آه که چه عزیزی از دست دادیم. آیا میشود دوباره چنین انسان هایی را از نزدیک ملاقات کرد؟ آیا هنوز هستند؟ حقیر علمای زیادی را از نزدیک یا دور درک کرده ام و پای درس شان نشسته ام. هیچ عالمی را به اندازه علامه حسن زاده مودب در برابر دیگران و متوجه ساحت قدس حضرت حق نیافته ام. عزیزانی که طالب درک محضر انسان الهی اند، درسهای فلسفی و عرفانی ایشان را اهمیت بدهند که علاوه بر برخورداری از موشکافی های عالمانه، سراسر درس اخلاق و ادب و معنویت است. خدایش رحمت کند و ما را در غم از دست دادن ایشان صبر عطا فرماید.
آقا جان کاش ما را به دعای خیرتان مهمان کنید!
سالها باید که تا یک سنگ خاره زآفتاب
لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن
عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبع
عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن
قرنها باید که تا از لطف حق پیدا شود
بایزیدی در خراسان یا اویسی در قرن!
هدایت شده از محمد فنایی اشکوری
حکیم خودشناس
از نظر ابوالفلاسفه سقراط، سودمندترین معرفت و مهمترین موضوع برای تأمل خودشناسی است. همۀ ما با شعار معروف سقراط آشناییم: خود را بشناس ( Know thyself ) در تعالیم اسلامی معرفت النفس انفع المعارف است. می توان گفت مهمترین موضوع مورد علاقه حکیم حسن زادۀ آملی معرفت النفس بود. کمتر کسی را می توان یافت که تا این اندازه در همۀ عمر از نظر تعلیم و تعلم و تحقیق و کتابت به این موضوع توجه کرده باشد. از این جهت ایشان را می توان حکیم خودشناس و فیلسوف انسان شناس لقب داد. ایشان چندین اثر مستقل در زمینه معرفت النفس دارند، برای عموم و مبتدیان، برای متوسطان و برای خواص و منتهیان، مانند کتاب دروس معرفت نفس، گنجینۀ گوهر روان، و عیون مسائل النفس و شرح آن. رساله های تحقیقی دیگری نیز در این باره دارند که در کتاب گنجینه روان به آنها اشاره کرده اند. علاوه بر این کتاب ها، در مواضع گوناگون در آثار دیگر فلسفی و عرفانی از معرفت النفس و خودشناسی بسیار سخن گفته اند. اهمیت این موضوع از جهات گوناگون است. 1. برای معرفت الله راهی بهتر از معرفت النفس نیست. 2. برای خودسازی و سلوک معنوی و تقرب الی الله بدون معرفت النفس نمی توان گامی برداشت. 3. برای شناخت جهان هستی نیز باید از راه شناخت نفس وارد شد. ایشان در این باره می نویسند: «بدان که معرفت نفس ناطقه انسانی، قلب جمیع معارف ذوقیه و قطب قاطبه مسائل حکمیه و محور استوار کل مطالب عقلیه و نقلیه، و اساس پایدار همۀ خیرات و سعادات است. و معرفت آن اشرف معارف است، و پس از معرفت حق سبحانه هیچ موضوعی در حکمت متعالیه به پایه اهمیت آن نمی رسد.» در جایی دیگر می نویسند: «انسان بهترین طریق، بلکه تنها طریق برای پی بردن به جهان هستی است.» برای آشنایی با عصارۀ نکات و تاملات علامه حسن زاده آملی در باب معرفت النفس خلاصه ای از مباحث معرفت النفس از آثار مختلفشان در حدود پانزده صفحه گردآوری و تنظیم و تحلیل شده و در منبع زیر عرضه گردیده است: محمد فنائی اشکوری، مقدمه ای بر فلسفه اسلامی معاصر (1389)، فصل هشتم، از صفحه 211 تا 226.
@dreshkevari
۵. آموزش فلسفه، درس سه.mp3
27.67M
۵. آموزش فلسفه بر اساس کتاب آیتالله مصباح،
دوره جدید (۱۴۰۰)
درس سوم
تدریس: سربخشی
@sarbakhshi
۵. نهایه، مرحله اولی، فصل دوم (converted).mp3
16.45M
۵. نهایه الحکمه، مرحله اول، فصل دو
دوره جدید (۱۴۰۰)
تقریر کتاب، بدون نقد
تدریس: سربخشی
@sarbakhshi
هدایت شده از محمد فنایی اشکوری
معنای سخن آیت الله حسن زاده چیست؟
نقل شده است که از حضرت استاد آیت الله حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه پرسیدند: بعد از شما به چه کسی مراجعه کنیم؟ گفتند: خودم! گفتند: حالت جسمانی شما که از بین می رود؟ گفتند: خودم!
منظور ایشان چیست و این سخن به چه معناست؟
پاسخ
می دانیم که بنام عرفان و تصوف جریان ها و گروه های مختلف با عقاید و رفتارهای گوناگون در طول تاریخ الی یومنا هذا شکل گرفته است. یکی از پدیده های مرتبط با این ماجرا داستان قطبیت و مرید و مرادی است که در گروه های دراویش شاهد هستیم. این موضوع البته غیر از بحث لزوم استاد در عرفان است و نباید با آن خلط شود. قطب دراویش فقط استاد و مربی نیست و یا اصلا استاد و مربی نیست. شأن و شئونی دیگر برای خود قائل است.
باید توجه داشت که بنام عرفان انواع سوء استفاده ها و عوام فریبی ها صورت می گیرد و افراد جاه طلب و تشنه دنیا گاه از این طریق و با سوء استفاده از این امر مقدس بدنبال نام و نان و اهوای خود می روند و قومی را گمراه می کنند.
در بسیاری از مواردی افراد جاه طلب با انتساب خود به بزرگان متوفی و ادعای تقرب به آنها و شاگردی در محضرشان و داشتن ارتباط خاص با آن بزرگان و داشتن اجازه مخصوصی از آنها برای خود کسب جایگاه می کنند و بدنبال آن برای خود دکان و دستگاه راه می اندازند و با بهره گیری از قدرت "استخرار" جمعی را زیر علم خود گردمی آورند تا از این نمد کلاهی نصیبشان شود.
بزرگان راستین عرفان چه در گذشته و چه در زمان ما هرگز برای خود تشکیلات و دم و دستگاه نساختند و در پی جلب توجه دیگران به خود نبودند و شأنشان اجل از این است که بخواهند از این طریق برای خود جایگاهی دنیوی جستجو کنند. آنها از دنیا و جاذبه های آن همچون شهرت و ثروت گریزان بوده اند.
بزرگانی مانند آیت الله بهجت و آیت الله بهاء الدینی و علامه طباطبائی قدس الله اسرارهم و بسیاری از شاگردان بی واسطه و باواسطه شان ازاین گروهند. آنها نه مدعی کشف و کرامت و شفا دادن و انجام اعمال خارق العاده بوده اند، نه دوست داشته اند به این امور شناخته شوند، گرچه برخی از آن بزرگان برخوردار از جایگاه های بلند معنوی بوده اند.
آنچه این بزرگان به آن اهتمام داشته اند اولا خودسازی و تربیت نفس در علم و عمل و ثانیا تعلیم معارف و تربیت مستعدان بوده است.
علامه حسن زاده با بصیرت و فراستی که حاصل ایمان است می خواهد راه را بر هرگونه سوء استفادۀ افراد از طریق ادعای انتساب به ایشان ببندد. او با این بیان می خواهد پیشگیری کند از اینکه فردا کسی مدعی شود که جانشین علامه حسن زاده است و از این طریق برای خود کسب اعتبار کند و جمعیتی را بدنبال خود راه اندازد.
علامه شاگردان بزرگ و شایسته ای دارد که هر یک استادان بزرگ حکمت و عرفان هستند و علاقمندان به معارف معنوی و تربیت اخلاقی از محضرشان فیض می برند، استادانی که ماموریت و رسالت خود را در تعلیم و تربیت می دانند و شأن و جایگاه دیگری برای خود قایل نیستند. معرف این اساتید معرفت و تربیتی است که از اساتیدی همچون آیت الله حسن زاده فراگرفته اند، نه چیز دیگر.
اما نکتۀ دیگری هم از این بیان می توان استفاده کرد و آن اینکه اولیای خدا با مرگ ارتباطشان با دنیا قطع نمی شود. هستند کسانی که حتی پس از مرگ قادر بر تصرف در نفوس و دستگیری از مستعدان هستند و می توان از روح آنها برای سیر در مسیر کمال مستفیض شد. والله العالم
@dreshkevari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر علامه حسن زاده رحمت الله علیه درباره جناب آقای صمدی آملی حفظه الله.
@sarbakhshi
هدایت شده از محمد فنایی اشکوری
برنامه ترور علامه حسن زاده!
محمود اسعدی، دبیر همایش چهره های ماندگار در یادداشتی در خبرآنلاین نوشت:
🔸خاطره اول:
دکتر گلشنی رییس وقت پژوهشگاه علوم انسانی از من خواست حق التالیف کتاب استاد را تحویل دهم وقتی با چند همراه خدمت ایشان رسیدم ابتدا پاکت پول را تقدیم کردم و توضیح دادم ایشان پذیرفت گوشه ای گذاشت و به گفتگو مشغول شدیم تا ظهر شد و هنگام نماز و ناهار.. ناگاه علامه پاکت حاوی حق التایف کتابشان را آوردند و به بهانه ناهار پول ها را بین گروه تصویربرداری تقسیم کردند. سپس گفتند: چون سخت است برای من ناهار تهیه کنم خودتان زحمتش را بکشید! در حالی که مبلغ بسیار بیشتر بود..
🔹خاطره دوم:
گرچه رقت انگیز اما شایسته تامل است. گفتند: تو آمده ای زندگی مرا تصویر کنی، اما من یاد دو نفری افتادم که چندی پیش پیاده از ۱۲۰۰ کیلومتر دورتر به قصد کشتن من به قم آمده بودند! وقتی تعجب مرا دید زمزمه کرد: بله به قصد قربت! بالای پشت بام دستگیرشان می کنند.
با خود گفتم چرا باید نقشه قتل مرا بکشند؟ خواستم آنها را ببینم .. آوردنشان.. پرسیدم آقاجان! شما به چه جرمی می خواستید مرا بکشید؟ دو جوان بودند با چهره های معصوم .. با کمال سادگی و صداقت گفتند نوشته شما در باب معاد جسمانی قتل شما را واجب می کند! ما هم به قصد قرب الهی می خواستیم چنین کنیم…نمی دانستم چهبگویم؟ چهره علامه غرق نور بود انگار هنوز داشت برای آنها دعا می کرد .. خدایش بیامرزاد.
متشرعانی! بودند که ظاهرا از مشهد برای انجام تکلیف شرعی آمده بودند! ریشه فکری قضیه را خودتان پیدا کنید!
asriran.com
@MyAsriran
با عرض سلام. مطمئن هستم که بسیاری از دوستان و شاگردان جناب آقای دکتر فتحی در کانال حضور دارند. همانگونه که عزیزان میدانند استاد عزیزمان کرونا گرفته و هم اکنون در بیمارستان امیرالمومنین علیه السلام (طبقه چهار، بخش مردان) بیشتری میباشند. ظاهرا خطر شدید رفع شده، اما ایشان همچنان دچار تنگی نفس زیاد میباشند. از سروران گرامی انتظار میره در دعاهای خود این استاد گرامی رو یاد کنند و اگر برای شان امکان داشته باشه، برای ملاقات هم اقدام کنند که در کسب روحیه برای مبارزه با این ویروس ضروری و بسیار موثر است.
۶. آموزش فلسفه، درس چهار.mp3
22M
۶. آموزش فلسفه بر اساس کتاب آیتالله مصباح،
دوره جدید (۱۴۰۰)
درس چهارم
تدریس: سربخشی
@sarbakhshi
۶. نهایه، مرحله اولی، فصل دو (converted).mp3
30.67M
۶. نهایه الحکمه، مرحله اول، فصل دو
دوره جدید (۱۴۰۰)
تقریر کتاب، بدون نقد
تدریس: سربخشی
@sarbakhshi