--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#لطیفه_نکته ۱۴۲
نوشته اگه شوهرم بلد نباشه کباب درست کنه چی؟
دیوونه تو اول ببین شوهرت میتونه گوشت بخره😂😂
با اين وضعيتي كه
قيمت گاو و گوسفند پيداكرده...
تا چند وقت ديگه جلوي پاي عروس و دامادم " تن ماهي " باز ميكنن!😐😂
*به نام خدای کامل کننده دین در غدیر*
*با سلام و ادب و تبریک ایام انتصاب مولا علی علیه السلام به امامت پس از نبی محضر شریفتان*
*خداوند رحمان و رحیم در قرآن کریم فرمودند*
*حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ ۗ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ*
*برای شما مؤمنان گوشت مردار و خون و گوشت خوک و آن حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شود و همچنین هر حیوانی که به خفه کردن یا به چوب زدن یا از بلندی افتادن بمیرد یا به وسیله شاخ زدن حیوان دیگر بمیرد و نیز نیمخورده درندگان برای شما حرام است مگر آنکه به موقع برسید و آن را ذبح کنید و نیز آن را که برای بتان میکشند و آن را که به تیرهای مخصوص قمار قسمت میکنید، برایتان حرام است و این کار فسق است -امروز کافران از این که به دین شما دستبرد زنند و اختلالی رسانند ناامید شدند، پس شما از آنها بیمناک نگشته و از من بترسید. امروز (به عقیده امامیه و برخی اهل سنّت روز غدیر خم و خلافت علی (ع) است) دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم-پس هر گاه کسی در ایام قحطی و سختی از روی اضطرار نه به قصد گناه از آنچه حرام شده مرتکب شود، خدا بخشنده و مهربان است.*
*سوره توبه آیه سه*
*شرح و توضیح این آیه شریفه که یکی از عجیب ترین آیات قرآن است ان شاء الله فردا و پس فردا روز عید سعید غدیر خم محضرتون تقدیم خواهد شد.*
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
ijbjnv4421657931730850.pdf
7.09M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
📖 فرنگیس
#خاطرات_فرنگیس_حیدریپور
🖋قسمت ۱۰۰م
جنازهها مثل خرمن روی هم ریخته بودند. بوی عفونت و جنازه، حالت خفگی به انسان میداد. روسری سهیلا را دور دهانش گره زدم و گفتم: «روله، دهانت را باز نکن، وگرنه خفه میشوی.»
دخترم از ترس دستش را روی دستمال دهانش گرفت. روسری خودم را هم جلوی دهانم گرفتم
نزدیک یک ساعت دهانم را بستم تا از بین جنازهها رد شوم. باید به سمت دیگر شهر میرفتم و راهم را به طرف ماهیدشت ادامه میدادم. شهر پر از جنازه و جسدهای تکهتکه بود. یا دست نداشتند، یا پا. جنازۀ چند تا زن گوشهای افتاده بود. بالای سرشان رفتم. جوان بودند. نگاهشان کردم و نمیدانم چرا، بنا کردم به حرف زدن با آنها. از آنها میپرسیدم: «چرا به جای اینکه دشمنت را بکشی، شانه به شانهاش آمدهای تا اینجا
با احتیاط از کنار جنازهها رد شدم. سهیلا با وحشت به جنازهها نگاه میکرد. با خودم گفتم: «چقدر جلوی دیدنش را بگیرم؟ اصلاً بگذار ببیند. بگذار از همین حالا بداند جنگ یعنی چه. بگذار بداند جنگ چه بر سرمان آورد.»
توی خیابانی که قبلاً مردم با شادی این طرف و آن طرف میرفتند، حالا به جز ویرانۀ مغازهها، چیزی باقی نمانده بود. کرکرهها تکه تکه شده بودند. درهاشان باز بود و جنسهاشان بیرون ریخته بود. به مغازۀ طلافروشی رسیدم. طلاهای مغازه غارت شده بود. لابهلای خاکها میشد وسیلههای مغازهها را دید.
همه چیز نابود شده بود. از چند تا مغازه، وسایل چینی بیرون ریخته بود. چینیها شکسته بودند. نقش دخترکی خوشحال روی چینیهای شکسته بود. بعضیهاشان نقش گل سرخ داشتند. یاد زنهای ده افتادم که از چینیهای گل سرخی تعریف میکردند.
نیروهای خودی توی شهر میدویدند و این طرف و آن طرف میرفتند. یک عده از مردم داشتند جنازۀ نیروهای خودی را
چمع میکردند. بولدوزری هم جنازۀ نیروهای منافق را جمع میکرد. گوشهای، جنازۀ نیروهای خودمان را کنار هم چیده بودند. آنها را یکییکی توی یک اتاق آهنی میگذاشتند. رو کردم به آنها و گفتم: «اینها که توی این اتاقک آهنی میسوزند، آن هم توی این گرما.»
مرد گفت: «موقت است. انتقالشان میدهیم.»
کنار جنازهها نشستم. مویه کردم: «بمیرم برای دل مادرهاتان. رو رو رو، براگم. رو رو رو.»
برایشان خواندم. غریبانه شهید شده بودند. بعضیهاشان سوخته بودند. زیر آفتاب، سیاه شده بودند. از بعضی از جنازهها معلوم بود که سن و سالشان کم است. بچههای بسیجی بودند. دلم خون شد.
جنازههای خودی را در آمبولانس میگذاشتند و میبردند و جنازههای منافقین را کومه کومه توی چاله میریختند و خاک میکردند. پریشان بودم. اصلاً نمیدانستم کجا میروم و چه میبینم. حالم بد شده بود. شروع کردم به دویدن.
آن قدر توی شهر جنازه دیدم که یادم رفته بود باید به طرف ماهیدشت بروم. از شهر که بیرون زدم، جنازهها بیشتر شدند. تانکها و جیپها سوخته بودند و آدمها تکهپاره شده بودند. جای گلولهها را میشد روی صورت و بدن جنازهها دید. معلوم بود که کارشان به جنگ نزدیک رسیده، تا جایی که با تفنگ به هم شلیک کرده بودند.
هلیکوپترها میآمدند و میرفتند. صدای هلیکوپترها سهیلا را سرگرم کرده بود. کمی که پیاده از شهر دور شدم، ایستادم.
از یکی از دکانها، لیوان آبی گرفتم. کمی آب توی دهان سهیلا ریختم و باقیاش را خودم خوردم.
سوار ماشینی شدم که به سمت کرمانشاه میرفت. تمام کوهِ سر راه سوخته بود. توی تنگۀ چهارزبر، به سختی از میان نیروها رد شدیم. میگفتند هنوز احتمال خطر وجود دارد. آنقدر التماس کردم که راه دادند بروم.
توی تنگۀ چهارزبر و گردنۀ امام حسن، انگار جهنم بود. هوا داغ بود و بوی جنازهها، آدم را آزار میداد. تمام کوه و دشت از جنازه پر بود. حتی درختها هم سوخته بودند. زمین تکهتکه بود. آنقدر بمب و خمپاره به زمین خورده بود که بدن زمین هم تکهتکه شده بود.
کنار درخت بلوطی نشستم. زیر سایهاش دست به زانو گرفتم و از بلندی به پایین نگاه کردم. حالم خوش نبود. دیدن این همه جنازه، اعصابم را به هم ریخته بود. با خودم گفتم: «فرنگیس، نگاه کن. نگاه کن و این روز را یادت باشد که چهها دیدی.»
به درخت بلوط پشت سرم تکیه دادم. دست روی ساقۀ بلوط کشیدم. انگار آدمی بود که
آن را به رگبار بسته بودند. دلم برایش سوخت. دلم برای خاک سوخت. دلم برای خودم سوخت.
بلند شدم و به راه میافتادم. نزدیک چهارزبر، دوباره نیروهای خودی جلویم را گرفتند. دائم بازخواستم میکردند: «خواهر، از کجا میآیی؟ به کجا میروی؟ اینجا چه کار میکنی؟ اهل کجایی؟»
جواب همهشان را یکییکی دادم: «فرنگیسم، فرنگیس حیدرپور. اهل گورسفیدم. میخواهم به ماهیدشت بروم، دنبال شوهرم و پسرم.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#شبهات_برجام_و_پاسخهای_رهبری
همزمان با هفتمین سالگرد امضای برجام توسط ایران و گروه موسوم به ۱+۵ سوالات و ابهامات مهمی در خصوص این توافقنامه با استناد به بیانات رهبر انقلاب پاسخ داده شده است.
پاسخ آیت الله خامنه ای به ۱۰ پرسش کلیدی درباره برجام
🖋قسمت دوم
🔹 ۲. رفتار ایران پس از خروج آمریکا از برجام چگونه بود؟
جمهوری اسلامی تا مدّت طولانیای به همهی آنچه تعهّد کرده بود، بر اساس تعلیم اسلام که باید به تعهّدات عمل کرد، عمل کرد؛
بعد وقتی دید که آنها (اروپاییها) این جوری عمل میکنند، آن یکی که خارج شد، دیگران هم با او همراهی کردند، «فَانبِذ اِلَیهم عَلی سَواء»؛ این هم قرآن است، [میگوید] خُب تو هم رها کن.
حالا در عین حال دولت محترم ما رها نکردند، [بلکه] به تدریج یک مقداری از تعهّدات را عمل نکردند که اینها قابل برگشت است؛
اگر آنها به وظایفشان عمل بکنند، اینها هم قابل برگشت است.
(بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۴/۱۲/۱۳۹۹)
🔹 ۳. ایران باید چه سیاستی را در مذاکرات پیش بگیرد؟
سیاست کشور در باب تعامل با طرفهای برجامی و در باب خود برجام، صریحاً اعلام شده؛
از این سیاست هیچ تخطّی نباید کرد؛ این سیاستی است که اعلام شده، مورد اتّفاق هم بوده؛ یعنی این جور نیست که این سیاست، سیاست استثنائیای باشد در بین سیاست [های دیگر]؛ نه، این سیاستی است که مورد اتّفاق همه بوده.
آن سیاست هم عبارت از این است که آمریکاییها باید تمام تحریمها را لغو کنند، بعد ما راستیآزمایی خواهیم کرد؛ اگر چنانچه به معنای واقعی کلمه لغو شده بود، آن وقت ما به تعهّدات برجامیمان برمیگردیم، یعنی بدون هیچ مشکلی به تعهّدات برخواهیم گشت؛ این سیاستِ قطعی است.
قول آمریکاییها را [هم] معتبر نمیدانیم؛ اینکه بگویند ما برمیداریم و روی کاغذ بردارند، این فایدهای ندارد؛ عمل لازم است؛ باید در عمل تحریمها را بردارند، ما هم راستیآزمایی کنیم و مطمئن بشویم که تحریمها برداشته شده، آن وقت به تعهّداتمان عمل میکنیم. (سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران ۱/۱/۱۴۰۰)
🔹۴. آیا میتوان به اروپا به عنوان شریک قابل اعتماد نگاه کرد؟
بنده قبلاً هم گفتهام، الان هم میگویم که ارتباط با اروپا باید ادامه کند. البتّه اروپا یک شکل نیست، جاهای مختلفش مختلفند، در یک چیزهایی مشترک هستند، در یک چیزهایی نه، جور دیگرند، روشهای مختلفی دارند. بههرحال با مجموعهی اروپا -کشورهای اروپایی، نه جامعهی اروپا- با کشورهای اروپایی بایستی ادامهی ارتباط باشد امّا قطع امید کنید از اینها؛ از اروپا قطع امید بکنید. اروپا جایی نیست که ما بتوانیم برای مسائل گوناگون خودمان از جمله همین مسئلهی برجام و مسائل اقتصادی و مانند اینها به آنها امید ببندیم؛ نه، اینها کاری نخواهند کرد؛ قطع امید [بکنید]. این قطع امید به معنای قطع رابطه نیست، به معنای قطع مذاکره نیست؛ به معنای این است که ما تصمیم خودمان را جور دیگری بگیریم، این است معنایش و نگاه شکآلود داشته باشید به وعدههای آنها؛ به هرچه وعده میدهند، با تردید نگاه کنید. (بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت ۷/۶/۱۳۹۷)
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۳۸)
مقاله شانزدهم
#سادهلوحی_در_انکار_جنگ_اقلیمی
🖋قسمت اول
اقلیمشناس آمریکایی: آنها که میگویند «جنگ اقلیمی» نداریم، «سادهلوح» هستند + معرفی ۱۰ فناوری دستکاری اقلیمی
چندی است در ایران اظهارات کارشناسی متناقضی در خصوص تعمد یا دخالت خارجی در «تغییرات اقلیمی» یا بهاصطلاح رایج «جنگ اقلیمی» بالا گرفته است. در این موضوع، طیف گستردهای از نظرات کارشناسی وجود دارد.
در یک سو، نهادهای صیانتی – مانند سازمان پدافند غیرعامل – دخالت خارجی در شرایط فعلی ایران را محتمل ارزیابی میکنند؛ از سوی دیگر کارشناسان کلاسیک کشور – مانند سازمان هواشناسی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست – بهکلی منکر این موضوع هستند و حتی بر طرح کنندگان موضوع خرده میگیرند.
موضوع تغییرات اقلیمی با کلیدواژهی «ابردزدی»، اولین بار توسط غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل در ۱۱ تیرماه ۱۳۹۷ مطرح شد.
بلافاصله پس از یک روز، در تاریخ ۱۲ تیرماه، عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، بر سردار جلالی – بهدلیل ورود در حوزهی غیرتخصصیاش – خرده گرفت، و با وجود اینکه تغییرات اقلیمی را تأیید کرد، نظرات وی را مردود دانست.
یک روز پس از آن، ۱۳ تیرماه، داوود پرهیزکار، معاون وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان هواشناسی کشور نیز صراحتاً در این خصوص اعلام نظر کرد؛ وی نیز نظر سردار جلالی را “فاقد مبنای علمی” ارزیابی کرد.
پس از این تاریخ، موجی از اظهارنظرها توسط کارشناسان مختلف، در رسانهها مطرح شد که به رد یا تأیید «عمدی بودن تغییر اقلیم ایران» پرداختند.
طی روزهای آینده، ذیل پروندهی «جنگ جهانی غذا» بررسیِ ویژهای در این زمینه انجام خواهیم داد تا ابعاد مسئله برای نخبگان و آحاد مردم روشن شود. در بررسیِ این موضوع به متنها، فیلمها و مؤلفههای بسیار قابل توجهی برخوردیم که به نظر میرسد برای خوانندگان نیز جذاب خواهد بود.
برای اولین شماره، متن و فیلم اظهارات جیم لی – فعال محیط زیستی و اقلیمشناس آمریکایی – در نظر گرفته شده که ذیلاً تقدیم خوانندگان میشود.
جیم لی، محقق حوزهی دستکاریهای اقلیمی است؛ وی خود مینویسد: من هفت سال گذشتهی زندگیام را به درک و گزارش حقیقت، دربارهی تاریخ طولانی تغییرات آب و هوا اختصاص دادهام.
وی با بیان اینکه ادعای ایران دربارهی دستکاری اقلیمی، برای ما که جنگ اقلیمی را پیگیری میکنیم تعجبی ندارد، تأکید کرد: چنین احتمالی وجود دارد.
مدیر وبسایت «کلایمت ویور» با اشاره به مستندات و مقالات منتشر شده دربارهی پروژهی «نیل آبی» که توسط سازمان سیا با هدف نابودی مزارع نیشکر کوبا انجام شد خاطرنشان کرد: در این پروژه باران ابرها، قبل از اینکه به کوبا برسند، بیرون کشیده شده است.
وی ادامه داد: سیا با قاطعیت منکر استفاده از تغییرات اقلیمی در هر جایی – غیر از ویتنام! – شده است.
این فعال محیط زیست در ادامه به ابعاد بزرگتری از این پروژه اشاره کرد و افزود: هدف از پروژهی «نیل آبی»، تغییرات اقلیمی در سه دولت کوبا، چین و شوروی بود تا محصولهای این سه کشور را نابود کنند و آشوبهای سیاسی ایجاد کنند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2211
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
مستند صوتی شنود - 01.mp3
16.34M
🎙 #مستند_صوتی_شنود
قسمت اول
(تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران)
هرشب از کانال "سالن مطالعه محله زینبیه"
🔺 تجربهگر #کتاب_شنود در پی حذف برخی قسمتهای کتاب #شنود، توسط ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمتهای آن و همچنین بیان برخی مطالب گفته نشده، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته است و استاد امینیخواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان میدارد.
مروری بر نکات جلسه اول
🔻 بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور
🔻 روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین
🔻 تصاویر عجیب شیاطین
🔻 اجناس مختلف شیاطین
🔻 بیماریای که تجربهام را رقم میزد.
🔻 گردابی که از جنس نور بود.
🔻 حضور اجدادم را حس میکردم.
🔻 پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود.
🔻 علاقه شدید و اشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ
🔻 اعمالی که به آن تکیه کرده بودم.
🔻 جلوه نفس لوامه
#مستند_صوتی_شنود
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee