زبان ِ شاعرت از شوق بند آمد کنار ِتو!
خودت دیوان ِ دردش را بخوان از آه کوتاهش...
12.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگوار من رسولی اَم نریمانی نیستم😂!
هدایت شده از "انجمنِمَخفیِدیوانهها"
تا به کِی باشی و من پی به حضورت نبرم
آرزویِ منی ایکاش به گورت نبرم:))
حالا انقدر درس نخون؛
تا ضدانقلابا کنکور بدن
برن با پول ج.اسلامی دانشگاه
بعد برن جذب گروهکها بشن
علیه خود ج.اسلامی اقدام کنن
شریف رو امثال من و تو خالی کردیم
که چهارتا منافق اونجا جولون میدن!
حالا هی درس نخون هی تنبلی کن؛
بچسب به کارهای سطحی بیفایده...!
بچه ها بچه ها
من کانالِ شعر میخوام
فقط میخوام شعر باشه نه چیزِ دیگه
خب؟!
اگه شبِ شعر یا همچین چیزی هم دارین برام بفرستین لطفن(:♥️
@Hoda_banoo313
تشکرات🌿
کاش یه آسایشگاه روانی بود آدم خودمعرف میرفت اونجا میگفت: ببخشید میشه منو چند وقت اینجا بستری کنین؟ من نیاز به آسایش دارم، نیاز به فکر نکردن به هیچچیز دارم.میشد بری بگی: آقایِ دکتر من تو دنیایِ عاقلها خودم رو پیدا نکردم، اجازه بدین چند وقت لابلای روانیها وقت بگذرونم شاید خودمو پیدا کردم توی یکیشون.
کاش صبح که چشمامو باز میکنم ببینم بستریم کردن آسایشگاه...!
#دل_نویس
کاش منم یه بیشعورِ بیاحساس بودم که رفتار
هیچکس برام مهم نبود،
ولی متاسفانه یه زودرنجِ حساسِ عصبیام که کوچکترین حرف بیشترین تاثیر رو روم میزاره و ساعت ها فکرمو درگیر خودش میکنه که چرا اینطوری شد،چرا اینجوری بهم گفت،چکار کردم که باعث شد اینطور باهام رفتار کنه و و و...(:
دوستی هم واقعآ یه واژه عجیبه که مترادفش رو به سختی میتونم تویِ دایره لغاتم پیدا کنم؛
اما خب تو متفاوت بودی!
جزوِ متفاوت ترین دوستی هایی بودی که تجربش کردم و همیشه دلم میخواست یه همچین آدمی رو توی زندگیم داشته باشم(:
تو دقیقا مثلِ گوجه باغی با نمک بامزه ای
مثِ مزه شیرکاکائو تو اوجِ خستگی
تو فراتر از حدِ تصورمی عزیزِ قشنگم♥️
آغازِ خیلی از دوستی ها به طرزِ عجیبی شکل میگیره
شاید بعد از (عین_کاف) تو قدیمی ترین دوستِ مجازیِ منی(:
از روزی که خیلی خیلی ناگهانی شمارمو سیو کردی استوریامو دیدی و استوریاتو دیدم
و اون جرقه ی رفاقت از شباهت و علایقِ بیش از حدِ مادوتا به خیلی چیزا بود
شاید تو اولین نویسنده ای بودی که باعث شدی من ذهنمو بزرگتر داشته باشم و بتونم از توانایی هام به بهترین صورت استفاده کنم!
شاید از اون روزی که شدم یکی از شخصیتهایِ رمانت و شده بودم مشاورت دوستیمون محکمتر شد(:
ولی خب من یکی که از اینکه دارمت و هر روز باهات مثِ اسب میخندم و از خنده نفسم به شمارش میوفته خیلیی خییلیی خوشحالم؛ 😌
در آخر برات آرزویِ عالی شدنتُ توی هرر زمینه ای دارم و امیدوارم که همیشه بمونی برام((:"🕶🫀
تولدت مبارک باشه خوش خندهٔمن((:
#نویسندهجان
https://eitaa.com/AHTAMAM
‹ فَریادِ سكوت ›
دوستی هم واقعآ یه واژه عجیبه که مترادفش رو به سختی میتونم تویِ دایره لغاتم پیدا کنم؛ اما خب تو متفاو
و بگم که تو سر آغازِ اعتیادِ من به رمان بودی😂🚶🏻♀
البته که منم دست کمی از تو نداشتم و هرچی که میتونستم برات میفرستادم👀
او سرش را شیره میمالد که یادش نیستی ،
پشت ِحجمی بیخیالی دوستت دارد هنوز (:
غزلم درهای از نسترن و شببوهاست
مرتع دِرمَنهها، دهکدهی آهوهاست
این طرف کوچهی بن بستِ نگاهْ آبیها...
آن طرف کوچهی پیوندِ کمانْ ابروهاست
این خیابان بلندی که به پایین رفته
مال گیسوی به هم ریختهی هندوهاست
غزلم گردش کاشی است در اسلیمیها
غزلم تابش خورشید بر اسکیموهاست
باد می آید و انجیر مقدس مست از
روسریهای به رقص آمده در هوهوهاست
هر چه که بر سر من رفته از این قافیهها
از به رقص آمدن باد میان موهاست
تلخ مردن وسط هاله ای از ابر و عسل
سرنوشت همهی هستهی زرد آلوهاست
_کار سختی است -ببخشید!- ولی میگویم:
اینکه... بوسیدنتان... دغدغهی... کم روهاست_
حامد عسکری
امام رضایِ مهربانم...
حواست هست که بیش از حد زیبایی؟(:
من عشق را کنار ضریح تو یافتم ؛
مابقی تمامشان ، هیجانات کاذب است .
سخت دلتنگتونیم آقا جان،انشالله که سعادتِ دیداری بدید💛.