هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#نحوه_آشنایی قسمت دوم پدرم سخت مخالف رفتن من بود ووقتی که بهم گفت رضایت نمیده اشکم در اومد وبا گری
#نحوه_آشنایی
قسمت سوم
بالاخره روز سفر رسید وعازم شدیم مهمونی شهدا خیلی خوش گذشت وشهدا حجاب رو بهم هدیه دادند و به شهدا قول دادم که حجابمو رعایت کنم :)😍
من تو ۱۹ سال زندگیم هیچ وقت نمازصبح رو اول وقت نخوندم به جز سه چهار بار که اونم مربوط به زمان راهیان نور بود که البته خود خادم ها برای نماز بیدارمون میکردن وگرنه من که اهل نماز اول وقت نبودم 😔
اون موقع خیلی دوست داشتم شهید هادی رو تو خواب ببینم یه شب بهشون گفتم بیاین تو خوابم وبرای نماز صبح بیدارم کنین گفتم اگه نیاین تو خوابم حتی اگه خودم برای نماز بیدار شم نمازمو نمیخونم😐
چون میدونستم نماز اول وقت برای شهید هادی خیلی اهمیت داره وبرای همین نمازم که شده میان تو خوابم
موقع اذان صبح بود که اومدن به خوابم و با خنده گفتن که:(حتما باید من بیام تا تو پاشی ونمازتو بخونی )همینو که گفتن من از خواب بلند شدم و دیدم صدای الله اکبر اذان میاد😳😍
در دوران مدرسه من یکی از اون بچه هایی بودم که تقلبی میرسوندم به رفیقام ولی بعد از آشنایی با شهید هادی تصمیم گرفتم که توبه کنم ودیگه دور تقلبی رو خط بکشم وهمین کارم کردم
من به شهید هادی قول داده بودم که دیگه تقلبی نکنم
ولی برای یه امتحان یکی از رفیقام ازم خواهش کرد که جوابارو براش بگم ومنم از روی دلسوزی جوابارو بهش دادم همون شب شهید هادی با ناراحتی اومدن تو خوابم وبهم گفتن که:(مگه قول ندادی چرا به قولت عمل نکردی)😔
ادامه دارد
@seedammar
#ارسالی
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عزاداری شهید #حاج_قاسم سلیمانی در حرم #حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🔴 بهترین شیوه ارتباط با امام زمان علیه السلام چی هست؟!
🎙 مرحومآیت الله بهجت (ره)
#مهدویت
჻ᭂ♣️჻ᭂ
#شهیدانه
*دوست شهید میدونے یعنےچے؟؟*
یعنے:...↷°"
•| وقتے گناه درِ قلبت را مےزند
•| یاد نگاهش بیوفتـــے....
•| و در و باز نڪنے...‹‹‹🍃
•| یعنے محرم اسرار قلبت
•| آن اسرارےڪه هیچڪس نمےداند...
•| بین خودت و...
•| خــدا و...
•| دوست شهیدتـــ
•| باشد...‹‹‹
*امتحان ڪن...🌹🌿*
*زندگےات زیباترمےشود
#یادی_از_شهدا
شهیدی که پیکرش را پیغمبر (ص) برگرداند
🌷🌷🌷توی هویزه شهید شده بود, اما خبری نبود از پیکرش. با کاروان شیراز رفتم مکه، توی حرم پیغمبر (ص) نشسته بودم که یادش افتادم. عزیزدردانهام بود، گریهام گرفت. رو کردم به ضریح پیامبر و گفتم:
یا رسولالله! من فرخ ام را از شما میخواهم.
ناخودآگاه به ذهنم آمد عکس سه در چهارش را که همیشه توی کیفم داشتم بیندازم توی ضریح به نیت پیدا شدن پیکرش...
با روحانی کاروان در میان گذاشتم.
گفت: حرفی نیست فقط هر کاری میکنید دور از چشم مأموران سعودی بماند.
عکس قشنگش را چسباندم به سینهام، بااحتیاط دور و برم را پاییدم و انداختم توی ضریح.
عکس که رها شد از دستم دلم آرام شد. قرار گرفت انگار.
چند ماه پس از برگشتنم پیکر فرخ درآمد از خاک و شناسایی شد همراه سید حسین علم الهدی، جمال دهش ور و محسن غدیریان.
درست بعد از سه سال و یک ماه پیغمبر صلی الله علیه و آله پیکرش را برگرداند.🌷🌷🌷
راوی: مادر دانشجوی شهید کربلای هویزه فرخزاد سلحشور.
#شهید_فرخزاد_سلحشور
#شهید_فرخ_سلحشور