eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے
2.4هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
132 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات کانالهای دیگر ما #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️زمان برگشت به ایران، در مطلع میشود تعدادی از نیروها در محاصره دشمن مانده اند. 💢پدرم به همراه شهید مدافع حرم و ۲ تن دیگر در یک عملیات شهادت طلبانه تصمیم میگیرند برای نجات آنها اقدام کنند. ایشان بعد از بررسی شرایط منطقه، به افرادی که همراهش بودند اعلام میکند احتمال اینکه بعد از عملیات خودشان زنده برگردند عقب ضعیف است. آنها با تصمیم خودشان وارد منطقه تحت محاصره میشوند و با گلوله های کاتیوشا که همراه خود برده بودند اکثریت افراد تحت محاصره را نجات میدهند. ▪️در همان حین ماشین كاتیوشا مورد اصابت موشک قرار میگیرد، پدرم و یکی از همرزمان به میرسند و هم رزم دیگر آنها میشود. 🔰نقل از دختر شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
‍ 🌾در پاییز 🍁۱۳۳۴📅 به دنیا آمد با تقدیری پر 🍂در سال ۵۵ که به رفت، به فرمان حضرت روح الله از پادگان و شد قطره ای در دریای انقلاب سبز🍀ِ پوش سپاه که شد انگار بارِ دِین و بیشتر شد! اولین ماموریتش؛ حراست از بیتِ امام بود.لحظه ای آرام نبود. در تکاپو برای مفید بودن؛ 🍀 برای پریدن پای در غائله نهاد تا ضدانقلاب را ساکت کند۱همپای در می‌گشت و شناسایی می‌کردسپس در جانشین فرمانده عملیات شد.دستش را در بازی دراز جا گذاشت و طواف خانه🏡 محبوب را با دستِ دل❤️ انجام داد 🍁ردپای در جای جای جبهه و جنگ☄ دیده می‌شودعملیات‌های زیادی علیرضا را همراه داشته و زمین های بسیاری خاکِ را به چشم سرمه کرده اند.فتح‌المبین،الی ‌ و آزادسازی خرمشهر حضور اورا با چشم دیدند 🍂حتی خاکِ طعم حضورش را چشیده و پس از بازگشتش، در ۱ مجروحیت دوباره به آغوش کشید والفجر۲ اما زمان بال بود وقتش رسیده بود تا سکوی پروازش شودپرواز🕊 کرد به سوی 🌫بعضی‌ها متولد می‌شوند برای جاودانگی ،برای میلادت مبارک جاودانه در تاریخ به مناسبت سالروز تولد 🌷 🍃🌹صلوات
🍃قلم را تیز میکنم تا شاید بتوانم ی قهرمانی اش را‌به‌تصویر بکشانم . قهرمانی که ریختن خونش چون ، جان تازه ای را به‌سرزمینش بخشید . . 🍃 را میگویم فرمانده و سرباز عاشقی که یقیناً کتاب زندگی اش معلم خوبی‌ برای پرورش و بزرگیست . درس یوسف درس عاشقیست مکتبش ، مکتب شهید . مگر میشود چنین کسی‌مدرس خوبی نباشد . 🍃کمی با ما راه بیا... ای شهید😓 🌺مشتاقانه میخواهم از تو بگویم از تویی که را خوب بلد بودی. اما‌چه کنم، این ذهن‌ ، اسیر دنیا گشته، زنجیر ، چنان قفلش کرده که توانی برای درک و توصیف این همه پاکی و ، بندگی و شایستگی, شهامت و را ندارد 😔 🍃از تو میخواهم، ای نور به پیوسته، دستی برار و دل ظلمت‌نشسته‌ ی مرا به پرتو نورت منور ساز و کوچه به کوچه وجودم را چراغانی نما❤ ✍نویسنده: به مناسبت ایام ولادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کتاب ، دربردارنده خاطرات و یادداشت‌ها و همچنین مصاحبه‌هایی از شهید مدافع حرم است که در سال در ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ بعد از عملیات آزادسازی شهرهای شیعه نشین در ارتفاع به شهادت رسید. ▪️به راستی که فقط خواندن سطر به سطر این کتاب است که شما را با شخصیتی آشنا میکند که شاید واژه حیرت کم بیاورد. شخصیت متولد اسفند ۵۸ در ، به میزانی جاذبه و کشش دارد که شاید با خواندن آرزو میکردید که کاش به جای همرزمان او بودید و یا با او همرزم و هم نفس. خصوصیاتی چون و بودن، و و دیگر ویژگی هایی نهفته که تنها با دانستن از او برایتان آشکار و ملموس میشود. 👈جنگ ۳۳ روزه‌ی لبنان، عرصه مهمی از حضور عباس در جبهه نبرد با دشمن صهیونیستی بود که نقش مهمی در پیشرفت روحیه نظامی او داشت. حضور در جبهه‌های نبرد با بعثیان و داعشیان در عراق و به دنبال آن حضور فعال در جبهه های سوریه و نبرد رویارو با تروریست‌های جنایتکار، از جمله آخرین فعالیت‌هایش بود. 📒کتاب عباس برادرم از چهار بخش تشکیل شده است: بخش اول: سخن مولف بخش دوم: زندگی نامه شهید بخش سوم: گفت و گوی مسعود اویسی با شهید عباس کردانی بخش چهارم: دست نوشته های شهید بخش پنجم: سخن مولف پ ن۱: این کتاب توسط و به قلم منتشر شده است. پ ن۲: ازقدیمی ترين مربيان آموزش نظامی و مسئول تخريب انفجارات سپاه اهواز بود و در دوره های مختلف هزاران نیرو را آموزش داده است. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
او را از آستین خالی دست راستش بشناس؛ جوانی خوشرو ، مهربان و صمیمی ، با اندامی نسبتا لاغر و سخت متواضع. آنان که درباره او سخن گفته اند بر دو خصلت بیش از خصائل وی تاکید کرده‌اند: و ... •• فرموده شهید آوینی !🥀"
شهید احمد مکیان از کریم بود، او در کردار و ، و ، خاص و عام بود و با رفتارش دل همگان را به‌دست می‌آورد. مقید بود، کسی از دستش ناراحت نشود. و ، و و و مردانگی‌اش در قاب چند جمله نمی‌گنجد. را بالاترین مقام خودش بعد از قرار داده بود که باید حرفش را گوش داد و توصیه می کرد اگر می خواهیم پیشرفت کنیم باید پشت سر رهبر باشیم. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ پدر شهید نقل میکند: یک بار که از سوریه برگشته بود به احمد گفتم از آنجا چیزی بگو تا من هم استفاده کنم. گفت بابا یقین دارم تا خواست خدا نباشد من شهید نمی شوم. بعد تعریف کرد که آخر شب منطقه ای را گرفتیم و چون خیلی خسته بودیم در خانه ای خوابیدیم. بعد از اینکه بیدار شدیم فهمیدیم وسط تله هستیم و دورمان مواد منفجره است و نخهایی روی زمین گذاشته اند که اگر پایمان به آنها بخورد منفجر می شود. از کار خدا وقتی خوابیدیم مثل یک مرده خوابیدیم و هیچ حرکتی نکردیم. کوچکترین حرکتی باعث انفجار می شد. می گفت آنجا پیدا کردیم تا نخواهد ما نمی شویم.  شهید مکیان وصیت کرده بود، روی سنگ قبرش فقط بنویسند: «». شهادت وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ