eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
8.6هزار ویدیو
137 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🎥 فیلم دیده نشده از مصاحبه #حاج_احمد_متوسلیان🕊 و صحبت های او درباره جریانات سیاسی در کردستان (قبل و بعد از انقلاب #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🍁بسم رب الشهدا🍁 . 📗 #کتاب 🌷 #تمنای_بی_خزان . در یکی از عملیات ها که به عملیات محرم نامگذاری شده بود،مسئولیت انتقال تجهیزات و نیروها،بر اساس تخصص مهدی،به او داده شد. زیر دیدو تیر مستقیم داعشی ها،دستور رسید تجهیزات باید به حلب منتقل شود... حدودپانزده کامیون آماده حرکت شده بود.طبق برنامه ریزی قرار بود در شب به سمت حلب بروند. مسلحین از این قضیه با خبر شدند و جاده را زیر آتش خمپاره قرار دادند. مهدی اصرار داشت تا حتماً خودش در کامیون اول حضور داشته باشد،و نیروهارا همراهی کند. وقتی با پاسخ منفی فرمانده روبه رو شد.اعتراض کرد و گفت«وقتی من خودم کنار نیروهام حضور نداشته باشم چطور از اون ها بخوام که زیر این آتیش با بار مهمات از این جهنم عبور کنن. همه نگران بودند،که نکند بچه ها محاصره شدند یا مورد اصابت خمپاره قرار گرفته باشند. مهدی همان شب زخمی شده.در هنگام انتقال مهدی،خمپاره ای میان مهدی و کامیون مهمات منفجر شد.آسیبی به کامیون های دیگر نرسید،اما مهدی مجروح شد.این اولین باری نبود که کارش را با موفقیت انجام داد.جاده ی ارتباطی حماه به حلب با طول حدود سیصدکیلومترطول، تأمین امنیتش مهدی بود...جاده ای که در وقت عادی هم ناامن بود...که یک طرف آن را جبهه ی النصره و جیش الحر و طرف دیگر را داعش به عهده گرفته بود .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. . . ✅بریده‌ای از کتاب «تمنای بی خزان»؛ روایت‌های «زهرا سلیمانی» از رزمندۀ مدافع حرم اهل‌بیت (ع) شهید «مهدی حسینی» ازصفحات170،169 . . #تمنای_بی_خزان 🌷 . . 📌•آقامهدی|نـاشِر خـاطرات و زندگینامہ شُهدا🔰 🆔 @shahidmahdihoseini 🌐 instagram.com/shahidmahdihoseini
💦☘به نام خدای هادی دلها ابراهیم هادی ☘💦 سلام و وقت بخیر خدمت بزرگواران 🍃بــرای بــهتر شدن و زیــبایی هــر چه تــمام تر مــطالب کــانال،لــطفا "دلــنوشته و خــاطرات" خــودتون با رو بــرای ما بــفرستید تا با داخل کــانال قــرار بــدیم. ❄️شــاید حــرفهای شــما روی یــک نــفر تــاثیرگذار بــاشه و باعث بشه تــوی راه ابــراهیم قــدم برداره.. ارسال مطالب شما به👇 @khaademe_shohadaa 💐بـاتــشـکـر از حسن انتخابتون💐
🚩 سالروز عملیات کربلای ۴ گرامی باد 🔹نام عملیات: کربلای ۴ 🔹رمز عملیات: محمد رسول الله (ص) 🔹منطقه عملیات: غرب اروند رود و ابوالخصیب 🔹زمان عملیات: ۳ دی ماه ۱۳۶۵ 🔹هدف: تصرف ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه جزیره فاو و تهدید بصره از جنوب، تهدید جاده صفوان ـ بصره و شهر بصره
وقتی به فرودگاه دمشق رسیدیم، شهید طهماسبی گفت:«حسین! تا می‌تونی این یکی دو روز بگیر بخواب!» گفتم:«چطور؟» گفت:«تا قبل از اعزام به حلب، جز زیارت و خواب هیچ کار دیگه‌ای نکن!» گفتم:«قضیه چیه؟» گفت:«اونجا خواب و خوراک ندارید! کلا 24 ساعته بیدارید و درگیر» حال خاصی به من دست داد. در فرودگاه هم می‌فهمیدند به حلب می‌رویم طور دیگری نگاهمان می‌کردند. حسابی به ما می‌رسیدند و پذیرایی می‌کردند! انگار دو دقیقه بعد می‌خواهند سرمان را ببُرند! بالاخره به مقرمان در حلب رفتیم. صدای عباس از پشت بیسیم می‌آمد که دائم می‌گفت:«مهمات بریزید، دفاع کنید، من کمک می‌خوام» صدایش را که شنیدیم خوشحال شدیم. گفتم:«دمش گرم! چقدر مرد شده این عباس!» فرمانده گروهان شده بود و مدیریت می‌کرد. دوست داشتیم زودتر برویم و عباس و بچه‌ها را ببینیم. ✍حسین جوینده همرزم شهید شهید عباس دانشگر پاسدار دهه هفتادی مدافع حرم
#کلام_شهید اگرما #هواےنفس راکنار نگذاریم کارهایےڪہ انجام میدهیم هیچ #فایده‌ای نخواهدداشت، چرا؟ چون ڪارمان درجهت #رضای.خدا نیست و ماخودمان را #گم میکنیم... "به روایت همت ص۱۸۲" #شهید_محمدابراهیم_همت🌷
مےگویند بسـیجـــی، منتظر ظهور مےماند مےشود و زمینه ظهور را فراهم مےکند خوشا بحال بسیجیانی که خون دل مےخورند برای سید علی صبوری مےکنند و خودسازی تا در رکاب مولایشان شهد شیرین شهادت بنوشند. 📸شهيد مدافع حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 📽خواندن فرازی از زیارت ناحیه مقدسه توسط شهيد مدافع حرم #نادر_حمید «... يُساقون فى البراري والفلوات، ايديهم مغلولة الى الاعناقِ، يُطافُ بهم فى الاسواق فالويل للعصاة الفساق، لقد قتلوا بقتلك الاسلام... » «... در بيابان ها و دشتهاى پهناور پيش برده مى شدند، دست هايشان به گردن هايشان آويخته و در بازارها آنان را مى گرداندند پس واى بر سركشان گنه كار، به كشتنت اسلام را كشتند...» #شهدای_مدافع_حرم_خوزستان
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت سی وششم 🔶 #ازدواج آن زمان در مقطع دبيرستان تدريس داشت
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ 🔶قسمت سی وهفتم 🔶 سيد عاشق بچه بود. ميگفت: ميخوام چهار تا بچه داشته باشم؛ دو تا دختر، دو تا هم پسر، خداوند فقط يك دختر به ما داد كه آقا سيد به علت علاقه ای كه به حضرت زهراسلام الله داشتند نام او را زهرا گذاشت. ميگفت: اگر خدا به من پسر دهد، نامش را ميگذارم اباالفضل؛ اباالفضل علمدار.وقتی ميخواست زهرا را بخواباند برايش داستان ميگفت. اما نه مثل داستانهايی كه بقيه برای بچه هايشان تعريف ميكنند. آقا سيد برای زهرای كوچك، از لحظه هايی كه جانباز شد، از خاطرات جبهه و خاطرات دوستان شهیدش تعريف ميكرد. ميگفتم: آقا سید، برای بچه كوچك از اين داستانها تعريف نميكنند! ميگفت: زهرا بايد از حالا راه شهادت را بداند. بايد بداند كه شهيد چه كسی است و جبهه چيست. بايد دل زهرا با اين مسائل اُنس بگيرد.در تربيت زهرا شيوه های جالبی داشت. هرگز او را تنبیه نکرد. اصلًا با زدن مخالف بود. به خصوص آنكه ميگفت نام مادرم روی اوست. اگر زهرا اذيت ميكرد، سيد فقط سكوت ميكرد. همين سكوتش باعث ميشد تا زهرا با اينكه خيلی بچه بود متوجه اشتباهش زندگی شود. بعد ميرفت و از پدرش عذرخواهی ميكرد. معتقد بود تنبيه بايد اخلاقی باشد، تا اثر اخلاقی هم بگذارد. ميگفت: بايد با بچه دوست بود. سيد نقاشي های قشنگی برای زهرا ميكشيد. با او به پارك ميرفت. با هم خيلي بازی ميكردند. با هم شوخی ميکردند و ...گاهی به او سواری هم ميداد! سید مجتبی بهترین پدر برای زهرا بود. در مديريت خانه همفكری داشتيم. سيد عاليترين تصميمها را ميگرفت. در کارها با من مشورت ميكرد. به او ميگفتم تصميم نهايی را خودت بگير؛ چون ميدانستم خیلی عالی تصميم ميگيرد. در کارهای خانه خیلی به من کمک ميکرد. وقتی ميتوانست، بيشتر كارهای خانه را ايشان انجام ميداد. نمونه آن گردگيری منزل بود. من و دخترم را ميفرستاد خانه مادرم. وقتی برميگشتيم باوركردنی نبود، خانه مثل دسته گل شده بود. سيد چايی آماده كرده بود و ... با اينكه خسته بود اما يك بار نشد كه بگويد خانم من ديگه خسته شدم. همه كارهايش با نظم انجام ميشد؛ مگر زمانی كه مريض ميشد. حتی در آنوقت هم نگران بی نظمیهای اطرافش بود و ناراحت ميشد. رفتارش هميشه با متانت و سنگينی خاصی همراه بود. برای همين مورد علاقه مادرم بود. با فاميل و آشنا متواضعانه برخورد ميكرد. نسبت به سن و سالش آدم فكر ميكرد دكترا دارد. اوقات فراغت را در خانه بيشتر با زهرا بود. يا به تمرين مداحی ميپرداخت. گاهی از او ميخواستم كه برای ما مداحی كند. او هم به شوخی ميگفت تا درخواست رسمی نكنيد نميخوانم من هم ميخنديدم و درخواست رسمی ميكردم. بعد شروع ميكرد با صدايی زيبا خواندن. اهل شوخی بود؛ اما نه هر شوخی! در جايش آدم جدی ولی مهربان بود. اصلًا در بند تشريفات نبود. مهمان كه ميخواست بيايد به من ميگفت يك نوع غذا درست كنم. ميگفتم: آقا سيد ممكنه مهمان آن غذايی را كه ما سر سفره ميگذاريم دوست نداشته باشد. فكری ميكرد و ميگفت: از نظر شرعی درست نيست، اما حالا كه اين حرف را زدی، مهمان حبيب خداست، اشكال ندارد. فقط نباید اسراف شود. اهل زرق و برق دنيا نبود. به نكات خيلی ريزب در زندگی دقت داشت كه فكر آن را هم نميكردم. اصلًا يادم نميآيد به من دستوری داده باشد. روزه كه ميگرفت، هيچ وقت نميگفت برايم غذا بياور و يا آماده كن. وقتی ميديدم كه با يك استكان چايی دارد افطار ميكند، ميرفتم غذا را آماده ميكردم و برايش ميآوردم. اما ميديدم كه خيلی غذا نميخورد. ميگفتم: »آقا شما روزه بوديد، بايد بخوريد تا نيرو بگيريد و بتوانيد كارهايتان را انجام دهيد. ميگفت: زياد خوردن باعث ميشود انسان پايبند دنيا شود.هر بار كه برايش غذا درست ميكردم خیلی تشکر ميکرد و ميگفت: إنشاءالله خداوند طعام بهشتی نصيب شما كند. 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
#وصیت شهید در آخرین لحظات زندگے وقتے ڪہ در #محاصرہ ے نیروهاے تڪفیرے بود: «چادر مادرمون حضرت زهرا رو همیشہ رو سرتون نگہ دارید...» #شهید_عباسعلی_علیزاده🌷 #شهید_مدافع_حرم
❤️ #قرار_عاشقی ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰ قرار هرشب ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @seedammar
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
862) 📖 إنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ 📖 💢ترجمه به‌درستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تضرع‌پیشه و بازگشت‌کننده بوده است. سوره هود (11) آیه 75 1397/10/4 17 ربیع‌الثانی 1440
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️ امام زمانی شو👇👇👇👇 #کانال_خواهم_امد http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا با صدای دلنشین اباذر حوائجی قرار هروز صبح😊🌹 @seedammar #کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💕🍃💕🍃💕 بگذار زمستان باشد...❄️ ڪسی ڪه تو را دارد سردش نیست ثانیه به ثانیه زندگےاش گـرم است وجود تو گرمابخش زندگے ماست...♥ #شهادت_زیباست #مثل_برف #مثل_تو #شهید_ابراهیم_هادے🌷
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⚫️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸 قسمت سی وهفتم 🔸#ابوجعفر در روزهای پایانی سال ۱۳۵۹ خبر رسید
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⚫️ 🔸قسمت سی وهشتم 🔸 خیلی بی تاب بود ناراحتی در چهره اش موج می زد پرسیدم چیزی شده؟ ابراهیم با ناراحتی گفت دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی موقع برگشت کنار مواضع دشمن ماشاءالله عزیزی رفت روی مین وشهید شد عراقی ها هم تیر اندازی کردند وما مجبور شدیم برگردیم تازه علت ناراحتی اش را فهمیدم. با هوا تاریک شدن هوا رفت ونیمه های شب خوشحال وسر حال مرتب فریاد میزد ؛ امدادگر.....امدادگر.....سریع بیا ماشاءالله زنده است بچه ها ماشاءالله را سوار آمبولانس کردند ولی ابراهیم گوشه ای نشسته وفکر میکرد کنارش نشستم پرسیدم توچه فکری؟ مکثی کرد وگفت ماشاءالله وسط میدان مین افتاده نزدیک سنگر عراقی ها اما وقتی رفتم اونجا نبود 🤔کمی عقب تر پیداش کردم دور از دید دشمن در مکانی امن منتظر من🤔.... 🔸🔸🔸🔸 ♻️از دفتر خاطرات ماشاءالله در جبهه گیلان غرب.... خون زیادی از پای من رفته بود بی حس شده بودم عراقی ها هم مطمئن که زنده نیستم حال عجیبی داشتم زیر لب فقط میگفتم یا صاحب_الزمان_ادرکنی . هواتاریک شد وجوانی زیبا وخوش سیما ونورانی بالای سرم آمد چشمانم را به سختی باز کردم مرا به آرامی از میدان مین برداشت و آهسته وآرام در جای آرامی بر زمین گذاشت من دردی حس نمیکردم ولی اون آقا کلی با من صحبت کرد به من فرمودند: کسی می آید وشما را نجات میدهد او‌ دوست ماست! لحظات بعد آمد وبا صلابت همیشگی مرا دوش گرفت وحرکت کرد آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خود خواند ... 🔸 ماشاءالله سالها در منطقه حضور داشت او از معلمین با اخلاص وبا تقوای گیلان غرب بود که تا پایان جنگ در همه عملیات ها حضور داشت او پس از جنگ در سانحه رانندگی به یاران شهیدش پیوست.. 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
شــب حملـه به گوش موجها خواندند غـواصـان .. کجا دانند حال مـا سـبکبالان سـاحل ها دیشب غواصان به خط می زنند آغاز عملیات کربلای۴ با رمز محمدرسول‌الله(ص) #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#اختصاصی 💠عبرتهای تفحص ♻️بیان عبرتهای تفحص شهدا از زبان سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین
#إِنَّا_لِلَّهِ_وَ_إِنَّا_إِلَيْهِ_راجِعُونَ ارتـحال فـقـيـه فـرزانه حـضرت آیــت الله سید محمود هاشمی شاهرودی را محضر مقام معظم رهبـري و بیـت معزز آن عالـم وارسته ومردم عزیزولایت مدار و بالاخص اعضای خوب کانال #هادی_دلها_ابراهیم_هادی تسلیت عرض میکنم. ✍مدیریت کانال #هادی_دلها_ابراهیم_هادی #تسلیتــــــ🕯ــــ... #سید_محمود_هاشمی_شاهرودی