☑️#کلام_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🥀🕊 #شهید محمدرضا تورجی زاده
می گفت:
من دوست دارم هر کاری می توانم برای مردم انجام دهم 🌧؛ حتی بعد از #شهادت☝🏻
🌄 چون حضرت امام (ره) فرمودند:
مردم ولی نعمتِ ما هستند 🌾
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#کلام_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊#شهید عبدالمهدی کاظمی
یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود 😩 💔
گفتم بروم سراغ آن دفتری 📖 که خاطرات مشترکمان را در آن می نوشتیم.
به محض باز کردن دفتر، دیدم برایم یک نامه با این مضمون نوشته بود:
همسر عزیزم، من به شما افتخار می کنم 🍂 که مرا سربلند 🌧 و عاقبت به خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست شهدای #کربلا نوشته شود.✨ آن دنیا منتظرت هستم 👋🏻
✴️ به روایت: همسر شهید
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#سیره_شهدا 🏹 #شهید_ترور
🥀🕊#شهید دکتر محمدجواد باهنر
🌇 نشست کنار مادر.
آرام و سر به زیر گفت: مادر! پارگی شلوارم خیلی زیاد شده 😓 توی مدرسه...
لحظاتی مکث کرد و ادامه داد: اگه به بابام فشار نمیاد بگین یه شلوار برام بخره...💦
پدرش می گفت: محمدجواد خیلی محجوب بود. 🌾 مواظب بود چیزی نخواد که در توانمون نباشه... 🙌🏻
📚کتاب هنر آسمان / نوشته مجید تولایی
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#کلام_آقا💛
🌴 وقتی می بینم كه [اکثرا] مادر #شهید، روحیّه اش، دركش و فهمش از قضیّه #شهادت از پدر شهيد بيشتر است، آن وقت است كه می فهمم چطور می شد كه یک جوان، بعد از آنكه یک یا دو برادرش به جبهه رفتند و شهید شدند🕊، سر از پا نشناخته به ميدان جهاد ⚔ و مبارزه می رفت.
🚨اين، نقشِ زنان است كه در انقلاب ايفا كردند و در آينده هم ايفا خواهند كرد.✊🏻 ۱۳۷۱/۰۲/۱۵
#حضرت_عشق🧡🖤
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#سیره_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🍁🕊#شهید مصطفی صدرزاده
با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیروها زیر نظرش بود، همیشه گوشهٔ نمازخانه می خوابید. 💤
یک شب که برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد #نماز_شب می خواند... 💦📿
آنقدر محو مناجات با خدا ✨ بود که متوجه حضورم نشد.
نمازش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم. کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده ✊🏻 باشی!
🌄 لبخندی زد و گفت: خدا به ما به جون بخشیده، باید جونمون رو فداش کنیم، جز این باشه رسم آزادگی نیست✋🏻
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#کلام_شهدا
🥀🕊 شهید #حاج_قاسم سلیمانی:
☢ من معتقدم هر ایرانی باید در خانهٔ خود یک عکس #شهید داشته باشد و حسِ تعلق به شهید نباید در یک محدودهٔ مشخص به نام خانوادهء شهید باقی بماند... 🙌🏻
اگر در ادارات دولتی یا خصوصی و هر مکان دیگر عکس شهید نباشد، یک بی معرفتی نسبت به شهداست 😢.
شمال و جنوب تهران و ایران و همهٔ کشور 👐🏻 مدیون شهدا هستند و شهیدان خود را برای تمامی ایرانی ها فدا کردند.🍃
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#سیره_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊#شهید حسن باقری
سوار بلیزر بودیم.
داشتیم می رفتیم خط.
عراقیا همه جا رو می کوبیدن💣
⚠️صدای اذان رو که شنید گفت: نگه دار #نماز بخونیم.
گفتیم: توپ و خمپاره☄ میاد.😵
خطر داره 😱
گفت: کسی که جبهه میاد، #نماز_اول_وقت رو نباید ترک کنه.✋🏻
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#سیره_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
شهید راه نابودی اسرائیل👿
🌹🕊#شهید محمدمهدی لطفی نیاسر
از دانشگاه 🎓 اومد خونه 🏠
خیلی خسته🚶♂بود.
پرسیدم: چی شده؟!
خندید و گفت:
تهران ماشین 🚙 سوار شدم که بیام قم
راننده وسط اتوبان صدای موسیقی شو برد بالا 📛
تحمل کردم و چیزی نگفتم تا اینکه دیگه صدای زن رو داشت پخش می کرد! ❌
منم با اینکه وسط بیابون بودم گفتم: یا کَمش کن یا من پیاده میشم! 😑
اونم نامردی نکرد و زد کنار!
منم کم نیاوردم و پیاده شدم! ✊🏻
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#سیره_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊#شهید علی پورحبیب
ظرفا 🍽 رو از مادر گرفت و شست
بعد گفت: دستات دیگه حساسیت گرفته مادر.
مادر رفت سراغ غذا 🍚 که روی اجاق گاز بود.
پسر دنبال مادر رفت؛ مثل اینکه می خواست به مادر چیزی بگوید.🌱
رفت کنار مادر و خیلی مودب گفت: مادر!
🅾 چرا اسمم را گذاشتید فرزام؟! چرا علی نه؟! حسین نه ؟! ...
آخه آدم با شنیدن "فرزام" یاد هیچ انسان خوبی نمیفته! 🙁
من اصلا صاحب نامم رو نمی شناسم که بهش افتخار کنم!
از همون روز به بعد بود که همه علی صداش میزدن 😍
📚 آب زیر کاه / ص ۳۷
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊#شهید محمود رادمهر
🌀به روایت: همسر شهید
قبل از ماموریت اخرش به سوریه پاش تو فوتبال ⚽️ شکسته بود⚡️
برای اینکه زودتر بره سوریه، زودتر از موعد گچ پاشو دراورد
کمی می لنگید. اصرار می کردم بره عصا بگیره. قبول نمی کرد.
ته دلم فکرشم نمی کردم با این پا بره مأموریت! ✈️
🌴خوشحال بودم که به مأموریت نمیره اما محمود می گفت: «خانم! تو دعا کن هر چی خیره خدا همونو انجام بده»
گفتم: «آخه تو چطوری می خوای توی درگیری با این پات فرار 🏃♂ کنی؟»
خندید و گفت: «مگه من می خوام فرار
کنم؟ انقدر می جنگم تا با دست پر برگردم! من و فرار؟!»
📚 کتاب شهید عزیز
📸 تصویری از علی آقا و محمد آقا در حال نقاشی کشیدن روی گچ پای بابا
💢پ.ن: ساده زیستی شونو تو وسایل منزلشون مشاهده کنید.
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#سیره_شهدا 🌡#شهید_هسته_ای
🌹🕊#شهید مصطفی احمدی روشن
✴️ مسائل مالی را ریز و دقیق حساب می کرد. حواسش به این مسائل خیلی جمع بود. کم هزینه بود. مناعت طبع خاصی داشت.
🎗دو دست، سه دست لباس داشت که همیشه تمیز و اتو کشیده بود. خیلی به نو و کهنگی اش اهمیت نمی داد ولی به تمیزی و مرتب بودن چرا.☝️🏻
دوستانش می گفتند: همیشه مصطفی اتو کشیده است.
معمولا هم شانه و آینه در ماشین داشت.
هر کس خیلی اذیتش می کرد، ناراحتی اش یک لحظه بود، بعد می گفت مهم نیست.☺️ حتما خیرش در این بوده. ✋🏻
هیچ چیز دنیا او را به هم نمی ریخت.
🌀به روایت: مادر شهید
📚کتاب من مادر مصطفی
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کلام_آقا💛
حضرت #امام_خامنه_ای💖 (حفظه الله)
ما در روایاتمان مواردی را داریم که ائمه علیهم السلام به عده ای از #شهدا اشاره کردند و گفتند: اینها اجر دو #شهید را دارند 😇
من در مورد شهدای شما (شهدای مدافع حرم) یک چنین تصوری دارم 🌺🌼
من خیال می کنم اینها همان هایی هستند که هر یک شهیدشان اجر دو شهید دارد ۱۳۹۴/۳/۵
#حضرت_عشق💙💜
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کلام_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊#شهید سید حمید میرافضلی
به شدت مجروح⚡️شده و بستری بودم.😢سید حمید آمد ملاقاتم.
خیلی از من مراقبت می کرد.💐
یک روز گفت: به خاطر مجروحیت، شیطان 😈 گولت نزند.
یک قلم برداشت و یک خط مستقیم روی دیوار کشید و سر آن را کج کرد. 〽️
💯 می گفت: انحراف از خط مستقیم با یک درجه انحراف شروع می شود. بعد کم کم انسان از اخلاص 🌊 دور می شود و منحرف می گردد.☝️🏻
📚پا برهنه در وادی مقدس
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊شهید محمدحسین محمدخانی (نام جهادی: حاج عمار)
می دیدم چطور داره پر میکشه 🍂
از خنده هاش مشخص بود، از شوخیا و شیطنتاش معلوم بود، از کار کردنش میشد فهمید که دیگه وقت رفتنشه... 👋🏻
عمار کلا خیلی کار میکرد، به خصوص چند شب قبل از عملیات
تا لحظهء شهادتش کارش خیلی بیشتر شده بود، واقعا شب 🌌 و روز ☀️ نداشت...
چندین روز بود نخوابیده بود 🙁
ماشین یکی از فرمانده ها خراب شد
طول می کشید تا مکانیک 👨🏻🔧 بیاد
محمدحسین گفت:
فرصت خوبیه یه چرتی بزنیم.
گفت بیا تو هم بخواب
بعد چشماش رو بست 🌾
دوربینم 📸 رو درآوردم و دوتا عکس ازش گرفتم
وقتی به عکس نگاه کردم با خودم گفتم:
چقدر آروم خوابیده، انگار #شهید شده! 😟
🌦وقتی عکسِ بعد از شهادتش رو دیدم فکر کردم خوابیده، عین همون عکس؛ آروم و خوشگل، حتی خیلی خوشگل تر از اون عکس.
راز اون آرامش رو میدونستم، آخه تازه داشت یه دل سیر استراحت میکرد 💔 و خستگی های اون همه کار و زحمت کشیدناش رو در میکرد
تو آغوش خداش راحت خوابیده بود 💫
⬅️ یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة
إِرجعی إِلی ربِّکِ راضیةً مَرضیة 🤲🏻
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#سیره_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊#شهید محسن حججی
توی عذر خواهی کردن 🌊 پیش قدم بود.☝️🏻
☢ می گفت: "نذاریم چیزای کوچیک باعث بشه از هم فاصله بگیریم. باید سال ها کنار هم 🤛🏻🤜🏻 رزمنده باشیم. نذاریم کدورت 🌫 ایجاد بشه."
برای همدیگه خوب بخواهیم.😊
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#سخن_بزرگان
🎶✨حاج حسین یکتا:
تو عالم رویا 💤 به شهید گفتم: چرا برای ما دعا نمی کنید که #شهید بشیم⁉️🙁
💡شهید گفت: ما دعا می کنیم 🖐🏻، #شهادت هم براتون می نویسن 🏷، ولی گناه 🔥 می کنید پاک میشه 😫
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊#شهید حاج حسین همدانی
ایشان نمونهٔ واقعی یک انسان کامل به شمار می رفت و چه با دشمنانش 🤨 و چه با دوستانش 🌸 بزرگ منشانه برخورد می کرد و اگر کسی اشتباه و خطایی می کرد به راحتی از آن چشم می پوشید 👏🏻
نگاه پدر به دنیا نگاهی نبود که درگیر آن شود و چیزی را برای خود نخواست 🙌🏻 و معتقد بود دنیا محل گذر 🌧⚡️و عبور است و در زندگی و رفتار خود این مسأله را همیشه رعایت می کرد. 🖐🏻
مدتی قبل از رفتن با پدر دیدار داشتم.
ایشان به خانواده گفتند که شاید این آخرین ماموریتم باشد.🦋
مادر به ایشان گفت: من به شرطی با این ماموریت موافقم که اگر شهید شدی مرا نیز شفاعت کنی.✨
پدر در آخرین دیدار خود حتی تاکید کردند👇🏻
اگر من شهید شدم همدان به خاکم بسپارید🍃 ...
ما نیز با دلخوری می گفتیم: سردار! نزد ما حرفی از رفتن نزن.
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☝️🏻#حرف_حساب 💥#تلنگر
رفیق #شهید تو اوجِ ناامیدی یه پارتی بین تو و خدا ✨ میشه و جوری دستتو می گیره 🤝 که گاهی وقتا متوجه نمیشی...
اما به خودت که میای میبینی حضورش تو زندگیت باعث چه تغییرات خوبی شده 🤗
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
#نوای_دلتنگی💔
فرهنگ جهان نام قشنگی 😍 کم داشت / نام تو قلم خورد به تاریخ #شهید 🦋
🌴 نثار ارواح مطهرشان صلوات
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊#شهید محمد زهره وند
شرایط سختی بود 😰. آتش دشمن ☄ سنگین بود
موقع عقب آمدن، متوجه عدم حضور محمد شدم
با او تماس رادیویی گرفتم. پشت بیسیم 📞 می گفت: من جفت پاهام تیر خورده
شما برید کسی برنگرده 🚫 دارن میان سمتم😞
داشتم گریه می کردم از اینکه نمی توانستم کمکش کنم. 😭
بعد از چند دقیقه که دوباره تماس گرفتم صدایی غیر از صدای محمد شنیدم.
محمد هم مثل ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله (ع) بدون سر 🎋 به سوی معشوق پر کشید.
✅#وصیت_شهدا #ولایت💝
همیشه پشتیبان اسلام و ولایت فقیه❤️ باشید ✊🏻 و هیچ وقت نگذارید کسی به رهبرِ💜 عزیزتر از جانم 😍 حرفی بزند و همیشه مدافع انقلاب و خون شهدا 🦋 باشید
#شهادت: ۱۳۹۴/۸/۹ - گلزار شهدای اراک
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊#شهید روح الله قربانی
زینب عادت داشت گل هایی را که روح الله برایش می خرید، پرپر 🍃 و لای کتاب خشک می کرد.
در یکی از نبودن های روح الله، وقتی دلتنگش شده بود، روی یکی از گلبرگ ها نوشت:
آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود از دل و از جان نرود 😇
این گلبرگ را خودش نوشته بود، اما جریان گلبرگ دوم را نمی دانست.
وقتی آن را برگرداند، دستخط روح الله را شناخت که روی گلبرگ نوشته بود: عشقِ من دلتنگ نباش 💐
📚 دلتنگ نباش
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🌛#شب_جمعه
از زيد بن ارقم نقل شده که #امام_حسين (ع) فرمودند:
از پيروان ما، جز صدّيق #شهيد نيست
گفتم: فدايت شوم! چگونه چنين می شود؟ در حالى كه توده آنها در بسترهايشان مى ميرند؟ 🍂
🌗 فرمود: آيا در قرآن در سوره حديد نخوانده اى «و كسانى كه به خدا و فرستادگانش ايمان آوردند، آنان نزد خداوندگارشان صدّيقان و شهيدان هستند»
گفتم: گويى تاكنون اين آيه از قرآن را هرگز نخوانده ام 👀
💧فرمود: اگر شهيدان فقط كسانى بودند كه مى گويى (كسانى كه در جنگ شهيد مى شوند)، تعدادشان اندک بود ✋🏻
📚بحارالأنوار / ج ۸۲ / ص ۱۷۳ / ح ۶
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#کلام_آقا💛
جز برای خدا یک چنین چیزهایی را انسان نمی تواند مشاهده کند که مادر دو #شهید 🕊 بچه هایش را خودش داخل قبر بگذارد 🍂 و گریه نکند! 🥺
بگوید: من بچه هایم را در راه خدا داده ام و خوشحال هم باشد ۹۵/۷/۵
#لبیک_یا_خامنه_ای🧡🖐🏻
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#سیره_شهدا
⭐️شهید_مدافع_حرم لبنانی
🥀🕊 #شهید احمد محمد مشلب
رفیقش می گفت: روزی مشغول فوتبال ⚽️ بودیم که ناگهان یکی از اعضای تیم حریف، ناخواسته سنگی روی پای احمد انداخت
با اینکه عمدی نبود معذرت خواهی نکرد و چهرهٔ حق به جانب گرفت و طلبکار شد! 🤨
احمد نزدیک آن جوان شد و گفت: اگر از من اشتباهی سر زده مرا ببخش
من که حسابی از کار احمد متعجب شده بودم به او اعتراض کردم
احمد به من نگاهی کرد و گفت: این برادر من است و یک روزی می رسد که همهٔ ما زیر یک پرچم قرار می گیریم و آن روز به خاطر این اختلاف بیهوده چه جوابی به #امام_زمان بدهم؟»
بعد حدیث امام علی (ع) را گفت که می فرمایند: بدترین توشه برای آخرت، ستم بر بندگان خداست
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️#خاطرات_شهدا 🌙 #شب_جمعه
⭐️شهید_مدافع_حرم
🥀🕊 #شهید علی اصغر الیاسی
تا به حال زحمت او را نکشیده ام.
او اربابم، سرورم، مشاورم و معلم قرآن بود. پسرم بلبل امام حسین (ع) بود (تعزیه خوانی می کرد) و از بسیج وارد سپاه و بعد هم تکاور شد و برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت و شهید شد 🕯 که همهٔ اینها لطف خداوند است.
خیلی مهربان بود، مرا به کربلا فرستاد و گفت که حق مادرم گردنم نماند. راهیان نور هم مرا می برد و همیشه می گفت: مامان برایم دعا کن.
من هیچ وقت نتوانستم دعا کنم شهید شود، چون مادر هستم 💔 اما می گفتم: پسرم! هر چه لیاقت داری و صلاح است، خدا بدهد.
به جای اینکه من سر او را روی سینه ام بگذارم و دست بر سرش بکشم، او سر مرا روی سینه اش می گذاشت و روی سرم دست می کشید 🥺 و می گفت: مادرم زحمت کش است. 🖤
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani