تویی که شیر رسول خدایی ای حمزه
تو نیروی سپه مصطفایی ای حمزه
اگر چه سنبل اسلام ذوالفقار علی است
تو هم به تیغ خودت فخر مایی ای حمزه
کمان و تیر تو پشت و پناه اسلام است
سپر به پیکر دین خدایی ای حمزه
به حفظ جان پیمبر همیشه کوشیدی
به پیروان ولا مقتدایی ای حمزه
ز پا نشست ابوجهل پای هیبت تو
نداشت از غضب تو رهایی ای حمزه
تو شیر گیر شجاع حجاز پهناور
به جان اهل جهالت بلایی ای حمزه
چقدر دیدنی است جذر و مد شمشیرت
گهی که همقدم مرتضایی ای حمزه
نبی تو را به علی و ولایش ایمان داد
ز شیعه های نخست ولایی ای حمزه
ز صحنه های دفاع تو در نبرد احد
عیان بود که تو شیر خدایی ای حمزه
به غزوه ای که پیمبر تنش شده مجروح
تو هم به خاک فتاده ز پایی ای حمزه
تو سیدالشهدایی به قتلگاه احد
به خون نشسته تو از نیزه هایی ای حمزه
دوید خواهر تو از پی جنازه ی تو
رسید تا که ببیند کجایی ای حمزه
هزار شکر صفیه نبود در غربت
هنوز بود برش آشنایی ای حمزه
دلا بسوز هماره به حال دخت علی
چو دید گشته حسینش فدایی ای حمزه …
… رسید پیش تن قطعه قطعه ی یارش
گریست بر سر آن کربلایی ای حمزه
به ناله گفت که : بی سرپرست شد زینب
به پا نمود عجب نی نوایی ای حمزه
” میان آن همه لشکر چو بی کسش دیدند “
شدند همدم او خنده هایی ای حمزه …
..........رضا رسول زاده...........
قوت بازوی من بود که افتاده به خاک
همه ی نیروی من بود که افتاده به خاک
این همان است که یاری ولایت می کرد
مثل یک شیر ز اسلام حمایت می کرد
در احد هر که به خون جگرش می گرید
هر پسر بر سر نعش پدرش می گرید
ای عمو جان یه سر پیکر تو گریه کنم
من به جای پدر و مادر تو گریه کنم
مثل تو هیچ کسی کشته در این صحرا یست
به خدا هیچ کسی چون تو شهید ، اینجا نیست
چه سرش آمده هر عضو تنش مثله شده
گوش و بینی و دو دست و دهنش مثله شده
فکری امروز به حال بدنش باید کرد
شده با خار و علف هم کفنش باید کرد
صورتش زود بپوشان که ز ره خواهر او
تا رسد خاک به سر ریزد بالا سر او
خواهرش گر برسد موی پریشان بکند
دشت را گریه ی او شام غریبان بکند
در غم دلبر خود پاره گریبان بکند
خواهرانه دل ما را همه سوزان بکند
مگذارید صفیه برسد تا اینجا
مگذارید ببیند رخ خونینش را
لحظه ای سخت تر از ماندن من اینجا نیست
بدنت مانده ولی بر تو چرا اعضا نیست ؟
زرهت پاره ، کمان و سپرت باقی هست
جگرت نیست ولی شکر ، سرت باقی هست
باز هم شکر عمو، رأس تو بر نیزه نرفت
باز هم شکر که در حلق تو سر نیزه نرفت
نزده بوسه به پاره گلویت خواهر تو
با صفیه که نزد حرف ز نیزه سر تو
ای عمو راس تو در بزم شرابی که نرفت
به تماشا سوی هر شهرخرابی که نرفت
باز هم شکر سر پاکت عمو چوب نخورد
گاه دندان و گهی پاره گلو چوب نخورد
الامان وای حسین وای سر شاه شهید
تا نفس هست مرا ، گویم : ” مالی لیزید “
........رضا رسول زاده..........
در پی انتشار سروده جدید #افشین_علا شاعر آیینی به نام «حرمت ملک اویس» با مضمون جنگ یمن در بحبوحه جام جهانی طی تماسی از دفتر مقام معظم رهبری با این شاعر پیام تشکر رهبر انقلاب به وی ابلاغ شد. ایشان در تایید این شعر فرمودند: « شعری بجا بود، هم مضمون خوبی داشت و هم زبانی استوار.»
در ادامه سروده این شاعر را میخوانید:
خلق در جام جهانی خیره و من در یمن
این طرف باران گل، باروت و آهن در یمن
چشم دنیا محو توپ فوتبال و بچه ها
غرق در خون، هر نفس با توپ دشمن در یمن
از زمین بازی آید بانگ شادی هر زمان
می رود تا عرش، اما بانگ شیون در یمن
گرم شد بازار گل در کارزار روسیه
آن طرف، پرپر چو گل بس کودک و زن در یمن
غرب غارتگر چه داند حرمت ملک اویس
نزد او قدری ندارد پاره ی تن در یمن
می کند بلبل زبانی در غم قوم یهود
مثل جغدی خیره اما مانده الکن در یمن
پخته در سر در خلیج فارس، رویای محال
آب با وهابیان کوبد به هاون در یمن
سوی صنعا لشکر فیل آمد این بار از حجاز
سایه ی سجیل را یارب بیفکن در یمن
تا به کی در خاک و خون، دلدادگان اهل بیت؟
تا کی از خشم تو باشد خصم، ایمن در یمن
باز هم برخاست فریاد از هواداران که: گل!
در هوای گریه اما مانده ام من در یمن...
.........افشین_علا..........
امشب بگیرید. سراغ حمزه
همه بسوزید زداغ حمزه
آجرک الله یا رسول الله
تمام عالم گرفته ماتم
بسوزد از غم. رسول خاتم
آجرک الله یا رسول الله
سوزدزداغش. دل پیمبر
گریددمادم زهرای اطهر
آجرک الله. یا رسول الله
شرر به جان زد. دشمن زکینه
شد پاره پیکر. ماه مدینه
آجرک الله. یا رسول الله
داغ حسین شد تازه دوباره
پیکر حمزه. شد پاره پاره
آجرک الله یا رسول الله
غمی به دل زین بلیه آمد
کنار جسمش. صفیه آمد
آجرک الله. یا رسول الله
#زمینه
#زمزمه
#شور
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
به سبک شب های جمعه
شد مثله جسمت چو آیات قرآن
ریزد سرشکم برایت عمو جان
دیدم وجود چو گل پرپرت را
نقش زمین غرق خون پیکرت را
آه / که با تو چه کرده عدویم
آه / که خون عقده شد در گلویم
آمده درد و غم ها به سویم
(ای، عمو جان عموجان عمو جان)۳
جسم تو خونین و قلبم شکسته
بنگر که زهرا کنارت نشسته
برخیز و بر غربتم کن نگاهی
بی تو عمو جان ندارم سپاهی
آه / ز داغت قدم شد کمانی
آه / عدو میکند شادمانی
از خوشی ها ندارم نشانی
(ای، عمو جان عمو جان عمو جان)۳
........محمد_مبشری........
#زمینه
#زمزمه
#شور
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
سبک شب های جمعه
پر می زند این دلم تا حریمت
دل بسته ام من به دست کریمت
روزی مو از تو می گیرم به قرآن
بحر کرامت، چو جدت حسن جان
من دوامو می خوام از توآقا
حاجتامو می خوام از توآقا
کربلامو می خوام از توآقا
(سیدی سیدی یابن الزهرا)۳
من عاشق تو می مونم همیشه
از تو جدایی نمی شه نمی شه
آقا می دونی یه عمره گداتم
شب های جمعه توی کربلاتم
من گدای تو هستم به والله
دل به زلف تو بستم به والله
خالیه هر دودستم به والله
(سیدی سیدی یابن الزهرا)۳
........محمد_مبشری........
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
ای مسیحا دم رسول الله
چون علی مرهم رسول الله
سپر محکم رسول الله
عزّت پرچم رسول الله
حمزه، ای افتخار اسلامی
مظهر اقتدار اسلامی
در عبادت قیامتی داری
با مناجات اُلفتی داری
بین میدان شجاعتی داری
به علی چه ارادتی داری
آسمان زیر گام های شماست
آخر عشق ابتدای شماست
قد احمد ز غصّه ات تا شد
تا که یک نیزه بر تنت جا شد
آه بالا سرت چه غوغا شد
بر سَرِ غارت تو دعوا شد
لشگری دور پیکرت آمد
جگرت را زنی به دندان زد
گرچه خیلی بلا سرت آمد
گرچه قاتل برابرت آمد
تا کنار تو خواهرت آمد
یک عبا روی پیکرت آمد
تا نبیند صَفیه حالت را
وای از روضه های کرب و بلا
کربلا دِشنه دارها بودند
یک نفر نه هزارها بودند
وسط نیزه زارها بودند
روی سینه سوارها بودند
آبروی قبیله غارت شد
پیش زینب به تن جسارت شد
حرم الله در خطر افتاد
ردّ شلاّق بر کمر افتاد
خواهری بین صد نفر افتاد
بین بازار و هر گذر افتاد
همه دیدند ضعف تن ها را
مَردها می زدند زن ها را
........محمد_مبشری.........
#حمزه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
نور چشم پیمبری حمزه
چه قدَر مثل حیدری حمزه
اسدالله دیگری حمزه
به خداوند، محشری حمزه
ای مُلقّب به سیّدالشهدا
حامی مُخلص رسول خدا
هم عمو هم برادرش بودی
همه جا یار و یاورش بودی
تو علمدار لشکرش بودی
جنگجوی دلاورش بودی
تا نظر بر سپاه می کردی
روزشان را سیاه می کردی
بین لشکر وجود تو لازم
بین میدان، حریف تو نادم
افتخار قبیله ی هاشم
می نویسم برای تو دائم
می نویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو
بی سبب نیست این که "سرداری"
به علی رفته ای جگر داری
وقت حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری
با دو شمشیر حمله می کردی
وَ دمار از همه در آوردی
مرحبا بر تو ای عموی رسول
که چنین شد سفید، روی رسول
با تو محفوظ چار سوی رسول
کم نگردید با تو موی رسول
کاش حمزه مدینه هم بودی
دور بیت الحزینه هم بودی
بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اَشهدت آن زمان شنیدن داشت
عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت
با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه می ترسید
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راه های چاره، شما
روضه های پر از اشاره، شما
تکّه تکّه و پاره پاره، شما
اهل بیت از تو یاد می کردند
بر تو گریه زیاد می کردند
در کمین بود، نیزه را انداخت
پیکرت را چه بی هوا انداخت
تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت
اوّلین رکن پنج تن می خواند
روضه ی شاه بی کفن می خواند
ته گودال پیکرش افتاد
جلوی چشم خواهرش افتاد
جای خنجر به حنجرش افتاد
ناله ای زد وَ مادرش افتاد
یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم
یا بُنَیَّ قتیل عریانم
........محمد_فردوسی........
#غزل
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#هوای_معجزه
به هر طرف بروی با نسیم پر شده است
تمام صحن تو از یاکریم پر شده است
دلم گرفته ، کلنجار می روم با خود
چقدر زمزمه های عقیم پر شده است
شبیه آینه کاریِ رویِ ایوانت
سکوت ، از قطعاتی حجیم پر شده است
چه اشک ها که غرق ذکر و تسبیح اند
هوای معجزه در این حریم پر شده است
هنوز هم علوی های ری در اطرافت
که کوچه از برکاتی قدیم پر شده است
تو یادگاریِ چندین امامِ در غربت
که عشق از کلماتی عظیم پر شده است
نمی شود وسط شهر راه را گم کرد
مسیر از قدمی مستقیم پر شده است
و خیره ام به همین مردمی که می آیند
که صحن حضرت عبدالعظیم پر شده است
........محمد_مبشری........
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
یا حمزه سردار لشگر پیمبر
یگانه یاور پیمبر
آه . فدایی راه ولایی
پشت و پناه مصطفایی
عموی مهربان زهرا
هم رزم شاه لافتایی
واویلتا آه و واویلا
**
از داغت اشک پیمبر گشته جاری
شد پیکر تو لاله کاری
آه. در شان و توصیف مقامت
فرموده خاتم رسولان
نزد خدا روز قیامت
سالاری و شاه شهیدان
واویلتا آه و واویلا
**
پیغمبر پوشانده جسم این برادر
مقابل چشمان خواهر
آه . امان ز ناله های زینب
گلش که سر به تن ندارد
آه زبان گرفته بین گودال
حسین من کفن ندارد
واویلتا آه و واویلا
........محمد_مبشری.........