#شهــــادت
داستـان #مـانـدگـــارے
آنـانـے استـــــ
ڪــه دانستــنــد
#دنیــــا
جـاے #مــانـدن نیستـــــ
#مـا_ڪجـا_شهـدا_ڪجـا🌹🍃
📸شهيد مدافع حرم
#سجاد_باوی
#اهواز
🆔 @seedammar
#شهــــادت
داستـان #مـانـدگـــارے
آنـانـے استـــــ
ڪــه دانستــنــد
#دنیــــا
جـاے #مــانـدن نیستـــــ
#مـا_ڪجـا_شهـدا_ڪجـا🌹🍃
📸شهيد مدافع حرم
#محمد_تاجبخش
#گتوند
🆔 @seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
همیشہ از خدا مےخواست
تا گمنــام بماند
خدا هم دعایش را
مستجاب ڪرد
\"ابراهیـم\"سالهاست
کہ گمنام و غریب
در فڪہ مانده
تا خورشیدی باشد
براے عاشقان و راهیان #نور
#شهید_ابراهیم_هادی 🌹 #ای_شهید
رفتند تا وظیفه خود را ادا کنند
خود را فدای #ماندن ما و شما کنند
رفتند و با حمایت قلب پاکشان
#کربلا و حماسه خونین بپا کنند
ما مانده ایم و بار #گناهی که میکشیم
امروز دعا کنیم که #شهیدان دعاکنند 🌹
عاشقی را شرط☝️
تنها ناله و فریاد نیست...
تا کسی از جان شیرین نگذرد،
فـــ💔ـرهاد نیست😔
خدا خودش دستم را
در دست
شهدا گذاشت
و این #رفاقت آغاز شد؛
حالا شهدا
شده اند انیس و مونسِ
تنهایی ها و همدمِ
دلتنگی هایم !
و چه رفیقی بهتر از #شهدا ؟ 🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
⭕️ روزهای اخر ڪانال #قسمت_اول ابراهیم ابتدا به سراغ چند نفر از سالم ترها ڪه قدرت بدنی داشتند رفت.
⭕️روزهای اخر ڪانال
#قسمت_دوم
تنها صدایی ڪه سڪوت مرموز ڪانال رامی شڪست، نوای نوحه های ابراهیم بود. او با صدای زیبای خود، به یاران بی رمق ڪانال جان تازه ای می بخشید. زمزمه های ابراهیم، درمیان خون و جراحت و تشنگی و گرسنگی، ارامش بخش بود.
هنگام اذان ابراهیم، آن هایی ڪه هنوز اندڪی توان در بدن داشتند، خود را به دیوار ڪانال می رساندند تا با مدد دیوار از جا برخیزند و نماز را اقامه ڪنند. مجروحین اما با حالتی ملڪوتی تر، به سختی خود را به سمت قبله میچرخاندند و پیشانی خونین و زردشان را بر خاڪ ڪانال می گذاشتند.
در ڪانال بعد از اقامه ی نماز، شهید طاهری قران میخواند و حتی تفسیر میڪرد. هرڪس در گوشه ای دعایی را زمزمه می ڪرد و با خدای خود نجوامی ڪرد. زخمی ها مدام از فرط تشنگی ناله می زدند و اب طلب می ڪردند.
داخل ڪانال مرتب با خمپاره مورد هدف قرار میگرفت. پس از ڪاسته شدن اتش بعثی ها، ابراهیم همه بچه ها راجمع ڪرد و گفت: دیگر ڪانال، جای ماندن نیست. باید هر جور شده امشب به سمت تپه های دوقلو عقب نشینی ڪنیم.
آن روز حدود هفتاد مجروح بد حال داخل ڪانال بودند. هنگامی ڪه نیروها درحال پخش شدن بودند، نوجوانی ڪم سن و سال از ابراهیم سوال عجیبی پرسید: سرنوشت مجروحین چه میشود؟
همه بهت زده به اطرافیانشان نگاه میڪردند. ابراهیم به آن نوجوان گفت: شما نگران مجروحین نباشید،خودم پیش ان ها هستم. آن نوجوان باصلابت خاصی گفت: پس من هم می مانم و از مجروحین تا اخرین قطره خونم مراقبت می ڪنم.
تصمیم گیری سختی برای دیگران بود.
چهار روز تشنگی، گرسنگی، خستگی و محاصره، توان همه را بریده بود.
یڪی دیگر نیز در گوشه ای ازڪانال گفت: من هم می مانم. یڪباره تمام افراد، یڪ صدا فریاد #ماندن سردادند.
📚ڪتاب سلام برابراهیم ۲
♻️ادامه دارد...
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
#خانطومان
یعنی :
مرزِ بین ِ#مــــاندن و #رفتـــن ...
یعنی :
#گــذاشتن و #گـــذشتن ...
یعنــــــــــی :
غربتِ رزمندگانِ #یگان_فاتحین ، #فاطمیون ، #زینبیون ...
یعنــــی : طنین ِ صدای مظلومانه ی #لبیک_یا_زینب ...
خانطومان
یعنـــی :
اقامه ی نمــــاز ِ عشق با وضوی #خون ...
یعنی :
ما رأیت الّا جمیـــــــــلا ...
خانطومان
یعنـــــی :
حجله گاهِ #عباس_آبیاری ...
#مجید_قربانخانی ... #عباس_آسمیه ...
خانطومـــان
یعنی :
کربلای #محمد_آژند ...
سکـــــوی پرواز ِ #محمد_اینانلو ...
بابُ الشهادة #مهدی_حیدری ...
معراج ِ#میثم_نظری ...
خانطومان
یعنـــــی :
میقـــــــات #مرتضی_کریمی #علیرضا_مرادی #حسین_امیدواری ...
خانطومان
یعنی :
یادآوری ِآخـــــرین نگاه ِ #رضا_عباسی
و مظلومیت و گمنامی ِ #مصطفی_چگینی #امیرعلی_محمدیان ...
خانطومان
یعنــــی :
پیکرهای ارباًاربا ...
یعنـــی
#نینوا ...
#کـ_ر_بـ_لـ_ا ...
خانطومان
یعنی :
مادرانِ چشم به راه ...
همسران ِ دلسوخته ...
کودکان ِدلتنگ ...
خانطــــومان
یعنـــــی :
حسرت ...
آه ...
یعنی :
#مــــــاندن ...
مانـــدن ...
ماندن. .....