🌸تلنگر روز
روی صندلی لم داده بود و گه گاهی ژست روشن فکری بر می داشت ،روزنامه را با وسواس خاصی می خواند ناگهان اخم پیشانیش را بیشتر کرد و کمی بعد گفت:
مردان بی ادعا ...هم ...جنگ واسه هرکی اب نداشت واسه اینا خوب نون داشت، بچه ها و نوه هاشون همه دانشگاها ها و ادارات را قرق کردن...
کمی زاویه چشمهایم را با روزنامه اش تنظیم کردم و مطلب روزنامه را خواندم
عکسی از شهدای دفاع مقدس با زیر نویس مردان بی ادعا چاپ شده بود .
خودم را به نشنیدن زدم ادامه داد ،
والا اون زمان اگر ما هم بودم بی چشم داشت واسه وطنومون جون هم میدادیم
به چهره اش که نگاه کردم سن کمی نداشت لااقل زمان جنگ ۱۴ سال را داشت یک باره بند زبان باز شد
حاجی گمون نکنم زمان جنگ زیاد کوچیک بوده باشی عموی من زمان جنگ ۱۳ سالش بود دزدکی رفت جبهه
نیم نگاهی به من کرد و ادامه داد ۱۵ سالم بود ولی یدونه پسر بودم بابام اجازه نداد برم ، شیطنتمگل کرد وگفتم، خوب پدر بزگوارتون میرفت از حرفم کمی اشفته شد. دنبال کلمه می گشت گفت جنگ که همش توی جبهه نبود. یکی باید اون پشت امورات مردم را راست و ریس می کرد
گفتم بله درست می فرمایید البته حالا هم دیر نشده می تونید از قافله عقب نمونید تشریف ببرید پایگاهای بسیج واسه اعزام به جنگ تو سوریه و لبنان اسم نویسی کنید اینجوری اگر شهید یا جانباز بشید بچه های شما هم از این مزایا برخوردار میشن ،
حرفم به مذاقش خوش نیومد بلند گفت وطن من ایرانه...، ادامه دادم خوب لب مرز کردستان و سیستان هم خیلی نظامی داریم برید اونجا از مرز دفاع کنید یا اقا زاده ها رو سربازی بفرستید مرزبانی
دیگه کلافه شد از جاش بلند شد و زیر لب چند تا فحش نصیبمکرد و رفت .
#باشرف_باشیم
#تلنگر
#سایبان
🔻کانال سایبان را دنبال کنید 👇
@sayeban225
┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅