eitaa logo
سَمتِ بِهِشت
2.5هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
7هزار ویدیو
217 فایل
‌ فعالیتها سایت www.samtebehesht.ir ویسگون http://www.wisgoon.com/samte_behesht پیام ناشناس http://harfeto.timefriend.net/16074218476816 ارتباط @Amirmehrab56
مشاهده در ایتا
دانلود
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 توسل به حضرت زهرا (س) 🔹 شهید حاج‌ عبدالله رودکی که با آمدن نام‌ حضرت‌ زهرا (س) این گونه منقلب می شود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆غلامرضا صنعتگر ترانه خودش را تقدیم رهبر معظم انقلاب نمود. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌پیام حضرت آقا به صگیونیستها: آمدم صبر کردم نبودید رفتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌دوستان بالا بی زحمت یه پیگیری کنین اگه این خنده‌ی دلبر آقا به نتانیابو نرسیده تا برنامه‌ی وعده‌ی صادق ۳ رو بچینیم
♦️‌تصویر گویای همه چیز هست!
♦️ستون پنجمی‌ها به میدان آمدند: 🔹فیلم منتشر شده درباره کمبود در فروشگاه شهروند واقعیت ندارد. به فیلم دوربین مداربسته همان فروشگاه نگاه کنید. یک فرد مجهول خودش اطلاعیه می‌چسباند، فیلمبرداری می‌کند و به سفارش‌دهنده می‌فرستد. بعد هم رسانه اپوزوسیون منتشر می‌کند. مراقب شایعه‌سازی و عملیات روانی دشمنان مردم باشیم.
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش مردم وقتی متوجه می‌شوند شهید «سیدحسن نصرالله» در دوران دفاع مقدس، دوشادوش رزمندگان ایرانی با بعثی‌ها می‌جنگید. ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جذاب خواندن شعر معروف «یاد امام و شهدا» در محضر رهبر انقلاب از کانال آستان قدس رضوی و حرم مطهر
🕰 صدای گلوله فضای شهر را پر کرده ، قلبم به تپش افتاده بود مردم در هیاهوی اتفاق به تکاپو افتاده بودند، همه سعی داشتند خودشان را به خانه‌هایشان برسانند، غم بزرگی بر دل مردم روز مردم نشست. دستگیری میرزا رضا کرمانی ، بزرگ مرد روزگار باعث شد ،اشک از دیدگانمان جاری شود. به گوشه دیوار رفتم جشن تاجگذاری ۵۰ سال ناصرالدین شاه به هم خورد، از طرفی خوشحال بودم دیگر زیر دست این شاه نیستیم و از طرفی چون نظام موروثی در مملکت روا داشت معلوم نبود پادشاه بعدی چه بلایی سرمان بیاورد. در همین فکرها بودم فردی روی شانه‌ام زد با اضطراب ، چشمانی که از اشک خیس شده بود. نگاهش کردم ، بعد لبخندی زدم سلام نجمه جان سلام خواهر چرا اینجا ایستاده ایستادی؟! در فکر و خیال فرو رفتم، نجمه چادر قجریش را جمع کرد روبندش را روی صورتش انداخت من هم روبندم را روی صورتم انداختم ،حرکت کردی مشغول صحبت شدیم ،که نجمه از ماجرای امروز می‌گفت میرزا رضا عجب مرد شجاعی است! هیچ کس جرات ندارد، به دربار نزدیک شود آهی کشیدم 😮‍💨 نمی‌دانم با این کار شرایط بهتر می‌شود یا نه ؟! کوچه شلوغ و چهره مردم نگران بود زنان با چادرهای قجری که بر سر داشتند سریع از کنار ما می‌گذشتند، کودکان از همه جا بی‌خبر بودند گوشه‌ای جمع شده بودند، مشغول بازی با دوستان خود بودند. زیر لب زمزمه کردم: خوش به حال کودکان هیچ چیز از اوضاع کشور نمی‌دانند . نویسنده :تمنا😎💔