eitaa logo
سالن مطالعه
212 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
1.2هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
:🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 مقاله چهارم؛ و بشارت‌های باب قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12045 ◀️ قسمت سوم: 🔶🔸نگاه کتاب هشت‌بهشت به جامعه‌ی آرمانی بابیان ۲. و دیگر، بشارت می‌دهد ذلّت اعداء الله را قبل از انقضای شصت و پنج سال از ظهور بیان، و [نیز] نصرت و ظفر اهل الله را؛ و دیگر، در قیوم الأسماء، خبر می‌دهد به این که خداوند، بر دولت روم اخذ شدید خواهد فرمود؛ و دیگر، بشارت می‌دهد رواج دین بیان را به‌دست روحانیان از امت انجیل، که موی زرد دارند، و از اقصی‌بلاد شمال و مغرب ظهور می‌کنند، و بر همه‌ی روی ارض مالک و مسلّط می‌شوند. و دیگر، بشارت می‌دهد به شیوع علم و آداب دین در میان اهل مشرق، بعد از یأس عظیم که: خابت انفس الشرقین. [۱۹] با توجه به این گفتار، دانسته می‌شود که بابیان (ازلیان)، در انتظار آن بودند که بعد از گذشت صدسال، یکی از نوادگان سید یحیی دارابی (ملقّب به «وحید اکبر»، و رهبر بابیان در جنگ نیریز فارس)، به پادشاهی بزرگی دست یابد. [۲۰] همچنین، بر آن بودند که اسلامبول (ارض الف و لام)، [۲۱] به‌دست نخستین پادشاه بابی فتح می‌شود. باور ایشان، آن بود که سلطنت قاجار، پیش از گذشت هزار ماه از ظهور آیین باب، از میان خواهد رفت. در نگاه ایشان، پیش از گذشت شصت و پنج سال از ظهور بیان، «ذلّت اعداء الله» و «نصرت و ظفر اهل الله»، باید به وقوع می‌پیوست. ایشان، همچنین، خشم الهی بر دولت روم (به احتمال، عثمانی)، [۲۲] و رواج آیین باب، توسط روحانیان موی‌زرد مسیحی را انتظار داشتند. نویسندگان «هشت بهشت»، پس از اشاره به آن بشارات، به احکام ملوک بیان رسیده‌اند. در نگاه ایشان، آموزه‌های باب، بیانگر آن است که سلطنت استبدادی و نظام جمهوری، جواب‌گوی اداره‌ی جامعه نیست، و تنها، باید به سلطنت مشروطه نظر داشت. ایشان، پس از بیان آنچه نقاط ضعف این دو نظام می‌دانند، به نظام مطلوب خود رسیده‌اند: سلطنت مستبده، و قوه‌ی جبریه، مظهر جبر است، و حکومت جمهوریه، مظهر تفویض. و این هردو، مذموم و ممنوع. لاجرم، امر بین الأمرین، که در [کتاب] «بیان»، حکم به آن شده، این است که باید قوه‌ی دولت، با قوه‌ی ملت، دائماً، متساوی، و در برابر یکدیگر، قائم و برپا باشند. و باید، شخص رئیس در احکام خود معصوم و مصون از خطا و زلل باشد، اما، در احکامی که حق اوست، نه در احکام خصوصیه و جزئیه، که باید به مشورت و اکثریت آراء پیش برود. [۲۳] بر همین اساس است که در نگاه ایشان، حاکم جامعه، باید الهی باشد: حکمت و سیاست، هرکه باشد و هرچه باشد، چون به تقدیس و ملکوتیت منسوب نبود، نتواند به‌طور مطلق، جهانی را منتظم بدارد، و این طرح مقدس، اساس امپراطوری کل عالم است؛ یعنی باید در امور کلی – که مناط و مدخل آن‌ها، عقل مجرد است – تفرّد، از برای عقل سلیم باشد و بالذات. افراد عقول جزئیه را اطاعت آنچنان مبدأ کلی، فرض عین و وجیه ذمت خواهد بود، که: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی‌الامر منکم.» و سزاوار نیست تقدیم مفضول بر فاضل، و جاهل بر عاقل، و جبان بر شجاع، و ضعیف بر قوی، و جزئی بر کلی، و ناقص بر کامل، و عقل مستفاد بر عقل فعال، و نفس خامد بر روح جوال. لهذا، سلطنت، سزاوار مرایای الهی، و عقول مستکفیه، و ارواح قدسیّه است که اشرف ناس، و مبادی عالیه‌ی فیض، و اساس هرگونه سعادت، و منشأ نیکبختی و حیات عالم وجودند. و غیر از آن رئیس حقیقی – که روحاً و جسماً، اشرف و اقوى و ارفع ناس است – ریاست و سلطنت، حق کس دیگر، به‌حق واقع، نیست. و اما، در امور جزئیه، که مناط آن‌ها، تجربه و حسیّات است، امر به شورا و کنکاش، و اجتماع عقول جزئیه، و اکثریت آراء جمهور، و تلاحق افکار فرموده‌اند (و امرهم شوری بینهم) …. بالبدیهه، این‌گونه حکومت، بهترین اساس و اقسام سلطنت است، زیرا که حاوی رتبتین و جامع فضیلتین است، و همه‌ی منافع سلطنت مستبده و حکومت جمهوریه را داراست، در صورتی که از مضار و مفاسد آن‌ها برکنار است. [۲۴] میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی، در گفتار بالا، با نگاه به تعالیم باب، سلطنت را حق «مرایای الهی، و عقول مستکفیه، و ارواح قدسیّه»، که «اشرف ناس، و مبادی عالیه‌ی فیض، و اساس هرگونه سعادت، و منشأ نیکبختی و حیات عالم وجودند»، دانسته‌اند. در شرح این گفتار، باید گفت که در آیین باب، برترین مقام، از آنِ «شمس حقیقت» (صاحب آیین، یعنی خود باب) بود. پس از او، «مرآت» قرار داشت. مرآت، در نگاه بابیان، مانند خود باب، صاحب وحی بود، اما در مسیر آیین باب، نه به‌شکلی مستقل. 🔗ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12100 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
✡ مقاله اول؛ یهودیان؛ خاندان باب و تجارت جهانی تریاک https://eitaa.com/salonemotalee/11422 ✡ مقاله دوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11811 ✡ مقاله سوم: ؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11917 ✡ مقاله چهارم؛ و بشارت‌های باب https://eitaa.com/salonemotalee/12009 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
:🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 مقاله چهارم؛ و بشارت‌های باب قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12069 ◀️ قسمت چهارم: صبح ازل، نخستین مرآتی بود که در نگاه بابیان، از سوی خداوند، مبعوث شد تا تعالیم باب را ادامه دهد. باب، در یکی از آثار خود، گفته که تا پیش از ظهور من یظهره الله، نوزده مرآت، مبعوث خواهند شد، [۲۵] و در نبود مرآت‌ها، بابیان، باید به «شهداء بیان» (عالمان بابی برجسته) مراجعه کنند. [۲۶] با این توصیف، دانسته می‌شود گفتار بالا، که سلطنت را از آن «مرایای الهی» دانسته، به «مرآت»هایی که از سوی خداوند برانگیخته می‌شدند، نظر داشته است. صبح ازل، نخستین مرآت بود، و آن زمان، زمام پیروان باب را در دست داشت. این دو نویسنده‌ی بابی، در ادامه، از حق صبح ازل در این مسیر، سخن گفته‌اند: عدل حقیقی، ترتیب حقیقی است، و ظلم حقیقی، خطا در ترتیب است که وضع الشیء در غیر موضوعٌ‌له باشد. در این صورت، چقدر ظلم خواهد بود که اشرف موجودات، و عقل اول، و نور ذاتی، و روح قدسی، و مبدأ کاینات، و منشأ اصلی، که حق او ترتیب حقیقی و ریاست بر کل موجودات است، و به‌منزله‌ی قلب عالم و روح آدم می‌باشد، امروز، به حسب ظاهر، در ادنی ارض و بدترین نقاط روی زمین، محبوس و مسجون باشد، و انواع مصائب و بلیّات و محنت‌ها، از هر طرف، بر وی جمع آمده، دشمنان داخلی و خارجی، اطراف او را فرا گرفته باشند! البته، در این حال، عالم از اعتدال حقیقی افتاده، انقلابات شدید به عالم روی خواهد داد، امثال وبا و طاعون و خسف و زلازل و قحط و غلاء و موت فجأة؛ و امراض گوناگون و جنگ‌های خونریز و شورش‌های فتنه‌انگیز، عالم را آسوده نخواهد گذاشت. [۲۷] روشن است که این گفتار، به صبح ازل نظر دارد. او بود که در نگاه پیروانش، «اشرف موجودات، و عقل اول، و نور ذاتی، و روح قدسی، و مبدأ کاینات، و منشأ اصلی» بود، و «ریاست بر کل موجودات» حق او بود، اما، در «ادنی ارض، و بدترین نقاط روی زمین» – که همان قبرس باشد – «محبوس و مسجون» بود، و روزگار سختی را می‌گذراند. این دو نویسنده‌ی بابی – که هر دو، داماد صبح ازل نیز بودند [۲۸] – در ادامه، دیگربار به این حق پرداخته، و از «صاحب ولایت مطلقه‌ی کلیه» که «سلطنت صوری در دین بیان» با اوست، سخن گفته‌اند: سلطنت صوری در دین بیان، حق کسی است که قوه‌ی نبوّت را با قوه‌ی حکمت، متحد کرده، یعنی، صاحب ولایت مطلقه‌ی کلیّه باشد، و خداوند – سبحانه – وعده داده که در ایام چنین پادشاه حقیقی، زمین را پر از عدل و داد فرماید، و جمیع خیرات و برکات آسمانی و سعادات دوجهانی را بر روی اهل زمین باز نماید، [و] کمترین ملک سلطنت او، از ماه تا ماهی باشد، و بر جن و انس و طیر و وحش و دیو و ملک، فرمانروایی کند. [۲۹] ایشان، پس از این گفتار، به بیان برخی وظایف پادشاهان بابی رسیده‌اند: ۱. فراگیر کردن «صلح عمومی»، جلوگیری از خرید و فروش سلاح‌های جنگی، و برداشتن رسم اسارت و برده‌فروشی، و…؛ [۳۰]. ۲. نپذیرفتن «فدیه و جزیه» از «منکرین و معاندین دین بیان»، و کُشتن هرکه «به مشعر فؤاد و توحید» نیامده، تا با این «قتل عامه»، «صلح عامه» حاصل شود، و «کل روی زمین»، در «مشعر فؤاد» وارد شوند؛ [۳۱]. ۳. قراردادن «پنج قطعه از زمین» به‌عنوان «سواد اعظم، و معموره‌ی بزرگ و نمونه، و بلد الامین، و رضوان نعیم»، و افزودن سه قطعه‌ی دیگر به آن‌ها، برای آن که «جنات ثمانیه، تمام و کامل گردد.» [۳۲]. ۴. جلوگیری از سکونت «غیر از اهل بیان» در آن هشت وادی؛ [۳۳]. ۵. ساختن «بقاع حروف حی و حروف دالّه بر این امر»، به‌شکلی «عالی‌اساس، و رفیع‌البنیان، و مستحکم‌الارکان»، و آراستن آن‌ها با «هرگونه زینت و زیب و آرایش و نور»؛ [۳۴]. ۶. وجوب پناه دادن به کسی که «مصدر جنایت» بوده، اما «از خوف مجازات بدان بقاع نوریة التجا و استغاثه کند، یعنی پناه بدان‌جا ببرد.» [۳۵]. ۷. ساختن «عمارتی بسیار رفیع و محکم و منقه و مزین، به منتهی درجه‌ی عظمت»، با «تجملات و اثاث و تفریشات و و تزئینات»، به‌نام هریک از «ملوک بیان»؛ [۳۶]. ۸. نوشتن کتابی از سوی هر پادشاه بابی، در شرح «آثار بزرگ و کارهای عمده‌ی خود»، و وصیت به وارث خود، که آن را به من یظهره الله برساند؛ [۳۷]. ۹. تشکیل مجلسی در «هر بلد و هر مرکز»، با حضور «سفراء و مبعوثان هر دولت، و منتخبین آن مملکت»، تا «به‌طور مساوات در میان سکنه‌ی آن حدود حکم کند، اعم از اهالی یا اجانب.» [۳۸]. با این ترتیب، دانسته می‌شود که باب برای پیروان خود آینده‌ای روشن را نوید داده بود. ایشان نیز به آن آینده امید داشتند. آینده‌ای که در آن آیین باب فراگیر می‌شد، و پادشاهانی قدرتمند در آن پدیدار می‌شدند. در این میان، به نظر می‌رسد که نگارش آن بشارت‌ها در کتاب «هشت بهشت»، نقش مهمی در آگاهی بابیان از آن‌ها داشته است. 🔸🌺🔸-------------- 📚 کلی داستان، مقاله و ... در @salonemotalee
✡ مقاله اول؛ یهودیان؛ خاندان باب و تجارت جهانی تریاک https://eitaa.com/salonemotalee/11422 ✡ مقاله دوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11811 ✡ مقاله سوم: ؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11917 ✡ مقاله چهارم؛ و بشارت‌های باب https://eitaa.com/salonemotalee/12009 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
:🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 مقاله پنجم؛ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12100 ◀️ قسمت یکم: 🔶🔸لایه‌های زیرین تکاپوهای فعالان بابی (ازلی) در دوره‌ی قاجار 🔹با توجه به آنچه [در قسمت‌های قبل] آمد، می‌توان دانست که بابیان (ازلیان)، و از آن جمله، کسانی از ایشان که بر ضد حکومت قاجار تکاپو داشتند، آینده‌ای روشن را پیش روی خویش می‌دیدند. 🔹ایشان، براساس تعالیم باب، مطمئن بودند که پادشاهانی خواهند یافت، و توسط آنان، بر دشمنان خود، پیروز خواهند شد. با توجه به بشارت‌هایی که در کتاب «هشت بهشت» آمده، و نیز با تأمل در سیر تکاپوهای فعالان بابی ضد قاجار، تأثیر دو بشارت از آن نویدها را در افزایش تکاپوهای ایشان می‌توان دید، گو این‌که بیشتر آن بشارت‌ها عملی نشد. 🔸نخستین بشارت، به «ذلت اعداء الله، و نصرت و ظفر اهل الله» بازمی‌گشت، 🔸و دومی، به «انقراض دولت قاجار» اشارت داشت. 👈 بشارت نخست: ذلت اعداءالله و نصرت و ظفر اهل‌الله https://eitaa.com/salonemotalee/12100 🔹پیش از این گذشت که در کتاب «هشت بهشت»، آمده: «[خداوند،] بشارت می‌دهد ذلّت اعداء الله را قبل از انقضای شصت‌وپنج سال از ظهور بیان، و نصرت و ظفر اهل الله را.» [۱] 🔹در ادبیات باب، واژه‌ی «بیان»، هم به تمام آثار او، و هم به‌طور ویژه، به دو کتاب «بيان عربی» و «بیان فارسی» گفته می‌شد. [۲] در حالت نخست، شروع نگارش بیان، آغاز دعوت باب، و در حدود سال ۱۲۶۰ق - ۱۲۲۳ش است، [۳] و در حالت دوم، شروع نگارش بیان، حدود سال ۱۲۶۴ق - ۱۲۲۷ش است.[۴] بنابراین، بابیان، بر آن بودند که پیش از گذشت شصت‌وپنج سال از سال ۱۲۶۰ یا ۱۲۶۴ق، به «نصرت و ظفر» دست یافته، «ذلّت اعداء الله» را خواهند دید. 🔹در این مرحله، برای محاسبه‌ی شصت‌وپنج سال، دو حالت، وجود دارد. محاسبه بر اساس تقویم هجری قمری، و محاسبه بر اساس تقویم بیانی. در حالت نخست (سال = ۱۲ ماهِ در حدود ۳۰ روزه)، به دو سال ۱۳۲۵ و ۱۳۲۹ق می‌رسیم. [۵] در حالت دوم (سال = ۱۹ ماهِ ۱۹ روزه) نیز به حدود همان دو سال می‌رسیم. [۶] 🔹با توجه به آخرین حدّ زمان پیروزی (۱۳۲۵ یا ۱۳۲۹ق)، و با نگاه به نوع حکومت در آیین باب (پادشاهی مشروطه‌ی مرآت)، و نیز در نظر داشتن این‌که مرآت آن زمان، میرزا یحیی صبح ازل بود، سخن یکی از بهائیان معاصر با مشروطیت را می‌توان پذیرفت: [در واقعه‌ی نبرد مجاهدین با نایب حسین کاشی،] نُه نفر از مجاهدین کشته می‌شوند که یکی از آن‌ها، حامدالملک بود که ازلی بود، و بسیار آدم متهوّری بود، و در واقعه‌ی به هم خوردن مشروطه و خرابی مجلس، چند نفر را کشته بود، ولی آدم خوش‌طینتی نبود، و خیلی خیالات در دیگ خیال می‌ریخت. ازجمله، خیالش این بود که: «بعد از آنی که مشروطه، استقراری پیدا کرد، ما، حضرت ازل را به طهران دعوت می‌کنیم، و بعد از ورود، مسلماً، او سلطان می‌شود!» [۷] 🔹این گفتار، با تمام آنچه از متون بابی آورده شد، هم‌خوانی دارد، و باید مورد پذیرش قرار گیرد. میرزا احمد حامدالملک شیرازی، از نوادگان ملا محمدعلی حجّت زنجانی (رهبر بابیان در جنگ زنجان) بود. [۸] وی، همچنین، نسبت دامادی با میرزا نورالله (پسر صبح ازل) داشت، [۹] و برای دیدار با صبح ازل، به قبرس نیز رفته بود. [۱۰] وی، سرانجام، از تکاپوگران بابی ضد قاجار بود، و در میان اعضای «انجمن باغ میرزا سلیمان‌خان میکده»، جای گرفت. [۱۱] (در آینده، درباره‌ی نقش اساسی اعضای این انجمن در شکل‌گیری جنبش مشروطیت ایران گفت‌وگو خواهیم کرد.) بنابراین، کسی که این گفتار را – که با اندیشه‌ی سیاسی بابیان همسانی تام و تمام دارد – برای آن بهائی گفته، یکی از تکاپوگران بابی ضد قاجار – که با دو شخصیت مهم بابیان (حجّت زنجانی و صبح ازل) نیز نسبت داشت – بوده است. 🔹بر همین اساس است که سخنان مهدی ملک‌زاده (تاریخ‌نگار ازلی)، درباره‌ی «آزادمردان ایران» که «برای طلوع صبح سعادت در تکاپو بودند»، به‌شکلی عمیق‌تر فهمیده می‌شود. باید گفت که «طلوع صبح سعادت»، همان «ذلّت اعداء الله» و «نصرت و ظفر اهل الله» بود که به پادشاهی صبح ازل می‌انجامید، نه صِرفِ تأسیس نظام مشروطیت. این بشارت، اکنون، به حدّ پایانی خود (۱۳۲۵ یا ۱۳۲۹ق) نزدیک می‌شد. 🔹بر همین اساس، تکاپوگران بابی چون میرزا نصرالله ملک‌المتکلمین، سید جمال‌الدین واعظ، و حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی، «آزادی خواهان»، یعنی دیگر تکاپوگران بابی و یا هم‌مسلکانشان در مخالفت با حکومت قاجار را در باغ میرزا سلیمان‌خان میکده جمع کردند، تا با تمرکز بیشتری به فعالیت بپردازند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12201 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
✡ مقاله اول؛ یهودیان؛ خاندان باب و تجارت جهانی تریاک https://eitaa.com/salonemotalee/11422 ✡ مقاله دوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11811 ✡ مقاله سوم: ؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11917 ✡ مقاله چهارم؛ و بشارت‌های باب https://eitaa.com/salonemotalee/12009 ✡ مقاله پنجم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12124 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
:🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 مقاله پنجم؛ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12124 ◀️ قسمت دوم: 🔶🔸لایه‌های زیرین تکاپوهای فعالان بابی (ازلی) در دوره‌ی قاجار ۲. 🔹تکاپوگران بابی چون میرزا نصرالله ملک‌المتکلمین، سید جمال‌الدین واعظ، و حاج‌میرزا یحیی دولت‌آبادی، «آزادی خواهان»، یعنی دیگر تکاپوگران بابی و یا هم‌مسلکانشان در مخالفت با حکومت قاجار را در باغ میرزا سلیمان‌خان میکده جمع کردند، تا با تمرکز بیشتری به فعالیت بپردازند. 🔹تکاپوهای ایشان، سرانجام، به نقش‌آفرینی اساسی در تکوین جنبش مشروطیت، و نیز دخالت در پیشرفت آن، انجامید. باید گفت که ملک‌زاده، همین وعده و بشارت را در نظر داشته، اما به‌سبب روش نهان‌نگارانه‌ی خود، نخواسته تا مقصود خویش را آشکارا بیان کند. [۱۲] 🔶🔸بشارت دوم: انقراض دولت قاجار 🔹دیده شد که در کتاب «هشت بهشت» آمده: «[خداوند،] بشارت می‌دهد انقراض دولت قاجار را قبل از انقضای هزار ماه از دین بیان (ليلة القدر خير من الف شهر).»[۱۳] 🔹پیش از این گذشت که بابیان، خاندان قاجار را «رجعت بنی‌امیه» می‌دانستند، و «خبر زوال‌شان را مانند زوال بنی‌امیه به‌دست بني‌العباس، متداول می‌داشتند.» [۱۴] در روایات شیعی، در تفسیر آیه‌ی «ليلة القدر خير من الف شهر»، [۱۵] درباره‌ی هزارماه از دوران حکومت بنی‌امیه، سخن به میان آمده است. [۱۶] 🔹باید گفت که بشارت بابی بالا نیز به‌سبب همان اعتقاد بر بنی‌امیه بودن آل قاجار بود، و دیده می‌شود که در پایان آن، به آیه‌ی یادشده نیز اشاره شده است. 🔹برای به‌دست آوردن زمان این بشارت نیز ابتدا، همان دو معنی بیان را باید در نظر گرفت، و دو سال ۱۲۶۰ و ۱۲۶۴ق را باید نقطه‌ی آغاز قرار داد. سپس، با بهره‌گیری از دو تقویم هجری قمری، و بیانی، محاسبه را باید پی گرفت. 🔹در حالت نخست، هزارماه، در حدود هشتادوسه سال هجری قمری بوده، و در حالت دوم، در حدود پنجاه‌ودو سال بیانی است. با این حساب، به چهار عدد می‌رسیم: ۱۳۴۳ و ۱۳۴۷ق (با تقویم هجری)، [۱۷] و ۱۳۱۲ و ۱۳۱۶ق (با تقویم بیانی). [۱۸] 🔹دیده می‌شود که ناصرالدین‌شاه قاجار (قاتل باب)، در پایان سال ۱۳۱۳ق کشته شد، [۱۹] و سلسله‌ی قاجار نیز در سال ۱۳۴۴ق جای خود را به سلسله‌ی پهلوی داد. بر همین اساس است که گفتار دیگر همان وقایع‌نگار بهائی را نیز می‌توان پذیرفت. 🔹این گفتار، درباره‌ی هدف غایی بابیان از کُشتن ناصرالدین‌شاه است: "از روضه‌خوان‌ها، یکی، آقا سید جمال [واعظ اصفهانی] نام داشت؛ و یکی، حاجی میرزا نصرالله [ملک‌المتكلمين]. هردو از اهل اصفهان، و هردو از معتقدین به یحیی. با پسرهای حاجی میرزا هادی دولت‌آبادی [یعنی حاج میرزا یحیی و حاج میرزا علی‌محمد] هم‌دست شده، و در عقب مرام و اعتقاد مذهبی … خیال کردند که اگر سلطان کشته شود، سلطنت به ازل می‌رسد. [لذا،] تیر به ناصرالدین‌شاه زدند. 🔹(دخالت اساسی تکاپوگران بابی ضد قاجار در کُشتن ناصرالدین‌شاه، در آینده، به تفصیل بررسی خواهد شد.) با این ترتیب، باید نتیجه گرفت که آن تکاپوگران، شاید بر آن بودند که ممکن است کُشته‌شدن ناصرالدین‌شاه (قاتل باب)، زوال سلطنت قاجار (رجعت بنی‌امیه) باشد، چرا که با در نظر گرفتن هزار ماه بیانی، زوال دولت قاجار باید در همان حدود زمانی رخ می‌داد. 🔹نمودِ این باور را در گفتاری از میرزا آقاخان کرمانی – که از ارکان گروه کُشندگان ناصرالدین‌شاه بود – می‌توان دید. وی، این نامه را در ذي‌الحجه ۱۳۱۱ق (دو سال پیش از کشته‌شدن ناصرالدین‌شاه)، برای میرزا ملکم‌خان – که صبح ازل، او را رجعت عیسای مسیح خوانده بود– نوشته است: "بنده، آنچه یقین دارم، نهایت، دو سال دیگر، عمر ایران بیشتر نیست، و مطلق، تغییرات کلی در وضع آن به هم خواهد رسید. در این دوسال باید همت کرد، و کار صورت داد. تمام اشخاصی را که امروز، از هر جهت، فریفته‌اند، و هر یک، به راهی، خواه از جهت رجا، و خواه از جهت خوف، ساکت و صامت نشسته‌اند، به دو سال نمی‌کشد که حوصله‌ی اینان، از سر بیرون خواهد آمد، و یک‌دفعه، بلوای عظیم و هرج و مرج بزرگی، در مملکت روی می‌دهد. از آن طرف، تمام عمّال و رعیت و مباشرين، به‌قسمی فقیر و پریشان و گدا شده‌اند، که يقيناً تا دو سال دیگر مجبورند یک‌دفعه به حکومت جواب بدهند، و ابا از دادن مالیات بکنند، زیرا به هیچ‌وجه از دستشان برنمی‌آید مالیات را ادا کنند. این را که عرض می‌کنم، از روی خیال و خواب نیست، از روی معلومات یقینیه و اخبار جوهریه‌ی مطابق واقع است… باز همین است که عرض می‌کنم. نهایت عمر این اوضاع، دو سال است! مطلق، از هم خواهد پاشید… آب به جوی آخر است. این ته بساط، چیز کمی مانده است که برچیده شود…. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12240 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡ مقاله اول؛ یهودیان؛ خاندان باب و تجارت جهانی تریاک https://eitaa.com/salonemotalee/11422 ✡ مقاله دوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11811 ✡ مقاله سوم: ؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11917 ✡ مقاله چهارم؛ و بشارت‌های باب https://eitaa.com/salonemotalee/12009 ✡ مقاله پنجم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12124 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
:🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 مقاله پنجم؛ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12201 ◀️ قسمت سوم: 🔶🔸بشارت دوم؛ انقراض دولت قاجار ۲. 🔹بر همین مبنا، آگاهی عمیق‌تری نسبت به آنچه میرزا رضا کرمانی (قاتل بابی ناصرالدین‌شاه)، در مسیر راهش به تهران، درباره‌ی آینده‌ای روشن، برای یکی از بابیان بادکوبه گفته بود، حاصل می‌شود: «به زودی، روزگار بهتری خواهد رسید که «م. ک.»، چنین امر فرموده است!» [۲۵] (این احتمال جدّی است که «م. ک.»، همان میرزا آقاخان کرمانی باشد.) [۲۶] 🔹می‌توان حدس زد که تکاپوگران بابی، چون در محاسبه‌ی آن هزارماهِ وعده داده شده، تقویم بیانی را مبنا قرار داده، و به آن حدود زمانی رسیدند، ناصرالدین‌شاه را کُشتند. اما، چون دیدند که سلطنت قاجار به اضمحلال نرسید، تقویم هجری قمری را مبنا قرار دادند، و از قضا، توانستند همراه با دیگر صاحبان نفع در زوال سلطنت قاجار – و ازجمله، پادشاهی بریتانیا – به آن هدف نیز دست یابند، و «بنی‌امیه» را از صفحه‌ی روزگار برچینند! 🔹بر همین اساس است که نامه‌ی میرزا حسن رشدیه (فعال بابی ضد قاجار، و عضو انجمن باغ میرزا سلیمان‌خان میکده) به رضاخان سردار سپه، معنی دیگری می‌یابد. وی، ضمن نامه‌ی خود به سردار سپه، نوشته: «اگر حضرت اشرف – روحی فداه – این اولین قدم را بردارد، بالقطع، قدم چهارم را بر روی همان مسندی که آرزوی همه‌ی نیکخواهان است، خواهند گذاشت!» [۲۷] 🔹نمود این واقعیت را در بخشی دیگر از همان نوشته‌ی سید هدايةالله شهاب فردوسی – که از بابیان (ازلیان) بود – می‌توان دید: باب، در آثار خود – بر طبق نقل کتاب «هشت بهشت» – وعده داده است که قبل از انقضای شصت‌وپنج سال از ظهور او، در ایران، حادثه‌ای پیش خواهد آمد که بابیّه عزّت خواهند یافت، و دشمنان ایشان خوار خواهند شد. و این حادثه را بابیان، مشروطه‌ی ایران می‌پندارند. 🔹و نیز، باب، گفته است که قاجاریه، رجعت بنی‌امیه هستند … [لذا] قبل از انقضای هزارماه از ظهور او، منقرض خواهند شد. بابیه، این موضوع را بر ظهور شاه فقید، که سبب انقراض قاجاریه شد، تطبیق می‌کنند. [۲۸] 🔹با این ترتیب، می‌توان دریافت که بیشتر تکاپوهای آزادی‌خواهی بابیان – و به‌ویژه، مشروطه‌خواهی ایشان – پلی گذار برای تأسیس یک سلطنت بابی، با پادشاهی نخستین «مرایای الهی»، و نخستین «صاحب ولایت مطلقه‌ی کلیه» بعد از باب، یعنی میرزا یحیی صبح ازل، بوده است. 🔹ایشان، به‌دنبال آن بودند که با برقراری نظام مشروطیت، نفوذی پیدا کرده، و پس از آن، صبح ازل را به ایران بیاورند. پس از آن، چون بشارت بر «نصرت و ظفر اهل الله»، در همان حدود زمانی – که آخرین حد شصت‌وپنج سال بعد از ظهور بیان بود – داشتند، بر آن بودند که او، پادشاه ایران خواهد شد. 🔹با این توصیف است که دیگر مبارزه‌های ایشان در عصر قاجار نیز باید در همین مسیر معنی شوند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12286 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡ مقاله اول؛ یهودیان؛ خاندان باب و تجارت جهانی تریاک https://eitaa.com/salonemotalee/11422 ✡ مقاله دوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11811 ✡ مقاله سوم: ؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11917 ✡ مقاله چهارم؛ و بشارت‌های باب https://eitaa.com/salonemotalee/12009 ✡ مقاله پنجم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12124 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
:🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 مقاله ششم؛ در عصر قاجار قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12240 ◀️ قسمت اول: 🔶🔸توصیف‌های کلی از تکاپوهای سیاسی فعالان بابی (ازلی) بابیان در میان متون و اسناد تاریخی، توصیف‌هایی کلی درباره‌ی رویکرد ستیزه‌جویانه‌ی فعالان بابی (ازلی) نسبت به حکومت قاجار دیده می‌شود. 🔹نوشته‌ی یکی از مأموران سیاسی بریتانیا در ایران، – که در ضمن، گفتاری از میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان در شرح تفاوت رویکرد سیاسی بابیان (ازلیان) و بهائیان را در بر دارد – بسیار مهم است: "همه‌ی دشمنان دولت ایران، از فرصت مخالفت با شرکت تنباکو برای پیوستن به یکدیگر به منظور سرنگون کردن دولت ناصرالدین شاه، بهره‌برداری کردند. بین این دشمنان دولت، فرقه‌ی بابیه را نباید دست کم گرفت. امین‌السلطان، با دقت برای من شرح داده که: بابی‌ها، به دو شاخه تقسیم شده‌اند، که یکی از آن‌ها بهائی‌ها هستند که بی‌خطر می‌باشند، و از هرگونه دخالتی در امور دولت خودداری می‌کنند؛ در حالی که شاخه‌ی دیگر، موسوم به «ازلی»، خواستار نابودی تمام تشکیلات موجودند، و به نیهیلیست‌های روسیه شباهت دارند. حضرت اشرف، نامه‌ای را که توسط بهائیان [ایرانی] مقیم بمبئی، خطاب به او، نوشته شده است، به من نشان داد که در آن، آنان، نسبت به ناصرالدین‌شاه اظهار وفاداری کرده، و سیدجمال‌الدین و پیروانش را محرکین این آشوب، و بی‌وفا شمرده‌اند." [۱] 🔹این گفتار، نشان از آن دارد که دستگاه حکومت ناصری، به‌خوبی نسبت به رویکرد تند فعالان بابی (ازلی) آگاه بوده است. این رویکرد، در زمان مشروطه، و بعد از آن نیز ادامه یافت. 🔹نمودهایی از آن تکاپوها را در روزنامه‌ی خاطرات قهرمان‌میرزا عین‌السلطنه (برادرزاده‌ی ناصرالدین‌شاه) می‌توان یافت. او، درباره‌ی تکاپوهای بابیان مشروطه‌خواه، نوشته: "این بابی‌ها، دو طایفه و دو تیره هستند. قسمت عمده‌ی آن‌ها، بهائی، و بعد از میرزا حسینعلی، عباس افندی را جانشین می‌دانند. جماعت دیگر، برادر میرزا حسینعلی، صبح ازل، را خلیفه، یا امام، یا هرچه که نمی‌دانم، می‌دانند. با هم، بد، و بسیار ضدیت می‌کنند. بهائی‌ها، مردم بی‌آزار ساکت معقولی هستند. ازلی‌ها، بلوایی، آشوبی، از قتل و غارت مسلمین پروا ندارند. بلکه می‌گویند واجب می‌دانند. روزی که اعلان مشروطیت ایران شد، ازلی‌ها، سخت دنبال کردند. چنانچه نطاقین آن‌ها را دیدیم، [و] روزنامه‌نویس‌های آنان را شناختیم. درحقیقت، آنچه به سر مردم آمد، از جانب آن‌ها بود. تمام آن‌ها، میان مردم افتادند، [و] کردند آنچه را که باید کرد. اما بهائی‌ها، دست از پا خطا نکرده، داخل هیج انجمن و کنکاش و روزنامه و منبری نشدند…." [۲] 🔹عین‌السلطنه، در زمان تکاپوهای جمهوری‌خواهانه‌ی رضاشاه نیز به بابیان – که به نظر می‌رسد اعم از ازلی و بهائی باشند – توجه داشته است: "در این نغمه‌ی جمهوریّت، بابی‌ها، برای آزادی خود – که البته در جمهوری بیش از مشروطه می‌شود – و برای انتقام از قاجاریه، جد و جهد وافی دارند، چنانچه از بذل جان و مال مضایقه ندارند! بیشتر این هنگامه، به‌توسط آن‌هاست. جهودها هم مسرورند. در میتینگ‌ها [و] اجتماع‌ها، از همه زیادتر جمع می‌شوند… دبیراعظم و علائی و خیلی از بهائی[های] دیگر، دور و ور حضرت اشرف را گرفته، و روز به روز بر عده‌ی آن‌ها در وزارت جنگ افزون می‌شود. جسته‌جسته می‌گویند خود رئیس‌الوزرا هم بابی است، یا منتسب به آن‌ها… آنچه هست، این فرقه، در این هنگامه، دخالت تام دارند که احدی نمی‌تواند منکر شود، برای آن که در تغییر رژیم، منافع صوری و معنوی آن‌ها، بیش از ایام مشروطه است، چنانچه در مشروطه، بیش از استبداد بود." [۳] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡ مقاله اول؛ یهودیان؛ خاندان باب و تجارت جهانی تریاک https://eitaa.com/salonemotalee/11422 ✡ مقاله دوم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11811 ✡ مقاله سوم: ؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11917 ✡ مقاله چهارم؛ و بشارت‌های باب https://eitaa.com/salonemotalee/12009 ✡ مقاله پنجم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12124 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee