و سلام بر او که می گفت :
«خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر
انقلاب چنان در وجودم شعلهور است که اگر
تکه تکهام کنند و یا زیر سختترین شکنجهها
قرار گیرم او را تنها نخواهم گذاشت»
#شهید_ابراهیم_هادی
🍃تکبر هرگز
💫بعضی ها هنوز چند جلسه به کلاس های ورزشی نرفته،چه قیافه ای برای بقیه می گیرند!چنان با غرور راه میروند ک گویی...
اما ابراهیم اینگونه نبود.باران شدید در تهران باریده بود،خیابان هفده شهریور را تماما آب گرفته بود.
ابراهیم پاچه هایش را بالا زد و در آن شرایط،مشغول کمک کردن و انتقال پیر مردها به آن سوی خیابان شد.
او قهرمان کشتی بود. اما تکبر در وجودش راه نداشت. ابراهیم به این آیه عمل میکرد و می فرماید:
🍀{ولا تمش في اﻷرض مرحا إنك لن تخرق اﻷرض ولن تبلغ الجبال طولا}
🌸 و بر زمین،باتکبر راه مرو. تو هرگز نمیتوانی زمین را بشکافی،و هرگز طول قامتت به کوهها نمی رسد. (اسراء/37)
#شهید_ابراهیم_هادی ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روایت های جذّابی از شهید هادی و شهید نیّری
❗️وقتی یکی از دخترای محل به ابراهیم هادی گیر داده بود ...
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_احمدعلی_نیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~🪴🌸~
شهید ابراهیم هادی میگفت :
طوری زندگی و رفاقت کن
که احترامت رو داشته باشند.👌
بی دلیل از کسی چیزی نخواه.
عزّت نفس داشته باش!🙂
#شهید_ابراهیم_هادی🕊
🖇 #شهدا 🌱
وقتی ورزش تمام شد، ابراهیم اصلا
احساس خستگی نمیکرد.
انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته!
البتـه ابراهیــم این ڪارها را برای قـوی
شدن انجام میداد. همیشه میگفت:
برای خدمت به خـدا و بنـدگانش، بایـد
بدنی قوی داشته باشیم.
مرتب دعا میکرد که:خدایا! بدنم رابرای
خدمت کردن به خودت قوی کن.☁️🌷
#شهید_ابراهیم_هادی
ای #شـهید...!
#صبح و طݪوع هر چہ
ڪه خوبے براے #شمـا☝️
ما را هميڹ بس اسٺ
ڪه دݪ بسته شمایـیم...♥️✨
#شهید_ابراهیم_هادی
1_1572172037.mp3
4.85M
📎جزء بیست و نهم:
قرائت روزانه یک جزء قران کریم
《 کانال #شهید_ابراهیم_هادی 》
@Ebrahimhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🌺 صدای به هم خوردنِ بالِ معصومِ فرشته ها می آید ، تـــو به دنیا آمدهای...
🍃🌼 #آرام_جانم ، در این مدت دوستیمان، انگار سالهاست که تو را میشناسم،
نمیدانم چه رازیست، رازِ بودن تو...
چه مهریست ، مهرِ به تو ...
که زندگی ام را از پاییز به بهار رساندی ... 🌱🌹
🌼🌸 سپاس خدایی که تـــو را به من داد 🙏🏻🌸🌼
🌷#ابراهیم_جان ، در سالروز میلادت برایمان دعا کن، دعا کن رهرو راهت باشیم ، باشد که ما هم رستگار شویم ...
خورشید کمیل هزاران صلوات نذر بودنت💐
🌸 #شصت_و_هفتمین بهار زندگیت مبارک 🌸
#یکم_اردیبهشت
#تولدت_مبارک_قهرمان_من
#شهید_ابراهیم_هادی❤️
. 🕊🌷
بارها می دیدم که ابراهیم
با بچه هایی که نه ظاهر مذهبی داشتند
و نه به دنبال مسائل دینی بودند
رفیق می شد
آنها را جذب ورزش می کرد
و به مرور به مسجد و هیئت می کشاند
و به قول خودش
می انداخت در دامان
امام حسین (علیهالسلام) ..
#شهید_ابراهیم_هادی
#برشیازکتابسلامبرابراهیم
#شهیدانه
•
.
آن شب ابراهیم عصبانـے بود و گفت : من مهم
نیستم،اینها مجلس حضرتزهرا را به شوخی
گرفتند . برای همین دیگر مداحی نمیکنم ..!!
ساعت یکِ نیمه شب بود خسته و کوفتھ
خوابیدیم . قبل از اذان بچـھها را بیدار کرد ،
اذان گفت و نماز جماعت به پا کردند و بعد از
تسبیحاتابراهیمشروعبهدعاخواندنوروضـھ
خوانیِ حضرت زهرا سلاماللهعلیها کرد. اشعار
زیبای ابراهیم اشک همه را جاری کرده بود ...
بعد از خوردن صبحانه برگشتیم. گفتم دیشب
قسم خوردی دیگه مداحی نمیکنی ولی بعد از
نمازِ صبح ..؟! گفت : دیشب توۍ خواب دیدم
وجود حضرت صدیقه طاهــره سلاماللهعلیها
تشریف آوردند و گفتند: نگو نمیخوانم ؛ ما تو رادوستداریم.هرکسگفتبخوانتوهمبخوان !
• #شهید_ابراهیم_هادی | #امام_زمان 🌱 `
.
🤍
•
.
جعفر جنگروی تعریف میکرد که یکبار پس از هیئت نشسته بودیم و داشتیم با بچهها حرف میزدیم. ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود. وقتی بچهها رفتن.اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. باتعجب دیدم هر چند لحظه یکبار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش میزنه. یکدفعه گفتم: چیکار میکنی داش ابرام ؟! انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: هیچی، هیچی، چیزی نیست. گفتم:به جون ابرام ولت نمیکنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت. مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدمهایی که بغض کردهاند گفت: سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه.
ـــــــــــــــ ـ #شهید_ابراهیم_هادی
🤍
عکس شهدا که کفایت نمیکنه
باید حرفشونم بشویم و ان شاء الله عمل کنیم😊
#شهید_ابراهیم_هادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوب شهر #معلم بود😊
🔹️مدیر مدرسه اش میگفت آقا ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردان تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد.
🔸️چون آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه محروم هستند و اکثرا سر کلاس گرسنه هستند و بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد.
🌷ابراهیم هادی نه تنها معلم ؛ بلکه الگوی اخلاق و رفتار بچه ها بود.
طاق ابروی تـو سرمشق کدام استاد است
که خرابات دلـم در پی آن آباد است
#شهید_ابراهیم_هادی
🔹امام باقر عليه السلام :
✅صبح زود صدقه دهيد
كه روی ابليس را سياه ميكند.
📚تحف العقول ص٤٧٦
《 کانال #شهید_ابراهیم_هادی
🟢به همراه چند نفر از دوستان نشسته بوديم و در مورد ابراهيم صحبت ميكرديم.
يكي از دوســتان كه ابراهيم را نميشــناخت تصويرش را از من گرفت و نگاه كرد. بعد با تعجب گفت: شما مطمئن هستيد اسم ايشون ابراهيمه!؟
🟡با تعجب گفتم: خب بله، چطور مگه؟!
گفت: من قبلا تو بازار سلطاني مغازه داشتم. اين آقا ابراهيم دو روز در هفته سَر بازار مي ايستاد. يه كوله باربري هم ميانداخت روي دوشش و بار ميبرد.
يه روز بهش گفتم: اسم شما چيه؟
گفت: من رو #یدالله صدا كنيد!
🔵گذشت تا چند وقت بعد يكي از دوستانم آمده بود بازار، تا ايشون رو ديد با تعجب گفت: اين آقا رو ميشناسي!؟
گفتم: نه، چطور مگه!
گفت: ايشــون "قهرمان واليبال و كشــتيه"، آدم خيلي باتقوائيه، براي شكست نفسش اين كارها رو ميكنه. اين رو هم برات بگم كه آدم خيلي بزرگيه! بعد از آن ماجرا ديگه ايشون رو نديدم!
🟣صحبت هاي آن آقا خيلي من رو به فكر فرو برد. اين ماجرا خيلي براي من عجيب بود. اينطور مبارزه كردن با نفس اصلا با عقل جور در نمي آمد.
《 کانال #شهید_ابراهیم_هادی 》
#شهید_ابراهیم_هادی
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد!
الله اکبر...
ندای اذان ظهر بود.
توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت.
در فضای دبیرستان صدایش پیچید...
بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.
او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط.
بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
📚کتاب سلام بر ابراهیم1
یکى از بزرگترین نعمت هاى خدا نماز است.
نماز به ما این فرصت را می دهد که هر روزى چند بار ناگزیر با خداى خودمان حرف بزنیم، از او کمک بخواهیم، به او عرض نیاز کنیم. غالبا قدر نماز و اهمیت نماز را نمی دانیم.
فرموده اند: نماز مثل چشمه آبى است در خانه شما، که روزى پنج بار در این چشمه آب شستشو می کنید.
این شستشو می تواند براى دل هاى جوان آثار ماندگارى داشته باشد.
#نماز
╔══🌿•°🌹
💠 کاری کن خدا خوشش بیاید!
▫️یک روز ابراهیم را در بازار دیدم
که دو کارتن بزرگ روی دوشش بود.
گفتم: آقا ابراهیم برا شما زشته!
این کار باربرهاست نه شما.
نگاهی کرد و گفت: نه. این برای خودم خوبه. مطمئن میشم هیچی نیستم!
گفتم کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست؛ ورزشکاری و...
ابراهیم خندید و گفت:
ای بابا همیشه کاری کن
که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد...
نه مردم!
از کتاب سلام بر ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
گفت عاشقی را
چگونه یاد گرفته ای؟!
گفتم: از آن شهید گمنامی که
معشوق را حتی به قیمتِ
از دست دادن هویتش، خریدار بود.
گمنامے ارزوست....
#شهید_ابراهیم_هادی❤️
حجتالاسلام سیدمفید حسینی کوهساری، رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل حوزههای علمیه کشور و مدیرعامل خبرگزاری رسمی حوزه در جلسه ای می گفت:
مهمانان خارجی داشتیم. همه جوانان اروپایی بودند. آنجا بحث شهدا پیش آمد؛ به آنها گفتم شما از شهدای ایران چه کسی را میشناسید؟ گفتند «شهید حججی را می شناسیم»؛ سؤال کردم از شهید حججی چه می دانید؟ گفتند خاطرات شهید را خوانده بودیم و می دانیم، لذا با این که نه فارسی و نه عربی بلد بودند و به انگلیسی صحبت می کردند، کلی خاطره از شهید حججی نقل کردند.
⁉ آشنایی این افراد برای بنده عجیب بود، گفتم شاید چون شهید حججی تقریبا تازه شهید شده، این افراد او را می شناسند و به همین خاطر از آنها پرسیدم از شهیدان دفاع مقدس چه کسانی را می شناسید؟
گفتند خیلی ها را می شناسیم. برایم بسیار عجیب بود که جوانان غربی شهدای ما را می شناسند. به آنها گفتم چه کسی را می شناسید؟ گفتند «#شهید_ابراهیم_هادی را می شناسیم»
بنده کتاب «سلام بر ابراهیم» که دو جلد است را خوانده بودم و شناخت آنها هم از این شهید از طریق همین کتاب بود.
🕟این جوانان نزدیک به نیم ساعت مشغول خاطره گفتن از شهید ابراهیم هادی بودند که برایم بسیار جالب بود؛ من خودم با اینکه کتاب شهید را خوانده بودم، اما اینقدر خاطره از این شهید در ذهن نداشتم که جوانان غربی تعریف کردند و نکته جالب این بود که در حین تعریف خاطرات شهید هادی، #گریه می کردند!!
📙یاران ابراهیم.
《
هدایت شده از 🇵🇸دِمـــاٰءُالشُــــهَداءْ🇮🇷
ابراهیم هادی گفت:
قشنگ ترین شهادت رو میخوام😊
بهش گفتن داداش شهادت خودش خیلی قشنگه☺️
_دیگه از نظر تو قشنگ ترین شهادت یعنی چی؟
گفت: اون شهادتی قشنگه که پیکری هم از تو باقی نمونه که خواسته باشه برگرده♥️
و اون به بالاترین آرزوش رسید رفیقم😔
.و دنیا همین است؛ تا آدم عاشقِ دنیاست
و به این دنیا چسبیده، حال و روزش همینه خواهرو برادر عزیزم
اما اگر انسان سرش رو به سمتِ آسمان بالا بیاوره و کارهاش رو برای رضای خدا انجام بده، مطمئن باش زندگیش عوض میشه❤️
و تازه معنی زندگی کردن را میفهمه.
#شهید_ابراهیم_هادی
دِماءُ الشُهَداءْ
@demao_shohada🇮🇷
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
ꞋꞌꞋꞌ•﷽•ꞋꞌꞋꞌ
حاج حسین یکتا:
آخرِ تیپ زدن، شهدا هستن😎✌️
به اعتقاد من تیپ وقتی تیپه که خوشگلِ
خوشگلا نگات کنه! آخرِ تیپیولوژی شـــهدا
هستن چـــــــون تیپِ لــــباسُ التقوا زدن و
خــــوشگلِ خـــوشگلا یـــــــوسفِ زهـــــرا(س)
نـــگاشون کــــرد((:
#شهید_ابراهیم_هادی 🌱
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
کتاب سلام بر ابراهیم 📚
صفحه ۴۷ و ۴۸
پیوند الهی💞
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
عصر یکی از روز ها بود
ابراهیم از سر کار به خانه می آمد
وقتی وارد کوچه شد برای یک لحظه نگاهش به پسر همسایه افتاد
با دختری جوان مشغول صحبت بود
پسر،تا ابراهیم را دید بلا فاصله از دختر خداحافظی کرد و رفت!
می خواست نگاهش به نگاه ابراهیم نیفتد
چند روز بعد دوباره این ماجرا تکرار شد
این بار تا می خواست از دختر خداحافظی کند، متوجه شد که ابراهیم در حال نزدیک شدن به آن هاست.
دختر سریع به طرف دیگر کوچه رفت و ابراهیم در مقابل آن پسر قرار گرفت.
ابراهیم شروع شروع کرد به سلام و علیک کردن و دست دادن، پسر ترسیده بود.
اما ابراهیم مثل همیشه لبخندی بر لب داشت
قبل از اینکه دستش را از دست او جدا کند با آرامش خاصی شروع به صحبت کرد و گفت:ببین، تو کوچه و محله ما این چیز ها سابقه نداشته
من تو و خانواده ات رو کامل می شناسم،تو اگه واقعا این دختر رو می خوای ،من با پدرت صحبت میکنم که ...
جوان پرید تو حرف ابراهیم و گفت: نه ، تو رو خدا به بابام چیزی نگو، من اشتباه کردم، غلط کردم،ببخشید و...
ابراهیم گفت: نه ! منظورم رو نفهمیدی، ببین ، پدرت خونه بزرگی داره ، تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستی، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می کنم. ان شاءالله بتونی با این دختر ازدواج کنی ، دیگه چی می خوای؟
جوان که سرش را پایین انداخته بود خیلی خجالت زده گفت: بابام اگه بفهمه خیلی عصبانی می شه
ابراهیم جواب داد: پدرت با من، حاجی رو من می شناسم، آدم منطقی و خوبیه.
جوان هم گفت: نمی دونم چی بگم، هرچی شما بگی
بعد هم خداحافظی کرد و رفت.
شب بعد از نماز، ابراهیم را در مسجد با پدر آن جوان شروع به صحبت کرد. اول ازدواج گفت و اینکه اگر کسی شرایط ازدواج را داشته باشد و همسر مناسبی پیدا کند، باید ازدواج کند
در غیر اینصورت اگر به حرام بیفتد باید پیش خدا جوابگو باشد.
و حالا این بزرگتر ها هستند که باید جوان را در این زمینه کمک کنند. حاجی حرف های ابراهیم را تایید کرد. اما وقتی حرف از پسرش زده شد ،اخم هایش رفت توهم!
ابراهیم پرسید: حاجی اگه پسرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو گناه نیفته، اون هم تو این شرایط جامعه، کاری بدی کرده؟
حاجی بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه!
فردای آن روز مادر ابراهیم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد ...
یک ماه از آن قضیه گذشت، ابراهیم وقتی از بازار بر می گشت شب بود آخر کوچه چراغانی شده بود.
لبخند رضایت بر لبان ابراهیم نقش بست.
رضایت، بخاطر اینکه یک دوستی شیطانی را به یک پیوند الهی تبدیل کرده.
این ازدواج هنوز هم پابرجاست و این زوج زندگیشانن را مدیون برخورد خوب ابراهیم با این ماجرا می دانند...
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۱
#سلام_بر_ابراهیم
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام دل تو را می طلبد دیده تو را می جوید...
💢خَجلُون مِنكُم أَيُهَا الشُهدَاء...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_ابراهیم_هادی
@shahidan_kerman
#شهید_محسن_حججی بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یڪ بسته ڪتاب هدیه داد ڪه یڪی از آنها سلام بر ابراهیم بود. بارها ڪتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد.
✨ابراهیم الگوی محسن بود. شهید محسن حججی خالصانه و بدون_سر_و_صدا برای خدا زحمت ڪشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد...
📚 برگرفته از ڪتاب حجت خدا. داستان هایی از زندگی #شهید_محسن_حججی اثر گروه #شهید_ابراهیم_هادی
💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣برادر ابراهیم..
این روز ها که شهدای گمنام را تشییع میکنند
هر تابوتی که روش حک شد عملیات والفجر،
فکه ناخودآگاه به یاد تو میافتم...
کجایی برادرم....🥺🕊
°
#جمعه تون متبرک به نام شهدا 🥀
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿