eitaa logo
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
305 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
721 ویدیو
26 فایل
بِسمِ‌‌خُداۍ‌سَتّـٰارُالعیوب(:🌿- سمتِ آرامش👇 کانال 🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان https://eitaa.com/samte_aramesh محتوا؟! شاید دلے 🌚🫀! ڪپے؟! حلال ِبٰا ذڪرِ صلواٰت :)"♥️:♥️" - وقف ِ حضرت ِ حجت ؛ ⎞🔗💛⎝‌↫-_ "عــــــشق فقط خــــدا"
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 و تَوَکَّلْ عَلَي الْحَيِّ الَّذي لا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ کَفي‏ بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبيراً 📎 ترجمه: و توکّل کن بر آن زنده ای که هرگز نمی میرد و تسبیح و حمد او را بجا آور و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است! آیه 58 سوره فرقان توکل بر خدایت کن ،کفایت می کند حتما اگر خالص شوی با او ،صدایت می کند حتما ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
‌‌‌‌‌◢یا عِمادَ مَن لَا عِمادَ لَهُ🔓 ◤ - اِی تڪیہ گاهِ آنکہ تڪیہ گاه نداࢪد❤️‍🩹🌿↻-
◿لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ🌱 ◸ هرگز از رحمت خدا ناامید نشوید.!♥️🎶"))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡 🧡🌱 📚ࢪمآن
🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡 🧡🌱 📚ࢪمآن 🧡خیـــآل‌تــــــــــو🧡 سری تکون دادم و گفتم: - خانواده اتون مشکلی با این ازدواج ندارن؟ نفس عمیقی کشید و لم داد رو مبل و گفت: - هر کسی تصمیم گیرنده زندگی خودشه!من زیاد با خانواده ام اوکی نیستم اونا هم همین طور پس نظر شون هم برام مهم نیست!اگر کنایه ای چیزی هم زدن برات مهم نباشه عادیه. سری تکون دادم که گفت: - می خوام بین خانواده ها منو سربلند کنی خانوم و متین بمونی امیدوارم مثل بقیه نشی. دقیقا از چی می ترسید؟چی توی خاندان ش بود که انقدر واهمه داشت من مثل اونا بشم؟ چرا از خاندان ش بدش می یومد؟ بلاخره می فهمم حالا کارم سخت تر شد. باید خانومی کنم برای مردی که قبلا شکست خورده و حالا سینه اش پر از درد و ترس و واهمه است و مادری برای پسر بچه ای که تمام امیدش منم. ارباب زاده روی مبل دراز کشید و خواب ش برد. بلند شدم و از توی اتاق یه ملافحه در اوردم و برگشتم انداختم روش. خودمم برگشتم پیش محمد و کنار روی تخت دراز کشیدم و خوابیدم. ساعت 8 صبح بود که بیدار شدم. اول خودم اماده شدم که تا 9 و نیم طول کشید بعد هم سراغ محمد رفتم تا بیدار شد منو با لباس سفید دید از جاش پرید توی بغلم. خندیدم و بوسیدمش. لباس های محمد و عوض کردم و یه تیپ عآلی تن ش کردم. بعد هم باهم رفتیم بالای سر ارباب زاده که مثلا داماد بود. محمد با دیدن باباش که خوابه گفت: - داماد تنبل. خنده ام گرفت پایین گذاشتمش که رفت روی شکم باباشت نشست. ارباب زاده بیدار شد و با دیدن محمد گرفتش توی بغلش دوباره خوابید. محمد نالان به من نگاه کرد که گفتم: - نمی خواید بیدار شید؟ ارباب زاده با مکث چشاشو باز کرد و به من نگاه کرد ابرویی بالا انداخت و گفت: - کجا به سلامتی؟ به نظرتون یکی با لباس سفید عقدی کجا می تونه بره بجز محضر؟ ابرویی بالا انداختم و گفتم: - پارک. محمد قش قش خندید و ارباب زاده نشست و گفت: - از کی تاحالا به محضر می گن پارک؟ نشستم روی مبل و گفتم: - از وقتی که عروس داماد و از خواب بیدار می کنه که برن محضر!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷﷽🌷 ☪️💟 🤲🏻 3️⃣1️⃣ از ترسش رفتم به سمتش 🌷 وَأَنَا يَا سَيِّدِى عائِذٌ بِفَضْلِكَ ، هارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ ، مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ أَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً ، وَمَا أَنَا يَا رَبِّ وَمَا خَطَرِى ؟ هَبْنِى بِفَضْلِكَ ، وَتَصَدَّقْ عَلَىَّ بِعَفْوِكَ 🌷 🔺و من ای آقایم پناهنده به فضل توأم، گریزان از تو به‌سوی توأم، خواستار تحقق چیزی هستم که وعده کردی و آن گذشت توست از کسی که گمانش را به تو نیکو کرده، چه هستم من ای پروردگارم و اهمیت من چیست؟ به فضلت مرا ببخش و به گذشتت بر من صدقه بخش 🔺 👩‍🦲بچه ای که از تنبیه باباش میترسه 😱 ، باید چیکار کنه ❓خوب معلومه باید بدوه بپره تو بغل باباش و شروع کنه به گریه کردن و عذرخواهی . ❗️❗️❗️خدایا با همه بدی هام به تو پناه آوردم . از دست تو فرار میکنم تو آغوش خودت . آخه من اینقدر مهم نیستم که بخوای عذابم کنی . بیا بازم بزرگی کن و ازم بگذر. آخه من فکرشم نمیکنم که منو نبخشی . 🌸 🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من که از یاد تو بی خوابم عزیز، نوش جانت خواب راحت شب بخیر 💫❤️
‌🌿- بِسمِ‌‌خُداۍ‌سَتّـٰارُالعیوب(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 سلام امام زمانم✋🖤 🔹به قربان افطار و خرما و نجوای تو سحرهای پر گریه و سوزش و آه تو 🔹کجا می نشینی اذان ها، فدایت شوم به قربان آن سفره ی سرد و تنهای تو ─┅🍃🌸🍃•┅┅🍃🌸🍃•┅─