eitaa logo
لبیک یا مهدی عج
436 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
38 فایل
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌱السَّلامُ عَلَیڪ یا فاطِمَةَ الزَّهرا(س) . 🌷روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران تا از دلم بشویی غم های روزگاران ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 ((شیمیایی اول)) زمان بود. بچّه های در قرارگاه زرهی مستقر بودند. محمّدحسین یوسف الهی به همراه تعدادی از مجاهدان عراقی برای به خاک عراق می رفتند. یکی از این ها یک لباس بلند عربی به محمّدحسین داده بود تا وقتی که به می رود، راحت شناسایی نشود. محمّدحسین وقتی آن لباس را پوشید به شوخی گفت:«ببینید بالاخره عرب هم شدیم!☺️» صبح زود بود. هر کدام از بچّه ها مشغول کاری بودند. آن روز نوبت شهرداری من و بود. دوتایی مشغول آماده کردن صبحانه بودیم که ناگهان هشت هواپیمای عراقی بالای سرمان ظاهر شدند. تا آمدیم به خودمان بجنبیم و کاری بکنیم،هواپیما ها بمب های خود را ریختند. بیشتر ها پشت خاکریز جفیر بود، امّا این بار با همیشه فرق می کرد؛ سر و صدای انفجار های قبلی را نداشت و مانند همیشه آتش و ترکش زیادی هم به اطراف پراکنده نشد. خیلی عجیب بود.🤔 در همین مواقع را دیدم که به سرعت می دوید و فریاد میزد: «شیمیایی! شیمیایی!....بچّه ها فرار کنید؛ شیمیایی زدند.😨» تا آن روز به چنین موردی برخورد نکرده بودیم. برای اولین بار بود که عراق از سلاح های شیمیایی استفاده می کرد و بچّه ها هنوز آشنایی زیادی با آن ها نداشتند. وسایل را رها کردیم و به داخل محوطۂ باز قرارگاه دویدیم. در همین موقع محمّدحسین را دیدم با همان لباس عربی، مشغول هدایت بچّه ها بود. پشت لندکروزر ایستاده بود و بچّه ها را صدا می کرد تا سوار شوند. می خواست نیرو ها را تا آنجا که امکان دارد از محدوده آلوده دور کند. همه بچّه ها لباس نظامی به تن داشتند و با پوتین بودند، اما محمّدحسین با لباس آزاد و گشاد عربی و این باعث شد بیشتر در معرض مواد شیمیایی قرار بگیرد. گاز به سرعت در منطقه منتشر شد و همه را آلوده کرد. وقتی بچّه ها به عقب آمدند، اغلب شده بودند، اما وضعیت محمّدحسین به خاطر همان لباس، بد تر از همه بود؛به خصوص پاهایش که تا کشاله ران به شدّت سوخته بود.😧 من هم شیمیایی شده بودم ، اما نه به اندازه محمّدحسین!.... همه را به عقب منتقل کردند و با یک هواپیما به فرستادند. حدود ده، پانزده نفر از بچّه ها باهم بودیم.حالمان خوب نبود. چشم هایمان هم خوب نمی دید. فقط از روی صدا ها تشخیص می دادیم که چه کسانی هستند. با رسیدن به تهران و بستری شدن در بیمارستان لبافّی نژاد دیگر از محمّدحسین خبری نداشتم. چند روز بعد.....
🦋 خدایا! به من خوب زیستن را بیاموز تا من خوب مردن را خودم بیاموزم... 💠💠💠💠💠💠 و سپس شهید هرگز نمی میرد «هرگز نمی رد آنکه دلش زنده شد به عشق» 💠💠💠💠💠💠 برای آنان که دنیا را ما تند ماری خوش خط و خال می بینند که ظاهری آراسته و باطنی زهر آلود دارد؛ «عرض عمر مهم است نه طول عمر». 💠💠💠💠💠💠 می داند که "هنر" است، هم هنر ، هم "فن" ، و هم در عین حال "علم". هنر استفاده از آنچه هست ، برای ایجاد آنچه نیست، ولی حتماً می تواند باشد. 💠💠💠💠💠💠 آری مجاهدان!... در جادّۂ خونین و سرخ رنگی که به آزادی خلق منتهی خواهد گشت، مبارزانی به خاک می افتند. جان در راه رهایی خلق خود می گذراند. ستاره هایی دیگر در آسمان قهرمانی ها و فداکاری های خلق دردمند و مبارز ایران می درخشند و می سوزند تا مشعلی باشند فرا راه آنان که چشمی پاینده و بصیر دارند.
♦️شرط قیام امام در حدیث زیبای حضرت سجاد🏴 ✅کمبود یاران و همواره یکی از علل عدم ائمه بوده و در مورد نیز چنین است: ☘️امام صادق فرمود: عباد بن كثير(عابد مکه) به هنگام جوانى با (جدم امام)على بن الحسين در راه مكه مواجه شد و گفت: 👈اى علی بن حسین! را با مشكلاتش وانهاده‌اى و به و عمره بى‌خطر، پرداخته‌اى؟ با آنكه قرآن مجيد مى گويد:«خداوند جان و مال مؤمنان را در برابر بهشت جاودان خريدار است به شرطى كه در راه خدا پيكار كنند: بكشند و كشته شوند.بهشت جاودان حقى است كه در تورات و انجيل و قرآن براى شهيدان معين شده است و چه كسى بهتر از خدا به وعده خود وفا خواهد كرد؟بشارت باد شما را با اين سودا و اين همان رستگارى بزرگ است»(توبه/112) ☘️ فرمود: آیه را تمام کن(ادامه آن را بخوان) 👈پس گفت: «آنان كه به سوى حق می‌کنند. خدا را مى‌كنند و به او مى‌پردازند، روزها مى‌دارند و شبها در . به نيكي‌ها مى‌کنند و از بدي‌ها مى‌كنند و الهى را نگهبانند. (اى رسول) به اين مؤمنان بشارت ده كه بهشت جاودان در انتظار آنان است».(توبه/113) 👈 چون عباد از تلاوت اين آيه فارغ شد، امام سجاد به او فرمود: ✅✅إذا رأينا هؤلاء الذين هذه صفتهم. فالجهاد معهم أفضل من الحج؛ ما چنين مؤمنانى كه قرآن، وصف می‌کند، یافتیم، همراه ایشان را از ، مى‌شماريم. 📕الكافي،ج5، ص 22 👈چقدر زیبا امام سجاد صفات منتظر مجاهد را معرفی فرموده و و منتظران را گوشزد می‌نماید. ✅ یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨ 🌹کانال ؛ 🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃 🆔@sardaredelha
✨ ﴾﷽﴿ ✨ ✨رمان جذاب و مفهومی ⚔ ✨قسمت ✨جهاد من کشور من پر بود از و جوان هایی که.... با جون و دل، و شون رو دست اونها می دادن ... .😥 حق با حاجی بود ...😔☝️ باید✋ از پیوستن جوانان کشورم به می شدم ... باید کاری می کردم که توی سپاه بجنگن، نه سپاه ... .✌️ از اون روز،... ⚔ شد .... و 🖊 و ، 📚 سلاحم ...⚔ باید پا به پای مجاهدان می جنگیدم ... زمان زیادی نبود ... غفلت و کوتاهی من و عقب موندنم،... ممکن بود به قیمت یک هموطنم و یک مسلمان دیگه تموم بشه ... .😰😯 خستگی ناپذیر و بی وقفه کارم رو شروع کردم ...👌 غذا🍳 و خوابم💤 رو کمتر کردم ... و رو چند برابر ...💪 به خودم می گفتم: یه ممکنه مجبور بشه چهل و هشت ساعت یا بیشتر، بدون خواب و استراحت یا با وجود مجروحیت، بی وقفه مبارزه کنه ... تو هم باید پا به پای اونها ... . در مورد 🇮🇷دفاع مقدس و 🌷شهدای ایران خیلی مطالعه کرده بودم ... خیلی ها رو می شناختم و توی خاطرات خونده بودم که چطور و در چه شرایط وحشتناکی کرده بودند ... اونها رو قرار دادم و شروع کردم ... . اما فکرش رو هم نمی کردم که با این حرکت، ... دیگه ای هم در انتظار من باشه ... هر لحظه، رو حس می کردم ...😈 هجمه و فشاری که روز به روز بیشتر می شد ...😥😨 ❌شبهه، ❌تردید، ❌خستگی، ❌یأس، ❌رخوت، ❌تنبلی و ... از طرف دیگه ... ✨✨⚔⚔⚔✨✨ ✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی __________________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 ✨ یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨ 🌹کانال ؛ 🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃 🆔@sardaredelha ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─