زمیل (ابن جریر طبری، تاریخ طبری، ۳ : ۲۹۱)‌ و هم‌ردیف پیامبر دانسته‌ و در نتیجه‌ در فرامین‌ و احكامی‌ كه‌ مخالف‌ طبع‌ آنهاست‌ به‌ اظهار نظر و مخالفت و اعتراض‌ بپردازند. ◀️ ظهور مخالفت‌ها در برابر پیامبر اسلام (ص) بی‌جهت‌ نیست‌ كه‌ اولین‌ مخالفت‌ها و اعتراض‌های‌ علنی‌ و جدّی‌ در برابر پیامبر اكرم (ص) از كسی‌ صادر شود كه‌ بیشترین‌ ارتباط‌ را در بین‌ صحابه‌ با تعالیم‌ یهود، از او گزارش‌ شده است‌. آری‌، "عمر" كسی‌ است‌ كه‌ در صلح‌ حدیبیه‌ با اعتراض‌ شدید به‌ پیامبر اكرم (ص)، این‌صلح‌ را ننگی‌ برای‌ اسلام‌ خواند، و با آن‌كه‌ رسول‌ خدا (ص) می‌فرمود: "من‌ هرچه‌ كردم‌، به‌ امرخدا بوده‌ است‌" در وی‌ اثر نكرد و اعتراضش‌ را به‌ دیگران‌ منتقل‌ می‌نمود. و لذا در این‌ واقعه گفت‌: "از ابتدای‌ اسلامم‌ این‌گونه‌ به‌ شك‌ نیفتاده‌ بودم‌." (سیوطی، الدر المنثور، ۶ : ۷۷) ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2258 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
⬛️ امروز سالروز قانونی شدن در کانادا، پس از تصویب پارلمان، سنا و توشیح ملکهٔ بریتانیا (٢٠٠۵م) است. به همین مناسبت مقاله‌ای (با مطالبی که دانستنش ضروری است) درباره این انحراف بزرگ از مسیر انسانی، اخلاقی و مذهبی تقدیم می‌شود: 🖋قسمت اول ◀️ مقدمه: 🔹 با دقت در عرصه‌ی فرهنگ‌سازی جهانی به مواردی خاص بر خواهیم خورد که نظام‌های غربی به‌خصوص نظام آمریکا و انگلستان با تغذیه از سرمایه‌های مالی و انسانی یهود، به شدت و با اصراری بسیار عجیب سعی در گسترش و تبلیغ آنها در میان مردم خود و دیگر ملت‌ها دارند. 🔹 یکی از این موارد که شدیداً مورد توجه نظام فرهنگ‌سازی غرب بوده همجنس‌بازی است. 🔹 حتی اگر حمایت این نظام ها از افراد همجنس باز را (به عنوان افرادی که از نظر روانی در گرایش های طبیعی انسانی دچار مشکل شده، تعادل خود را از دست داده و نیارمند کمک ها و درمان‌های روانکاوانه هستند) از منظر دعاوی حقوق بشری نگریسته و قبول کنیم؛ باز تناسبی بین هجم تبلیغات و حمایت‌های بی حساب مالی و سیاسی و اجتماعی از این افراد و تعداد آنها در جوامع مختلف نخواهیم یافت. 🔹 برای مثال تنها ۱.۵ درصد از مردم انگلستان را همجنس بازان تشکیل می‌دهند و گستردگی حمایت و پافشاری بر ارائه خدمات و به رسمیت شناختن این اقلیت بسیار کوچک هیچ تناسبی با تعداد آنها و یا قدرت اثر گذاری آنها بر جریان سیاسی و اجتماعی کشور ندارد. 🔹 اینجاست که این سوالات مطرح می شود: ✡ چرا غرب در تلاشی مصرانه سعی در گسترش پدیده ضد انسانی همجنس بازی دارد؟ ✡ چرا امروزه بخشی از برنامه ریزی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی غرب علناً به حمایت از توسعه همجنس بازی در میان مردم خود و ملت های سراسر جهان اختصاص یافته است؟ ✡ نظام سیاسی غرب چه سودی از همجنس باز شدن افراد می برد که اینچنین به حمایت از نهادهای حامی همجنس بازی پافشاری کرده و به انحاء مختلف سعی در عادی سازی و قبولاندن طبیعی بودن این پدیده غیر طبیعی به بشریت دارد؟ ✡ اگر تنها نگاه انسانی و حقوق بشری موجب این سطح از فعالیت های حمایتی است؛ چرا به این افراد به صورت کسانی که به هر دلیلی (روانشناختی، جامعه شناختی و یا فیزیولوژیک) از مسیر تعادل و طبیعت بشری خارج شده و نیاز به کمک و درمان دارند تا بیش از این در باتلاق اعمال ضد اخلاقی و ضد نهاد خانواده فرو نروند؛ نگریسته نمی شود؟! 👈 بلکه برعکس با تشویق، تبلیغ، حمایت و عادی نشان دادن این پدیده، این افراد بیمار را هرچه بیشتر به اعماق دره های ضد اخلاقی فرو می کشانند؟! 🔹شایان توجه است که موضوع حمایت از همجنس بازی مرز نگرش ها و گرایش های سنتی سیاسی را نیز درنوردیده و به نظر می رسد به صورت یک سیاست استراتژیک همگانی برای نظام های غربی درآمده است. از همین رو می بینیم که دیوید کامرون محافظه‌کار در انگلستان سیاست های مشابهی با اوبامای دموکرات در آمریکا در مورد حمایت از همجنس بازی در پیش گرفته است! در انگلستان از سال ۲۰۰۴ به بعد زوج های همجنس باز از حقوق و مزایای زوج های عادی برخوردار شده اند و عده ای از مقامات دولتی در خواست کرده اند که ازدواج همجنس بازان در سراسر انگلیس تا سال ۲۰۱۵ به صورت قانونی تایید شود. در آمریکا نیز شبکه سی‌ان‌ ان گزارش داده است که ۵۳ درصد مردم خواهان قانونی شدن همجنس‌بازی در ایالت‌های این کشور هستند. 🔹 در واقع در اروپا و آمریکا دستگاه فرهنگ سازی غرب در حال کسب موفقیت و رسیدن به اهداف خود در تبدیل همجنس بازی از یک پدیده شنیع و غیر اخلاقی به یک موضوع عادی اجتماعی است. تا جایی که هم اکنون هرگونه موضع‌گیری بر علیه همجنس ‌بازی و همجنس بازان در غرب جرم محسوب شده و فرد مخالف توهین کننده محسوب شده و تحت پیگرد قانونی قرار می گیرد. ◀️ در ابتدا به برخی از مصادیق حمایت و ترویج همجنس بازی از سوی دنیای غرب می پردازیم: ادامه دارد... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
(۴۱) مقاله هفدهم ◀️ ترجمه کامل متن گزارش مجله «ساینس» از اظهارات او ذیلاً می‌آید: 🔹 “یک دانشمند کشاورزی اهل هند می‌خواهد از مقاله اخیر خود با موضوع «انتقاد از محصولات تغییریافته ژنتیکی» دفاع کند. این مقاله بحث‌های زیادی میان محققان ایجاد کرده است. «مونکومبو سمباسیوان سوامیناتان» وراثت‌شناسِ ۹۳ساله را با نام «پدر انقلاب سبز هند» می‌شناسند که در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ انواع محصولات «پربازده» جدید را به کشاورزان کشور ارائه داد، همچنین موقعیت‌های سطح بالای رهبری در سازمان‌های ملّی و بین‌المللی داشته است. 🔹 محققان ماه گذشته متوجه مقاله سوامیناتان در مورد علم کنونی شدند که به‌همراه «چنا کزاوان» – یک محقق مؤسسه تحقیقاتی سوامیناتان – نوشته شده بود. (۱.) این مقاله پایداری ایمنی و کنترل محصولات تراریخت را زیر سؤال می‌برد. به‌گفته این مقاله، پنبه تراریخت، به‌عنوان تنها محصولی که در هند مجوز کشت دارد، نتوانسته به (۲.) بالا بردن تولید و درآمد کشاورزان و (۳.) کاهش استفاده از آفت‌کُش‌ها کمکی کند. در این مقاله اهمیت غذایی بادنجان‌های تراریخت و انواع خردل هم مورد تردید قرار گرفته است. یک سری مطالعات هم پشتیبان این مقاله هستند. 🔹 دادگاه عالی هند در حال اعطای حق امتیاز به محصولات تراریخت بود که این مقاله باعث عقب کشیدن برخی دانشمندان هندی شد. مشاور اصلی علمی دولت هند در نامه‌ای به سوامیناتان نوشت این مقاله شدیداً غلط است و یک کلیّت‌بخشیِ غیرعادی دارد. نتایج علمی به‌طور انتخابی حذف شده، ارائه شده، یا تغییر یافته‌اند. 🔹 بسیاری محققان هم از این مقاله سوامیناتان گیج شدند،چون مؤسسه تحقیقاتی او مشغول «معرفی محصولات تراریخت» بود. برخی محققان در توییتر و صفحه‌های شخصی خود نوشتند که سوامیناتان در برابر انتقادهای پرسروصدا از محصولات جی‌ام ایمن است. 🔹 البته نظر او در مورد محصولات تراریخت نسبت به مقاله کمی متفاوت است. او عقیده دارد محصولات تراریخت برای برخی مصارف مفید هستند، ولی نه برای همه، مثلاً ایجاد محصولات تراریختِ مقاوم در برابر خشکسالی و دمای بالا، برای مقابله با تهدید تغییرات آب‌وهوایی مفید است، ولی مهندسی محصولات برای مبارزه با حشرات و قارچ‌ها در طولانی‌مدت خوب نیست، چون محصولات با دگردیسی آفت‌ها مقاومت خود را از دست می‌دهند. 🔹 او ابراز کرد: یک نخ پنبه تراریخت، که حاصل یک ژن باکتری برای مقاومت در برابر آفات است، در برخی جاها خوب عمل کرده ولی در موارد دیگر این نخ جدید مشکلاتی دارد، به‌عوض آسیب‌هایی مثل خشکسالی و سیل، مقاومت ایجاد نمی‌کنند. اگر نمونه‌ای مقاوم در برابر آب دریا بسازید، پایدارتر است. 🔹سوامیناتان گفت همکاری او در این مقاله مربوط به پاراگراف‌های اول و آخر است. کزاوان که به‌نظر او یک دانشمند ممتاز است بقیه مقاله را نوشته ولی مشارکت او در این مقاله مبنی بر تأیید تمام نظرات کزاوان نیست. پیامی که سوامیناتان می‌خواهد بر آن تمرکز شود این است که دانشمندان باید در مورد تکنولوژی‌های جدید و تأثیر شیوه استفاده آنها بر مصرف‌کنندگان مثل کشاورزان کوچک بیشتر تمرکز کنند. ادامه دارد... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2260 -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
مستند صوتی شنود - 04.mp3
زمان: حجم: 17.15M
🎙 ، قسمت ۴ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) هر شب در کانال "سالن مطالعه محله زینبیه" 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌ها توسط ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمت‌های آن و همچنین بیان برخی مطالب گفته نشده، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. جلسه چهارم: 🔻از اینکه افراد سرشار از تعفن ولی بی خیال بودند، تعجب کردم 🔻موجودی هفت برابر انسان، با قیافه بسیار زشت را دیدم 🔻چرا شیطان بلندبلند می خندید 🔻کثافاتی که با وجود انسانها یکی بودند 🔻شبکه نور و ظلمت که به هم تنیده بودند 🔻خانه های نورانی با شعاع نور به هم وصل بودند و از هم انرژی می گرفتند 🔻نورانی ترین نقطه عالم با رائحه ای دیوانه کننده 🔻به شفاعت حضرت عبدالعظیم برگشتم 🔻یکی بودن کربلا وحرم شاه عبدالعظیم 🔻اثر گناه مثل آهن گداخته روی پوست است 🔻با وضو طهارت روحی پیدا میکنیم 🔻طهارت ظاهر وباطن انسان را در معرض نور خدا قرار می دهد 🔻مکان نورانی و عمل نورانی انسان را نورانی می کند 🔻مسجد محل صدور نور است -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
صفحه ۶۴ قرآن کریم
۱۴۶ اگر دشمن زیاد دارید دلیل بر عالی بودنتون نیست 😐😐 شما که یوسف نیستید شاید واقعا آدم خوبی نیستید😂😂 *به نام خدای اجابت کننده دعا* *سلام* خداوند مجیب در قرآن عجیب فرموده: فَاسْتَجابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ کَیْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ پس پرودگارش در خواست او (یوسف) را اجابت کرد و حیله زنان را از او برگرداند، زیرا که او (خدا) شنوای داناست. سوره یوسف آیه ۳۴ 🔹 با توجه به این آیه شریفه می توان نکات زیر را برداشت نمود ۱. مردان خدا، مستجاب الدعوه هستند. ۲. گاهی شداید و سختی ها زمینه ی پیدا شدن امداد الهی و راه نجات است. (زندان زمینه اجابت الهی شد) ۳. پاکدامنی و عفاف، موجبات استجابت دعا را فراهم می سازد. ۴. درخواست خالصانه از خداوند، استجابت و عنایت او را در پی دارد. ۵. دعای یوسف برای مصون ماندن از کید زنان مصر سریعاً مستجاب شد. (چون همین که دعا کرد فاستجاب یعنی فوری اجابت کردیم با فاء ذکر شده) ۶. هر کس به خدا پناه ببرد، محفوظ می ماند. ۷. گاهی کار دشمن به نفع ما تمام می شود. (دشمن یوسف را به زندان انداخت، که مایه ی خلاصی یوسف از زلیخا بود) ۸. استجابت دعا، دلیل بر شنوایی و بینایی و علم خداوند است. ۹. کسانی که مورد مراجعه مردم هستند باید در آغاز خوب بشنوند، سپس با دانش خود به حلّ و فصل مشکل بپردازند؛ چنانکه خداوند نیز در مقام اجابت دعا چنین است. -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews75979710412151524871215.pdf
حجم: 11.43M
بسم الله الرحمن الرحیم تمام صفحات امروز پنجشنبه ۳۰ تیر ۱‌۴۰۱ -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
📖 فرنگیس 🖋قسمت ۱۰۴م بوی نان که توی هوا پیچید، انگار دنیا مال ما بود. سهیلا و رحمان با خوشحالی گفتند: «ما هم می‌خواهیم شکل‌هایی را که درست کردیم، بپزیم.» خمیرها را از دستشان گرفتم و روی ساج گذاشتم. دو تایی با خوشحالی کنار ساج نشستند و منتظر پختن شکل‌هاشان ماندند. تانکها و تفنگشان که پخت، دست گرفتند و با خوشحالی شروع کردند به جنگ‌بازی. دلم گرفت. از عروسک‌هایی که درست کرده بودند، غصه‌ام گرفت. بیچاره بچه‌هایم، از وقتی چشمشان را باز کرده بودند، تانک دیده بودند و تفنگ و جنگ. سرم را روی ساج گرفتم و شروع کردم به.بهم زدن آتش. سهیلا و رحمان با تعجب نگاهم کردند و گفتند: «دا، گریه می‌کنی؟» سرم را تکان دادم و گفتم: «نه، چرا گریه کنم؟ مگر نمی‌بینید دود به چشمم رفته.» نمی‌دانم چرا بهشان دروغ گفتم. بعد از ده پانزده روز، خانواده‌ام هم برگشتند. از اینکه پدر و مادر و برادر و خواهرهایم را می‌دیدم، خوشحال بودم. به خانه آوردمشان و بعد از اینکه خستگی‌شان در رفت، با آن‌ها به آوه‌زین رفتم. اولش پدرم حسابی گیج شده بود. روی خرابه‌ها نشسته بود و سرش را روی کاسۀ زانو گذاشته بود. کمک کردم تا خانه را دوباره بسازد و سرپا کند. کم‌کم همۀ مردم آمدند. نیروهای سپاه هر بار می‌آمدند، واعلام میکردند که فقط از جاده‌های اصلی عبور کنید، چون زمین‌های اطراف را مین کاشته‌اند. مردها می‌پرسیدند: «پس چطوری کشاورزی کنیم؟» گفتند: «باید صبر کنید تا زمین‌ها پاکسازی شوند.» به دنبالش، نیروهای زیادی برای پاکسازی مین‌ها آمدند. یک جفت گوشواره داشتم. آن را فروختم چهار هزار تومان. گاوی خریدم. بیست هزار تومان هم از بانک گیلان‌غرب وام گرفتم. گاو دیگری خریدم تا بتوانم خرج زندگی‌ام را بدهم. شیرش را می‌فروختم. ماست وکره و چیزهای دیگرش را هم می‌فروختم و زندگی‌مان را می‌چرخاندم. سال اول، به ما پتو و علاءالدین و آرد و آذوقه و چادر و زیلو دادند و توانستیم با چیزهایی که داده بودند، زندگی کنیم. بعد چیزهای دیگری هم به سهمیه‌مان اضافه شد. خواربار می‌دادند؛ گوشت و تخم‌مرغ و مواد خوراکی و پوشیدنی. یک روز به علیمردان گفتم دلم گرفته، می‌روم خانۀ پدرم سری می‌زنم و برمی‌گردم. سهیلا زودی دمپایی‌های کوچکش را پا کرد و آمادۀ رفتن شد. گفتم : «سهیلا، خسته می‌شوی. می‌روم و زود برمی‌گردم.» خواستم کاری کنم همراهم نیاید. گفتم: «گوساله تنها می‌ماند؛ تو بمان تا برگردم.» اخم کرد و بدون اینکه چیزی بگوید، راه افتاد! خنده‌ام گرفته بود. یاد بچگی‌های خودم افتادم. پشت سرش راه افتادم. راه را خوب می‌شناخت. گفتم: «می‌توانی تا آوه‌زین با پای پیاده بیایی؟» اخم کرد و گفت: «آره، می‌آیم!» خواستم دستش را بگیرم، تندی دستش را پس کشید. دیگر چیزی نگفتم. از پیچ روستا که گذشتیم، به جادۀ خاکی رسیدیم. مزرعۀ ذرت را پشت سر گذاشتیم. بوته‌های ذرت سبز و بلند شده بودند. هوا گرم بود و کم‌کم عرق روی پیشانی‌ام نشست. سهیلا ایستاد و دو دستش را رو به من گرفت؛ یعنی بغلم کن. از زمین بلندش کردم و روی کولم گذاشتم. دست‌هایش را از پشت، دور گردنم حلقه کرد. به چغالوند که آن دورها بود، نگاه کردم. چقدر دوستش داشتم. خوشحال بودم. جنگ تمام شده بود. حالا حداقل میتوانستم از روی جادۀ خاکی راحت عبور کنم. توی دشت هنوز ناامن بود. دلم می‌خواست از دشت بروم، اما از مین می‌ترسیدم. مین هر روز تعدادی از مردم را شهید می‌کرد. پای بچه‌های بسیاری روی مین ‌رفته بود. سراسر منطقه پر از مین بود. به روستا که رسیدم، دیدم پدرم دم در نشسته و سرش را توی دست‌هایش گرفته. سلام کردم. سرش را بلند کرد و گفت: «سلام، دخترم.» لحنش ناراحت بود. سهیلا را از روی کولم زمین گذاشتم و با تعجب پرسیدم: «چرا ناراحتی؟ چیزی شده؟» جوابم را نداد. پیشانی‌اش را بوسیدم. او هم سرم را بوسید و گفت: «برو تو، من هم الآن می‌آیم.» ادامه دارد .... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۴۶ 🖋 مقاله‌ی دهم؛ قسمت پنجم ◀️ نتیجه‌ی‌ اعتراضات‌ عمر در بین‌ سایر مسلمانان‌ سیوطی‌ در ادامه‌ی‌ جریان‌ صلح‌ حدیبیه‌ می‌گوید: چون‌ نوشتن‌ صلح‌نامه‌ به‌ پایان‌ رسید، رسول‌ خدا (ص) به‌ اصحاب‌ فرمودند: "برخیزید و قربانی‌ كنید و سپس‌ سرهای‌ خود را بتراشید." راوی‌ می‌گوید: "بخدا قسم‌ احدی‌ بلند نشد حتی‌ پیامبر اكرم ‌(ص) سه‌ مرتبه‌ امر خود را تكرار نمودند تا آن‌كه‌ خود آن‌ حضرت‌ بلند شده‌ قربانی‌ كردند و سر تراشیدند. آن‌گاه‌ كه‌ اصحاب چنین‌ دیدند بلند شده‌ و فرمان‌ را انجام‌ دادند، ولی‌ هنگام‌ سر تراشیدن‌ از شدت‌ ناراحتی نزدیك‌ بود یكدیگر را بكشند." (همان، ۶ : ۷۷-۷۸) ◀️ ادامه‌ مخالفت‌ها و تضعیف‌ جدی‌ مرجعیت‌ پیامبر اكرم ‌(ص) 🔹 در حجة‌الوداع‌ [به تعبیر دقیق‌تر: حجةالبلاغ]، بسیاری‌ از مسلمانان‌ بدون‌ قربانی‌ با پیامبر اكرم ‌(ص) آمده‌ بودند و با نزول‌آیه‌ی‌ «وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ» (بقره/۱۹۶) پیامبر فرمودند: "عمره‌ در حج‌ داخل‌ شد تا روز قیامت.‌" آنگاه‌ امر كردند تا منادی‌ ندا دهد: "هركس‌ با خود قربانی‌ نیاورده‌، حجّش‌ را به‌ عمره‌ تبدیل‌ كند و از احرام‌ خارج‌ شود، و كسانی‌ كه‌ قربانی‌ همراه‌ دارند به‌ احرام‌ باقی‌ باشند." بعضی‌ از مردم‌ اطاعت‌كرده‌ و برخی‌ مخالفت‌ نمودند. (صحیح مسلم، ۴ : ۳۷) در صحیح‌ مسلم‌ آمده‌ است‌ كه‌ حتی‌ كسانی‌ كه‌ اطاعت‌ نمودند، این‌ امر بر آنها بسیار سنگین‌ می‌آمد و قلباً نمی‌توانستند به‌ آن‌ رضایت‌ دهند، تا آن‌كه‌ پیامبر فرمودند: "اگر قربانی نداشتم‌، من‌ هم‌ از احرام‌ بیرون‌ می‌آمدم‌." (همان) 🔹 ولی‌ در اثر مخالفت‌ عده‌ای‌، پیامبر بسیار ناراحت‌ شدند و عایشه‌ كه‌ علت‌ ناراحتی‌ آن حضرت‌ را جویا شد، آن‌ حضرت‌ فرمودند: "مگر نمی‌بینی‌ به‌ حكمی‌ مردم‌ را امر می‌كنم‌ و آنان در انجام‌ آن‌ در تردید بسر می‌برند؟!" (همان، ۴ : ۳۴) 🔹 از جمله‌ مخالفان‌ در این‌ واقعه‌، عمر بود. پیامبر اكرم ‌(ص) او را خواند و به‌ او گفت:‌ "چرا تو را در احرام‌ می‌بینم‌، آیا با خود قربانی‌ آورده‌ای‌؟" عمر گفت‌: "نه!‌‌" پیامبر فرمودند: "پس‌ چرا از احرام‌ خارج‌ نشدی‌ در حالی‌كه‌ امر كردم‌ هركس‌ قربانی‌ نیاورده‌ از احرام‌ خارج‌ شود؟" عمر گفت‌: "بخدا قسم‌ از احرام‌ خارج‌ نمی‌شوم‌ در حالی‌كه‌ شما مُحرمید!" پیامبر (ص)‌ فرمودند: "«انك‌ لن‌ تؤمن بها حتی‌ تموت ابداً» هرگز به‌ چنین‌ حكمی‌ ایمان‌ نخواهی آورد." (شیخ مفید، الارشاد، ۱ : ۱۷۴) 🔹 شواهد تاریخی‌ نشان‌ می‌دهد، هرچه‌ به‌ زمان‌ رحلت‌ پیامبر اكرم (ص) نزدیک می‌شویم حالت‌ عدم‌ انقیاد نسبت‌ به‌ دستورات‌ پیامبر در بین‌ مسلمین‌ بیشتر می‌گردد، كه‌ ناشی‌ از شیوع رو به‌ گسترش‌ تفكرات‌ یهودی‌ و تحت‌الشعاع‌ قرار گرفتن‌ مرجعیت‌ پیامبر اكرم (ص) است. به‌گونه‌ای‌ كه‌ وقتی‌ رسول‌ خدا (ص) مأمور رساندن‌ امر الهی‌ مبنی‌ بر امامت‌ و ولایت‌ علی (ع) می‌گردند، خوف‌ از طغیان‌ مردم‌ دارند و لذا تا نزول‌ آیه‌ مبنی‌ بر مصون‌ ماندن‌ آن‌ حضرت‌ در تبلیغ‌ این‌ وحی‌، مبادرت‌ به‌ چنین‌ كاری‌ ننمودند. (مائده/۶۷) ◀️ حذف‌ مرجعیت‌ پیامبر (ص) 🔹 شدیدترین‌ مخالفت‌ها در برابر اوامر پیامبر در رزیّه‌ یوم‌ الخمیس‌ اتفاق‌ افتاد. همان‌ روزی‌كه‌ پیامبر اكرم ‌(ص) قلم‌ و كاغذی‌ طلبیدند تا مطلبی‌ بنویسند كه‌ امت‌ بعد از او گمراه‌ نشوند. در این‌جا عمر یعنی‌ همان‌ كسی‌ كه‌ بیشتر از همه‌‌ی اصحاب‌ سراغ‌ یهودیان‌ می‌رفت‌ و همان‌كه‌ بیشتر از همه‌ بر پیامبر اعتراض‌ می‌كرد، این‌بار با لحنی‌ بی‌ادبانه‌ و با توهین‌ به‌ ساحت‌ مقدس‌ نبوی‌، و با شعار حسبنا كتاب‌ الله، مانع‌ از نوشتن‌ مهم‌ترین‌ و سرنوشت‌سازترین‌ مكتوب‌ در تاریخ اسلام‌ گردید! در حالی‌ كه‌ گروهی‌ از حضار به‌ طرفداری‌ از پیامبر اكرم (ص) سخن‌ می‌گفتند گروهی‌ دیگر همان‌ حرف‌ عمر را تكرار می‌كردند و چون‌ اختلاف‌ بالا گرفت‌ پیامبر از آنان خواست‌ كه‌ خارج‌ شوند. (صحیح بخاری، ۷ : ۹) 🔹 آری‌ شعار و یا بهتر بگوئیم‌ نظریه‌ی‌ «حسبنا كتاب‌ الله» در واقع‌ نفی‌ مرجعیت‌ پیامبر است‌ و این‌كه‌ با وجود كتاب‌ خدا، دیگر به‌ سخن‌ پیامبر احتیاجی‌ نیست!‌ لذا نقیب‌ استاد ابن‌ ابی‌الحدید می‌گوید: آنچه‌ در جریان‌ مصیبت‌ روز پنج‌شنبه‌ صورت‌ گرفت‌ بدتر از مخالفت‌ نص‌ در امر خلافت‌ بود. زیرا در برابر پیامبر و همه‌ طرفداران‌ و انصار، وقتی‌ نفی‌ سنت‌ و مرجعیت‌ پیامبر می‌شود، بعد از رحلت‌ آن‌ حضرت‌ مخالفت‌ در نص‌ خلافت‌ پیامبر، راحت‌تر و بدون‌ هیچ ترسی‌ انجام‌ می‌گیرد. (ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۲ : ۸۸) ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2272 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" @salonemotalee