eitaa logo
🇮🇷 سدرةالمنتهی 🇮🇷
4هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
23.9هزار ویدیو
253 فایل
مجری سفرهای زیارتی: #حج_عمره_عتبات_عالیات_عراق_سوریه #زیرنظرحج_و_زیارت کدشرکت :٥٧٥٣٠ ثبت: ٥٥٤٦٦٨ تأسیس: ١٣٩٨ 📳تلفن: ٠٩١٩٩١٨٩٤٧٢ ٠٢١٧٧١٥١٦٥٩ 🔴تهران_سی متری نیروی هوایی نبش خ هشتم-خ۷/۲۵جنب بوستان پیروزی مسجد بقية الله الاعظم طبقه٤ #کپی_آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت نود و دو: 💠مسافرت موفقیت آمیز / شک و سرگردانی: ولى ما بدون اينكه تفسيرى براى اين مسائل بدانيم، آن را عادت و رسوم مى ناميم و علماى ما روايتهائى را در فضيلت روز عاشورا و بركتها و رحمتهائى كه در آن روز نازل مى شود، برايمان نقل مى كنند. راستى شگفت آور است! پس از آن به زيارت ضريح عباس برادر حسين رفتيم، من نمى دانستم او كيست ولى دوستم داستان شهامت و شجاعتش را برايم تعريف كرد. و همچنين با بسيارى از روحانيون و اهل فضل ديدار كرديم كه اسامى آنها را كاملا نمى دانم مگر برخى فاميلها مانند: بحر العلوم، حكيم، كاشف الغطاء، آل ياسين، طباطبائى، فيروزآبادى، اسد حيدر و ديگرانى كه بديدارشان مشرّف گشتم. و براستى علماى پرهيزكار و باتقوائى هستند كه ابهت و وقار از سيمايشان پيدا است، و شيعيان خيلى به روحانيون احترام مى گذارند و پنج يك اموالشان را در اختيارشان قرار مى دهند كه با اين پولها، حوزه هاى علميه اداره مى شود ومدرسه‌ها و چاپخانه‌ها تأسيس مى گردد و هزينۀ طلابى كه از تمام كشورهاى اسلامى به آنجا سرازير مى شوند، پرداخت مى شود. علما استقلال دارند و وابسته به حاكمان نيستند، نه از نزديك و نه از دور، نه مانند علماى ما كه هرگز فتوائى نمى دهند و سخنى نمى گويند مگر اينكه قبلا نظر حكومت را تأمين كنند چرا كه مزدبگير دولت اند، و دولت هم هركه را خواست نصب مى كند يا عزل مى نمايد. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت نود و سه: 💠مسافرت موفقیت آمیز/شک و سرگردانی: اين دنياى تازه اى است براى من، كه آن را كشف كردم يا اينكه خداوند آن را برايم كشف كرد و همانا به آن انس گرفتم پس از آنكه از آن متنفر بودم و با آن هماهنگ شدم پس ازآن كه دشمن بودم. و اين جهان نوين، افكار تازه اى به من آموخت و كنجكاوى و بازنگرى و پژوهش را در من برانگيخت تا به دنبال حقيقت گمشده‌ام كه مدتها در جستجوى آن بوده ام، بروم، همان گمشده اى كه مى خواستم آن را در ميان آن حديث رسول اكرم «ص» بيابم كه مى فرمايد: «بنى اسرائيل هفتاد و يك فرقه شدند و نصارى هفتاد و دو فرقه و به تحقيق كه امتم به هفتاد و سه فرقه تقسيم مى شوند، يك فرقه رستگار و بقيه در دوزخ اند». ما هرگز بحثى با اديان گوناگون كه هريك ادعا مى كنند بر حق و ديگران بر باطل اند، نداريم ولى تعجب و شگفتى ما هنگامى است كه اين حديث را مى خوانيم و نه اينكه از خود حديث تعجب كنيم و متحيّر شويم بلكه از مسلمانانى كه اين حديث را مى خوانند و در خطبه‌ها و سخنرانى‌ها تكرار مى كنند و بدون هيچ بررسى و تحقيقى، از آن مى گذرند و هرگز دقت نمى كنند كه اين گروه رستگار را از ديگر گروههاى گمراه تشخيص دهند و مستثنى نمايند. و عجيب تر اينكه هر گروهى ادعا مى كند فقط خودش رستگار است. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت نود و چهار: 💠مسافرت موفقیت آمیز/شک و سرگردانی: در ادامه حديث آمده است: از حضرت پرسيدند: يا رسول اللّه، آنها چه كسانى هستند؟ حضرت فرمود: آنها بر همان چيزى هستند كه من و اصحابم هستيم. (يعنى به صورت ظاهر همه به قرآن و سنت، ايمان دارند) و مگر فرقه اى يافت مى شود كه متمسك به كتاب و سنت نباشد؟ و آيا هيچ گروهى اسلامى غير از اين، ادعائى دارد؟ پس اگر از امام مالك يا ابو حنيفه يا امام شافعى يا احمد بن حنبل بپرسند، هريك از آنان ادعائى جز تمسّك به قرآن و سنّت ناب دارند؟ پس اينها مذاهب سنيان است و اگر گروه هاى شيعه را كه سابقا معتقد به انحراف و تباهى آنها بودم بر آنها اضافه كنم، شيعيان نيز ادعا دارند كه متمسك به قرآن و سنت راستين و صحيحى هستند كه از اهل بيت طاهرين رسيده است و اهل خانه از خانه بيش از ديگران اطلاع دارند-همان گونه كه پيوسته مى گويند-آيا ممكن است همه اينها واقعا برحق باشند؟ اين امر محال است، زيرا حديث شريف، عكس آن را مى فرمايد، مگر اينكه بگوئيم اين روايت جعلى و دروغ است! به اين سخن هم راهى نيست زيرا اين روايت نزد شيعه و سنى متواتر است. پس اين حديث بى معنى است؟ اين هم نمى شود زيرا پيامبر منزّه تر از آن است كه سخن گزاف و بى معنائى بگويد و او هرگز از هواى نفس سخن نمى گويد و تمام گفته هايش پند و حكمت است. پس هيچ راهى نمى ماند جز اينكه اقرار كنيم، تنها يك فرقه و يك گروه بر حق است و ما بقى همه باطل اند. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت نود و پنج : 💠مسافرت موفقیت آمیز/شک و سرگردانی: بنابراين، حديث در عين اينكه شگفت انگيز است، وادار مى كند كسى را كه واقعا مى خواهد رستگار و پيروز شود، به اينكه در جستجوى حقيقت باشد. و بدين سان، پس از ملاقات با شيعيان، شك و دودلى بر من مستولى شد، و كسى چه مى داند، شايد حرف اينها حق و سخنانشان درست باشد؟! و من چرا خود به تحقيق و موشكافى نپردازم؟ مگر نه اسلام با قرآن و سنتش از من خواسته كه بحث و بررسى كنم تا حقيقت را دريابم؟ خداوند مى فرمايد: «هركه در راه ما جهاد كند، ما راه خود را به او مى نمايانيم» [۱] . و مى فرمايد: «آنها كه گفته اى را مى شنوند و بهترينش را انتخاب مى كنند، همانا آنان را خداوند هدايت كرده و آنها اهل خردند» [۲] . و رسول خدا فرمود: «آن قدر در جستجوى دينت بگرد حتى اگر ترا ديوانه خوانند». پس بحث و تحقيق، وظيفه شرعى هر انسان مكلّف و بالغى است. و با اين نيّت صادقانه، خود و دوستانم از شيعيان عراق را وعده دادم در حالى كه بوسه هاى خداحافظى را با آنها ردّوبدل مى كردم و براى فراقشان، سخت دلتنگ بودم چرا كه دوستشان داشتم و آنها هم مرا دوست داشتند. ---------- [۱]: سوره عنكبوت-آيه ۶٩. [۲]: سورۀ زمر-آيه ١٨. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت نود و شش : 💠مسافرت موفقیت آمیز/شک و سرگردانی: من در حالى از آنها جدا مى شدم كه آنها را دوستانى عزيز و برادرانى مخلص يافتم كه فقط به خاطر من و نه به خاطر چيزى ديگر، اوقاتشان را صرف من كردند، در صورتى كه نه ترسى داشتند و نه آزى، نه واهمه اى داشتند و نه آرزوئى، تنها و تنها براى رضاى خدا، از وقت عزيز خود گذشتند، چه اينكه در حديث شريف آمده است: «اگر خداوند يك نفر را بوسيلۀ تو هدايت كند، براى تو بهتر است از آنچه آفتاب بر آن تابيده است». و عراق را ترك كردم درحالى كه بيست روز در اقامتگاه امامان و شيعيانشان گذراندم. اين مدت مانند خوابى شيرين كه خوابيده آرزو دارد از خواب برنخيزد تا لذّتش كامل گردد، گذشت. عراق را رها كردم، حال آنكه از كوتاهى مدت اقامتم افسوس مى خوردم، و از فراق دلهايى كه شيفته شان شدم، دلهائى كه به محبت اهل بيت مى تپد، اندوهگين گشتم. و از آنجا رو به سوى حجاز كردم كه به ديدار بيت اللّه الحرام و مرقد سرور اولين و آخرين-درود خداوند بر او و آل پاكش باد-مشرّف شوم. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت نود و هفت : 💠مسافرت موفقیت آمیز/سفر به حجاز: به جدّه رسيدم. دوستم «بشير» را ملاقات كردم كه از آمدنم خرسند شد و مرا به خانه اش برد و به من بسيار مهربانى و ملاطفت كرد. او بيشتر اوقات فراغتش را با من مى گذراند كه با اتومبيلش به گردش و به زيارتگاه‌ها مى رفتيم. با هم به عمره مشرّف شديم و چند روزى را در عبادت و تقوى، سپرى كرديم. از او معذرت خواستم كه در عراق معطل شدم و داستان كشف جديد و يا پيروزى جديدم را با او در ميان گذاشتم. او آدم روشن و آگاهى بود ولى به من گفت: آرى! من هم شنيده‌ام كه علماى بزرگى دارند و سخنانى براى گفتن دارند ولى بسيارى از آنها، كافر و منحرف اند و مشكلات گوناگونى در ايّام حجّ براى ما بوجود مى آورند. گفتم اين مشكلات چيست؟ پاسخ داد: پيرامون قبرها، نماز مى خوانند. گروه گروه وارد بقيع مى شوند و گريه و نوحه سرائى مى كنند و قطعه هائى از سنگ در جيبهاى خود دارند كه بر آنها سجده مى كنند. و اگر به قبر حضرت حمزه در احد رفتند، در آنجا جنازه اى درست مى كنند و گريه و زارى راه مى اندازند كه گوئى حمزه همان وقت از دنيا رفته است. و بهمين سبب است كه دولت سعودى اجازه نمى دهد به زيارتگاهها وارد شوند. تبسّمى كردم و گفتم: پس تو براى همين، آنها را خارج از دين و منحرف مى دانى؟ گفت: براى اين و چيزهاى ديگر.... ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت نود و هشت : 💠مسافرت موفقیت آمیز/سفر به حجاز: دوستم گفت شیعیان: مثلا: به زيارت پيامبر مى آيند و در عين حال كنار قبر ابو بكر و عمر مى ايستند و ناسزا مى گويند و لعن مى كنند و بعضى از آنها كثافت و نجاست نيز بر قبر ابو بكر و عمر مى اندازند! حرفهايش مرا به ياد روايتى انداخته بود كه از پدرم شنيدم، هنگامى كه از حج برگشته بود مى گفت كه شيعيان، كثافت بر قبر پيامبر مى اندازند! و بى گمان پدرم چنين چيزى را با چشم خود نديده بود زيرا گفت: سربازان سعودى را ديديم كه برخى از حاجيان را با چوب مى زدند و وقتى اعتراض كرديم كه زائران خانه خدا را اهانت مى كنند، پاسخ دادند كه: اينها مسلمان نيستند، اينها شيعه اند و آمده اند كه بر قبر پيامبر كثافت بريزند! پدرم گفت: آنگاه ما هم آنها را لعن كرديم و آب دهان بر آنها انداختيم. و هم اينك از دوست سعوديم كه در مدينه زاده شده، مى شنوم كه آنها به زيارت قبر پيامبر مى آيند ولى كثافت بر قبر ابو بكر و عمر مى اندازند! و در صحت هر دو روايت شك كردم زيرا خودم به حجّ آمده بودم و ديده بودم اطاق مطهّرى كه ضريح پيامبر و ابو بكر و عمر در آن قرار دارد، بسته است و هيچ كس نمى تواند نزديك آن بيايد كه دستى بر درب و يا پنجره اش بمالد، چه رسد به اينكه چيزى را در آن بياندازد، براى اينكه اولا-روزنه اى ندارد كه چيزى از لاى آن بياندازد. ثانیا..... ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت نود و نه : 💠مسافرت موفقیت آمیز/سفر به حجاز: ثانيا-آنجا تحت حراست و محاصره شديد سربازانى خشن است كه مرتّب شيفت عوض مى كنند و جلوى هر درى نگهبانانى تازيانه بدست ايستاده اند كه هركس نزديك بيايد يا بخواهد نگاهى به درون حجره بكند، بر فرقش مى كوبند. بنظر مى رسد كه برخى از همين سربازان سعودى، چون شيعه را تكفير مى كنند، چنين تهمتى به آنها مى زنند كه كتك زدن خودشان را صحيح جلوه دهند و از طرفى ديگر، مسلمانان را براى كشتار آنان تحريك كنند يا لااقل در برابر اهانت به آنها، سكوت كنند ولى در بازگشت به كشورهاشان، شايع كنند كه شيعيان دشمن رسول اللّه اند، و بر قبرش نجاست مى ريزند و بدين سان دو گنجشك را با يك سنگ برانند. و اين نظير همان داستانى است كه يكى از فضلا و از افرادى كه به آنها اطمينان دارم برايم تعريف كرد و گفت: مشغول طواف خانه خدا بوديم كه يك جوانى در اثر ازدحام بيش از حدّ، دل درد گرفت و بى اختيار قى كرد. فورا افراد پليس عربستان كه نگهبانى حجر الاسود را به عهده داشتند، آن بيچاره را با آن حال وخيم بيرون كردند و تهمتش زدند كه نجاست با خودش آورده بوده كه كعبه را كثيف كند، و نزد قاضى هم شهادت دادند و همان روز اعدام شد! اين تئاترها در ذهنم خطور كرد و مدتى به فكر فرورفتم كه اين چه تحليلى بود از دوست سعوديم براى تكفير شيعيان. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت یکصدم : 💠مسافرت موفقیت آمیز/سفر به حجاز: من كه چيزى از او نشنيده بودم جز اينكه اينها گريه مى كنند، بر سينه خود مى زنند، بر سنگ سجده مى كنند و پيرامون قبرها نماز مى گذارند و از خود پرسيدم: آيا اين استدلال‌ها كافى است بر تكفير كسى كه شهادتين بر زبان جارى مى كند و گواهى مى دهد كه خدائى جز «اللّه» نيست و محمّد بنده و رسول خدا است و نماز مى خواند و زكات مى دهد و ماه رمضان را روزه مى دارد و به حج خانه خدا مى رود، و امر به معروف و نهى از منكر مى كند؟! من قصد نداشتم، با دوستم جدال كنم و بحثهائى كه هيچ فايده اى بر آنها مترتّب نيست با او داشته باشم، لذا تنها بسنده كردم به اين سخن: خداوند ما و آنها را به راه مستقيمش هدايت فرمايد و دشمنان دين را كه براى اسلام و مسلمين، نقشه مى كشند، لعن و نفرين كند. و هرگاه كه به طواف كعبه-در خلال عمره-مشرّف مى شدم و جز افراد كمى در اطراف آن نمى ديدم، نماز مى خواندم و با دل و جان از خدا مى خواستم، قلبم را بگشايد و مرا به حقيقت رهنمون باشد. بر مقام ابراهيم «ع» ايستادم و اين آيه را به خاطر آوردم كه مى فرمايد:.. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت صد و دوم : 💠مسافرت موفقیت آمیز/سفر به حجاز: آيا اين سنّت الهى در بندگانش است همان طور كه «قدريه» مى گويند يعنى خداى سبحان بر هر فردى نوشته و مقدّر كرده است كه يهودى يا نصرانى يا مسلمان يا ملحد يا مشرك باشد، يا اينكه حبّ دنيا و هواپرستى و دورى از تعليمات خداوند سبحان است كه چون خدا را فراموش كردند، خدا هم آنان را به فراموشى سپرده است «نَسُوا اَللّٰهَ فَأَنْسٰاهُمْ أَنْفُسَهُمْ»؟ من نمى توانم باور كنم كه دست قضا و قدر، سرنوشت انسان را مى سازد بلكه بنظرم مى رسد و تقريبا يقين دارم كه خداى سبحان ما را آفريد و هدايتمان كرد و راه راست و بد را به ما نشان داد و پيامبرانش را بر ما فرستاد كه ما را از بى راهه به راه راست هدايت و رهنمائى كنند و حق را از باطل به ما بشناسانند ولى انسان، شيفته و مجذوب دنيا و زينتهايش شد، انسان با غرور و خودخواهيش، با جهل و نادانيش، با عناد و نافرمانيش و با ظلم و طغيانش، راه كژى را پيمود و شيطان را پيروى كرد و از رحمان دورى جست پس به راهى غير از راه خويش و مسيرى غير از مسير خويش حركت كرد. و قرآن كريم در اين مورد چه خوش بيان كرده و خلاصه نموده است كه: «إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يَظْلِمُ اَلنّٰاسَ شَيْئاً وَ لٰكِنَّ اَلنّٰاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» [۱] . -به تحقيق خداوند هيچ ظلمى به مردم نمى كند و اين مردم اند كه به خويشتن، ستم روا مى دارند. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت صد و ششم : 💠مسافرت موفقیت آمیز/سفر به حجاز: پيامبر اسلام فرمود: «شما يا حتما امر به معروف و نهى از منكر بايد بكنيد و يا اينكه خداوند بدان شما را بر شما مسلّط مى كند، پس خوبان شما هم اگر دعا كنند، دعايشان مستجاب نگردد». پروردگارا! ما به آنچه نازل فرمودى ايمان آورديم و رسولت را پيروى كرديم، پس ما را در زمره شاهدان قرار بده. پروردگارا! دلهاى ما را پس از هدايت، از حق منحرف مساز و از پيش خود بر ما رحمتى فرست كه تو بسيار عطاكننده اى. پروردگارا! ما به خود ظلم كرديم، و اگر تو ما را نيامرزى و رحممان نكنى، بى گمان از زيانكاران خواهيم بود. به مدينۀ منوّره مشرف شدم درحالى كه نامه اى از دوستم «بشير» به يكى از خويشانش با خود داشتم تا در نزد آنان اقامت گزينم. او قبلا تلفنى هم با فاميلش تماس گرفته بود، لذا از من استقبال كرد، خوش آمد گفت و به خانۀ خود برد، به محض رسيدن غسل كردم، عطر زدم و بهترين و پاكترين لباسهايم را پوشيدم و به زيارت رسول خدا «ص» روانه گشتم. نسبت به ايّام حج، عدد زائرين خيلى كم بود و لذا به راحتى توانستم روبروى قبر پيامبر و ابو بكر و عمر بايستم درحالى كه در ايّام حج بعلت ازدحام زياد، چنين امكانى برايم نبود و بيهوده خواستم براى تبرّك، يكى از درها را لمس كنم كه فورا نگهبانى كه آنجا ايستاده بود، بر من نهيبى زد و مرا راند. و كنار هر درى كه رفتم، يك نگهبان ايستاده بود. ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
"آنگاه هدایت شدم" 📚قسمت صد و هشتم : 💠مسافرت موفقیت آمیز/سفر به حجاز: از گريه اش فهميدم شيعه است. رو به قبله كرد و نماز خواند، ناگهان سربازى به سرعت به سوى او آمد، گوئى از دور مراقب حركاتش بود، و درحالى كه او به سجود رفته بود با پوتينش چنان لگدى به او زد، كه وارونه شد و به پشت بر زمين افتاد و تا مدّتى آن بيچاره از هوش رفته بود و آن سرباز همچنان او را مى زد و فحش و ناسزا مى گفت. دلم به حال آن پيرمرد سوخت و خيال كردم اصلا مرده است، غيرتم به جوش آمد و كنجكاويم برانگيخته شد، به آن سرباز رو كرده و گفتم: خدا را خوش نمى آيد، چرا او را مى زنى درحالى كه نماز مى خواند؟ با تندى به من گفت: تو ساكت باش و دخالت نكن وگرنه با تو همين مى كنم كه با او كردم. و هنگامى كه شرّ را در چشمانش ديدم، از او دور شدم درحالى كه بر خويشتن خشمناك بودم كه چرا اين قدر در يارى رساندن به مظلومين، ناتوان و عاجزم، و همچنين بر سعوديها غضبناك بودم كه چرا هرچه دلشان خواست به سر مردم مى آورند و هيچ رادع و مانعى نيست كه از آنها جلوگيرى كند و هيچ كس نيست كه به آنها اعتراض نمايد. همان جا برخى از زائران را ديدم كه تنها اكتفا مى كردند به گفتن: «لا حول و لا قوة الا باللّه» و برخى هم مى گفتند: او سزاوار است، چرا كنار قبرها نماز مى خواند؟ ديگر نتوانستم طاقت بياورم و با عصبانيّت به يكى از آنها گفتم: كى به شما گفته است كه نماز خواندن كنار قبر حرام است؟ ادامه دارد... ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─