🔻 حکایت ضرب المثل صد رحمت به دزد سرگردنه
🥷🥷🥷🥷🥷🥷
در روزگار قدیم، یک روز دو نفر که از کاروان جا مانده بودند، تصمیم گرفتند منتظر کاروان بعدی نشوند و خودشان به سفری که بایستی می رفتند، بروند. آن دو ترسی از دزدان سر گردنه، یعنی همان دزدهایی که در پیچ و خم راه ها اموال مسافران را می دزدیدند، نداشتند.
زیرا چیزی همراه خود نداشتند که به درد دزدها بخورد نه پول داشتند، نه جنس، نه اسب و الاغ. پیاده راه افتادند و رفتند و رفتند تا به اولین پیچ یک گردنه ی پر پیچ و خم رسیدند. پیچ اول گردنه را پشت سر گذاشتند اما سر پیچ دوم دزدها از کمین گاه بیرون آمدند و راه را بر مسافران بی چیز و بینوا بستند.
یکی از آن ها رو کرد به رئیس دزدها و گفت: «می بینید که ما چیزی نداریم. رهایمان کنید تا پای پیاده برویم و به شهر خودمان برسیم.»
دزدها نگاهی به سراپای آن ها انداختند. وقتی دیدند واقعاً چیزی ندارند، گفتند: «ای بخشکی شانس!» و آن ها را رها کردند.
کم مانده بود که دو مرد مسافر به خوبی و خوشی به راهشان ادامه دهند که یکی از دزدها گفت: «مال و مرکب ندارند، لباس که دارند!»
لباس یکی از مسافران نو بود و لباس یکی از آن ها کهنه. هر چه آن دو به دزدها التماس کردند که لباسشان را نگیرند، نشد. دزدها هر دو مسافر را لخت کردند، لباسشان را از تنشان بیرون آوردند و گفتند: «حالا به هر کجا می خواهید، بروید.»
مسافری که لباسش کهنه بود، رو کرد به دزدها و گفت: « این انصاف نیست که هم لباس نو و باارزش دوستم را از تنش در آورید، هم لباس کهنه و بی ارزش مرا.»
رئیس دزدها که دید با دو مسافر نادان رو به رو شده، به شوخی گفت: «عیبی ندارد. برای اینکه از هر دو نفر شما به طور مساوی دزدیده باشیم، وقتی به شهرتان رسیدید، آن که لباسش تازه بوده، پول یک نصف لباس نو را از آن که لباسش کهنه و بی ارزش بوده، بگیرد.»
مسافران لخت و بی لباس راه افتادند. در راه، آن که لباس نو و باارزش خود را از دست داده بود، رو کرد به دوستش که لباس کهنه بر تن داشت و گفت: «وقتی به شهرمان رسیدیم، تو باید نصف پول یک دست لباس را به من بدهی. فهمیدی که رئیس دزدها چی گفت.»
آن که لباس کهنه اش را از دست داده بود، گفت: «من آن حرف را زدم تا شاید دزدها دلشان بسوزد و لباسمان را پس بدهند.»
دوستش گفت: «نه این طور نمی شود چیزی که تو از دست داده ای ارزشی نداشته و چیزی که از من دزدیده شده با ارزش بوده. لباس من صد تومان می ارزیده و لباس تو هیچی. تو باید حتماً پنجاه تومان به من بدهی تا هر دو به اندازه ی مساوی ضرر کرده باشیم.»
دوستش حرف او را قبول نکرد. بگومگوی آن ها ادامه پیدا کرد و بالا گرفت تا هر دو بی لباس به شهرشان رسیدند و یک راست رفتند پیش قاضی و آنچه را بر سرشان آمده بود تعریف کردند.
قاضی، نفری پنجاه تومان از آن ها گرفت و گفت: «من وقت ندارم، بروید پیش معاونم.»
آن دو نفر رفتند پیش معاون قاضی معاون قاضی نشست و با حوصله به حرف های آن دو نفر گوش داد. بعد، دستی به موهای سفیدش کشید و گفت: «اول باید نفری صد تومان به من بدهید تا بعد از آن بگویم حق با کدامتان است.»
مسافران بیچاره، سر و صدایشان بلند شد که: « آخر این چه نوع عدل و دادی است که بدون پول دادن کاری پیش نمی رود؟»
بعد هم گفتند: «بابا! ما اصلاً قضاوت و رای قاضی را نخواستیم. خودمان یک جور با هم کنار می آییم.»
و غرغرکنان سرشان را انداختند پایین که از پیش معاون قاضی بروند. اما معاون قاضی، مامورهایش را صدا کرد و گفت: «این ها وقت مرا گرفته اند و همین طور می خواهند بروند. تا هر کدام صد تومانی را که گفته ام نداده اند، نباید بروند ببریدشان زندان.»
مسافرها گفتند: «صد رحمت به دزدهای سر گردنه ، اینجا که از پیچ و خم های گردنه خطرناک تر است.» و دست بسته به زندان رفتند.
#ضرب_المثل
#دزد
#مسافر
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانـــــ⚖ــــواده عــــ💰ــــادی
شیخ مغروق
✍صحبت های قابل تامل شهبازی مجری پاورقی درباره خانواده عادی یک مسئول عادی.
#اشرافیگری
#الناس_علی_دین_ملوکهم
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا خودت تو فر مرغ بریون درست کردی 🥰ببین و درست کن و لذت ببر😍😋
مواد لازم
آویشن
پودر سیر
زنجبیل
پولبیبر
پاپریکا
فلفل سیاه
نمک
آب پیاز یا پودر پیاز یا پیاز خرد شده فرقی نمیکنه
زعفران
آب لیمو ترش
روغن زیتون
تمام مواد رو با هم مخلوط میکنیم و به مرغ آغشته میکنم حتما چند ساعت استراحت کنه تا مزه ها به خورد مرغ بره
مرغ رو داخل فر میزاریم با حرارت کم باید جوری باشه که مرغ بعد از دو ساعت هم بپزه و هم طلایی و برشته بشه
❌نکته خیلی مهم ❌
ترجیح خودم پیاز خرد شده اس چون قبلا با پیاز خرد شده درست کردم به نظرم عطرش بهتر بود پس به جای آب پیاز میتونید از پیاز خرد شده استفاده کنید
هر نیم ساعت یک بار چک کنید و کره و زعفران رو مال کنید تا خوشرنگ و یه دست برشته بشه
توی تستر راحت تر برشته میشه فر گازی یکم حرارتش اذیت میکنه
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅
🔴 میوه معجزه گر
♻️ "اگر روزانه 1 #سیب بخورید تا آخر عمر از پزشک بی نیاز خواهید بود"
ریشه این ضرب المثل به دهه 1860 در ولز برمیگردد با این مضمون : «موقع رفتن به رختخواب 1 سیب بخور و نون دکترا رو آجر کن»
#ضرب_المثل
#اطلاعات_عمومی
#اطلاعات_روز
https://eitaa.com/joinchat/1292435956Caa12124b8c
💠اطلاعات روز
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅
هدایت شده از بشری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ارزش عمر...
🌸#سخنرانی
🌸#الهه_قمشه_ای
🔻کانال بشری را دنبال کنید 👇
#بشری ، #سایبان
@boshraa225
@sayeban225
►┅═۞﴾📖﴿۞═┅
هدایت شده از اطلاعات روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرعت گوشیتون رو دو برابر کن
#ترفندهای_موبایلی
#اطلاعات_روز
#اطلاعات_روز
https://eitaa.com/joinchat/1292435956Caa12124b8c
💠اطلاعات روز
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅
هر روز خود را با
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
آغاز کنیم .
امام علی ( ع) می فرمایند:
چون دنیا به كسی روی آورد، نیكیهای دیگران را به او عاریت دهد، و
چون از او روی برگرداند خوبیهای او را نیز برباید.
#حدیث_روز
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅
🏴🖤🏴
یاذالجلال الاکرام
ای صاحب جلالت و کرامت
با همه ناتوانیم
در برابرت ایستادهام،
درحالیکه حسن اعتمادم به تو،
بر وجودم سایه افکنده است؛
امید دارم آنچه را تو شایسته آنی
بر من جاری کنی؛
و مرا با عفوت بپوشانی🤲
امروز یکشنبه
۲۹مرداد ۱۴۰۲ هجری شمسی
۳ صفر ۱۴۴۵ هجری قمری
۲۰ اوت ۲۰۲۳میلادی
✨الهی به امید تو
#تقویم_روز
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅
صبح یعنی آغاز
آغاز یک عبور
ازدریچه یک سلام
گوش کن
در نبض کودکانه صبح
گردش آهنگین حیات را
که می نوازد آغازی دوباره
به آغاز دوباره سلام کن
سلام
🌿🌸صبحتون به خیر
#صبح_بخیر
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅
🌸عارف را خیلی دوست داشتم و دارم وقتی میگفت:
🔻میخواهم مدافع حرم شوم، خیلی سختم بود و مقابله میکردم تا اینکه یک روز به من گفت:
مامان جان مگر شما زیارت عاشوا نمیخوانید؟
میبینم میخوانی.
اما میخواهم بگویم آیا این زیارت را برای تعارف با خدا میخوانی؟
شما با خدا و اهل بیت تعارف میزنی. واقعیت را نمیگویی. زیارت عاشورا را میخوانی.
پس اگر راست میگویی همان چیزی که میگویی باش.
خلاصه گفتم قبول و با رفتنش موافقت کردم.
🎙نقل از مادر شهید
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عارف_کایدخورده
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
#سایبان
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅