eitaa logo
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
300 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
687 ویدیو
26 فایل
بِسمِ‌‌خُداۍ‌سَتّـٰارُالعیوب(:🌿- سمتِ آرامش👇 کانال 🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان https://eitaa.com/samte_aramesh محتوا؟! شاید دلے 🌚🫀! ڪپے؟! حلال ِبٰا ذڪرِ صلواٰت :)"♥️:♥️" - وقف ِ حضرت ِ حجت ؛ ⎞🔗💛⎝‌↫-_ "عــــــشق فقط خــــدا"
مشاهده در ایتا
دانلود
بــســـــღــم ࢪب مہدۍ ꧇)
- این خبر را برسانید بہ عشاق نجف بوۍ سجاده خونین علۍ مۍ آید . . ( :💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ دیروز صبح، نانوایی سنگکی نزدیک میدان رازی خرم‌آباد، به همین راحتی ... وقتی میگن مرگ از رگ گردن به ما نزدیکتر است یعنی این... چرا این همه غرور و زیاده خواهی و بداخلاقی و قهر و تکبر و دنیا پرستی و حق دیگران را خوردن ... اما چشم طمع و غرور و تکبر و زیاده خواهی بیشتر مردم را بجز خاک گور پر نمیکند... 💫با_ما_همراه_باشید✨ ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
🛑 جعفری سه برابر پرتقال ویتامین ث دارد و 2 برابر اسفناج آهن دارد به همین دلیل مانع ریزش مو می‌شود! 🔹جعفری آهن بدن را تامین میکند و برای زنان ضروری است! 🍏 🍊 ┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 💎 🍀 توصیه آیت الله برای یک عمل در شب قدر: ✅یک بار سوره واقعه ✅یک بار سوره توحید ✅هفت مرتبه یا الله پس از آن حاجات خود را از خدا بخواهید 🥀🖤🏴🥀🖤🏴🥀🖤🏴🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡 🧡🌱 📚ࢪمآن
🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡 🧡🌱 📚ࢪمآن 🧡خیـــآل‌تــــــــــو🧡 محمد خیلی سریع رفت توی قسمت پریدن توی توپه ها از پشت شیشه باهاش خداحافظ کردم و ارباب زاده اومد و گفت: - بریم. و خودش رفت منم پشت سرش راه افتادم. سوار ماشین شدیم و حرکت کرد. سرمو به شیشه تکیه دادم و به خیابون زل زدم. انقدر ذهنم بهم ریخته بود که دلم می خواست تنها باشم اما بخت انگار باهام یار نبود. حالا که داشتم شوهر می کردم و یه بچه داشتم معلومه که دیگه وقتم خالی نیست و زندگیم دیگه صرف خودم نمی شه! اصلا مشکلی با محمد نداشتم بلکه انگار بچه ی خودم بود اما ارباب زاده با مرد رویا های من 360 درجه فرق داشت. مهم ترین درد این ازدواج هم این بود که ارباب زاده منو برای پسرش می خواست و هیچ علاقه ای به من نداشت و حس کالا بودن بهم دست می ده. نفس مو با شدت رها کردم که ارباب زاده گفت: - چته؟ صاف نشستم و گفتم: - چیزی م نیست. پشت چراغ قرمز هم نموند و رد کرد و گفت: - عمه منه داره اینجوری با شدت نفس می کشه! در جواب ش گفتم: - شما بودی نمی تونستی برای زندگیت که روزی بهشت بود و حالا جهنم تصمیم بگیری و اختیارت دست خودت نباش برای جون برادرت که فروختت خودتو بفروشی با شدت نفس نمی کشیدی؟ ارباب زاده گفت: - سرنوشت اونجور که ما می خوایم رقم نمی خوره فکر نمی کنم خودتو فروخته باشی من خیلی محترمانه دارم باهات ازدواج می کنم! جواب شو ندادم چون اصلا منو درک نمی کرد. ماشین و توی پارکینگ پارک کرد و وارد مرکز خرید شدیم. سوار اسانسور شدیم و طبقه 7 رو انتخاب کرد و گفت: - رفیق م اینجا لباس های خوبی داره. فقط سر تکون دادم از اسانسور بیرون اومدیم و سمت سومین مغازه که خیلی هم بزرگ بود رفت و هر دوتامون رفتیم داخل. توی این ‌طبقه انگار کسی نبود و زیادی خلوت بود. صاحب های مغازه های دیگه که چند تاشون دوست های ارباب زاده بودن داشتن ورق بازی می کردن که من متنفر بودم ازش. با دیدن ارباب زاده بلند شدن و حسابی گرم گرفتن باهاش. بعد سوالی به من نگاه کردن که ارباب زاده تک سرفه ای کرد و گفت: - همسر اینده ام غزال جان. اخه چرا اینجوری اسم منو می گی خجالت می کشم! زیر لب سلامی کردم که با تعجب یکی شون گفت: - شوخی می کنی دیگه؟تو؟ایشون؟دختر چادری؟ وقتی می گم ما به هم نمی خوریم یعنی همین. ارباب زاده گفت: - اره از مانتو جلو باز هاش خیری ندیدم گفتم سلیقه رو عوض کنم. واقعا متعسفم براش و این لحن حرف زدن ش. رو بهم گفت: - خانوم ببینی کدوم از این لباس ها رو می پسندی. یه نگاه کلی انداختم انقدر اوضاع شون فجیح بود که شرمم می شد نگاهشون کنم. بدون اینکه سمت یکی شون برم گفتم: - هیچکدوم. رفیق ش که صاحب مغازه بود گفت: - شما چی مد نظرته ابجی؟ یکم فکر کردم و گفتم: - یه لباس فرمالیته سفید و کاملا پوشیده با طرح مناسب تنگ نمی خوام باشه استین های بلند و پوشیده با یقعه کامل یه چیز محجبه. ارباب زاده نگاهی به رفیق ش انداخت و گفت: - مگه لباس مجلسی پوشیده هم هست؟ رفیق ش سری تکون داد و گفت: - فکر کنم بدونم چی می خوای. توی انبار رفت و و بعد کمی بیرون اومد
🌓 |اعمال 🟩 مشترک شب های 🟩 مشترک شب 🟩 مشترک شب ویکم 🟩 مشترک شب 🥀🖤🏴🥀🖤🏴🥀🖤🏴🥀
چــٰادُرَٺ‌را ڪہ بہ ســر ڪردے دلــم هُــرّے ریخـٺ چقــدر خصلـت "زهـرایی" ٺو ڪامل شـد✨🌱:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡 🧡🌱 📚ࢪمآن
🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡🌱🧡 🧡🌱🧡🌱 🧡🌱🧡 🧡🌱 📚ࢪمآن 🧡خیـــآل‌تــــــــــو🧡 لباس توی دست شو باز کرد و گفت: - خوبه؟ دقیقا همون چیزی بود که می خواستم سری تکون دادم و گفتم: - اره. خداروشکری زیر لب گفت و گذاشت روی میز و گفت: - کلاه هایی که می شه باهاش ست کنید توی ویترینه. سرمو پایین انداختم و گفتم: - کلاه نمی خوام روسری سفید بلند می خوام. رفیق ارباب زاده گفتت: - والا ما همچین چیزی نداریم باید فروشگاه حجاب بگیرید طبقه دوم فقط کفش مجلسی داریم قفسه سمت چپ. نگاهی انداختم و گفتم: - من یه چیز ساده می خوام یه کفش سفید ساده با پاشنه حداقل سه سانت. متعجب گفت: - والا نداریم ‌طبقه اول فکر کنم باشه. ارباب زاده گفت: - ولی اینا هم‌ کفش های مارکه!با طرح های امروزی واقعا نمی خوای،؟ سری تکون دادم و گفتم: - من کاری به مارک بودن و امروزی بودن ش ندارم چیزی انتخاب می کنم که با سلیقه ام و عقیده ام یکی باشه. ارباب زاده لباس و حساب کرد از بقیه خداحافظ ی کرد و بیرون اومدیم. توی اسانسور رفتیم و طبقه دوم رو زد. نگاهی بهم کرد و گفت: - تو و تا شیدا زمین تا اسمونی چرا وقتی کسی باهات حرف می زنه بهش نگاه نمی کنی؟ لب زدم: - خوشم نمیاد به نامحرم نگاه کنم.
💕🌱 ‼️ هيچ مردی طاقت مقايسه شدن را ندارد. پس حتی كم اهميت‌ترين كار او را با ديگران قياس نكنيد. 🔸 مردها از شنيدن جملات مبهم بيزارند. پس هيچ‌وقت دوپهلو با همسرتان صحبت نكنيد. 🔹 اگر انتظار داريد شوهرتان حرف‌هايتان را رمزگشايی كند، متاسفم! آنها ساده‌تر از اين حرف‌ها هستند. 🔸 هرگز با حرف‌هایتان استقلال همسر خود را زير سوال نبريد حتی اگر واقعا استقلالی در كار نباشد. 🔹مردها به اينكه قويتر از آنچه هستند به نظر برسند؛ نياز دارند. اين نياز همسرتان را برآورده كنيد. 🔸 برای قدرت دادن به او كافی است از هيچ مرد ديگری صحبت نكنيد، نه اينكه از مردهای ديگر بد بگوييد. ━━🍃💠🍃🔸🍃🌹🍃━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 قابل توجه آقایون 😊 ♥️کلام مرد باید پر باشه از حس حمایت‌‌گری، پشتیبانی و مراقبت از همسر مثل : _ نگران نباش _ من درستش می‌کنم _ غصه نخور، بسپارش به من😊 ━━🍃💠🍃🔸🍃🌹🍃━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسیار کلنجار رفت.. با مرغابی ها و بعد با میخ در .. هر کدام می پرسیدند : چرا؟؟؟ آرام گفت: دل تنگ فاطمه ام..!💔 _علی جان..
اسطوره‌ے صبرُ ڪوهِ درد اسٺ علے در نیمہ‌ے شب ڪوچہ نورد اسٺ علے از سفره‌ے خویش نان بہ قاتل مےداد مرد اسٺ، بہ ولله ڪہ مرد اسٺ علے (ع)🥀 🌙 🌙
هر چند که خسته از گناه آمده ام با حال بد و روی سیاه آمده ام امشب شب قدر است ،یقین می بخشی با ذکر حسین و اشک و آه آمده ام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - zamine - shabe 19 ramezan 1401 - sibsorkhi.mp3
8.06M
🔳 (ع) 🌴علی ای همای رحمت پدرم دلم گرفته 🌴شبای قدر و تنگه دلی که حرم نرفته 🎙 👌بسیار دلنشین 🥀🖤🏴🥀🖤🏴🥀🖤🥀
Joshane.Kabir.Mirdamad.mp3
22.22M
🌙 دعای کبیر 🎤سید مهدی میرداماد ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━🍃💠🍃🔸🍃🌹🍃━
🌷﷽🌷 ☪️💟 🤲🏻 2️⃣1️⃣ تو خیلی آقاتر از این حرفایی 👌 🌷 عَظُمَ يَا سَيِّدِى أَمَلِى وَساءَ عَمَلِى فَأَعْطِنِى مِنْ عَفْوِكَ بِمِقْدارِ أَمَلِى ، وَلَا تُؤاخِذْنِى بِأَسْوَءِ عَمَلِى فَإِنَّ كَرَمَكَ يَجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبِينَ ، وَحِلْمَكَ يَكْبُرُ عَنْ مُكافٰاةِ الْمُقَصِّرِينَ؛🌷 🔺 ای آقای من، آرزویم بزرگ شده و کردارم زشت گشته، پس به اندازه آرزویم از عفوت به من ببخش و به زشت‌ترین کردارم مرا سرزنش مکن، زیرا کرمت برتر از کیفر گنه‌کاران و بردباری‌ات بزرگ‌تر از مکافات تبهکاران است🔺 ❓میدونی چرا اینقدر امید دارم تو منو ببخشی ؟ چون تو اینقدر آقایی ، اینقدر بزرگواری که اصلا بهت نمیخوره بخوای کسی رو به خاطر گناهاش مجازات کنی . اینقدر صبرت زیاده که باورم نمیشه بخوای کسی رو به خاطر کوتاهیاش کیفر بدی . 🙏🏻🙏🏻🙏🏻بیا منم ببخش . میشه ببخشی ❓ 🌸 🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸